از هفتم تیر تا آزادی
کد خبر: 5527

از هفتم تیر تا آزادی

علی ربیعی _سخنگوی دولت دوازدهم

بیان فردا | گفت‌وگو و مباحثه، بیان آزاد عقاید برای شهید بهشتی، در عمل یک سیاست قضایی بود و همه تلاش خود را به کار برد تا امنیت گفت‌وگو و آزادی بیان را تضمین کند و بر این سیاق، او حضور گفت‌وگویی همه آرا و مشرب‌ها در سپهر عمومی را یک راهبرد برای سلامت و مصونیت جامعه می‌دانست.

هفتم تیرماه، مجالی برای بحث، بررسی و گفت‌وگو پیرامون موضوعات متنوع و در عین حال مسائل جاری کنونی در حوزه‌های اندیشه‌ای، حکمرانی، سیاسی و قضایی را فراهم می‌سازد. همچنین فرصت مغتنمی است برای مرور شخصیت زنده‌یاد بهشتی؛ منش، سبک کنشگری سیاسی و اجتماعی او و نیز تاملی دقیق بر دموکراسی آرا، مردم نهادهای مدنی و تهذب نگاه اخلاقی و انسانی و در وهله بعد می‌توان به مرور دوباره ترورکنندگان بهشتی؛ فضای ایدئولوژیک آنها و چگونگی شکل‌گیری تروریسم و تاثیر آن بر روند دموکراسی‌؛ چگونگی فرقه‌سازی در سازمان‌هایی با نظام بسته غیردموکراتیک و فقدان نقد درون گروهی و نهایتا نهاد قضا و ‌قوه قضاییه؛ بایسته‌ها و نبایسته‌های این نهاد؛ افق‌های پیش روی نهاد قضایی؛ ضرورت‌های اصلاحات و چگونگی حفظ استقلال قوه قضاییه پرداخت. معتقدم هفته اول تیرماه فرصتی مناسب برای رمزگشایی و دامن زدن به گفت‌وگو در این زمینه‌هاست. در این راستا، به بخشی از خصوصیات بهشتی به عنوان یکی از پدران قانون اساسی و معمار قوه قضاییه نوین اشاره می‌شود:

۱- افراد زیادی در باب خصوصیات و ویژگی‌های فردی بهشتی سخن نوشته و گفته‌اند، اما با نگاهی به آسیب‌های ارتباطات اجتماعی و رابطه میان دولت- ملت در این روزها، به نظر می‌رسد سعه صدر، مدارا و اخلاق فردی و اجتماعی او مهم‌ترین نیاز امروز جامعه ماست.

۲- اعتقاد به تعامل و گفت‌وگو با جامعه، نهادهای اجتماعی و جامعه جهانی از رفتارهای سیاسی وی، به خوبی قابل دریافت است. به یاد دارم تلاش‌های ایشان برای جلوگیری از خونریزی در جریان انقلاب و فراهم آوردن زمینه گفت‌وگو از سوی تروریست‌ها و سازمان‌های مدعی «انقلاب»، به عنوان مبنای ترور شخصیتی در مرحله ماقبل ترور فیزیکی قرار گرفت.

۳- آزادی بیان و انتخابگری جامعه؛ بهشتی مناظره را راهی بزرگ برای پیشگیری از منازعه می‌دانست؛ زیرا که به نظر او در مناظره خیر عمومی و در منازعه شر عمومی نهفته است. بهشتی هم مرد قضا بود و هم مرد مناظره، او مسوولیت قضایی را با مسوولیت تضمین آزادی بیان، شنیدن صداهای مختلف و انتخابگری جامعه از این میان همراه می‌دانست.

گفت‌وگو و مباحثه، بیان آزاد عقاید برای وی، در عمل یک سیاست قضایی بود و همه تلاش خود را به کار برد تا امنیت گفت‌وگو و آزادی بیان را تضمین کند و بر این سیاق، او حضور گفت‌وگویی همه آرا و مشرب‌ها در سپهر عمومی را یک راهبرد برای سلامت و مصونیت جامعه می‌دانست. هنوز هم معتقدم سازمان صدا و سیما درخشان‌ترین دوران تاثیرگذاری و آزادی خود را در زمان شهید بهشتی تجربه کرد. مشی و منش بهشتی، شمولیت دادن به همه جناح‌ها و جریان‌های داخلی، پذیرش تنوع در فضای سیاسی و اجتماعی در جهت ایجاد زمینه رشد جامعه برای انتخاب‌های خود استوار شده بود. در سایه گسترش گفت‌وگو، بسیاری از افراطی‌گری‌ها قابل پیشگیری بود.

اما جریان‌هایی که بقای خود را با تداوم این‌گونه منش‌ها پایان یافته تلقی می‌کردند، ادامه رفتار بهشتی و مطهری را بر نمی‌تافتند. علاوه بر اعتقاد به تنوع دیدگاه‌ها و نظرات، بهشتی به ‌شدت معتقد به مشارکت تمام اقشار در ارکان قدرت بود. بر اساس حضور و تجربه زیسته خود نمی‌توانم فراموش کنم که چگونه در جریان انتخاب ۱۰ نماینده برای مجلس خبرگان قانون اساسی، تاکید و اصرار ویژه بر حضور کارگران و زنان در این لیست داشت. در نهایت، یک کارگر از کارخانه بافت‌کار به ترکیب اعضا، راه یافت. همچنین در شورای مرکزی حزب نیز حضور اقشار مختلف کاملا مراعات شد.

۴- اعتقاد به الزامات دموکراسی نوین؛ رفتارهای سیاسی زنده‌یاد بهشتی نشان می‌دهد که به دموکراسی نوین کاملا معتقد بود، برخلاف دیدگاه‌های تقلیل‌گرایانه‌ای که بعدها در قبال دموکراسی پدید آمد و در بهترین حالت آن را به حضور مردم در پای صندوق‌های رای محدود ساختند- هرچند که عده‌ای از نظریه‌پردازان دینی به این میزان از دموکراسی برای در نظر گرفتن آرای مردم اشکال نیز وارد می‌کنند- مواضع ایشان چه در کتاب «مواضع ما» و چه در سخنرانی‌ها و مباحث قانون اساسی اعتقاد به نظارت جامعه و مردم کاملا روشن و مشخص است. بدین معنا، شهید بهشتی کارکرد مردم را تنها در پای صندوق‌های رای نمی‌دید، بلکه به نظارت جامعه در پساصندوق کاملا اعتقاد داشت. بر همین تفکر به دموکراسی در پیشاصندوق نیز معتقد بود و در اقدامی خلاقانه حزب جمهوری اسلامی را تاسیس و فضا را برای حضور سایر گرایش‌های فکری فراهم ساخت. بدون تردید دموکراسی بدون الزامات پیشین و پسین آن تبدیل به دموکراسی صوری خواهد شد. بهشتی به نحوی بنیادی بر جاری شدن دموکراسی در تمام ارکان جامعه تاکید می‌کرد. اعتقاد او به نهادهای مدنی فقط در قالب و محدود به حزب سیاسی نبود.

به عنوان کنشگری جوان در آن دوران، تجربه توصیه زنده‌یاد بهشتی را برای ایجاد تشکل‌های کارگری مستقل از حزب جمهوری اسلامی به خاطر دارم و بر این باورم بسیاری از تشکل‌های صنفی و مدنی آن دوران ریشه در دیدگاه‌های آیت‌الله طالقانی و تفکر و مدیریت شهید بهشتی داشت. متاسفانه هر چه از سال‌های ترور وی فاصله گرفته‌ایم، این نظریه‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته‌، کما اینکه هنوز با شکل‌گیری احزاب موثر، شاداب و میانجی جامعه و دولت و تاثیرگذار در فضای سیاسی که به‌طور آزادانه و قانونی بتوانند فعالیت کنند، با مشکل مواجه هستیم.

۵- حقوق مردم؛ شخصا شاهد آن بودم که زنده‌یاد حاضر به حتی گوش کردن به یک استراق سمع که اتفاقا جریان‌های مخالف انقلاب علیه شخص ایشان را ردیابی می‌کرد، نشد و جدل فکری او در نفی قاطع شکنجه در مجلس خبرگان قانون اساسی حکایت از دیدگاه وی نسبت به حاکمیت و حقوق مردم داشت.

مدیریت و اداره کشور؛ باتوجه به اینکه بهشتی، بنیانگذار حزب جمهوری اسلامی بود، اما در عمل نگاهی به وسعت ظرفیت‌های تمام جامعه برای اداره کشور داشت. کما اینکه در انتخاب و معرفی افراد در پست‌های مختلف حتی نخست وزیر بر اساس نسبت افراد با حزب عمل نکرد. به یاد دارم که زنده‌یاد دفترچه‌ای همراه خود داشت و هرگاه فردی لایق را می‌یافت، نام او را در آن دفترچه ثبت می‌کرد. همچنین آینده‌نگری، دوراندیشی و دیدن افق‌های پیش‌رو، دارا بودن نظم و انضباط مدیریتی وی زبانزد بوده و پس از چهار دهه هنوز به عنوان یک الگو قابل ذکر است.

 

دیدگاه تان را بنویسید