تورم برای روستائیان، اختلاف طبقاتی برای استان‌ها
کد خبر: 7516
بررسی جدیدترین گزارش هزینه و درآمد خانوار

تورم برای روستائیان، اختلاف طبقاتی برای استان‌ها

جدیدترین اطلاعات مربوط به هزینه و درآمد خانوارهای کشور روز گذشته در سامانه مرکز آمار ایران منتشر شد.

بیان فردا | جدیدترین اطلاعات مربوط به هزینه و درآمد خانوارهای کشور روز گذشته در سامانه مرکز آمار ایران منتشر شد. بررسی و تحلیل این اطلاعات حاکی از آن است که خانوارهای روستایی کشور شرایط رفاهی نامساعدتری را نسبت به خانوارهای شهری تجربه کرده‌اند. علاوه بر این، بررسی هزینه‌های خانوارهای شهری و روستایی در دو سال اخیر حاکی از آن است که رشد هزینه‌های هر دو گروه خانوار نسبت به سال‌های قبل از آن رکورد جدیدی را ثبت کرده است؛ واقعیتی که ریشه در افزایش بی‌سابقه نرخ تورم در دولت سیزدهم دارد.

اختلاف درآمد از تهران تا سیستان

آمار تازه نشان می‌دهد در استان‌های ایران، درآمدهای روستاییان و شهرنشینان، بنا به موقعیت جغرافیایی تفاوت‌های عجیبی داشته است. به‌طور مثال، اختلاف درآمد شهری در استان تهران با استان سیستان و بلوچستان طی سال گذشته به نزدیک 123 میلیون تومان (در سال) رسیده است. عددی که از نصف استان‌های کشور هم بالاتر است. البته باید توجه کنید که در سال 99 یعنی دو سال پیش از آن، این اختلاف درآمدی 66 میلیون تومان بوده و ظرف دو سال، دوبرابر شده است. بخش بزرگی از این اختلاف طبقاتی و نظام ناکارآمد توزیع منابع، به دلیل هزینه‌های بالاتر در استان‌های مختلف رخ داده است. هزینه خانوار هم البته در استان‌ها یکسان نیست؛ اما زمانی «تراز بودجه‌ای» خانوارها از بین می‌رود که تعادل درآمد و هزینه پاسخگوی نیاز افراد نباشد. 

کمترین سطح درآمد برای کرمانی‌هاست

در سال گذشته هزینه متوسط خانوارها در استان‌ها ماهانه از ۶ تا ۱۶ میلیون تومان متغیر بوده است. اما مثلا در استان تهران، هزینه خانوار در یک ماه 16.4 میلیون تومان و در خراسان رضوی 9.73 میلیون تومان بوده یا در خوزستان هزینه خانوار 8.54 میلیون تومان بوده، اما در کرمان به زیر 7 میلیون تومان رسیده. بخش عمده‌ای از این نظام ناکارآمد توزیع درآمد را می‌توان در مناطق روستایی به عینه مشاهده کرد، چراکه در این مناطق، اختلاف میان درآمد و هزینه چشمگیر بوده است. به‌طور مثال، درآمد متوسط یک خانوار روستایی در سیستان و بلوچستان 4.40 میلیون تومان در ماه بوده. در حالی که برای استان مازندران این رقم بیش از 16 میلیون تومان و برای استان تهران بیش از 14 میلیون تومان بوده است. در واقع فاصله‌ای 10 تا 12 میلیون تومانی میان درآمد خانوارهای روستایی در سال گذشته می‌توان دید.

پس‌انداز و جبر جغرافیایی

موقعیت جغرافیایی استان‌های مختلف موجب شده که شاخص دیگری مانند «تراز بودجه» خانوار، نشانگر قدرت پایین‌تر برخی استان‌ها در پس‌انداز باشد. به‌طور مثال در حالی که تراز خانوار شهری در استان یزد ماهانه به حدود 6 میلیون تومان رسیده؛ این شاخص برای خانوار سیستان و بلوچستان کمتر از یک میلیون تومان است یا در استان مازندران تراز بودجه 4.8 میلیون تومان بوده، اما در استان همجوار آن یعنی گیلان، این عدد به 3.6 میلیون تومان رسیده است. ضمن اینکه این مازاد درآمد در کل کشور عددی برای خانوارهای شهری عددی نزدیک 3 میلیون تومان در هر ماه و برای خانوارهای روستایی عددی کمتر از دو میلیون تومان در هر ماه اعلام شده که البته چون به صورت «متوسط» و «میانگین» بیان شده، نمی‌تواند نمای کاملا واقعی از قدرت پس‌انداز خانوارها به تصویر بکشد.

تفاوت سطح رفاه در سالی که گذشت

بخشی از گزارش هزینه و درآمد خانوار به سهم مصرف‌کنندگان مناطق شهری و روستایی از لوازم خانگی اشاره دارد. بر اساس این گزارش 53.7 درصد از خانوارهای شهری اتومبیل شخصی دارند؛ درحالی‌که این رقم در خانوارهای روستایی 37.1 درصد است. این نسبت درخصوص مالکیت موتورسیکلت برعکس است. درحالی‌که 12.6 درصد خانوارهای شهری در سال 1401 دارای موتورسیکلت بوده‌اند، این رقم در خانوارهای روستایی به 23.4 درصد می‌رسد. به نظر می‌رسد درباره استفاده از ماشین لباسشویی و جاروبرقی نیز تفاوت عمده‌ای در مناطق شهری و روستایی وجود دارد. درحالی‌که 88 درصد خانوارهای شهری از ماشین لباسشویی استفاده می‌کنند، این رقم در مناطق روستایی حدود 60 درصد است. همچنین 91 درصد از خانوارهای شهری از جاروبرقی استفاده می‌کنند، اما در مناطق روستایی این رقم به 69 درصد می‌رسد. درباره کالاهایی مانند تلویزیون رنگی، دوچرخه، اجاق گاز، یخچال و فریزر می‌توان گفت تفاوت چندانی بین مناطق شهری و روستایی وجود ندارد.

کسری بودجه روستاییان

با اینکه خانوارهای شهرنشین هیچ یک از استان‌های ایران در سال گذشته تراز منفی یا کسری بودجه نداشتند، اما اطلاعات مرکز آمار نشان می‌دهد خانوارهای روستایی سه استان ایران در پایان سال گذشته با کسری بودجه و تراز منفی روبه‌رو شده‌اند. منفی‌ترین تراز بودجه سال گذشته در میان خانوارهای روستایی مربوط به روستانشینان استان هرمزگان بود که در پایان پارسال کسری بودجه‌ای معادل منفی 5 میلیون و 313 هزار و 200 تومان داشتند. پس از روستاییان هرمزگان، خانوارهای روستایی استان مرکزی به‌طور متوسط با کسری بودجه 4 میلیون و 226 هزار و 400 تومان روبه‌رو بودند و بالاخره خانوارهای روستایی استان کردستان در پایان سال گذشته تراز بودجه آنها یک میلیون و 904هزار تومان منفی بود.

فقرا بیشتر هزینه دارند

نکته جالب توجه اینکه، در سال گذشته هزینه زندگی ثروتمندترین خانوارهای شهری 11 برابر هزینه زندگی فقرا بوده است. اما دلیل اینکه چنین اتفاقی رخ داده را باید به «جراحی اقتصادی» سال گذشته مرتبط دانست که عملا سفره مردم را هدف قرار داد و قیمت اقلام خوراکی را چند برابر کرد. دهک‌های پایین درآمدی نیز که هزینه خوراکی‌ها در سبد خرید آنها بیشتر است؛ مجبور شدند بخش بزرگی از درآمد خود را صرف پر کردن این سبد کنند.

دهک اول فقیرترین خانوارهای جامعه است. هر چه به دهک‌های بالاتر برویم، سطح درآمد و هزینه هم بالا می‌رود. در واقع دهک دهم ثروتمندترین خانوارهای کشور هستند. آمار تازه نشان می‌دهد که اختلاف هزینه کل فقیرترین و ثروتمندترین دهک شهری در سال گذشته 330 میلیون تومان (در سال) بوده است. اتفاقی که افتاده این است: هزینه کل تمام دهک‌های شهری در سال 1401 نسبت به سال 1400 افزایش یافته، اما این افزایش در دهک‌های فقیر شدیدتر از دهک‌های ثروتمند بوده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که هزینه پنج دهک اول شهری در سال 1401 بیش از 50 درصد نسبت به سال 1400 افزایش یافته است. به عبارت دیگر خانوارهای پنج دهک اول مناطق شهری در سال 1401 به میزان 1.5 برابر بیشتر از سال 1400 هزینه کرده‌اند. هزینه دهک اول از 21 میلیون تومان در سال 1400 به 32.5 میلیون تومان در سال 1401 رسیده است که نشانگر رشد 54.8 درصدی است. همچنین هزینه دهک پنجم از 69 میلیون تومان به 104 میلیون تومان رسیده که به معنای رشد 50.9 درصدی است.

ثروتمندان کمتر هزینه دارند

وضعیت دهک‌های پایین درآمدی را دیدیم که رشد هزینه بالای 50 درصد را در سال 1401 تجربه کرده‌اند. اما در دهک‌های بالایی درآمدی چه اتفاقی افتاده؟ رشد هزینه پنج دهک‌ ثروتمند زیر 50 درصد بوده است. به عبارت دیگر، در مناطق شهری شدت رشد هزینه‌ها در دهک‌های فقیر بیشتر از دهک‌های غنی بوده است. هزینه دهک هفتم از 94.9 میلیون تومان در سال 1400 به 141 میلیون تومان در سال 1401 رسیده که به معنای رشد 48.8 درصدی است. همچنین رشد هزینه دهک نهم نیز معادل 47.1 درصد ثبت شده است. بیشترین هزینه مربوط به دهک دهم شهری است که از 252.6 میلیون تومان در سال 1400 به 362.4 میلیون تومان در سال 1401 رسیده که معادل 43.5 درصد رشد است. با توجه به هزینه 362 میلیونی دهک دهمی‌ها و هزینه 32.5 میلیونی فقرا در دهک اول در مناطق شهری، اختلاف هزینه فقرا با ثروتمندان در سال 1401 به 329.9 میلیون تومان رسیده است. در واقع هر چه از دهک‌های فقیر به سمت دهک‌های ثروتمند حرکت کنیم رشد هزینه‌ها هم کمتر شده است، چون وزن اقلام خوراکی در سبد مصرفی دهک‌های فقیر بیشتر از وزن این اقلام در دهک‌های ثروتمند است. اقلام خوراکی در سال گذشته نسبت به اقلام غیرخوراکی تورم بالاتری را تجربه کرده است. از همین رو تورم برای دهک‌های فقیر در سال گذشته بالاتر از تورم اقشار پردرآمد بوده است، چراکه اقلام خوراکی نسبت به اقلام غیرخوراکی در سبد مصرفی دهک‌های فقیر وزن بیشتری دارد و بالطبع بر تورم این دهک‌ها اثرگذاری بیشتری خواهد داشت.

‌افزایش هزینه غذا هشدار گسترش فقر

نسبت هزینه‌های خوراکی از کل هزینه‌های خانوار یکی از معیارهای گسترش فقر است. بر این اساس، هر‌چه سهم هزینه‌های خوراکی از هزینه‌های خانوار افزایش یابد، نشان می‌دهد نسبت خانواده‌های فقیر از کل خانوارها افزایش یافته است. بررسی نتایج طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی مرکز آمار ایران در هفت سال گذشته نشان می‌دهد سهم هزینه‌های خوراکی و دخانی از کل هزینه‌های خانوار در هر دو گروه شهری و روستایی افزایش یافته است. بر اساس این گزارش، سهم هزینه‌های خوراکی و دخانی در یک خانوار شهری در سال 1395 معادل 66 میلیون ریال بوده است که این رقم 23 درصد از کل هزینه‌های خانوار را تشکیل داده است. این شاخص در پایان سال 1401 به 

376 میلیون ریال رسیده است که 27.5 درصد از هزینه‌های یک خانوار شهری را در این سال تشکیل می‌دهد. در‌ خانوارهای روستایی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. سهم هزینه‌های خوراکی و دخانی در یک خانوار روستایی در سال 1395 معادل 59 میلیون ریال بوده که این رقم 37.7 درصد از کل هزینه‌های خانوار را تشکیل داده است. این شاخص در پایان سال 1401 به 328 میلیون ریال رسیده است که 41.7 درصد از هزینه‌های یک خانوار روستایی را در این سال تشکیل می‌دهد.

‌هزینه‌خوراکی دهک‌ها

اگر‌چه سهم هزینه‌های خوراکی خانوارهای شهری و روستایی در سال‌های گذشته رو به افزایش بوده است اما مهم‌تر از این افزایش، سهم هزینه‌های خوراک در دهک‌های مختلف درآمدی است. از بررسی دقیق این اطلاعات نتایج زیر حاصل می‌شود:

• در‌حالی‌که متوسط سهم خوراک از کل هزینه‌های خانوارهای شهری در کشور 27.5 درصد است، این رقم در دهک اول 46 درصد و در دهک دهم 20 درصد است. درواقع دهک اول بیش از دو برابر دهک دهم برای خوراک هزینه می‌کند.

• در‌حالی‌که متوسط سهم خوراک از کل هزینه‌های خانوارهای روستایی در کشور 42 درصد است، این رقم در دهک اول 64 درصد و در دهک دهم 34 درصد است. درواقع خانوارهای روستایی در دهک اول، حدود دوسوم از هزینه‌های خود را صرف مواد خوراکی و دخانی می‌کنند.

• مجموع هزینه پنج دهک اول در هر دو مناطق شهری و روستایی از هزینه دهک دهم در این مناطق کمتر است.

• دهک‌های اول تا چهارم درآمدی در مناطق روستایی، 50 درصد و بیشتر از هزینه‌های خود را به خوراک و دخانیات اختصاص می‌دهند.

 


 

دیدگاه تان را بنویسید