بالا گرفتن تنش میان ایران، باکو و ارمنستان بر سر یک دالان مشکوک
ایران برای حفظ کریدور خود به ارمنستان و البته عدم دسترسی ترکیه و شاید ناتو و اسرائیل به کاسپین اکنون نیاز دارد که گذرگاه لاچین را باز نگه دارد و مرزهای خود با ارمنستان را حفظ کند و این مساله دو بعد جدی امنیتی و اقتصادی برای ایران در پی دارد و از سوی دیگر ارمنستان نیاز دارد برای گذر از محاصر تمام و کمال باکو و کنترل مرزهایش با ایران، باریکه مرز خود با ایران را حفظ کند.
بیان فردا | روند ماجراجوییهای الهام علی اف و باکو در قفقاز بعد از سپتامبر سال ۲۰۲۰ و جنگ دوم قرهباغ حالا دیگر هر روز ابعاد بزرگتر و بیشتری پیدا میکند و هر چند که در نهایت با توافقی موقت فعلا گذرگاه لاچین باز شده، اما به نظر نمیرسد این روند صلح پایدار باقی بماند و وضعیت از همیشه در منطقه قفقازپر تنشتر شده است.
کما اینکه طی هفتههای گذشته تصاویر و ویدئوهای زیادی از تحرکات معنادار امنیتی باکو در قالب انتقال تجهیزات نظامی این کشور به مناطق مرزی با ارمنستان منتشر شده که همین تحرکات منجر به قدرت گرفتن سناریوی وقوع یک جنگ نظامی گسترده در منطقه شده بود، جنگی که به نظر میرسید این بار دیگر ایران نیز نمیتوانست در آن بدون تاثیر و نقش مستقیم باشد.
یک جدال چند ساله در قفقاز جنوبی
عجیب اینکه در سال گذشته و در همین روزها نیز بود که ارتش باکو طی حملاتی شبانه، مواضع ارمنستان در مرزهای شرقی را مورد هجوم توپخانهای و پهپادی قرار داد.
پس از این حملات بود که ارمنستان، باکو را به حمله غیرقانونی در ۱۳ سپتامبر سال ۲۰۲۲ متهم کرد و مقامات باکو نیز در مقابل گفتند که این حرکت، در انتقام «اقدامات خرابکارانه» ارمنستان رخ داده است، انتقامی که نتیجه آن از دست رفتن جان ۴۹ سرباز بود که البته به نظر میرسد همچنان این تنش و درگیری در ابعاد گسترده ادامه خواهد یافت.
از سوی دیگر و هرچند که از پاییز سه سال پیش تاکنون درگیری گاه و بیگاه مرزی بین ارمنستان و آذربایجان روی داده و همچنان هم ادامه دارد، اما این دور بیسابقه از تحولات و تحرکات نشان از برنامه الهام علیاف برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی با تحمیل دالان موهوم و جعلی زنگزور به ایروان و نیز تهران دارد.
کما اینکه جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان، اخیرا در مجارستان از جدیت باکو برای اجرایی کردن این کریدور موهوم با عنوان زنگزور در سال آتی میلادی خبر داد. همچنین دولت باکو تلاش دارد که با برخی دادهسازی و آمارسازیها، توجیهی برای تحمیل این دالان که موجب قطع مرزهای مشترک ایران ارمنستان و حصر ژئوپلیتیک ارمنستان خواهد شد، داشته باشد.
«کریدور میانی» یا Middle Corridor، مسیر حملونقل زمینی و دریایی بینالمللی چندوجهی است که از جنوب شرق آسیا و چین آغاز میشود و از طریق قزاقستان تا حدی ازبکستان و ترکمنستان و از طریق دریای خزر و آذربایجان و گرجستان تا دریای سیاه امتداد دارد. حال باکو تلاش میکند که بهنوعی با تقلای بسیار و بهنوعی راضیکردن ایروان و تهران در همراهی با باکو برای احداث این کریدور جعلی و موهوم دست بالا را داشته باشد.
پیروزی باکو و زیانی که ایران کرد
در این شرایط باید توجه داشت که پیروزی باکو در جنگ پیشین قرهباغ، از سویی دسترسی ایران به ارمنستان را با مشکلاتی مواجه کرده و از سوی دیگر، عزم باکو را برای احداث کریدور «زنگزور» جدیتر کرده است. به عبارت دیگر، این هدف در تمامی روزهای بعد از جنگ دوم قرهباغ، با جدیت هرچه بیشتر توسط باکو دنبال شده است.
کریدور زنگزور برای باکو، در گام نخست ابزاری مهم در جهت بازپسگیری قرهباغ و در گامهای بعدی، مسیری برای تسلط بر جادههای ترانزیتی و راهآهن، شبکه لولههای انرژی، زیرساختهای تجاری و خطوط فیبر نوری است. البته برخی کارشناسان مسایل قفقاز معتقدند که احداث این کریدور، در یک شرایط مطلوب و عادی، میتواند به بهبود روابط بین باکو و ارمنستان بینجامد. حاکمیت باکو اما، با جاهطلبی برای تسلط یکجانبه بر این کریدور، از دستیابی به این «شرایط عادی» جلوگیری میکند و همین، نشانهای جدی از ماجراجویی باکو برای تغییر در مرزهای منطقه است.
این البته در حالی است که اگر فشار باکو و همراهی ترکیه و روسیه با این کشور افزایش یابد عملا ایران یکی از مهمترین کریدورهای خود در شمال کشور را از دست خواهد داد و حتی ممکن است در نهایت مرز مشترک با ارمنستان نیز برای ایران از دست برود.
در همین حال آرش رئیسینژاد، کارشناس مسایل قفقاز در شبکه اجتماعی ایکس خود در این مورد نوشت: «ایران ضمن تاکید بر حق حاکمیت باکو بر قرهباغ، باید محور پارسآباد-اردبیل-تبریز-ماکو را جایگزین زنگزور مطرح کند که نیازمند ایجاد راهآهن پارسآباد-میانه و بازرگان-ایغدیر و تبدیل اردبیل به بندر خشک است. همچنین ایران باید راهاندازی جاده ترانزیتی و خطوط انرژی تبریز-ایروان با گذر از عمق سیونیک را دنبال کند چرا که امروزه، جاده و خط لوله همچو دژ دفاعی ورای مرزها عمل میکند».
این کارشناس معتقد است که «راهاندازی کریدور زنگزور در کنار از دست رفتن جزایر سه گانه ایران» ضرباتی است که در آینده نزدیک، تمامیت ارضی ایران را بر هم خواهد زد.
چرا درگیری آذربایجان و ارمنستان برای ایران مهم است؟
نکته پر اهمیت، اما این است که باید توجه داشت که اساسا مرزهای هیچ مجموعه منطقهای بدون به خطر انداختن ثبات و توازن کلی سیستم منطقهای نمیتواند به آسانی دستخوش تغییر شود. از این رو به نظر میرسد نگاهی به وضعیت راهبردی منطقه از دیدگاهی کلانتر حائز اهمیت باشد.
همچنین به نظر میرسد حال که خیال باکو از گذرگاه لاچین راحت شده و قره باغ را در دستان خود دارد به فکر تکمیل برنامههای خود درباره گذرگاه زنگزور باشد، گذرگاهی که برای دسترسی ایران به قفقاز جنوبی نقش حیاتی ایفا میکند. اهمیت این گذرگاه به حدی است که در صورت از دست رفتن آن، عملا ارتباط ایران با قفقاز جنوبی قطع خواهد شد. این در حالی است که نه تنها باکو روابط بسیار گرمی با ترکیه و اسرائیل دو رقیب اصلی منطقهای ایران دارد بلکه این روابط بعد از جنگ اخیر گستردهتر نیز شده است.
تصرف گذرگاه لاچین را نیز باید در همین زمینه فهم کرد. به عبارت دیگر تصرف گذرگاه لاچین از سویی به دلیل نیازهای تاکتیکی ارتش روسیه به نیروهای تازهنفس به منظور شرکت در جنگ اوکراین و از سوی دیگر تصرف این گذرگاه از سوی ارتش آذربایجان به معنی قطع آخرین مسیر ارتباطی ارمنستان به سوی قره باغ است، مسئلهای که دست باکو را برای تعیین تکلیف این منطقه خود مختار تحت حاکمیت ارمنستان باز میکند.
با این حال خروج نیروهای روس از قفقاز میتواند در میان مدت نفوذ روسیه در منطقه را با مشکلات جدی مواجه کند. باید در نظر داشت که از دست رفتن دسترسی مستقیم به قفقاز برای ایران نیز حائز اهمیت است. از سوی دیگر ایران به منظور تاسیس خط آهن شمال جنوب به منظور اتصال خلیج فارس به مرزهای شمالی روسیه به منظور تسهیل حمل و نقل کالا و مسافر نیز با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد. به صورت کلی به نظر میرسد که برنامه نزدیک باکو بعد از تصرف لاچین و اطمینان خاطر از عدم دسترسی ارمنستان به قره باغ تکمیل طرحهای خود به منظور اتصال به نخجوان است؛ مسالهای که در صورت تکمیل آن میتواند برای امنیت ایران در میان مدت مسائل و مشکلاتی را ایجاد کند.
تنش دوباره ارمنستان و آذربایجان تا مرز رسیدن به نقطه جنگی
در همین حال تنشها بین ارمنستان و آذربایجان در روزهای اخیر شدت یافته و ایروان بار دیگر باکو را به مسدود کردن مسیر تردد در گذرگاه لاچین واقع در امتداد مرز ارمنستان با قرهباغ کوهستانی متهم کرده است. گذرگاه لاچین به عنوان تنها راه ارتباط زمینی بین منطقه قرهباغ کوهستانی و جمهوری ارمنستان، مسیری حیاتی برای تامین غذا و برق ساکنان قره باغ است. این گذرگاه که از زمان آتشبس سال ۲۰۲۰ میلادی تحت کنترل نیروهای روس است، هماکنون گرفتار محاصرهای است که توسط آذربایجانیها سازماندهی شده است. این قلمروی کوهستانی که عمدتا ارمنیتبارها را در خود جای داده است، در سطح بینالمللی به عنوان بخشی از خاک آذربایجان شناخته میشود.
این شرایط در حالی است که باکو، حالا دیگر مدت هاست که کریدور لاچین، تنها جادهای که قره باغ را به ارمنستان وصل میکند، محاصره کرده است. ارمنستان و باکو، تاکنون ۲ بار باهم جنگیدهاند و طی آن باکو بخشهایی از اراضی خود را مجددا به دست آورده، اما این جنگها به ویژه نبرد دوم قره باغ بر منطقه قفقاز اثرات نامطلوبی برجای گذاشته است. در جنگ دوم قره باغ، ارمنستان شمار کشته شدگان خود را چهار هزار نفر اعلام کرد. باکو نیز کشته شدگان خود را نزدیک سه هزار نفر اعلام کرد.
از سوی دیگر وزارت امور خارجه ارمنستان اخیرا اعلام کرد که کریدور لاچین مسیر ارتباطی بین ارمنستان و قره باغ کوهستانی است و هیچ جایگزینی ندارد. اخیرا نیز سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان اظهار داشت که ایران مخالف هرگونه تغییر مرزهاست و تمام مسیرهای ارتباطی باید تحت کنترل کشورهایی باشد که در قلمروی آنها قرار دارند.
در واقع مسدود کردن گذرگاه لاچین و جایگزین کردن زنگزور به جای آن یکی از بدترین رویدادهایی است که میتواند در مرز ایران رخ بدهد. در این حالت هرچند شکل مرز ایران تغییر نمیکند، اما عملا خط ارتباطی ایران با ارمنستان را مسدود خواهد کرد و در مقابل امکان دسترسی جدی به ترکیه برای رسیدن به کاسپین را میدهد و این دسترسی ترکیه به معنای دسترسی یک عضو ناتو به آبهای دریای خزر است، اتفاقی که ایران قطعا برای آن رضایتی نخواهد داشت.
باکو و ارمنستان و ایران
اصلا نکته مهم دیگر اینجا است که مبدع و مبتکر دالان زنگزور، ترکیه است که تلاش دارد با تسلطش بهعنوان عضوی از ناتو بر مسیر تجاری مدنظر چین از طریق دالان میانی که پکن را به اروپا و آفریقا متصل میکند، به برگ برنده استراتژیکی در جهت موازنه بیشتر با چین دست پیدا کند.
در واقع موضوع احداث کریدور زنگزور و مسدود کردن لاچین را اکنون باید فراتر از تحریک و تحرکات و نقش مخرب ترکیه، باکو و حتی اسرائیل دید؛ چراکه به نظر میرسد با توجه به اهمیت مسائل قفقاز اکنون پای ناتو و آمریکا در میان است و حالا دالان زنگزور به مسیری با چندین بازیگر مهم تبدیل شده است، بازیگرانی که سعی میکنند هر کدام ورق را به نفع خود برگردانند و بازی کنند.
گذرگاهی به داخل خاک آذربایجان
لاچین در واقع کریدور نواری به عرض تقریبی ۵ کیلومتر واقع در یک جاده کوهستانی پرپیچ و خم است؛ جادهای به طول بیش از ۶۵ کیلومتر که ارمنستان را به شهر استپاناکرت، مرکز منطقه قرهباغ کوهستانی متصل میکند.
این مختصات جغرافیایی سه روستای لاچین، سوس و زابوخ را در دل خود دارد. گذرگاه لاچین از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به طور رسمی بخشی از خاک کشور آذربایجان بوده است. با این حال از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰ میلادی عملا بخشی از منطقه جداییطلب قرهباغ کوهستانی قلمداد میشده است. هنگامی که درگیری برای کنترل بر این منطقه مورد مناقشه در سال ۲۰۲۰ از سر گرفته شد، در حقیقت تنها این گذرگاه بود که امکان تخلیه اکثریت جمعیت ارمنیتبار را از این منطقه کوهستانی به ارمنستان میداد.
از زمان اعلام آتشبس، این کریدور توسط نیروهای روسیه کنترل میشود تا جابجایی آزاد کالا و مردم بین ارمنستان و قرهباغ کوهستانی را تضمین کند. با این وجود، حدود ۲۰۰ ارمنی هم در محل این نوار ارضی باقی ماندهاند. در توافقنامه آتشبس، ایجاد یک راه جدید تردد برای دور زدن لاچین، سوس و زابوخ نیز پیشبینی شده است. آذربایجان به ساکنان این سه روستا در ماه اوت سال گذشته میلادی دستور داد که خانههای خود را ترک کنند تا اداره آن منطقه را به دست گیرد و جاده جدیدی به طول ۳۲ کیلومتر بسازد. ارمنستان نیز به نوبه خود، هنوز بخشی از جاده خود را تکمیل نکرده است.
مسیری حیاتی برای قره باغ و خط ارتباطی ایران به قفقاز
این مسیر تنها جادهای است که این دو سرزمین را به یکدیگر متصل میکند و به مردم اجازه تردد و تامین گاز و برق را میدهد. با این حال، این مسیر شاهد اقدامات محدودکننده فزایندهای از سوی باکو است. در ۱۲ دسامبر سال ۲۰۲۲ میلادی گروهی از معترضان آذربایجانی که خود را به عنوان فعالان محیط زیست معرفی کردند، این مسیر را مسدود کردند. در طی مدت، روزهایی بود که تردد با ارمنستان کاملا متوقف شده بود و هیچ فرد و کالایی اجازه عبور نداشت. در ۲۳ آوریل سال ۲۰۲۲ نیز باکو به دلایل امنیتی ورودی این جاده را مسدود کرد و از آن زمان به بعد بارها این مسیر بسته شده است. آذربایجان مدعی است که با این کار میخواهد از انتقال تجهیزات نظامی توسط ارمنستان جلوگیری کند.
توافق موقت برای بازگشایی گذرگاه لاچین
در همین حال و در شرایطی که طی روزهای اخیر تنش به بالاترین سطح خود رسیده بود و بسیاری حتی پیش بینی شرایط جنگی را میکردند به ناگاه روزنامه گاردین اعلام کرد دولت باکو و نیروهای ارمنستان در منطقه قرهباغ کوهستانی درباره بازگشایی دو مسیر حملونقل موردمناقشه از جمله یک مسیر مهم معروف به «گذرگاه لاچین» به توافق رسیدند. آنگونه که گاردین گزارش داده خبر این توافق را نخستین بار آژانس خبری دولتی «آرمنپرس» ارمنستان منتشر و دولت جمهوری آذربایجان نیز آن را تایید کرده است.
حال به نظر میرسد که با این توافق و بازگشایی گذرگاه لاچین حداقل بخشی از درخواستهای چند دهه ایروان برای بازگشایی خطوط حملونقل بین جمهوری آذربایجان و منطقه قرهباغ (تحت کنترل ارمنستان) پاسخ داده میشود. هرچند فعلا و به طور موقت گذرگاه لاچین باز شده است، اما مساله تنش میان ایران و باکو به نظر میرسد از همیشه جدیتر شده باشد.
شرایط بحرانی و تنش اقتصادی میان تهران و باکو با توافق ۲۰۲۰
به گزارش اقتصاد ۲۴، در واقع بستر بحرانی شدن روابط دولتهای ایران و آذربایجان مربوط به مفاد موافقتنامه صلح مسکو است که در سال ۲۰۲۰ بین باکو و ارمنستان با حضور روسیه امضا شد. این معاهده باعث تغییر موازنه قوا در قفقاز جنوبی به نفع باکو شد. روسیه و ترکیه نیز جزء برندگانی بودند که موقیت راهبردیشان تقویت شد، اما ایران جزو زیان دهندگان بعد از آن توافق بود. طبق شرایط توافق نامه، دولت باکو نه تنها هفت شهر در نزدیکی قرهباغ کوهستانی را پس گرفت که حتی توانست بخشی از جاده «نوردوز» تا «ایروان» به وسعت ۲۱ کیلومتر به کنترل خود بگیرد.
این مسیر سنتی ترانزیت زمینی کالا از ایران به ارمنستان بود و ناگهان دولت باکو خواهان اعمال حق حاکمیت جدید خود شده و در عین حال ایجاد بازدارندگی در برابر حضور مستقیم کامیونهای ایرانی به قرهباغ را نیز دنبال میکرد آن هم در حالی که طبق توافقنامه یادشده کنترل امنیت مرزی آن با نیروهای روسیه است.
اما مشکل اصلی این موضوع نیست که به نظر میرسد باکو در برخورد با رانندگان ایرانی سختگیری کرده که حتی منجر به بازداشت و زندانی شدن دستکم دو راننده کامیون ایرانی شد، بلکه مشکل بزرگتر این بود که طبق توافقنامه فوق مسیرهای جدیدی قرار است ساخته شوند که از یک طرف اتصال باکو – نخجوان و از سوی دیگر ارمنستان – منطقه کوهستانی قرهباغ را برقرار کنند و همین موضوع باعث شده تا دولت آذربایجان خواست قدیمی برقراری ترانزیت کالا- انرژی را در محور ترکیه – نخجوان – ارمنستان- آذربایجان را با احداث دالان "زنگزور" دنبال کند. کما اینکه در همان زمان نیز علیاف ابراز امیدواری کرده بود که با همکاری ارمنستان این دالان ظرف سه تا پنج سال ساخته شود.
در همین حال باکو مدعی است که این دالان که در مرز کنونی ایران و ارمنستان قرار دارد و بخشی از استان سیونیک (زنگزور) ارمنستان است، صد و یک سال پیش از مناطق تاریخی متعلق به مسلمانان آذری به جمهوری ارمنستان در شوروی سابق واگذار شده است و همچنین بنبست مسیر زمینی بین آذربایجان و نخجوان محصول جنگ کشورهای آذربایجان و ارمنستان بعد از سقوط شوروی سابق است که آذربایجان بخشهایی از قلمرو خود را از دست داد که بر اساس قطعنامه سازمان ملل باید به آن بازگردد.
این بدان معناست که عملا ایران مرزهای خود با ارمنستان را از دست خواهد داد و مرزهای تازهای با باکو پیدا خواهد کرد.
از سوی دیگر تاسیس کریدور زنگزور پیامدهای قابل اعتنای ژئوپلتیک، راهبردی و اقتصادی با خود به همراه دارد که منافع آن برای باکو و ترکیه بیشتر است که میتوانند مبادله کالا و مراودات جادهای و ریلی را با هزینه کمتر و زمان سریعتر انجام دهند.
در حال حاضر ارتباطات ترکیه با باکو و همچنین باکو با نخجوان از طریق مسیرهای زمینی ایران انجام میشود که برای کشور به دلیل دریافت عوارض مزیت اقتصادی ایجاد کرده و همچنین موقعیت راهبردی فراهم ساخته است و عملا با قطع این مسیرها این موقعیت راهبردی و اقتصادی از دست میرود و باید توجه داشت که مسیر طبیعی و دارای توجیه اقتصادی و راهبردی برای اتصال ایران و اروپا در وهله نخست ترکیه و بعد باکو خواهد شد.
از سوی دیگر حتی اگر احداث این کریدور مرز ایران با ارمنستان را مسدود کند، اما باعث میشود تا ایران مزیتهای گفته شده درباره این مرز را ازدست بدهد و مسیر ارتباطی با ارمنستان تحت کنترل و نفوذ باکو قرار بگیرد. همچنین موقعیت ترکیه به عنوان یک رقیب منطقهای در قفقاز جنوبی ارتقاء پیدا خواهد کرد.
در این حال هرچند که بالاخره در ساعتهای گذشته توافق موقتی میان ارمنستان و باکو رخ داده است که منجر به بازگشایی گذرگاه لاچین شده است، اما سطح تنش همچنان نه فقط بالا که بسیار نیز فراگیر است. کما اینکه به نظر میرسد ایران و ارمنستان حالا باید در یک جبهه کنار هم قرار بگیرند چرا که بازندگان بزرگ تحمیل دالان زنگزور بدون تردید این دو کشور خواهند بود.
ایران برای حفظ کریدور خود به ارمنستان و البته عدم دسترسی ترکیه و شاید ناتو و اسرائیل به کاسپین اکنون نیاز دارد که گذرگاه لاچین را باز نگه دارد و مرزهای خود با ارمنستان را حفظ کند و این مساله دو بعد جدی امنیتی و اقتصادی برای ایران در پی دارد و از سوی دیگر ارمنستان نیاز دارد برای گذر از محاصر تمام و کمال باکو و کنترل مرزهایش با ایران، باریکه مرز خود با ایران را حفظ کند.
شاید این عجیبترین شرایط ممکن باشد که به ناگاه پس از دو دهه زدن بر طبل حمایت از دولت باکو، حال دولتمردان ایرانی به چشم میبینند که متحد استراتژیکشان در خطه شمال، ارمنستان شده است و نه دولت الهام علی اف!
دیدگاه تان را بنویسید