راز پنهان قتل نوه مصدق
کد خبر: 2427

راز پنهان قتل نوه مصدق

معصومه فرزند دکتر غلامحسین مصدق بود که پدربزرگش دکتر مصدق به او از دوران کودکی‌اش علاقه خاصی داشت

محمد بلوری - پیشکسوت روزنامه‌نگاری

بیان فردا | قتل معصومه مصدق؛ نوه 49‌ساله دکتر محمد مصدق که بیست و چهار سال پیش در خانه ویلایی‌اش در نیاوران کشته شد از جمله جنایات ابهام‌آمیز به شمار می‌آید. در حالی که با تمام تلاش‌های کارآگاهان، عاملان این جنایت همچنان ناشناس مانده‌اند.

معصومه فرزند دکتر غلامحسین مصدق بود که پدربزرگش دکتر مصدق به او از دوران کودکی‌اش علاقه خاصی داشت و به همین خاطر به عزیزدردانه مصدق معروف بود و تنها فردی بود که هرلحظه می‌خواست بدون مخالفت ماموران و مراقبان درساختمان نخست‌وزیری وارد اتاق کار پدربزرگش می‌شد تا در آغوش دکتر مصدق خستگی را از تن پیرمرد به درآورد.

در حالی که با شوق کودکانه‌ای همه اوراق و وسایل تحریر روی میز نخست‌وزیری پدربزرگش را به هم می‌ریخت و دکتر مصدق سرشار از مهر نسبت به نوه دردانه‌اش می‌خندید. معصومه مصدق در جوانی با یک مرد امریکایی ازدواج کرده بود که در امریکا سکونت داشت. در حالی که خانه ویلایی‌اش با پلاک شماره 9 واقع در کوی خزابی نیاوران با یک سرایدار به حال خود رها شده بود تا اینکه تصمیم گرفت این خانه ویلایی یادگار از پدربزرگش را به فروش برساند.

معصومه مصدق سرانجام تصمیم گرفت برای چند روزی به ایران سفر کند تا خانه ویلایی‌اش در نیاوران را بفروشد. اواخر فروردین ماه سال 1377 بود که وارد تهران شد و به‌طور موقت ساکن همان ویلا شد تا مشتری برای خریدش پیدا شود. به چند بنگاه معاملات ملکی هم سپرده بود تا ترتیب معامله را بدهند و مشتری پیدا کنند.

معصومه مصدق در این خانه ویلایی اشیا و اسناد گرانبهایی از پدربزرگش دکتر محمد مصدق به یادگار نگهداری می‌کرد و به همین خاطر به این سفر چند روزه اقدام کرده بود تا این آثار گرانبهای تاریخی را با خود ببرد تا اینکه به طرز مرموزی در همین ویلا به قتل رسید. هر چند از خواب شبانه در این خانه وحشت داشت و سرایدار ویلا گفته بود یکی دوبار افراد ناشناس نیمه‌های شب وارد باغ شده‌اند و سعی داشته‌اند وارد ساختمان ویلا شوند.

تا اینکه آن واقعه هولناک در شب چهارم اردیبهشت‌ماه سال 77 پیش آمد. معصومه مصدق در این سفر چند روزه‌اش به ایران بیشتر شب‌ها تصمیم می‌گرفت در خانه یکی از آشنایان‌شان یعنی کوروش زعیم بماند اما آن شب چهارم اردیبهشت 77 را به خاطر جمع‌آوری مدارکی در ویلای خودش گذراند. شبی که جنایت اتفاق افتاد صبح روز چهارم اردیبهشت بود که سرایدار ویلا به خانه کوروش زعیم تلفن زد و با صدای پرمضطربی گفت؛ هر چه در اتاق خواب خانم را می‌زنم جوابی نمی‌دهد.

کوروش زعیم هم به ناچار تصمیم می‌گیرد به پلیس محل خبر بدهد و ماموران با گشودن در ورود به اتاق با صحنه وحشتناکی روبرو می‌شوند. آنها با جسد معصومه مصدق روبه‌رو می‌شوند که با آثار زخم‌هایی با چاقو بر بدنش، تکه‌پارچه‌ای در دهانش فرو برده‌اند. پلیس با بررسی صحنه جنایت پی می‌برد قاتل ضمن به هم ریختن همه اشیا و قفسه‌ها پی چیزی می‌گشته و سپس برای پرس‌وجو از معصومه مصدق به شکنجه وحشیانه‌ای پرداخته و آنگاه مرتکب قتل این زن شده است.

ضمنا شیشه‌های شکسته پنجره ساختمان نشان می‌داد که قاتل از این پنجره وارد اتاق خواب شده است. پلیس با دیدن اشیا به هم ریخته و پراکنده بودن آثار و مدارک به جا مانده از پدربزرگش دکتر مصدق دریافت که قاتل با زجر و شکنجه صاحبخانه گویا می‌خواسته به مدارکی دست پیدا کند. کارآگاهان طی این سال‌ها تحقیقات گسترده‌ای انجام داده‌اند اما تاکنون راز این جنایت روشن نشده است.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید