
نمی توان با این شیوه ادامه داد
سیدجلال ساداتیان یک دیپلمات و کارشناس مسائل سیاسی است او معتقد است که التهابات اخیر ریشه در گذشته و اتفاقاتی در گذشته دارد و ماجرای مهسا امینی یک جرقه بود. او تحلیل های جالبی از علت گرایش جوانان به تنش آفرینی ارائه می دهد.
به گزارش بیان فردا مصاحبه سیدجلال ساداتیان در روزنامه شرق منتشر شده است که اینجا خلاصه ای از آن ارائه می شود.
- تا پیش از دور جدید اعتراضات تصور بر این بود که موتور محرکه هرگونه حرکتی در جامعه به احزاب، شخصیتها و چهرههای سیاسی بازمیگردد، اما این دوره از اعتراضات نشان میدهد که هم کانون و هم بدنه اعتراضات با محوریت جوانان و بدون مدیریت سیاسی در حال شکلگیری است.
- باید بپذیریم جامعه ما در ایران آبستن انواع ناآرامی و اعتراضات به دلیل انواع مشکلات از تورم و بیکاری تا عدم توزیع عادلانه و برابر مواهب سیاسی اقتصادی و فرهنگی است. بنابراین فوت خانم مهسا امینی تنها یک جرقه بود برای اینکه عقدههای نگفته یک بار دیگر خود را نشان دهد.
- از دوره اصلاحات و دولت آقای خاتمی که برخی عبارات مانند فعالیت مدنی، فعالیت مدنی سیاسی، توسعه سیاسی، گفتمان سیاسی و نظایر آن به ادبیات سیاسی ایران راه پیدا کردند و پس از آن هم مرتب در سخنرانیها، مصاحبهها، یادداشتها، مقالات و پژوهشهای حوزه سیاسی و اجتماعی از آنها استفاده شده است، حالا بعد از گذشت سالهای متمادی دیگر این کلمات خاصیت، محتوا و از همه مهمتر کارکرد خود را از دست دادهاند.
- وضعیت امروز نتیجه یک اتفاق و حادثه نیست، بلکه ثمره عملکرد مدتهاست. ... فساد و ناکارآمدی در کنار فضای بسته باعث شده است که قشر جوان امروز کشور، نه اعتبار و نه اعتنایی برای توسعه سیاسی، فعالیت مدنی و نظایر آن قائل نیست. ... بخشی از جامعه جوان کشور امیدی برای اصلاح امور ندارد. همین نکته سبب میشود بستر برای اعتراض، ولو اعتراض خشونتآمیز به عنوان تنها راهحل و راهکار از نظر گروه معترض بروز کند چراکه توسعه سیاسی، فعالیت مدنی و نظایر آن تاکنون نتوانسته است به بهبود وضعیت اجتماعی ایران منجر شود. به قول یکی از چهرههای سیاسی کشور اگر کسی با منطق جامعهشناسی و منطق سیاسی شورشها، اعتراضات و خشمهای شهری آشنا باشد، میداند در تمام دنیا وقتی چنین اتفاقی میافتد، جامعه دچار فوران خشم اجتماعی میشود. در کشورهای دیگر نظیر آمریکا هم چنین اتفاقاتی سبب شورش اجتماعی میشود و کشته هم میدهد.
- دانشجو سیاسی باشد، اما سیاستزده نباشد. دانشگاه و دانشجو باید فعالیت سیاسی داشته باشند؛ چراکه اساسا دانشجو نباید و نمیتواند نسبت به اتفاقات جامعه بیتفاوت باشد. ... اینکه سعی شود فعالیت سیاسی دانشجو و دانشگاه را به نوعی رفتار سیاستزده تبدیل کنیم و از همه مهمتر این نگاه سیاستزده را به نگاه امنیتی گره بزنیم، قطعا دانشگاه از کارکرد واقعی خود فاصله میگیرد و به محلی برای جولان برخی جریانهای سیاسی و محدودکردن دیگر صداها بدل میشود.
- من صرفا به دنبال کالبدشکافی و آسیبشناسی وضع موجود هستم. اما قائل به این نیستم که فضا بیش از گذشته ملتهب شود و دامنه اعتراضات به ناامنیهای گسترده در کل کشور کشید شود. درعینحال باید واقعیات را هم دید. اگر بهبود فضای اجتماعی را طالبیم و به نحوی توسعه سیاسی و اجتماعی ایران را در سر داریم باید فضا و بستر لازم برای این مهم شکل بگیرد. نمیتوان با این شیوه ادامه داد.
دیدگاه تان را بنویسید