واقعیت تغییرات ارزشی در کف خیابان قابل مشاهده است | دعوت به پرهیز از خشونت الزامی است
علی ربیعی، استاد دانشگاه و سخنگوی دولت دوازدهم در یادداشتی تاکید کرد: فداکارانه پاپس نکشیدن، ایستادن و جامعه را دعوت به پرهیز از خشونت به هرقیمتی وظیفهای است که الزامی بوده و شاید تکرارپذیر نباشد.
بیان فردا | علی ربیعی، در مطلبی با عنوان «در این میان، چه باید کرد؟» تاکید کرد که دعوت به پرهیز از خشونت وظیفهای الزامی و شاید تکرارناپذیر باشد.
سخنگوی دولت دوازدهم نوشت: در شرایط کنونی، ایجاد زمینه برای نقشآفرینی همه آنهایی که با دل داشتن در گرو ایران و ارجح دانستن مصلحت جامعه بر هرچیزی، حاضر به فداکاری هستند؛ آغاز یک حرکت و مسیر درست است.
وی افزود: بیتردید، این روزها در یکی از تاریخسازترین مقاطع زمانی سرزمین ایران به سر می بریم.جامعه با متغیرهای فراوانی که در آن تغییر و تحولات و کنشها و واکنشها صورت میگیرد، همانند یک منحنی به یک نقطه عطف تعیین کننده میرسد، اما به خاطر داشته باشیم، منحنیها در نقطه عطف همیشه جهت پرشی رو به بالا ندارند. این اندیشه، تعقل و تفکر همه بازیگران صحنه است که میتواند نقطه عطف پدید آمده را در مسیر مطلوب قرار داده و به نوعی از میان کاستیها راههایی نوین، پاسخگو و مورد توافق جمعی بسازد.
ربیعی تصریح کرد: تاریخ معاصر گواهی میدهد هیچ دستاورد چشمگیری در پی خشونتهای فراوان در هیچ جامعهای به دست نیامده و در تلاطمهای سهمگین، نه تنها افقی جدید نمیگشاید بلکه حتی آرامشی برای حرکت رو به جلو خلق نمیکند.
این استاد دانشگاه با بیان این جمله که «در فراز و نشیبها باید راهی به سوی آینده ایران باز شود.»، افزود: اجرای صحیح دو حرکت از دوسو، با اخذ تصمیمات بخردانه، میتواند جامعه را در مسیر درست قرار دهد. بیشک حرکت موثر و سرنوشتساز از سوی ساخت قدرت نقشی بیبدیلی خواهد داشت. درک واقعیت و علل اتفاقات و عدم احاله به مسائل کماثر و یا غیرواقعی از تحلیل و تصمیم درست شرط آغاز این حرکت است.
واقعیت عریان شده تغییرات نسلی و ارزشها در کف خیابانها به خوبی قابل مشاهده است.متناسب کردن سیاستهای اجتماعی_فرهنگی با تغییرات ارزشی نه تنها عقبنشینی نیست بلکه حرکتی رو به جلو به شمار میرود.
ربیعی تاکید کرد: برای این مهم میتوان با سازوکارهایی از میان نخبگان علوم انسانی و اجتماعی و صاحبنظران که غمگنانه ناظر اوضاع بوده و دل در گرو ایران دارند به تبیین مسئله پرداخته که در نهایت، منجر به دادن علائمی مثبت برای ایجاد مفاهمه در جامعه شود. متاسفانه شنیده میشود برخی افراد، اصلاح و متعادل سازی را به معنای عقبنشینی قلمداد کرده و مدعی هستند که عقبنشینی یعنی تا به ناکجا عقب رفتن که البته به نظرم نظریهای غلط بوده و دامی بیش نیست که منجر به پیچیدهتر شدن اوضاع و عدم حل قضایا میشود.
وی افزود: در همین راستا باید به مرور سیاستهایی پرداخت که چنین فضای ناامیدانهای را رقم زده و تجدیدنظر در آنهااجتناب ناپذیر است.
سخنگوی سابق دولت گفت: هرچند، امروز دیگر به تحقیقات علمی، دانشگاهی، نظرسنجی و تحلیل اجتماعی برای دریافت این موضوع نیازی نیست. واقعیت عریان شده تغییرات نسلی و ارزشها در کف خیابانها به خوبی قابل مشاهده است.متناسب کردن سیاستهای اجتماعی_فرهنگی با تغییرات ارزشی نه تنها عقبنشینی نیست بلکه حرکتی رو به جلو به شمار میرود.
وی تصریح کرد: جامعه برای زایشهای نوآورانه و خلاقیت، نیاز به همه ایرانیان فهیم دارد. باید در بکارگیری همه دیدگاهها و گرایشها تجدیدنظر کرد.
علی ربیعی با بیان این مطلب که «اما در سمت دیگر، ما با جامعهای ناآرام بدون واسطه _که خود این وضعیت معلول سیاستهای نادرست میانجیزدا در گذشته میباشد_ روبرو هستیم.»، گفت: مسأله اینجاست که جامعه معترض سیال را چگونه میتوان در یک منطق تعاملی و گفتگویی، در مسیری درست قرار داد.
ایت استاد دانشگاه گفت: به نظر میرسد حضور جریانها و افراد اثرگذار اجتماعی و مستقل که در درون و برای این سرزمین، گفته، نوشته و هزینه دادهاند، میتوانند چنین نقشی را ایفا کنند.لازمه این فرایند، شنیده شدن، بهمپیوستن و جهت دادن این صداهای مصلحانه است که تحقق این مهم، هوشمندی و پذیرش توسط ساخت قدرت را میطلبد.
ربیعی با یادآوری برخی تلاشها در ابتدای پیروزی انقلاب گفت: به یاد دارم در اوج بحرانهای ابتدای انقلاب، مسئولین وقت و رهبران انقلاب برای کاهش تنشها و مدیریت بحران با اعزام افراد و گروههایی به مدیریت موضوع تنشها پرداختند مانند اعزام هیئتهای بلندپایه به مهاباد در سی بهمن ۱۳۵۷، یعنی هشت روز پس از پیروزی انقلاب، سنندج در اول فروردین ۱۳۵۸، خوزستان، اعزام هیئت حل مسئله به کردستان در شهریورماه ۱۳۵۸، به زاهدان در آذرماه ۱۳۵۸، تبریز پس از حوادث خلق مسلمان در پاییز ۱۳۵۸، که مجموعه این سفرها با هدف کاهش تنش و مدیریت بحران صورت گرفت. در میان اعضای این هیاتها علاوه بر رهبران انقلاب، آدمهای میانجی زیادی در سطح ملی و منطقهای به چشم میخورند.
وی افزود: در رصدفضای برساخته کشورمان، من اثرگذاری عامل سوم را در میان شکافهای گفتمانی شکل گرفته به خوبی مشاهده میکنم و نگرانی اصلی، نه از خواستهها در اعتراضات بلکه در فرمولهکردنهایی است که هر روز به شکافها و خشونتهای بیشتر منجر میشود.
فداکارانه پاپس نکشیدن، ایستادن و جامعه را دعوت به پرهیز از خشونت به هرقیمتی وظیفهای است که الزامی بوده و شاید تکرارپذیر نباشد.
ربیعی با اشاره به برخی تحلیلهای پیشین خود درباره صداگذاری بر صدای مردم، گفت: عامل سومی هست که بر روی صدای مردم صداگذاری کرده و شعار خوب زندگیخواهی را با خشونتهای زندگیزدا جابجا میکند. سرزمینمان در خاورمیانه، منطقهای پر از منفعت برای قدرتهای جهانی است. من با همه تجربه و وجودم حس میکنم عامل سوم که به نظر من ترکیبی از برخی دولتهای عرب منطقه، ایرانستیزان و همچنین طالبان به دست گرفتن قدرت با هر روشی (حتی مسلحانه) است شکل گرفته که نمیخواهند اجازه دهند مسائل ایران در درون ایران به سامان رسیده و افق گشایی صورت گیرد. خونین کردن خیابانها و هدف گرفتن هرگونه امکان شکلگیری وسطها و میانجیها در همین راستاست.
وی افزود: برای من قابل فهم است که خشم با خصوصیات یک نسل ترکیب شده و با خصلتی نفیگرایانه که کمتر میخواهند بشنوند اما مطمئنم القا و صداگذاری آنچنان ماهرانه از گروه هماهنگ شده از خارج کشور و حتی تحت «قلدری رسانهای» با ابزارهای متعدد حتی بهره وری از روباتها انجام میشود که تبدیل به یک ایده داخلی شده و مکررا برای دستیابی به اهداف تعیینشدهشان، تکرار میشود.
ربیعی با اشاره به فشارهای روانی بر روی تیم ملی فوتبال ایران گفت: توهینهای زشت و رکیک به تیم ملی فوتبال، از میدان به در کردن میانهها با هر شیوهای (از ترور شخصیت گرفته تا تهدید به ترور فیزیکی) _نگاه کنید به فضاسازی علیه خاتمی، زیدآبادی، ظریف و دیگران که چگونه ساماندهی شدند_ و حتی نوعی دفاع از جنگ بیگانگان علیه ایران و تحریم علیه زندگی مردم ایران اقدامی سازمان یافته از ائتلاف علیه ایران است.
سخنگوی سابق دولت با طرح این پرسش که «در این میان، چه باید کرد؟»، افزود: فداکارانه پاپس نکشیدن، ایستادن و جامعه را دعوت به پرهیز از خشونت به هرقیمتی وظیفهای است که الزامی بوده و شاید تکرارپذیر نباشد.
ربیعی تاکید کرد: من به وضوح نشانههایی از یک هماهنگی اطلاعاتی، رسانهای، سیاسی و حتی اقتصادی را در ترکیب شکل گرفته علیه ایران می بینم اما متاسفانه یک فهم واقعی از مساله در داخل، دادن علائم و سیاستگذاری متناسب با این وضعیت را مشاهده نمیکنم. شاید هم هست و من اطلاع ندارم!
منبع: روزنامه اطلاعات
دیدگاه تان را بنویسید