مپنا را دریابید
محمدجواد مرادی - کارشناس صنعت برق
بیان فردا | یادداشت | بعد از اتمام جنگ تحمیلی و استقرار دولت سازندگی نهضت سدسازی به عنوان یکی از ارکان توسعه مورد توجه جدی قرار گرفت. اگر چه در طراحی چنین سیاستی موضوع کنترل آب و تولید برق به عنوان یکی از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی هم نقش موثری داشت اما کارشناسان متعددی در همان دوران و پس از آن ساخت متعدد سد در یک کشور خشک و نیمه خشک را سیاستی شکست خورده و مخرب میدانستند. به تقدیر با گسترش نهضت سدسازی، موضوع تولید برق و صنایع وابسته به آن در برنامهریزیهای کشور نقشی اساسی یافت.
در این راستا وزارت نیرو سعی کرد تا حدممکن در حوزه تولید برق و تجهیزات نیروگاهی با نگاه توسعه محور شرکتهایی را تاسیس و یا رشد و ارتقا دهد. از جمله شرکتهایی که همواره مورد توجه دولت و برخی نهادهای سهامدار بوده است؛ شرکت مپنا است.
این شرکت که بزرگترین هولدینگ انرژی کشور محسوب میشود با حمایتهای ویژه همه دولتها، قرار بود در حوزه تولید برق و صنایع وابسته به آن کشور را خودکفا و از خروج ارز جلوگیری کند.طی بیش از یک دهه گذشته نه تنها این مهم محقق نشده است؛ بلکه به نوعی در حال بازگشت به دهه آغازین انقلاب اسلامی هستیم.به طور مثال در سال ۱۳۸۸ ظرفیت تولید سالیانه نیروگاههای حرارتی مپنا ۵۵۰۰ مگاوات بود در حالی که هم اکنون این ظرفیت به ۱۰۰۰ مگاوات کاهش یافته است.
یکی از مهمترین دلایل وقوع چنین شرایطی بیتوجهی یا کم توجهی مدیران بزرگترین هولدینگ انرژی ایران به موضوع بهرهبردن از فناوری های روز جهان است.چنانچه در شرایط فعلی اغلب نیروگاههای مپنا از فناوری دهه ۹۰ میلادی قرن بیستم بهره می برند.
اگرچه شرکت مپنا میتوانست با مشارکت بخش خصوصی نیازهای فناورانه خود را تامین کند؛ لیکن انحصار و عدم استقبال از حضور سرمایههای آزاد بخش خصوصی موجب شده است که هر روز شاهد پسرفت تولید برق در کشور باشیم.
اورهال نشدن نیروگاههای مپنا در سالهای اخیر از مهمترین نگرانیهای دولت و وزارت نیرو بوده است. اگر در برهمین پاشنه بچرخد بهزودی شاهد رکود در تولید برق و سپس خروج نیروگاههای مپنا از چرخه تولید خواهیم بود. این یعنی برباد رفتن تمام تلاش دولت مستقر در حوزه تولید ملی در صنایع مادر و وابسته. کشوری که هر روز با تحریم جدیدی دست به گریبان است باید از کوچکترین فرصت ها و ظرفیت های دیپلماسی خارجی بهره برده و عقب ماندگی ها را جبران کند.متاسفانه در حوزه دیپلماسی انرژی به شدت ضعیف عمل کردهایم.
شرکت مپنا میتوانست با فعال کردن حوزه روابط بین الملل خود و نیز استفاده از ظرفیت موجود در منطقه و شرکت های خصوصی داخلی و خارجی مانند صنایع نظامی جهش فوق العاده ای را رقم بزند.البته باید تاکید کرد که ضعفهای مپنا تنها در حوزه نیروگاهی و صنایع وابسته به آن نیست. در خصوص صنعت حمل و نقل ریلی نیز به رغم مالکیت صددرصدی بر شرکت واگن سازی پارس همچنان شاهد از دست رفتن فرصت ها هستیم. مدیرعامل مپنا در آذر ماه ۱۳۹۹ طی سخنانی از خودکفایی ساخت لکوموتیو و واگن طی مدت کوتاهی خبر داد در حالیکه همچنان بعد از گذشت دوسال از آن وعده کشور نه تنها بی نیاز از واردات نشده بلکه وابستگی بیشتری نیز پیدا کرده است.
چنین گزارهای بدان معناست که شرکت مپنا عامل مهم افزایش تقاضای ارز در بازار است. درحالی که قرار بود ضمن خودکفایی در تولید لکوموتیو و واگن کشور از واردات آن بینیاز شود. هم اکنون به نظر می رسد بهترین راهکار برای تزریق هوای تازه و نیز تدوین سیاستهای منطبق با دیدگاههای دولت مردمی سیزدهم تغییر مدیریتی در مپناست.۱۴ سال حضور تیم مدیریتی فعلی در مپنا نشان گر آن است که همه آنچه در ذهن و ضمیر تیم مذکور بوده است جامه عمل پوشانده شده و ماحصل آن همین دستاوردهایی است که شاهد آن هستیم. اگر دولت محترم و سهامداران مپنا می خواهند بدانند چه آینده ای در انتظار آنان خواهد بود به وضعیت فعلی شرکتهای وابسته به بزرگترین هلدینگ انرژی کشور نگاهی بیندازند تا عمق نگرانی را دریابند.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید