
از زلزله تا اشعه ماوراء بنفش؛ برساخت اجتماعی تهران خطرناک
رسانهها در چند روز متوالی از گرمای خطرناک تهران (گرمای حدود ۴۰ درجه) سخن گفته بودند و ما بسیار احساس گرما میکردیم. خوزستانیها این روزها حسابی به ما خندیدند و پرسیدند چرا گرمای بالای پنجاه درجه خوزستان در تمام این سالها خطرناک نبوده است. از صبح در شبکههای اجتماعی بهطور مکرر خواندم که چه کاسهای زیر نیم کاسه است.
بیان فردا | حسن محدثی گیلوایی| در درس نظریههای جامعهشناسی هر گاه که به بحث برساختگرایی اجتماعی میرسیدیم، چشمان دانشجویان نشان از دشوارفهمی این نظریه میداد. آنوقت مثالهای متعدد به کمک ما میآمد. اکنون هم یک نمونه جالب اتفاق افتاده که برای این بحث خیلی مناسب است.
من همیشه به این نظریه علاقه خاصی داشتهام. در رساله دکتری که در باره جنبشهای هزارهای ایران بود، نظریه برساخت اجتماعی آخرالزمان در بستر فاجعهبار را ساختم.
برساخت اجتماعی تهران خطرناک بهخوبی میتواند به کمک ما برای فهم این نظریه بیاید. برخی افراد چندین دهه یا حتی همه عمرشان را در تهران زندهگی کردهاند اما با تهران خطرناک مواجه نشدهاند. در چند روز اخیر اما تهران خطرناک برساخت شده است.
در تاکسی شاهد بودم که زنی تمام چهره خود را بهنحو نامتعارفی پوشانده بود تا نور به پوستاش اصابت نکند. امروز ناخودآگاه احساس میکردیم که آفتاب خطرناک است. خورشیدی که همیشه دوستاش داشتیم، امروز نگرانکننده بود. رسانهها چند روز متوالی پمپاژ کرده بودند که اشعهی فرابنفش نور خطرناک است. من در تاکسی ناخودآگاه میخواستم تمام سر و صورت خور را در کلاهام فرو کنم!
رسانهها در چند روز متوالی از گرمای خطرناک تهران (گرمای حدود ۴۰ درجه) سخن گفته بودند و ما بسیار احساس گرما میکردیم. خوزستانیها این روزها حسابی به ما خندیدند و پرسیدند چرا گرمای بالای پنجاه درجه خوزستان در تمام این سالها خطرناک نبوده است. از صبح در شبکههای اجتماعی بهطور مکرر خواندم که چه کاسهای زیر نیم کاسه است. شایعه شد که تعطیلی بهخاطر مشکل برق است.
با همهی تردیدها، در این چند روز به کمک رسانهها تهران خطرناک برساخت شد. در سالهای گذشته تهران همیشه به خاطر زلزلهی احتمالی خطرناک تلقی میشد، اما عملا کسی به چیز اش (مثلا به مویش) نگرفت و چنین خطری را بهحساب نیاورد.
این بار اما داستان خیلی فرق میکرد. برساخت اجتماعی بر اساس دو ساز و کار اقناع و اعمال قدرت کار میکند و تحقق مییابد. رسانهها با پمپاژ خطرناک بودن تهران در طی چند روز متوالی، ایفای کارکرد اقناع را بهعهده گرفتند. اعلام تعطیلی دو روز نیز اعمال قدرت را برای این برساخت اجتماعی نمایان ساخت.
اما برساخت اجتماعی موفق واقعیت، برساختی است که برای همه مسلم گرفته شود. باید دید که چند درصد از مردم این برساخت اجتماعی واقعیت (تهران خطرناک) را مسلم گرفتهاند و خود را از نور و هوای تهران دور نگه داشتند یا با ترس و لرز در سطح شهر رفت و آمد کردهاند. خبرگزاریی تسنیم احتمال تعطیلی شنبه را هم داد؛ یعنی اینکه تهران ممکن است همچنان خطرناک بماند.
من که امروز کلاه و ماسک خود ام را جدی گرفتم. واقعا داشتم باور میکردم که تهران خطرناک است، اما این شبکههای اجتماعیی پدرسوخته نگذاشتند کاملا باورش بکنم. در هر حال، سفرم را به تهران لغو نکردم. حالا روشن شد برساخت اجتماعی واقعیت یعنی چه؟
ولی از همه این حرفها گذشته، تهران جای زندگی نیست.
{دو لینک خبرگزاری فارس و تسنیم را ببینید}
دیدگاه تان را بنویسید