پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا چه تاثیری برای ایران دارد؟
برای ایران اینکه بعد از دولت دموکرات بایدن، قرار است دولت جمهوریخواه ترامپ سرکار باشد، وضعیت را چگونه خواهد کرد؟ این که دو دولت در قبال مسائل ایران چه تفاوتهایی با یکدیگر خواهند داشت و آیا ترامپ دوباره به سیاستهای پیشین خود درباره ایران بازمیگردد یا خیر، جای پرسش دارد
بیان فردا | دونالد ترامپ پیروز انتخابات آمریکا شد. او با چهار سال تاخیر و تجربه یک شکست از جو بایدن، برای بار دوم به کاخ سفید میرود. ترامپ، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری، پس از پیروزیاش در ایالتهای کلیدی پنسیلوانیا، کارولینای شمالی و جورجیا اعلام پیروزی کرد. او حالا چهلوهفتمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکاست و انتخاب دوبارهاش نه تنها بر شرایط داخلی آمریکا که بر معادلات جهانی و منطقهای نیز اثرگذار خواهد بود. به همین دلیل پیروزی او به سرعت با تحلیلهای داخلی در ایران همراه شده است. این تحلیلها هر یک از زوایای مختلفی پیروزی ترامپ را بررسی میکنند.
وقتی رئیسجمهور آمریکا برای ایران مهم نیست
اما در نخستین واکنش رسمی، سخنگوی دولت، گفت که «فرقی نمیکند چه کسی در ایالات متحده رئیسجمهور شود چون برنامهریزیهایمان از قبل انجام شده است.» هرچند که فاطمه مهاجرانی توضیح نداد برنامهریزیهای دولت شامل چه راهبردها و اهدافی میشود؟ پیش از برگزاری انتخابات آمریکا، رویترز در خبری مدعی شده بود که ایران خود را برای بازگشت دونالد ترامپ به قدرت آماده میکند.
اپوزسیون ایران دوران ترامپ را درک کرده است؟
البته باید توجه داشت که پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2024 تبعات برونمرزی نیز برای ایرانیان دارد. کما اینکه او بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ شرایط سختی را برای ورود به آمریکا برای کشورهای مسلمان ایجاد کرد. البته شاید به همین دلیل نیز بود که بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز از ریاستجمهوری ترامپ استقبال کردند.
صادق زیباکلام، استاد پیشین علوم سیاسی در دانشگاه تهران در همین زمینه نوشت: «تبریک به اپوزیسیون که چقدر خدا خدا میکردند و امید و آرزو داشتند که آقای ترامپ پیروز شود. ببینیم ترامپ نژادپرست، ضد زن، ضد سیاهپوستان، ضد مهاجرین و آمریکای لاتینتبارها، ضد فلسطینیها و ضد مسلمانان، برای پیشبرد دمکراسی و بهبود حقوق بشر در ایران آنگونه که اپوزیسیون تصور میکند، چه خواهد کرد؟»
ترامپ و ماجرای رویکرد متفاوت به ایران
البته مشخص نیست که نگاه اپوزیسیون به پیروزی ترامپ تا چه اندازه واقعبینانه باشد. او ۲۷ مهرماه سال جاری و کمی پیش از انتخابات گفته بود: «من دوست دارم ایران را بسیار موفق ببینم، تنها چیزی که وجود دارد این است که آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند.»
نکته موضع ترامپ در این است که شاید او با توجه به تجربه چهار ساله ریاستجمهوری رویکرد متفاوتی را با ایران دنبال کند که چندان با نگاه سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ همخوان نیست. شاهد دیگر این گزاره تشکر ترامپ از هواداران و رایدهندگان مسلمان خود در آمریکاست که در پیروزی او نقشی تعیینکننده داشتند.
اما همچنان باید توجه داشت که پیشبینیناپذیری رفتارهای ترامپ کار برای تحلیل تصمیمهای راهبردی او سخت کرده است.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در همین زمینه پیروزی ترامپ را شبیه اعلام پیروز شدن احمدینژاد در سال ۸۸ و بازگشت پیشبینیناپذیری در معادلات سیاسی دانست و نوشت: «مشکل اول این است که نمیدانیم او دقیقاً میخواهد در برابر بحرانهای جهانی بخصوص بحران خاورمیانه چگونه عمل کند؟ من به سهم خود باید سهشبانه روز در ارتفاعات اطراف روستای شورچشمه اعتکاف کنم تا چینش مهرههای شطرنج ذهنم را برای فهم شرایط جدید دانه به دانه تغییر دهم!»
نکته دیگری که زیدآبادی به آن اشاره کرده چگونگی موضعگیری در برابر اقدامات ترامپ در خاورمیانه است: «مشکل دوم این است که اگر در منطقۀ ما خرابکاری کرد، چگونه باید در برابر او موضع بگیریم؟ به هر حال توان ما محدود و قدرت دستگاه تحت کنترل و رهبری او غولآساست!»
ترامپ در دوره ریاستجمهوری به تصمیمگیریهای پرخاشگرانه و تند شهره بود که نمونه بارز آن دستور به ترور سردار قاسم سلیمانی در دیماه ۹۸ بود. تا اینجا، یعنی تا پیش از نشستن رسمی بر مسند قدرت، ترامپ در نخستین نطق پیروزی تاکید کرده که «من نه تنها جنگی را آغاز نمیکنم بلکه تمام جنگها را به پایان میرسانم.» او این موضع را پیش از پیروزی در انتخابات نیز مطرح کرده بود.
در همین حال اما آرش رئیسینژاد، استاد پیشین روابط بینالملل دانشگاه تهران که پیروزی ترامپ در انتخابات را پیشبینی کرده بود، برد جمهوریخواهان در انتخابات کنگره را دستاوردی بزرگ برای آنها دانست و نوشت: «همانگونه که اندرو جکسون قدرت تودهها را به رُخ سیستم آمریکای قدیم کشاند، آمریکای نوین نیز توان تودهای دونالد ترامپ را از یاد نخواهد برد»
اما برای ایران اینکه بعد از دولت دموکرات بایدن، قرار است دولت جمهوریخواه ترامپ سرکار باشد، وضعیت را چگونه خواهد کرد؟ این که دو دولت در قبال مسائل ایران چه تفاوتهایی با یکدیگر خواهند داشت و آیا ترامپ دوباره به سیاستهای پیشین خود درباره ایران باز میگردد یا خیر، جای پرسش دارد؟
فراموش نکنیم که این ترامپ، دیگر آن رئیسجمهور سال 2016 نیست. ترامپ در آن زمان تقریبا هیچ تجربهای در نظام اداری و سیاسی آمریکا نداشت اما اکنون او تجربه ۴ سال ریاستجمهوری و نیز ۴ سال دور بودن از آن را چشیده و دیده دشمنانش در داخل و خارج برای حذف او و به زندان افتادنش چه اقداماتی کردند.
همچنین مساله مهم این است که در ۴ سال گذشته چندین بار خبرها و ادعاهایی درباره قصد ایران برای ترور ترامپ مطرح و هربار ازسوی ایران تکذیب شد؛ ولی طبیعتا این خبرها اثری جدی روی ترامپ خواهد گذاشت و ذهنیت او را نسبت به ایران منفیتر خواهد کرد.
با این همه تفاوت میان ترامپ و بایدن و البته اوباما، جای سوال است که چطور و چرا دولتمردان ایران هنوز میگویند اصلا فرقی نمیکند چه کسی در آمریکا رئیسجمهور باشد؟ آیا برای این دست از تحلیلگران تفاوت حتی مجلس سنای دموکرات با مجلس جمهوریخواهان روشن نشده است؟
محمد صادق کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا، یکی از همین گروه است که میگوید هیچ تفاوتی در روسایجمهور آمریکا نیست. او دیروز در واکنش به پیروزی ترامپ گفت:«اگر قرار بود آمریکا توسط یک نفر اداره شود، قطعا در وضعیت فعلی نبود، اصلا آمریکا کشوری نیست که یک نفر بتواند ان را اداره کند. به همین خاطر باید توجه داشت که ما همیشه از سوی آمریکا در یک روند به هم پیوسته، زیر فشار، تهدید و تحریم در انواع مختلف سیاسی، اقتصادی و رسانهای بودهایم. این موضوع و رفتارهای خصمانه، در همه دولتها از سال ۱۳۵۸ تاکنون موجود است، درواقع تفاوت خاص و معناداری وجود ندارد که بگوییم جمهوریخواهان خشنتر بودهاند یا دموکراتها.»
اما شاید آن چه محمد فاضلی، جامعهشناس، در واکنش به پیروزی ترامپ در انتخابات در شبکه اجتماعی ایکس نوشت تا حد زیادی پاسخی به نوع نگرش آن گروه از کارشناسانی است که هیچ تفاوتی در رویکرد روسایجمهور آمریکا نمیبینند: «من درباره آمریکا نمینویسم اما این قدر سیاست و وضع ایران را میشناسم که فکر کنم مهمتر از ابهام بین بد و بدتر بودن هریس یا ترامپ، ابهام در تهران برای شیوه جایابی در جهان است. پیام تهران برای جهان چیست؟ پیامی که همزمان متضمن منافع ملی و قابل اعتنا برای جهان باشد. کسی پاسخی دارد؟»
سیدمحمد صادقالحسینی؛ اقتصاددان بنام ایرانی نیز در همین راستا در شبکه ایکس نوشت: «اینهایی که مدام میگویند هریس و ترامپ فرقی ندارند و دموکراتها هم به برجام برنگشتند و از این حرفها نه اینکه درکی از آمریکا ندارند بلکه متاسفانه درک درستی از مفهوم نسبت و «نسبی بودن» ندارند. مثل آن بنده خدایی که میگفت باران و سیل فرقی با هم ندارند، هر دو آدم را خیس میکنند!
مساله واضح است، اینکه ایران با وضعیت اقتصادی فعلی و احتمال تحریمهای بیشتر چه خواهد کرد و پیغام ایران به جهان چه خواهد بود، شاید اکنون پرسشهای مهمتری باشند.
سیاستهای ترامپ و مساله تناقض در داخل و خارج
اما برای درک بهتر آنچه دونالد ترامپ حالا ممکن است به آن دست بزند باید توجه داشت که ترامپ حامل تناقضهای جدی در سیاست داخلی و همچنین سیاست خارجی خواهد بود.
ترامپ در داخل آمریکا با موج حمایت اجتماعی طبقات کارگر بیکارشده و لطمهدیده از سیاست صنعتیزدایی و همچنین پول سرمایهدارهای آمریکایی که هیچگونه دخالت دولت در اقتصاد را برنمیتابد به قدرت رسیده است.
این دو نیروی اجتماعی و اقتصادی منافع متفاوتی دارند و ترامپ باید میان این دو توازن ایجاد کند. ترامپ در دوره اول خود با خروج از پیمانهای محیطزیستی و صدور اجازه استخراج نفت شیل، به منافع بخش اول خدمت و سعی کرد با ایجاد جنگ ارزی به تقویت وضعیت صنایع داخلی بپردازد؛ اما او درنهایت نمیتواند بدون مالیات بیشتر از ثروتمندان سیاست موثری را پیش ببرد و احتمالا از اینجا به بعد باید شاهد ظهور تناقضهای دولت ترامپ باشیم.
همین رویکردهای متناقض دونالد ترامپ در سیاستهای داخلی آمریکا باعث میشود که او در سیاست خارجی هم همین تناقضها را برای اعمال برنامههایش داشته باشد.
ترامپ به دلیل حمایت از طبقه کارگر و طبقه متوسط فقیرشده احتمالاً از سیاستهای جنگطلبانه دوری خواهد کرد؛ اما از سوی دیگر، در حمایت اسرائیل کم نخواهد گذاشت. شب انتخابات، نتانیاهو با اطمینان از پیروزی ترامپ دست به تغییر وزیر دفاع خود زد و این نشان میدهد که او از حمایتهای ترامپ از سیاستهای جنگطلبانهاش اطمینان دارد.
بهعلاوه باید متوجه تاثیر سیاست داخلی بر سیاست خارجی بود. بروز تناقضات سیاست داخلی ترامپ ممکن است او را به جنگطلبی در سطح جهانی سوق دهد. هیچ چیز به اندازه جنگ نمیتواند یک رهبر درمانده در بحرانهای داخلی را در قدرت نگه دارد. این را نتانیاهو به خوبی امتحان کرده و حالا او بهترین دوست ترامپ است و این دقیقا همان جایی است که ایران باید با دقت به آن توجه کند.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که در این مقطع ایران نیاز دارد که هرچه سریعتر پروندههای بازی چون برجام، مذاکرات و FATF را سروسامان دهد و لازم است دستگاه دیپلماسی با آموختن از تجربه ۴ سال اول ترامپ، به سمت گفتگوی مستقیم با آمریکا پیش برود.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید