گروههای جاهل مثل جن هستند، هرچه حذف کنید، زیادتر میشوند
جهانبخش محبینیا میگوید: گروههای مافیا و جاهل خاصیت جن دارند، هرچه از آنها حذف کنید و بکُشید برتعدادشان افزوده میشود بنابراین باید آنها را از ریشه خشک کرد.
بیان فردا | جهانبخش محبینیا استاد دانشگاه و از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی درباره سخنان اخیر لاریجانی در جمع دانشجویان صحبت کرده است. او میگوید:«اول درباره آقای لاریجانی بگویم به نظرم در حوزه سیاست عملی یک فرصت برای لاریجانی باقی نمانده است. او میتواند برای دوره ریاست جمهوری آینده یا حتی دوران بعد از رئیسی در اجرا میدانداری کند. اگر به هر دلیلی این فرصت برای او به دست نیاید، من پرداختن به تحقیق و پر کردن خزانه ایران و انقلاب از تجربیات و یافتههای نو را برای ایشان توصیه میکنم.»
* اما درباره مطالب اخیر او و تفسیر «انقلابی کاسبکار» که در ادامه «خالصسازی» بیان شد، اینطور میگویم که برای اینکه پاسخ کاملی از زوایای پنهان تفسیر لاریجانی را به دست آوریم، بهترین راه ارجاع به خود اوست، اما به عنوان کسی که پیشه معلمی و تجربه در حوزه سیاست عملی داشتم، باید بگویم یک نگرانی بسیار عمده و آسیب عمیقی را حس میکنم و درک میکنم جامعه ایران در حال حاضر در یک زندانی به نام برچسب و در مرحله جنگ مفهوم به سر میبرد.»
* همه همدیگر را با برچسب از زندگی باز میداریم و در اردوگاههای سیاسی نیز جنگ مفهوم نفوذ پیدا کرده و همدیگر را به عنوان تندرو، افراطی، کجفهم، محافظهکار و.. میخوانیم و شعله خصومت را بیشتر میکنیم و در عقبماندگی بیشتری فرو میرویم.
* جامعه ایران در حوزه اخلاق و انصاف زمینگیر شده است. با این اوضاع و احوالی که میبینیم، پایان دادن به نزاعها نیز تمامی ندارد. آتش این خرمن سوخته را عموم مردم و نخبگان خاموش میکنند، اما دیگران در آن میدمند بنابراین صادقانه بگویم فروپاشیهای بزرگی بر سر راه ما سبز خواهد شد.
* «کاسبکار» برچسبی است که میتوان به افراد زیای وارد کرد. در حوزه سیاسی، کاسبکاری یک «برند» شده، طبیعتا ما انقلابی کاسبکار، اپوزیسون کاسبکار، مدیر کاسبکار، معلم، روحانی و همه تیپ افراد را در قالب کاسبکار بدانیم. نگرانی در سطح فردی نیست و در سطح جریانی است و نگرانی هم زمانی ایجاد میشود که این موضوع حالت «باندی» به خود بگیرد و بخشی از قدرت را در جامعه تصاحب کند، آن زمان این آتش جهنم، همه دارایی اخلاقی و دینی و فلسفی را میسوزاند.
* دلایل چگونگی نفوذ انقلابیون کاسبکار به قدرت دلایل متعددی دارد. اما مهمترین آن غفلت نهادهای رسمی است! اگر نهادهای رسمی که از دل قانون و با تکیه بر اراده مردم به وجود بیایند و به نام اجرا، تقنین و دفاع، ایفای عمل کنند، هرگز پستونشینان و خالصسازان نمیتوانند توانایی میدانداری و خالصسازی را به دست بیاورند.
* اگر در بخش عمومی، مراقبتها در همه سطوح از کشور تا تکتک افراد، به فراموشی سپرده نشود، فضا برای عدهای متملق بدعمل فراهم نمیشود که با نقاب روی خود را بپوشانند و دقیقا خلاف آنچیزی که میگویند عمل کنند و بر عمود خیمه بزنند و آن را بر سر مردم آوار کنند.
* گروههای مافیا و جاهل خاصیت جن دارند، هرچه از آنها حذف کنید و بکُشید برتعدادشان افزوده میشود بنابراین باید آنها را از ریشه خشک کرد.
* شاید ۱۲۰ سال است که متاسفانه نتوانستهایم نزاع و اختلاف در سیاست را به آرشیو بفرستیم. زخمهایی که از دوران مشروطیت بر تن جامعه ما است، حتی با پیروزی انقلاب اسلامی هم بخشی از آن درمان نشد و متاسفانه کار به جایی کشیده شده که اندامهای تنفسی و کارکردی اجتماعی ما یک به یک مختل میشود.
* در شرایط فعلی همه همدیگر را متهم میکنند و با صراحت حتی تهمت میزنند و به نظرم با این وضعیت به سمت آنارشیسم میرویم و اصلا نشانه مثبتی نیست. استاد دانشگاه، اپوزیسیون، مدیر و ... همه همدیگر را به فرستادن ته چاه و سکندری زدن و ایجاد مانع و محدودیت، به نوعی هل میدهند.
* از نظر تحلیل رفتار، هر جریانی در جامعه جدا از رفتار درست یا غلط مستمری را داشته باشد، به یک جایی بند است و یک جایی آبشخور دارد. ما برای رهایی از سلطهجویی فردی و گروهی و تملق و نتیجه آن گسست و انتقام باید دیدگاهمان را تغییر دهیم. امروزه کشورهای پیشرفته و کشورهایی که مسائل و مشکلات اقتصادی ما را ندارند، به سمت فرهنگ رفتهاند. فرهنگ در حال حاضر به تکنولوژی، اخلاق، سیاست، عدالت اجتماعی، آزادی و انصاف میپردازد. ناگزیریم برای رهایی از این همه مصیبتی که بر سر ما آمده است، به این سمت و سو برویم.
* معتقدم در حالی که ما را با این جنگها و دعواهای کهنه مشغول میکنند، بسیاری از کشورهای پیشرفته و کشورهایی که در همسایگی ما هستند، با تکنولوژیهای پیشرفته در اقتصاد، فرهنگ، علم و ... به سرعت خودشان را پیش میبرند. اما ما برای رهایی از مشکلاتی که داریم از جمله اقتصادی، هنوز که هنوز است نتوانستهایم از تکنولوژیها آنطور که باید و شاید استفاده کنیم. ما را مشغول کردهاند تا خودشان را به جایی برسانند.
* اینکه چرا هسته سخت قدرت جواب سخنان علی لاریجانی را نمیدهند باید بگویم که فیلسوفان و فرهیختگان و کسانی که سیاستورز هستند برای رساندن صدایشان باید راههای عملیاتیتری را پیشبینی کنند. گوش ناشنوای قدرت سخت و فریاد ظریف و لطیف فلسفی شاید مانند دو مصرع یک بیتی است هرگز به وزن و قافیه نخواهد رسید. وزن و قافیه را هم باید پیروان هسته سخت قدرت بیاموزند و هم سمت فریاد گران و فریاد سازان.
* ما باید در تنظیم گزارهها و بیان واقعیتها به نحوی در واقع افراد را به آگاهی و رهایی برسانیم که صلاح خودشان هم در این است که به ناله برخاسته از نخبگان و دلسوزان اعتنا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید