اعتراضات و سیاست خارجی
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی چند دهه گذشته یکی از بسترهای نارضایتی بوده است.
بیان فردا | سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی چند دهه گذشته یکی از بسترهای نارضایتی بوده است. خطوط اصلی سیاست خارجی هر کشوری بهطور کلی در زمره مقولاتی است که باید مطابق اراده مردم شکل گیرد. به همین دلیل در کشورهایی که انتخابات بهطور آزادانه برگزار میشود، همیشه سیاست خارجی یکی از موضوعات مهم مورد بحث بین احزاب و کاندیداهای آنها است و نهایتا یکی از فاکتورهایی است که رایدهندگان با توجه به آن تصمیم میگیرند. این در حالی است که دیپلماسی که وظیفهاش اجرا و پیشبرد سیاست خارجی است، امری تخصصی است و به ناچار عمدتا باید خارج از عرصه عمومی باشد. اگرچه در معدود مقاطعی، به ویژه در دولتهای 11 و 12 و تا آنجا که مداخلات ناصواب دیگر ارگانها امکان میداد، دولت توانست توان دیپلماتیک بالایی را در سطح بینالمللی به نمایش بگذارد، اما با توجه به ناهماهنگی سیاست خارجی با منافع و امنیت ملی و قیدوبندهای عدیده، این توان دیپلماتیک بالا نیز نتوانست کار چندانی از پیش ببرد. از ابتدا روشن بود که خط اصلی سیاست خارجی، یعنی سیاست نگاه به شرق، بدون توازن در سیاست خارجی و بدون پیشبینی وزنههای متعادلکننده، تنها میتوانست کشور را به طعمهای آسان و بیرقیب برای قدرتهای شرق تبدیل کند. یکی از مهمترین عناصر یک سیاست خارجی متعادل که مقامات ما طی چند دهه گذشته عمدتا از آن غافل بودند، توجه به «وجهه» کشور در سطح بینالمللی است. وجهه یا ایماژ یک کشور بیشک یکی از مهمترین وجوه امنیت و منافع ملی آن کشور است. بدون برخورداری از وجهه کافی در افکار عمومی بینالمللی، دولتها دست خود را برای هر نوع برخوردی با یک دولت فاقد وجهه باز میبینند؛ چرا که در روندهای انتخاباتی، عدم همراهی با آن دولت و گاه حتی ابراز دشمنی با آن لازمه رای گرفتن از مردم است. امروزه از افکار عمومی بینالمللی و حقوق بینالملل به عنوان یکی از ملازمان آن، به عنوان بزرگترین ابرقدرت موجود نام برده میشود؛ ابرقدرتی که قدرتهای بزرگی مانند امریکا نیز خود را ناچار از توجه به آن میبینند.
مقامات جمهوری اسلامی طی چند دهه گذشته به نحو شگفتانگیزی این ابرقدرت زمانه را نادیده گرفتند و به آن بیاعتنا ماندند. به عنوان مثال، برای نگارنده روشن نیست که در حبس نگه داشتن ایرانیان دو تابعیتی چه منافعی داشته و مهمتر اینکه چرا باید دولت یک کشور معتبر و مهم علنا و بیمحابا سرنوشت چنین زندانیانی را به اختلاف حسابهای مالی با برخی دولتها گره بزند. اما آنچه روشن است این است که این رویه آثار مخربی بر وجهه کشور داشته است.
اکنون در شرایطی که اعتراضات اخیر در ایران انعکاس بیسابقه بینالمللی یافته است، کار تنظیم سیاست خارجی و پیشبرد آن با مشکلات بیشتری مواجه شده است. انعکاس این تحولات در افکار عمومی بینالمللی و تحرکات ایرانیان خارج از کشور و نقش آنها در کشورهای محل اقامت میتواند دست جریانهای متعادل و میانهرو در این کشورها را بیش از پیش ببندد و مشکلات بیشتری در راه دولتها در این کشورها برای کار با دولت ایران ایجاد کند. در شرایطی که تا پیش از تحولات اخیر از دولت سیزدهم مهارتی برای سخن گفتن با جهان ندیدیم و متنی که برای سخنرانی آقای رییسی در مجمع عمومی سازمان ملل تهیه شده بود، یک فاجعه بود و کار دیگر سخنگویان نیز در این اواخر به هشدار دادن به اروپا در مورد «زمستان سخت» محدود شده بود، روشن نیست که از این پس پیشبرد سیاست خارجی به چه شکلی میتواند انجام شود.
در چنین پسزمینهای، برجام نخستین و مهمترین موضوعی است که باید مترصد فهم تاثیر تحولات جاری بر آینده آن باشیم. کارشناسان، از جمله این نگارنده، بارها طی 16 ماه گذشته بر ضرورت تسریع در کار احیای برجام و اجتناب از معطل نگه داشتن کار به خاطر اموری بیمعنی مثل «تضمین» و مانند آن تاکید کردیم. طی این مدت، ضمن اینکه تیم مذاکرهکننده یکی یکی خواستههای غیر عملی خود را کنار گذاشته، کشور متحمل ضررهای هنگفتی به خاطر ادامه تحریمها و عدمالنفع شده است. اکنون روشن نیست که با توجه به انتخابات کنگره و انعکاس گسترده اعتراضات در رسانهها و افکار عمومی امریکا، دولت بایدن بعد از انتخابات کنگره در چه موقعیتی قرار خواهد داشت. طی دو، سه هفته گذشته از یک سو دولت بایدن بیش از پیش مورد انتقاد عناصر تندرو و لابیهای مخالف برجام در کنگره قرار داشته و از سوی دیگر دست عناصر میانهرو برای اثرگذاری بر آن بستهتر شده است. در چنین شرایطی، ممکن است در صورت از سرگیری مذاکرات، دولت بایدن تصور کند که در موضع بهتری در برابر ایران قرار دارد.
سوال مهم دیگر این است که اعتراضات در ایران چه تاثیری میتواند بر سیاست منطقهای ایران به عنوان مهمترین وجه سیاست خارجی ایران داشته باشد. دبیر کل حزبالله لبنان به تازگی با اشاره به تلاش رسانههای غربی و برخی رسانههای عربی «برای تحریک مردم علیه حکومت ایران»، خطاب به دوستداران جمهوری اسلامی ایران گفته است: «غمگین نباشد، حاکم حقیقی ایران امام مهدی(عج) است و این حکومت قویتر و راسختر از هر زمان گذشته است.» این سخنان نیز میتواند حاکی از نگرانی از تاثیر اعتراضات بر افکار عمومی منطقه و تاثیر آن بر موقعیت گروههای متحد ایران باشد.
منبع: اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید