چالش اسلحه در ایالت متحده
آمریکا غرق در اسلحه پاگرفتن نظریههای نژادپرستانه در جامعه آمریکا که سیاهپوستان را عامل کمبودها و مشکلات سفیدپوستان میدانند به افزایش خشونتهای مسلحانه در این کشور منجر شده است.
2تیراندازی به فاصله یک روز
نوجوانی 18ساله عصر روز شنبه در محوطه پارکینگ فروشگاهی واقع در بوفالوی نیویورک با استفاده از اسلحه نیمهاتوماتیکی که در دست داشت، شروع به تیراندازی کرد. این نوجوان لباس نظامی و جلیقه ضدگلوله پوشیده و کلاه جنگی مجهز به دوربین پخش زنده به سر گذاشته بود. زمانی که تیراندازی متوقف شد، 13نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند که 11نفرشان سیاهپوست بودند.
10نفر از آنها کشته شدند. این مهاجم پیش از آغاز حمله خود مانیفستی 180صفحهای بهصورت آنلاین منتشر کرده بود که در آن با جزئیات، نقشه کشتار خود و دلایل تصمیمش را شرح داده است. این تیراندازی جدیدترین نمونه از جنایاتی است که تحتتأثیر ایدئولوژی برتریطلبی سفیدپوستان و نظریه توهم توطئهای به نام «جایگزینی بزرگ» رخ داده است؛ نظریهای نژادپرستانه که در سالهای اخیر در کشورهای غربی رواج بسیاری یافته و در آن سفیدپوستان قربانیان بزرگ فرایند جایگزینی توسط مهاجران و افراد رنگینپوست معرفی میشوند.
این تفکر را سیاستمداران راستگرا در غرب و جمهوریخواهان در آمریکا ترویج میدهند و به افزایش باورپذیری آن در میان افکار عمومی دامن میزنند. این مهاجم اعلام کرده که این کشتار را با الهام از کشتار نژادپرستانه سال 2019در کرایستچرچ نیوزیلند انجام داده است. در آن واقعه، یک سفیدپوست با حمله به 2مسجد 50نفر را کشت. فرد مهاجم تمام مراحل حمله را بهصورت زنده پخش کرد. عامل حمله بوفالو گفته از روی کد پستی منطقهای را پیدا کرده که بیشترین ساکنان سیاهپوست را داشته باشد. تنها یک روز پس از این جنایت، تیراندازی دیگری در کالیفرنیا رخ داد که در جریان آن یک نفر کشته و 5نفر دیگر مجروح شدند.
نظریه جایگزینی بزرگ
نظریه نژادپرستانه جایگزینی بزرگ بر محور کمبود منابع میچرخد. در مانیفستی که مهاجم بوفالو منتشر کرده آمده که منابع آمریکا به اندازهای نیست که در آینده پاسخگوی نیازهای همه باشد؛ از اینرو آغاز نبرد نژادی بر سر این منابع امری لازم و حیاتی است. ایده آینده مبهم که در آن ثروتی برای زندگی وجود ندارد و محیطزیست درحال فروپاشی است، هر اندازه که غیرواقعی باشد تا به امروز توانسته به انگیزه جوانان سفیدپوست برای کشتار نژادی تبدیل شود. ایجاد چنین روندی تا حد زیادی تحتتأثیر رویکرد سیاستمداران راستگرای سفیدپوست است که در راستای پیشبرد سیاستهای خود، همواره بهنظریه جایگزینی بزرگ بهعنوان اصلیترین عامل مشکلات غربیهای سفیدپوست اشاره دارند.
از سوی دیگر، موضوعی فراتر از توهم توطئه در جامعه جهانی بهعنوان عاملی مهم در تکرار جنایتهایی مشابه آنچه در بوفالو رخ داد، مطرح است: نابرابری. نابرابری شدید در دسترسی به منابع مالی روندی حقیقی است که در آن تعداد کمی افراد قدرتمند و متمول به قیمت نابودی گروه بزرگی از انسانها ثروتمندتر و قویتر میشوند؛ برای مثال در آمریکا، صدک اول درآمدی طی چند سال گذشته شاهد افزایش ثروت خود بوده؛ درحالیکه درآمد 50درصد کمدرآمد جامعه طی این سالها کاملا راکد باقی مانده است.
در نتیجه تعدادی از این گروه اکثریت محروم، در مواجهه با مشکلات ناشی از این نابرابری به فانتزیهای تاریکی مانند نظریه جایگزینی بزرگ روی میآورند تا دلیلی برای توضیح کمبودهای زندگی خود بیابند. این سبک سازماندهی زندگی در غرب هر نامی که داشته باشد، به ناامیدی و بدبینی دامن زده و جوانان را به ورطه پوچگرایی کشانده است. در این شرایط، قبولاندن نقش مهاجران و اقلیتهای قومی و نژادی در تاریک بودن آینده به افرادی که امیدی به آینده ندارند، کار دشواری نخواهد بود.
نظرسنجیها نشان میدهد حتی افرادی که افکار آسیبزننده و نژادپرستانه ندارند هم امید چندانی به آینده جهان ندارند. براساس نتایج نظرسنجی جدیدی که توسط یونیسف انجام گرفته است، اکثریت جوانان 15تا 24ساله در کشورهای ثروتمند به این باور رسیدهاند که در آینده از نظر اقتصادی وضعیتی بدتر از والدین خود خواهند داشت.
نتایج نظرسنجی جهانی دیگری که بهتازگی توسط 5دانشگاه در میان 10هزار نفر از 10کشور جهان انجام گرفته است هم نشان میدهد که 56درصد از آنها باور دارند بشریت محکوم به فناست. انفعال سیاستمداران در حل بحران محیطزیست و نابرابری و حتی بهرهبرداری سیاسی چهرههای سیاسی از ناامیدی که این بحرانها در جامعه ایجاد کردهاند، باعث شده تا افرادی مانند مهاجم بوفالو کشتار نژادپرستانه را راهحلی قابلقبول برای توقف نابرابری و از دست رفتن منابع ببینند.
ردپای ترامپ در تیراندازیهای آمریکا
تیراندازی به جمعیت که زمانی در آمریکا رویدادی نادر و غیرعادی بود، اکنون با زندگی آمریکاییها گره خورده است. براساس جدیدترین گزارش دولتی در این کشور، از سال 2019تا 2020نرخ قتل با سلاح گرم 35درصد افزایش یافته است. قتلعام بوفالو نهتنها از منظر تعداد بالای قربانیان، بلکه از نظر ماهیت سیاسی که در پس زمینه آن نهفته از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا نشان از سرعت گرفتن روند عادیسازی نژادپرستی و خشونت سیاسی در آمریکا دارد.
مهاجم بوفالو در مانیفست خود دیلان روف، نژادپرست سفیدپوستی را که 9نفر از اعضای کلیسای متدیست آفریقایی امانوئل را در سال 2015به قتل رساند، «جنگجوی آزادی» توصیف کرده است. روف قاتلی است که در سال 2015و پیش از حمله به کلیسا در مانیفستی مملو از ایدههای آشفته، زوال زندگی سفیدپوستان در آمریکا را به بالارفتن نرخ جنایت در میان سیاهپوستان مرتبط دانسته بود.
تأیید ایدههای نژادپرستانه روف در سالهای بعد توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، آشکارا دشمنی سفیدپوستان نسبت به سیاهپوستان را تحریک کرده و حزب جمهوریخواه را از قید و بندهایی که در گذشته داشت، رها کرد. ترامپ در سال 2019در یک رشته توییت منطقه سیاهپوستنشینی در بالتیمور را با واژگانی تحقیرآمیز خطاب قرار داد و آن را منطقهای کثیف و آلوده خواند. او یک روز پیش از حمله روف به سیاهپوستان، در جلسه اعلام حضورش در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، مهاجران مکزیکی را متجاوز نامیده بود.
روند تبعیض نژادی و تحرکات نژادپرستانه تقریبا در تمامی طول ریاستجمهوری ترامپ حفظ شد. وی به همراه حزب جمهوریخواه در سال 2020آشکارا از نوجوانی 17ساله که در تظاهرات حمایت از سیاهپوستان با اسلحهای نیمه اتوماتیک به سیاهپوستان شلیک کرده و جان 2نفر را گرفته بود، حمایت کرد و این نوجوان یکشبه به قهرمان حزب جمهوریخواه تبدیل شد. او در نهایت از اتهام قتل عمد تبرئه شد و در مقام قهرمانی جبهه راست آمریکا باقی ماند. حمله طرفداران به ساختمان کنگره آمریکا در سال 2021هم نقطه عطفی خطرناک در پا گرفتن تندروی و نفوذ خشونت و نژادپرستی در محافل سیاسی آمریکایی بود؛ زیرا نشان داد جبهه راست سیاست آمریکا برای رسیدن به اهداف خود به هر اقدامی دست خواهد زد.
اسلحه آمریکایی از نگاه آمار
گزارش جدید وزارت دادگستری آمریکا که در پی تیراندازی اخیر در بوفالوی نیویورک منتشر شده است نشان میدهد طی 2دهه اخیر، سازندگان سلاحهای گرم در آمریکا بیش از 139میلیون قبضه اسلحه برای بازار تجاری آمریکا تولید کردهاند که از این بین، 11.3میلیون قبضه اسلحه تنها در سال 2020تولید شده است.
علاوه بر تولید داخلی، در همین بازه زمانی آمریکا 71میلیون قبضه سلاح گرم وارد کرده است که با رقم 7.5میلیونی صادرات اسلحه از آمریکا قابل مقایسه نیست. به بیانی دیگر، میزان سلاحهای وارداتی طی این دو دهه بیش از 9برابر سلاحهای صادراتی و مجموع سلاحهای تولید شده به اضافه سلاحهای وارداتی 28برابر سلاحهای صادراتی است. پیش از گزارش اخیر وزارت دادگستری، گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها هم از رکورد قتل با سلاح گرم در آمریکا در سال 2020خبر داده بود.
براساس این گزارش، تعداد قتل در سال 2020نسبت به سال قبل از آن افزایشی 35درصدی داشته و به 19هزار و 350مورد رسیده است. آمار خودکشی با اسلحه هم با افزایشی 1.5درصدی به 24هزار و 245مورد رسیده است. نسبت قتل با اسلحه در ازای هر 100هزار نفر از جمعیت آمریکا هم در این سال به 6.1رسیده که این بالاترین رقم طی 25سال گذشته به شمار میرود.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید