پس لرزه های ردصلاحیت روحانی در انتخابات اسفندماه
روزنامه سازندگی نوشت: ردصلاحیت روحانی درحالی رخ داد که رهبر انقلاب از ابتدای امسال درباره حضور پرشور مردم در انتخابات، چندین بار سخنرانی کردند و حتی مخالفان انتخابات را مخالف اسلام و جمهوری اسلامی خواندند و در سخنرانیهای دیگری گفتند: دو کلمه جمهوری و اسلامی هر دو وابسته به انتخابات است
بیان فردا | روزنامه سازندگی نوشت؛ سرانجام صبح روز چهارشنبه شورای نگهبان نظر خود را درخصوص کاندیداتوری حسن روحانی در انتخابات مجلس خبرگان اعلام کرد و صلاحیت او که چندین سال عضو این نهاد انتخابی بود را رد کرد تا مخالفان او هم نفسی راحت بکشند و هم به شادی و پایکوبی برخیزند.
این درحالی بود که جماعت نگران از تایید صلاحیت روحانی تا پیش از این حیات سیاسی او را تمام شده، میخواندند و میگفتند مردم از وی رویگردان شدهاند و هیچکس به وی دوباره رجوع نخواهد کرد اما همین جماعت پس از ردصلاحیت او آنچنان غریو شادی سر دادند که نشان میداد نه تنها حیات سیاسی روحانی به پایان نرسیده است بلکه حتی از رایآوری او در انتخابات خبرگان هم به شدت نگران هستند.
حسن روحانی سومین رئیسجمهور ایران بعد از آیتالله هاشمیرفسنجانی و محمود احمدینژاد است که از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت میشود. در واقع پس از ردصلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۹۲ شورای نگهبان نشان داد که در مسیر حذف، یک قدم پا را پیش گذاشته و دیگر ابایی از اینکه چهرههای اصلی نظام را رد کند، ندارد. چنین بود که پس از هاشمی، علی لاریجانی نیز در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نیز ردصلاحیت شد و اکنون نیز در انتخابات خبرگان حسن روحانی رد میشود.
این اتفاق درحالی رخ داد که روحانی هماکنون عضو رسمی خبرگان است و علاوه بر دوره فعلی در ۲ دوره سوم و چهارم عضو مجلس خبرگان بود، دو دوره رئیس جمهور ایران شد ضمن آنکه سالها نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی بود، در سابقه فعالیتهای خود ۵ دوره نمایندگی مجلس، دبیر شورای عالی امنیت ملی و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم دارد.
ردصلاحیت روحانی درحالی رخ داد که رهبر انقلاب از ابتدای امسال درباره حضور پرشور مردم در انتخابات، چندین بار سخنرانی کردند و حتی مخالفان انتخابات را مخالف اسلام و جمهوری اسلامی خواندند و در سخنرانیهای دیگری گفتند: دو کلمه جمهوری و اسلامی هر دو وابسته به انتخابات است… اگر انتخابات در کشور نباشد یا دیکتاتوری است یا هرج و مرج… حضور پرشور مردم در انتخابات، وحدت ملی و انگیزه ملت ایران برای حضور در صحنه را نشان میدهد… اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد… بعضیها مردم را از انتخابات دلسرد میکنند این اشتباه و به ضرر کشور است… راهحل مشکلات، انتخابات است و برای رفع مشکلات باید در انتخابات شرکت کرد.» با این حال نزدیکان روحانی و هواداران او معتقدند که ردصلاحیت روحانی با این همه سوابق در جمهوری اسلامی به ضرر مشارکت و انتخابات است. اکنون باید این پرسش را مطرح کرد که ردصلاحیت حسن روحانی چه تاثیری در انتخابات مجلس و آینده سیاسی او میگذارد. روحانی خود در بیانیهای که در خصوص ردصلاحیتش منتشر کرد تلویحا به این موضوع پرداخت و تاکید کرد که هدف در واقع علیه مشارکت مردم بود و اصلاحطلبان و مدیران میانهرو او نیز تاکید کردند که روحانی با این ردصلاحیت، اعتبارش بیشتر شد.
رد صلاحیت با انگیزههای سیاسی
پس از ردصلاحیت او توسط شوراینگهبان، حسنروحانی بیانیهای منتشر کرد و یادآور شد: «علیرغم فضای سرد مشارکت عمومی در انتخابات پیشرو، اینجانب با اعتقاد عمیق به نقش انتخابات آزاد، رقابتی و متکی به آراء مردم در ایجاد تحول در جامعه و با توجه به اهمیت مجلس خبرگان در تعیین سرنوشت کشور و تأکید مکرر رهبری معظم انقلاب اسلامی بر برگزاری انتخابات سالم، رقابتی و همراه با سلامت و مشارکت عمومی، پس از مشورت با بزرگان و اهل نظر برای نامزدی در انتخابات مجلس خبرگان ثبتنام کردم، به امید آنکه بتوانم در این شرایط حساس تاریخی به وظیفه دینی و ملی خود عمل کنم. انبوه مشکلات داخلی و شرایط بحرانی منطقه و تهدیدات خارجی، نگرانی از آینده کشور و دغدغه دینگریزی در جامعه ناشی از سیاستها و رویکردهای تنشزا و فاجعهبار کنونی از جمله دلایل من برای ادامه راهی بود که سالیان دراز در مسئولیتهای سخت و دشوار پیمودهام.» رئیس جمهور پیشین همچنین در بیانیه خود با اشاره به اینکه «شورای نگهبان، مانع ورود این خادم کوچک ملت ایران در انتخابات مجلس خبرگان شده است» توضیح داد: «آنان که با انگیزههای سیاسی دست به ردصلاحیت اینجانب زده و هزاران نفر از داوطلبان مجلس شورای اسلامی را نیز به دلایل عمدتا سیاسی رد صلاحیت کرده و حق مشارکت مردم را از آنان سلب کردهاند نه مالک انقلاب و کشورند و نه صلاحیت تعیین مصالح کشور و سلب صلاحیت از خدمتگزاران صدیق و دلسوز کشور را دارند.» به عقیده روحانی گرچه در زمان ثبتنام هم میشد حدس زد که وقتی عدهای در دو انتخابات قبلی به جرم حمایت از روحانی رد شدهاند، خود روحانی را هم رد کنند؛ «اما من نمیتوانستم به بهانه عمل نادرست دیگران به وظیفهای که خود درست تشخیص میدادم، عمل نکنم… اینک حجت تمام شده و شاهدی روشن و غیرقابل انکار بر رویکرد حذفگرایانه و ضد قانون اساسی جریان اقلیت تمامیتخواه حاکم، پیش چشم ملت ایران آشکار گشته است.»
جریان مأیوسسازی مردم از انتخابات
در ادامه این بیانیه روحانی افزود: «شورای نگهبان قانون اساسی به جای آنکه با مصوبه اخیر خلاف قانون اساسی مجلس که حق انتخاب مردم در انتخابات را محدود میکرد، مخالفت کند با تأیید آن مصوبه و صحه گذاشتن بر اقدامات غیرقانونی هیأتهای اجرایی و نظارت عملاً جریان مأیوسسازی مردم از انتخابات را تقویت کرد و نه فقط در گفته صریح سخنگوی این شورا، که در عمل هم، خود را نسبت به مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بیمسئولیت نشان داد. این واقعیت تلخ در تضاد روشن با خواست رهبری است که زمینهسازی برای مشارکت حداکثری در انتخابات را وظیفه همه نهادها برشمردند.» او نوشت:«با این شواهد روشن، دیگر تردیدی نمیماند که اقلیت حاکم، رسماً و علناً کاهش حضور مردم در انتخابات را میخواهند. آنها میخواهند انتخابات و صندوق را از تعیینکنندگی در سرنوشت مردم بیندازند تا خود بتوانند با تصمیمات محفلی، سرنوشت مردم را تعیین کنند. به این سبب، هم اکنون نیز بیش از پیش باید بر اهمیت رأی مردم و تعیینکنندگی صندوق رأی پای فشرد و به نقشه حذف صندوق و حذف جمهوریت از نظام اعتراض کرد. راه اعتراض هم جز صندوق نیست. باید راهی یافت که «رأی اعتراضی» صدای رسای مردم ایران شود. باز هم معتقدم باید در انتخابات شرکت کرد اگرچه مرا هم رد کرده باشند. باید با رأی، اعتراض کرد. رأی ندادن، عمل به خواست آنهاست که میخواهند ما رأی ندهیم و به تدریج مردم را از حق مسلم «انتخاب» محروم نمایند. لذا وظیفه نمایندگان مقبول سیاسی مردم است که شیوه رأی اعتراضی را به آنان نشان دهند.»
عضو فعلی مجلس خبرگان با طرح این سوال که از این آقایان باید پرسید آیا در این تصمیم، شما بیطرفی سیاسی را رعایت کردهاید؟ گفت:«شما اگر نیت سیاسی جانبدارانه نداشتید به کدام دلیل قانونی، صلاحیت کسی که بیشترین سابقه نمایندگی مردم در نظام را داشته و تا امروز پنج دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بوده است، سه دوره نماینده مجلس خبرگان بوده است، دو دوره رئیسجمهور منتخب مردم بوده است، عضو و رئیس اصلیترین شوراهای تصمیمگیری نظام بوده است را زیر سؤال بردهاید؟ اگر نیت جانبدارانه سیاسی ندارید و از ترس رأیآوری او خود دست به کار حذف پیشاپیش نشدهاید، چرا این دلایل را با مردم در میان نمیگذارید؟ و اگر نیت سیاسی جانبدارانه داشتید، آیا این عملکرد، صلاحیت شما در نظارت منصفانه بر انتخابات را از شما سلب نمیکند . باید پرسید آیا این رویکرد به نفع نظام و کشوری است که پس از عنایت الهی، جز مردم قدرت دیگری به عنوان حامی و یاور ندارد و در مقابله با تهدیدات گوناگون، تنها انسجام و مشارکت مردم است که امنیت و پیشرفت کشور را تضمین میکند؟ آیا شما مصلحت نظام را بهتر از مردم و رهبری تشخیص میدهید که مشارکت و رقابت را برای یک انتخابات حداکثری لازم میدانند؟
ضربه رویه حذف به نظام و به اعتماد عمومی
روحانی همچنین با بیان این پرسش که باید پرسید آیا این رویه حذف و طرد خادمان مردم و افراد شاخصی که مورد اعتماد مردمند، اعتماد مردم به نظام را بالا میبرد یا به اعتماد عمومی ضربه میزند؟ آیا سرمایه اجتماعی کشور و نظام با این محدودیتها و رد صلاحیتها افزایش مییابد و جوانان را به آینده کشور و نقشآفرینی در سرنوشت خود، امیدوارتر میکند یا آنان را از اصلاح امور کشور مأیوس میکند؟ در این بیانیه تاکید کرد:«بدیهی است اینگونه اقدامات خودسرانه که با استناد به نظارت استصوابی و تفسیر ناصحیح و سلیقهای از قانون اساسی صورت میگیرد، نه تنها اراده اینجانب را در ادامه راه دفاع از حقوق ملت و ایران عزیز و نظام جمهوری اسلامی سست نخواهد کرد بلکه با افتخار اعلام میدارم همچنانکه در دوران سخت دفاع مقدس و بحرانهای مختلف داخلی و خارجی که دامنگیر کشور بوده است همواره در راه اعتلا و سربلندی کشور و ملت ایران به طور خستگیناپذیر تلاش کردهام به پیمان خود با ملت وفادار بوده و تا پایان عمر همچنان به عنوان خادم ملت در کنار مردم صبور و شریف ایران خواهم بود و عمیقاً اعتقاد دارم که تنها راه رهایی کشور از تنگناهای کنونی و تحقق آرمانهای انقلاب در دستیابی به توسعه و تحکیم ارزشهای اخلاقی، تکیه بر آراء مردم، حفظ وحدت ملی، تعامل سازنده با جهان و همسایگان و تغییر رویکرد حکمرانی در جهت تأمین منافع ملی کشور است.» او در پایان این بیانیه نوشت:«پروردگارا، ما از اینکه دسترنج این انقلاب عظیم اسلامی، که خون و آبروی عزیزترین سرمایههای این ملت برای آن ریخته شده است، اینچنین بر باد میرود، رنجیده خاطریم. قرار بود در این نظام، خود این مردم، سرنوشت خود را تعیین کنند نه آنکه اقلیتی چند نفره انتخاب آنان را به آنان دیکته کنند. این اسلامی نبود که به مردم معرفی شده بود و این آن امانتی نیست که مردم به پایش، جان و جوانی دادند. خدایا تو بارها در لحظههای خطر تأییداتت را به این مردم ارزانی داشتهای. اکنون نیز دادرس این مردم نجیب و صبور و قهرمان باش. خدایا این ملت را از آسیب انحصارطلبان و حاسدان و متملقان و تفرقهافکنان مصون بدار. خدایا صلح و عدل و آزادی و آبادی را به کشور ارزانی دار. پروردگارا میهنمان را از دشمن و خشکسالی و دروغ در امان نگهدار.»
واکنش مدیران روحانی به رد صلاحیت او
ردصلاحیت حسن روحانی با واکنشهای زیادی از سوی اهالی سیاست و رسانه روبهرو شد. واکنشهایی که ضمن انتقاد از شورای نگهبان، این رویکرد را زمینهساز انتخاباتی حداقلی میدانند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم در انتقاد به ردصلاحیت روحانی نوشت: «مردم میپرسند این چه سازوکاری است که در هر انتخاباتی بسیاری از شخصیتها و مسئولان عالیرتبه مثل رؤسایجمهور و… ردصلاحیت شده یا کنار گذاشته میشوند؟ این چه مصلحتی است که با ردصلاحیت جمع زیادی از نامزدهای انتخابات مجلس، شرایط برگزاری انتخابات پرشور و رقابتی نادیده گرفته میشود؟»
محمود واعظی که از نزدیکان سیاسی روحانی است نیز گفت: «جریان اقلیت که هیچگاه به رأی مردم معتقد و متکی نبوده با رفتارهای انقلابینما میخواهد انقلابیون اصیل را از قطار انقلاب پیاده کند؛ چراکه حضور وفاداران به مکتب امام و رهبری را مانع تحقق برنامههای خود برای حذف انتخابات مشارکتی و رقابتی میداند» و حسامالدین آشنا، مشاور روحانی نیز خطاب به شورای نگهبان به طعنه نوشت: «مصلحت نبود یا صلاحیت؟»
سیدعباس صالحی، وزیر وقت ارشاد نیز دست به قلم شد و نوشت: «وقتی از قطار انقلاب افراد و گروهها را پیاده و بلکه پرتاب و بیحیثیت میکنیم، سادهترین برداشت این است که چرا سوار شویم که چنین سرنوشتی پیدا کنیم؟!» و علی جنتی که پدرش دبیر شورای نگهبان است در واکنشی بسیار تند نوشت:«منتظر مشارکت اقلیت در انتخابات باشید. با ردصلاحیت روحانی، سرمایه اجتماعی او را افزایش دادید. او هرگز از صحنه سیاسی کشور حذف نخواهد شد و همواره در کنار ملت باقی خواهد ماند.»
عبدالناصر همتی نیز در واکنشی دو پهلو به این اتفاق نوشت:« مهمتر از مساله تأیید یا ردصلاحیت افراد برای انتخابات نزد افکار عمومی، مساله قهر بخش مهمی از مردم با صندوق رأی است که در انتخابات ۱۴۰۰ نیز خود را نشان داد. رمز تحقق حضور گسترده مردم در انتخابات، اطمینان یافتن آنها از مؤثر بودن نتیجه نظر و رأیشان در اداره امور کشور است.»
محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات دولت قبل نیز نوشت: «اگر ریزشها شدت یافت و طرد کردن و محدود کردن دایره نیز به صورت ارادی و با شدت بر آن اضافه شد؛ سیستم به سمت پیری و ناکارآمدی خواهد رفت. ایراد در سیستم را باید یافت و درمان کرد، نسخه حذف افراد یا پیادهسازی آنها از قطار انقلاب از ابتدا هم روشن بود که شفابخش نیست؛ روال درمان را تدبیری دیگر باید…».
واکنش اصلاح طلبان
در این میان چند تن از سیاستمدار اصلاحطلب نیز به ردصلاحیت روحانی واکنش نشان دادند. عباس عبدی در نقد ردصلاحیت روحانی نوشت:«در ردصلاحیت روحانی به گذشته او اشاره میشود ولی چنین فهمیده میشود که ردصلاحیتها مربوط به احتمالات آینده است و ربطی به گذشته ندارد.» فیضالله عربسرخی نیز نوشت:«ردصلاحیتِ حسن روحانی و مصطفی پورمحمدی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز نشان میدهد که شورای نگهبان همه تلاش خود را برای حداکثر کردن مشارکت مردم انجام داده است!»
محمد مهاجری نیز نوشت:«شما عزیزانی که صلاحیت حسن روحانی را رد کردید، اگر در سال ۱۳۵۶ و اوج خفقان پهلوی در مسجد ارک حضور داشتید، جرأت میکردید بالای منبر بروید و خمینی را امام بنامید؟ اگر چنین جرأتی داشتید به رای امروز خود ببالید و اگر چنین نیستید که اعوذ بربی و ربکم.»
محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس و عضو فراکسیون امید نیز نوشت:«ردصلاحیت روحانی نشان داد، انتخابات با نتایج تضمین شده بر انتخابات با مشارکت بالا ترجیح دارد. ردصلاحیت از الطاف خفیه الهی است؛ هرکس را که ردصلاحیت میکنند نزد مردم عزیزتر میشود.» علی باقری، رییس دفتر سیاسی حزب توسعه ملی درخصوص رد صلاحیت روحانی برای مجلس خبرگان گفت:«حسن روحانی با گذر از عافیتجویی و تنزهطلبی و قدم گذاشتن در مسیر سیاستورزی اصلاحجویانه قانونی و تدریجی پس از ردصلاحیت، جایگاه، نقش و صلاحیتی فراتر از گذشته یافت. آقای روحانی! به صف مبارزه مدنی و قانونی برای احقاق حقوق ملت و توسعه کشور خوش آمدید!» سعید شریعتی، عضو حزب اتحاد هم در این باره نوشت:«هیچکس نمیتواند از ردصلاحیت مخزنالاسرار جمهوری اسلامی خرسند باشد جز کسانی که منافعشان در پایان جمهوری اسلامی است.»
رسول منتجبنیا، دبیرکل حزب جمهوریت نیز با بیان اینکه هزینه بسیار سنگینی برای نظام دارد، گفت:«ردصلاحیت باید بر مبنای قانون و ضابطهمند باشد نه طبق سلیقه، گرایش سیاسی و انگیزههای جناحی و حزبی. ردصلاحیت روحانی هزینه بسیار سنگینی برای نظام دارد. تعمدی هست که مردم پای صندوق رای نیایند و رقابت از بین برود. شاید دستهای مرموزی باشد که بخواهد مردم را بیشتر مسالهدار کند. ردصلاحیت آقای روحانی ضربهای به او وارد نمیکند و عزت بیشتری نزد مردم پیدا میکند اما به نظام و کسانی که ردصلاحیت کردند، ضربه میخورد.»
دیدگاه تان را بنویسید