«آینده اروپا» را این سوالات مشخص خواهند کرد
کد خبر: 14101
جنگ یا صلح؟ دیکتاتوری یا دموکراسی؟

«آینده اروپا» را این سوالات مشخص خواهند کرد

روزنامه گاردین در یادداشتی به قلم تیموتی گارتون- ستون‌نویس روزنامه و نویسنده کتاب «تاریخ شخصی اروپا» که به بیش از ۲۰ زبان اروپایی ترجمه و منتشر شده- از چنگ و دندان نشان دادن و شاخ به شاخ شدن لیبرالیسم و پوپولیسم در شورای اروپا نوشته و در ادامه نیز ادعا کرده که هر کدام از طرفین که در این منازعه پیروز شود، مسیر حرکت اروپا را در سال‌های آینده تعیین خواهد کرد.

بیان فردا | من امسال به بیش از ۲۰ کشور اروپایی سفر کرده و در این میان شاهد دو اروپا بوده‌ام. در بخش‌های بزرگی از قاره، شما هنوز در اروپایی هستید که قطارهای سریع‌السیر شما را از مرزهایی عبور می‌دهند که به سختی متوجه آن‌ها می‌شوید، زیرا بین دموکراسی‌های لیبرال کاملاً یک‌پارچه‌ای سفر می‌کنید که تصمیم گرفته‌اند همه درگیری‌ها و اختلافات باقی‌مانده خود را با روش‌های صلح‌آمیز حل کنند. اما اگر چند ساعت با یک قطار قدیمی کندرو به سمت شرق بروید، مجبور خواهید شد خود را در پناهگاه پنهان کنید و یا این‌که پای صحبت‌های سربازانی بنشینید که در سنگرهایی که یادآور جنگ جهانی اول هستند، به شدت زخمی شده‌اند. در واقع اتفاقاتی که همه روزه در اوکراین روی می‌دهد، یادآور آن اروپای دیگر است.

یک دوگانگی آشکار در سیاست‌های اروپا وجود دارد. بسیاری از کشورهای اروپایی هنوز دولت‌هایی دارند که در طیف بین چپ میانه و راست میانه می‌گنجند، ولی با این حال خود را به نوعی متعهد کرده‌اند که لیبرال دموکراسی و هم‌چنین سیاست‌های اتحادیه اروپا را عملی کنند. در لهستان می‌توان بازگشت چنین دولتی را تحت رهبری دونالد تاسک جشن گرفت- که حزب ملی‌گرای پوپولیستی را که به طرز خطرناکی دموکراسی کشور را تهدید می‌کرد، بیرون راند. از سوی دیگر، احزاب تندروی راست پوپولیست و ملی‌گرا نیز موفقیت‌های چشمگیری کسب کرده‌اند؛ از ظهور جورجیا ملونی به عنوان نخست‌وزیر ایتالیا در سال گذشته تا دستاوردهای نگران‌کننده حزب آلترناتیو آلمان و پیروزی اخیر گیرت ویلدرز در انتخابات هلند. ویکتور اوربان رهبر مجارستان نیز تهاجمی‌تر از همیشه علیه منافع و ارزش‌های اتحادیه اروپا کار می‌کند و در عین حال از تمام مزایای عضویت در آن بهره می‌برد. در قیاس با این رویکرد، برگزیتی‌ها حداقل تا این حد صداقت داشتند که اتحادیه‌ای را که تا این حد از آن نفرت دارند، ترک کنند.

این دو اروپا در اجلاس مهم اتحادیه اروپا که این هفته در بروکسل برگزار خواهد شد، با هم به نبرد خواهند پرداخت. نتیجه این نبرد و تصمیم نهایی آن‌ها به طرز قابل توجهی بر این سؤال بزرگ‌تر تأثیر خواهد گذاشت که این قاره آیا دارد به سمت اروپای جنگ‌طلب می‌رود یا صلح‌خواه؛ به سمت دیکتاتوری یا دموکراسی؛ تجزیه یا ادغام؟! تهاجم تمام‌عیار ولادیمیر پوتین به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ به دوره پسادیوار اروپا پایان داد؛ دوره‌ای که با فروپاشی دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ آغاز شد و حالا در سال‌های شکل‌گیری دوره جدیدی هستیم که نام و ویژگی‌هایش را هنوز نمی‌شناسیم. در سیاست نیز مانند روابط شخصی، آغاز یک رابطه بسیار مهم است. در چند سال اول پس از ۱۹۴۵، پارامترهای اساسی نظم اروپایی تعیین شد که دهه‌های متمادی دوام آورد و این همان اتفاقی بود که بلافاصله پس از سقوط دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ نیز روی داد و نظمی را پایه ریخت که تا همین پارسال دوام دوام آورد.

این را رهبران اروپایی به خوبی می‌دانند و آن را هزاران سیاستمدار در سخنرانی‌ها و وبینارهای خود اعلام کرده‌اند. جنگ روسیه علیه اوکراین به طور قابل توجهی نگاه کشورهایی مانند آلمان و دانمارک را به امنیت تغییر داده است. این موضوع اما از نظر احساسی و البته در یک جامعه گسترده‌تر وضوح و روشنی کمتری دارد. از اوایل امسال در مجامع دانشجویی این سوال به کرات مطرح شده است- که آیا اروپا شاهد نسل جدیدی مانند «۲۲»هایی خواهد بود که تحت تأثیر بزرگ‌ترین جنگ اروپا در سال ۱۹۴۵ شکل گرفته و تعهد خود را به ساختن یک اروپای بهتر ابراز کردند؟ پاسخ این سوال البته چندان دلگرم‌کننده نیست. در کشورهایی مانند جمهوری چک و اسلواکی مردم سر خود را تکان می‌دهند و می‌گویند «نه واقعا». در سرزمین‌های غربی‌تری مانند ایتالیا، اسپانیا، پرتغال یا ایرلند، این نگاه منفی حتی بیشتر و محسوس‌تر هم هست!

تا حدودی این به دلیل استحکام نظم اروپایی است که از سال ۱۹۴۵ ایجاد شده و از سال ۱۹۸۹ به این سو نیز گسترش یافته و عمیق‌تر شده است. مردمی که در کشورهای عضو ناتو یا اتحادیه اروپا زندگی می‌کنند، هنوز این موضوع را باور ندارند که جنگ ممکن است به آن‌ها هم نزدیک باشد. در حقیقت با وجود انبوهی از مشکلات مختلف در این کشورها، از تورم گرفته تا دولت‌های رفاهی در حال تقلا، آن‌ها به نحوی قابل درک تمایلی به رویارویی با چالش‌های دلهره‌آور اطراف و اکناف خود، از جنگ در شرق تا فشارهای مهاجرت در جنوب و ذوب شدن یخ‌ها در شمال و حتی دورنمای ریاست‌جمهوری دوم دونالد ترامپ در غرب ندارند.

اتحادیه اروپا که بین این دو اروپا قرار دارد، قرار است قبل از کریسمس به بسیاری از این مسائل بپردازد. رهبران اروپا در نشست شورای اروپا تصمیم حیاتی خود برای آغاز مذاکرات عضویت اوکراین و حمایت نظامی و مالی مستمر از این کشور را اتخاذ خواهند کرد و این در حالی است که اوربان تهدید می‌کند که همه این‌ها را وتو خواهد کرد. شورای اروپا هم‌چنین در مورد جنگ اسرائیل و حماس تصمیم خواهد گرفت و البته درباره سیاست‌های امنیتی و دفاعی که با افزایش احتمال انتخاب دوباره دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا ضروری به نظر می‌رسد.

در نهایت این پرسش به پاسخ خواهد رسید- که کدام یک از این دو اروپا پیروز خواهد شد؟ این سوالی است که امسال بسیاری به دنبال پاسخ به آن بوده‌اند.

پاسخ این پرسش اما در جبر یا اجتناب‌ناپذیری تاریخ نیست، بلکه در خود ما نهفته. در واقع این که مسیر آینده اروپا به کدام سو خواهد بود، به مردم این قاره بستگی دارد!

 

دیدگاه تان را بنویسید