در تاریخ ایران همیشه نقد واقعیت‌های موجود پرهزینه بوده/ بگویید تعریف شما از صلاحیت چیست؟
کد خبر: 12853
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان:

در تاریخ ایران همیشه نقد واقعیت‌های موجود پرهزینه بوده/ بگویید تعریف شما از صلاحیت چیست؟

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه همیشه در تاریخ ایران نقد واقعیت‌های موجود و یا حتی اظهار واقعیت‌های موجود به غایت پرهزینه بوده است، گفت: در جامعه شناسی توسعه می‌گویند هزینه بالای توصیف و تحلیل واقعیت موجود یکی از مشخصه‌های جامعه‌های همه یا هیچ است.

بیان فردا | فرشاد مؤمنی در نشست مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد برای معرفی کتاب «قرآن و جامعه» نوشته فرامرز رفیع‌پور، گفت: به نظر من این کتاب باید بسیار قدر دانسته شود و قدر دانستن کتاب مثل قدر دانستن‌های ظاهرسازانه اصحاب قدرت نیست که تملق و چاپلوسی و تعریف و تمجیدهای بی ضابطه کنند. قدر دانستن به معنای نقد خیلی جدی این اثر هم هست و یک منتقد عالم به همان اندازه که روی نقاط مثبت تأکید می‌کند، روی پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی هم می‌تواند تمرکز داشته باشد.

عضو هیأت علمی دانشگاه طباطبایی افزود: من این کتاب را خیلی گرامی می‌دارم و یک نقطه عطف در اندیشه علوم انسانی و اجتماعی ایران به شمار می‌آورم. چون در اندیشه توسعه گفته می‌شود که برای حرکت به سمت وضعیت ایده‌آل به سه گروه شناخت نیاز داریم؛ شناخت واقعیت‌های موجود، شناخت وضعیت مطلوب و شناخت سازوکارهای برون رفت از شرایط موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب. مطالعه‌های پرشماری در رمزگشایی از چرایی تداوم توسعه نیافتگی در ایران شده که حیاتی‌ترین خلأ معرفتی ایرانیان به خصوص در دوران جدید را بحران در صورت‌بندی عالمانه و روش‌مند وضعیت مطلوب تلقی کرده است.

 

بحث جدی راجع به وضعیت مطلوب در ایران همیشه پر هزینه بوده

 

وی تأکید کرد: از منظر اقتصاد سیاسی گفته می‌شود که بحث جدی راجع به وضعیت مطلوب در ایران همیشه پر هزینه بوده؛ چون امکان مقایسه با واقعیت‌های موجود را فراهم می‌کند و همیشه تاریخ ایران نقد واقعیت‌های موجود و یا حتی اظهار واقعیت‌های موجود به غایت پرهزینه بوده است. بعضی از تاریخ‌شناسان مطرح کشور، جامعه ایران را این طور توصیف کرده‌اند که می‌گویند در زمان حال هیچ نکته منفی نمی‌شود راجع به اوضاع و احوال زمانه مطرح کرد و مقطعی که می‌گذرد، راجع به همان دوره هیچ نکته مثبتی نمی‌شود به میان آورد.

مؤمنی ادامه داد: در جامعه شناسی توسعه می‌گویند هزینه بالای توصیف و تحلیل واقعیت موجود یکی از مشخصه‌های جامعه‌های همه یا هیچ است. جامعه‌هایی که در یک ناپایداری ذاتی و سیستمی به سر می‌برند. چون وقتی که هزینه فرصت انتقاد عالمانه بالا باشد، جراحت‌ها میل به عفونت پیدا می‌کند و جامعه را در مسیر غیر قابل بازگشت قرار می‌دهد.

وی اظهار داشت: سال‌هایی که در کنار استاد فقید میرمصطفی عالی‌نسب و به ریاست آقای مهندس میرحسین موسوی در نخست وزیری حضور داشتم، با نشریاتی که ایرانیان فرار کرده از ایران بعد از سقوط پهلوی منتشر می‌کردند و مصاحبه‌هایی که با مقامات کلیدی دوره قبل داشتند، مرتب تماس داشتیم و آن موقع تعبیر من این بود که «اینها دارند زمین را گاز می‌گیرند». یعنی چقدر احمق بودند که به جای مواجهه خردورزانه و پذیرفتن انتقادها، از طریق ایجاد محدودیت‌های غیر عادی، برای آنها کسب محبوبیت و مظلومیت می‌کردند.

 

اصحاب قدرت فکر می‌کنند که چاپلوس‌ها خیرخواه آنها هستند

 

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: چقدر جای دریغ و تأسف است که آدم ببیند با وجود همه آن تجربه‌ها و همه هزینه‌هایی که جامعه ما پرداخته، بعضی‌ها همچنان با ژست خیرخواهی و مصلحت‌اندیشی بر همان طبل کوتاه‌نگرانه، ظالمانه و غیر عالمانه می‌کوبند. دریغ و تأسف بیشتری همراه دارد وقتی که ببینیم اصحاب قدرت هم اینها را بیشتر می‌پسندند. یعنی فکر می‌کنند که چاپلوس‌ها خیرخواه آنها هستند.

 

 کسانی که منتقد هستند و اخلاق و منش و علم انتقاد را هم دارند، نجات‌بخش جامعه هستند

 

وی ادامه داد: هرشمن می‌گوید این گروه از وفاداران همیشه بزرگترین نیروی محرکه اضمحلال حکومت‌ها بوده‌اند. چون اینها با آن رویه فریب‌کارانه راه اصلاح را می‌بندند. هرشمن با شواهد و استدلال‌های بی‌نظیر یا کم‌نظیر نشان می‌دهد کسانی که منتقد هستند و اخلاق و منش و علم انتقاد را هم دارند، نجات‌بخش جامعه هستند و بار توسعه توسط آنها حمل می‌شود.

مؤمنی یادآور شد: مسأله بسیار حیاتی و مهم این است که علی‌رغم تنوع اقلیمی، قومی، نژادی و مذهبی خارق‎العاده و پرشماری که در ایران وجود دارد، ایرانی‌ها در طول تاریخ بر سر نامطلوبی وضعیت زود به جمع‌بندی می‌رسند و برای بر هم ریختن نظم موجود با هم یکی می‌شوند. به محض اینکه نظم موجود را به هم ریختند چون هیچ فکری راجع به نظم مطلوب نکرده‌اند، بر سر جایگزین نظم بر هم ریخته درگیر می‌شوند؛ خشونت‌ورزی، حذف و تخریب آنقدر رونق می‌گیرد و دوام دارد تا از میان گروه براندازان یکی بتواند دیگران را حذف یا از توانایی ساقط کند و بر اریکه قدرت بنشیند. وقتی هم به اریکه قدرت می‌نشیند، کاری می‌کند که همه کسانی که تلاش کرده بودند نظم قبلی بر هم بریزد، به نظم قبلی هزار رحمت می‌گویند

.

آنچه که در 400 سال گذشته بیش از 100 بار در ابعاد مختلف تکرار شده، چرا به یک یادگیری جمعی منجر نمی‌شود؟

 

وی اظهار داشت: سؤال اینجا است که آنچه که در 400 سال گذشته بیش از 100 بار در ابعاد مختلف تکرار شده، چرا به یک یادگیری جمعی منجر نمی‌شود؟ در ادبیات توسعه می‌گویند انگلیسی‌ها در انقلاب شکوهمند 1688 به این نتیجه رسیدند که کشتن پادشاه اوضاع را بدتر می‌کند و شرایطی را ایجاد کردند که همواره حکومت تضمین کافی بدهد که نهادهای مدنی تخصصی قدرتمند بتوانند «نظارت بر قدرت» را اعمال کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: من می‌گویم اگر مردم هم این کار را نکردند، حکومت باشعور باید این کار را بکند. حکومت باشعور باید بفهمند کسانی که تملق و چاپلوسی می‌کنند دارند گورش را می‌کنند و کسانی که نقد می‌کنند، کارکرد کلیدی نقدشان این است که این مناسبات قدرت بقا داشته باشد. چقدر باید یک ساختار قدرتی احمق باشد که کسانی که مایه بقایش می‌شوند را تنبیه و کسانی که گورش را می‌کنند، تشویق کند؟

وی افزود: به نظر من اینکه این یادگیری به لحاظ تاریخی در ایران پدید نیامده، یک معضل جمعی خیلی راهبردی است. ما الآن پرشمار نظریه‌پرداز و متفکر بزرگ توسعه داریم که از تعبیر توسعه به مثابه «یادگیری جمعی» بهره می‌برند. آنجا بحث‌شان این است که انسان‌ها چه در هویت‌های فردی و چه در هویت‌های جمعی به خاطر نقص اطلاعات و توزیع نامتقارن اطلاعات و بقیه ماجراها، دائما در معرض خطا هستند، اما کسانی که از خطاها یاد می‌گیرند، اندک هستند و به همین خاطر است که جوامع موفق همیشه در اقلیت بوده‌اند.

مؤمنی اظهار داشت: افزایش قیمت نفت در سال‌های پایانی حکومت پهلوی یک فرصت استثنایی تاریخی پدیدار کرد ولی چون ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن زمان استفاده خردورزانه از آن فرصت را فراهم نمی‌کرد، باعث سقوط رژیم پهلوی شد. از سوی دیگر شاید بعضی‌ها به خاطر ملاحظات سیاست زده می‌خواهند شاهکار بی نظیر مردم ایران در دوره جنگ را کم بها کنند، واقعیت این است که در تاریخ ایران کمترین موقعیتی وجود داشته که آن همه قدرت‌های بزرگ و کوچک جهان علیه ملت ایران با هم متحد شوند و ملت ایران بتواند اینقدر شرافتمندانه و آبرومندانه و افتخارآمیز از عهده آن تهدید بر بیاید.

وی یادآور شد: جهش قیمت نفت در دوره بعد از انقلاب هم پدیدار شد و افتضاحاتی که اتفاق افتاد به هیچ وجه کمتر از تجربه حکومت پهلوی نبود. یعنی ما همچنان این ضعف را داریم و من فکر می‌کنم خیلی باعث تأسف است، جامعه علمی ما اینها را گوشزد می‌کند، ولی کسانی که باید بفهمند قادر نیستند و یا مایل نیستند بفهمند. رمزگشایی کنید از اینکه چرا همه سناریوهایی که آمریکایی‌ها و متحدان آنها تحت عنوان «مهار ایران» صورت‌بندی کرده‌اند، نشان می‌دهد که گویی آنها بهتر از حاکمان ما این جامعه را شناخته‌اند؟ چون دائما استراتژی «فروپاشی از درون» را اعلام می‌کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: آنها می‌فهمند که مثلا اگر ایران در معرض تهاجم خارجی قرار بگیرد، حداقل به قاعده تجربه جنگ تحمیلی، می‌بینند که ما چه طوری اختلاف‌ها را کنار می‌گذاریم و برای دفاع از تمامیت ارضی و استقلال ملی، ظرفیت‌ها را آزاد می‌کنیم. چرا حکومت‌گران ما تلاش نمی‌کنند این را بفهمند؟ من از این زاویه آقای دکتر رفیع‌پور را نمونه یکی از مظلوم‌ترین اندیشه‌ورزان علوم انسانی و اجتماعی معاصر می‌دانم.

 

فساد «ام الامراض» است

 

وی فساد را ام الامراض دانست و افزود: اگر مملکت ما آن طوری بود که سطوحی از خرد برای قدرشناسی از اهل اندیشه وجود داشت، درست زمانی که هر وقت یک سازمان بین‌المللی گزارشی منتشر و از عملکرد احمدی‌نژاد تعریف می‌کرد، او می‌گفت ما چقدر کولاک کرده‌ایم که سازمان‌های بین‌المللی هم از ما تمجید می‌کنند و هر وقت شواهدی از خراب‌کاری‌های او منتشر می‌کردند همه آنها را به صهیونیسم و امپریالیسم منتسب می‌کرد، آقای دکتر رفیع‌پور در آن شرایط کتاب «سرطان اجتماعی فساد» را منتشر کرد و در آن کتاب نشان داده که سازمان‌های بین‌المللی کم‌گویی کرده‌اند و گستره و عمق فسادی که ایران با آن درگیر هست، خیلی نگران‌کننده‌تر است. اما به آن توجه نشد.

مؤمنی گفت: این ادب باید در جامعه علمی و به ویژه جامعه سیاسی ما خیلی رشد کند که اگر کسی نقد می‌کند، یعنی آن اثر را ارزشمند می‌دانسته است. متأسفانه فضای استبداد زده، سیاست زده و ایدئولوژی زده بساطی بر پا کرده که انگار کسی که نقد می‌کند، دارد حرف‌های رکیک می‌زند، در حالی که یک افق اصلی و محوری نقد، افق اصلاحی آن است؛ راه را برای اصلاح و ارتقا باز می‌کند. به همین خاطر در ادبیات دینی ما از این تعبیر استفاده شده که «رحمت خدا بر آن کس که عیوب من را به من اهدا کند».

 

بد دفاع کردن از دین بسیار بدتر از حمله به دین است 

 

وی تأکید کرد: یعنی از نظر ادبیات دینی هم نقد یک هدیه است و چقدر تلخ می‌شود که کسانی ادعای حکومت دینی کنند ولی روی سنت‌های جاهلی یا استبدادی پافشاری‌های غیر عادی داشته باشند که در آن نقد به معنای تضعیف و تشویش در نظر گرفته می‌شود. دکتر شریعتی این هشدار را داده که بد دفاع کردن از دین بسیار بدتر از حمله به دین است و چقدر جای دریغ و تأسف است که ما روزمره مظاهر پرشماری از بد دفاع کردن از دین را می‌بینیم. متأسفانه حکومت‌گران کاری کرده‌اند که بعضی وقت‌ها متدیّنان از ابراز تدیّن خجالت می‌کشند و ما باید اینها را از هم تفکیک کنیم؛ اینکه الآن بعضی‌ها خجالت می‌کشند به معنای این نیست که از اعتقادات دینی خارج شده‌اند؛ می‌خواهند مرزبندی کنند بین چیزهایی که با گوهر دین مربوط است و چیزهایی که مربوط نیست.

 

قیمت تمام شده پول برای تولیدکننده‌های ایران طی ربع قرن گذشته بین پنج تا 10 برابر میانگین جهانی بوده

 

عضو هیأت علمی دانشگاه طباطبایی اظهار داشت: قیمت تمام شده پول برای تولیدکننده‌های ایران طی ربع قرن گذشته بین پنج تا 10 برابر میانگین جهانی بوده، حالا شما روی ظواهر دینی پافشاری ولی به آن عنصر گوهری پشت کنید. مردم با مناسبات ربوی مرزبندی می‌کنند و قشنگ اینها را از همدیگر جدا می‌کنند.

 

همیشه تاریخ «عدالت اجتماعی» ستون فقرات جامعه را تشکیل می‌داده است

 

وی تأکید کرد: در مشخصه‌های کلیدی نظم اجتماعی مطلوب در ایران، همیشه تاریخ «عدالت اجتماعی» ستون فقرات جامعه را تشکیل می‌داده است. چطور می‌شود که حکومت ما مثلا یک نظام مالیات ستانی تعریف کند که در آن از مزد و حقوق بگیران تا سقف ممکن مالیات گرفته شود ولی از گرفتن مالیات بر ثروت‌های شبه قارونی که وجود دارد، اینقدر استنکاف و طفره روی مشاهده کنیم؟ همه اینها با ما حرف می‌زند.

 

ویژگی مشترک تمام برنامه‌های توسعه قبل و بعد از انقلاب

 

مؤمنی گفت: ویژگی مشترک تمام برنامه‌های توسعه قبل و بعد از انقلاب این است که به صورت روشمند درکی از توسعه در اسناد پشتیبان ارائه نشده است. وقتی تکلیف‌تان با توسعه را روشن نمی‌کنید، یعنی دارید برنامه‌ریزی می‌کنید برای رسیدن به چیزی که نمی‌دانید چیست. مثلا در پخت و پزهایی که دولت و مجلس به نام برنامه هفتم کرده‌اند، می‌بینید که این مشکل همچنان به قوت خودش باقی است.

 

در برنامه هفتم توسعه کوچک‌ترین اعتنایی به نابرابری‌های ناموجه و بی عدالتی‌های همه جانبه مشاهده نمی‌کنید

 

وی تصریح کرد: در این سند که اسمش برنامه توسعه است، فرض کرده تو می‌توانی به این روند گسترش و تعمیق فساد در ایران بی اعتنا باشی و تصور داشته باشی که بشود کارنامه‌ای در این شرایط رقم زد. همچنین در این سند کوچک‌ترین اعتنایی به روندهای شکنندگی‌آور نابرابری‌های ناموجه و بی عدالتی‌های همه جانبه مشاهده نمی‌کنید. در غیاب اندیشه عالمانه و روشمند راجع به وضعیت مطلوب، چطور هرج و مرج را به نام برنامه توسعه به ایران تحمیل می‌کند؟ پرسش کلیدی این است که چند ده بار باید این مسائل تجربه و تکرار شود که شما بتوانید تصور کنید الآن کجا هستیم و می‌خواهیم به کجا برسیم؟

 

«عدالت اجتماعی» ستون فقرات امکان‌پذیری توسعه است

 

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: واقعا اینها خیلی غم‌انگیز است و غم‌انگیزی‌اش هم به این است که در شرایط کنونی ذخیره دانایی موجود ایران در این زمینه‌ها کفایت می‎کند. اگر می‌خواهید به کارشناسان داخلی هم اعتنا نکنید، لااقل آثار درخشان متفکران توسعه که به فارسی ترجمه شده را ببینید. در تمام آنها می‌گویند «عدالت اجتماعی» ستون فقرات امکان‌پذیری توسعه است و بعد می‌گویند در عناصر کلیدی شکل‌گیری عدالت اجتماعی، «توزیع عادلانه قدرت» حرف اول را می‌زند. یعنی اگر «عدالت سیاسی» وجود نداشته باشد، محال است توسعه اتفاق بیفتد.

وی تأکید کرد: اگر به ذخیره دانایی بشر توجه نمی‌کنید، به کارنامه احمدی‌نژاد و کارنامه دو سه ساله اخیر نگاه کنید که شما فکر کرده‌اید که از طریق حذف تحت عنوان رد صلاحیت می‌توانید پیش بروید. مثلا یکی از کسانی که رد صلاحیت کرده‌اند یکی از برجسته‌ترین متخصصان طب در ایران است و این آدم یکی از فداکارترین سربازان ایران در دوره  جنگ بوده و در کل سلوک اقتصادی و اجتماعی بعد از جنگ هم جزء پاکدامن‌ترین، دلسوزترین، بی‌توقع‌ترین و ساده‌زیست‌ترین افرادی است که در این مملکت وجود داشته است.

 

در صورت امکان بگویید تعریف شما از صلاحیت چیست؟

 

مؤمنی ادامه داد: اگر شما برای چنین آدمی صلاحیت قائل نیستید، در صورت امکان بگویید تعریف شما از صلاحیت چیست؟ من واقعا صمیمانه و مشفقانه عرض می‌کنم که رویه دامن زدن به ستیز، حذف و انسجام‌زدایی اجتماعی شیوه‌های شیطانی، قارونی و فرعونی است و اصلا نسبتی با ملاحظه‌های انسانی و اسلامی ندارد؛ با هیچ یک از ادیان سازگاری ندارد.

وی گفت: چطور می‌شود که شما می‌دانید باید یهودی‌ها و صهیونیست‌ها را از هم تفکیک کنید اما متوجه نمی‌شوید که به بهانه کوچکی شایسته‌ترین، پاکدامن‌ترین و بی توقع‌ترین‌ها را حذف می‌کنند و بعد شگفت‌زده می‌شود که چرا هر قدر به سمت بستن بیشتر فرصت‌های انتخاب می‌رویم، هم بر گستره و عمق فساد و هم بر گستره و عمق نابرابری‌های ناموجه افزوده می‌شود. شما دارید اینها را به چشم می‌بینید و چندین بار هم تجربه کرده‌اید ولی متأسفانه گویی بنا بر این است که چنین باشد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان اظهار داشت: «Resilience» را اینجا «تاب‌آوری» یا «مقاومتی» معادل‌سازی کرده‌اند؛ در حالی که عنصر گوهری «Resilience» این است که تو با اجازه دسترسی باز شهروندان به سازمان‌یابی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قدرت انعطاف جامعه را بالا ببرید. یعنی انسجام اجتماعی از دل سازمان‌یابی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم امکان‌پذیر می‌شود.

 

دیدگاه تان را بنویسید