کارنامه هنرمندانه دولتهای مردمی
«دولت مردمی» این 2 کلمه نام دولت سیزدهم و لقب دولتهای نهم و دهم است. رئیس یک دولت ابراهیم رئیسی است و رئیس 2 دولت دیگر محمود احمدینژاد بود. 2 شخصیتی که بهرغم اختلافات عملکردی زیادی که دارند، اما در موضوعاتی مانند جلب نظر جامعه با وعدههایی که بسیاری در تحقق آنها تردید دارند، مشترک هستند.
بیان فردا | «دولت مردمی» این 2 کلمه نام دولت سیزدهم و لقب دولتهای نهم و دهم است. رئیس یک دولت ابراهیم رئیسی است و رئیس 2 دولت دیگر محمود احمدینژاد بود. 2 شخصیتی که بهرغم اختلافات عملکردی زیادی که دارند، اما در موضوعاتی مانند جلب نظر جامعه با وعدههایی که بسیاری در تحقق آنها تردید دارند، مشترک هستند. روز گذشته رئیس دولت سیزدهم یعنی ابراهیم رئیسی تاکید کرد که «تمدن ایرانی اسلامی داشتههای فرهنگی، هنری و ادبی ارزشمندی دارد که یکی از موثرترین روشهای ارائه آن به دنیا به تصویر کشیده شدن این داشتهها در قالب سینماست و دولت مردمی آمادگی دارد که در این عرصه با همکاری اهالی فرهنگ و هنر و به همت خود هنرمندان قدم بردارد.» جمله دولت مردمی آماده همکاری با هنرمندان را دارد، نگاهها را به سمت اخبار چند روز اخیر یعنی بلامانع بودن حضور معین در کشور برد. فراهمکردن زمینه بازگشت خوانندگان و هنرمندان ایرانی که سالها خارج از مرزها بودند، در دولتهایی که ادعای مردمی بودن دارند، بیشتر است.
*رویکرد احمدینژاد به هنرمندان
برای بررسی بهتر موضوع لازم است به مواضع دولتها بررسی شود. بهمن سال گذشته بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دولت رئیسی درباره هنرمندانی که به خارج رفتهاند و قصد بازگشت به کشور را دارند، بیان داشت: «هیچ محدودیتی نداریم و اگر طبق ضوابط ما کار کنند فضا برای آنها مهیاست.» این اظهارات را در کنار مواضع احمدینژاد قرار داده شود، شباهتها عیان میشود.
*سرنوشت آنهاییکه با مجوز احمدینژاد آمدند
اگر وزیر ارشاد دولت رئیسی میگوید معین میتواند به کشور بازگردد، حبیب هم در زمان احمدینژاد به کشور بازگشت. او در سال ۱۳۸۸ به رئیسجمهوری وقت، محمود احمدینژاد نامهای نوشت و در آن خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط به همراه خانوادهاش به ایران بازگشت. او از سال ۱۳۸۹ برای دریافت مجوز آلبوم اقدام کرد اما هرگز چنین مجوزی صادر نشد. او در 21 خرداد سال 95 درگذشت. احمد زیدآبادی هم سرنوشت حبیب پس از بازگشت به کشور را اینگونه توصیف کرد: «ریسمان قدرت مشایی و بقایی و حتی احمدینژاد در آن دوره پوسیده شده بود و مرحوم حبیب بهدلیل ناآشنایی به مناسبات قدرت در ایران، خود را به این ریسمان پوسیده آویخت و در نتیجه پس از بازگشت، منزوی، بیکار، افسرده و مشتاق مرگ شد.» حبیب تنها آمد و مجوز فعالیتی به او داده نشد. سعید راد، بازیگر دیگری بود که پس از اینکه در اواسط دهه ۱۳۶۰ ممنوعالتصویر شد، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۷۸ پس از سالها دوری از سینما به وطن خود بازگشت. او هم چنان درخششی نداشت و برخی دیگر از بازیگران در دولت احمدینژاد به همین سرنوشت مبتلا شدند. اگر چه دولت احمدینژاد برای هنرمندان قبل از انقلاب، خوش استقبال و بد بدرقه بود اما تعامل خوبی هم با هنرمندان داخلی نداشت و تنها در کلام حامی آنها بود چنانکه علیرضا افتخاری، خواننده معروف کشور درباره احمدینژاد گفته بود: «دقیقا سال ۸۸ در برنامهای به مناسبت بزرگداشت شهدای خبرنگار حاضر شدم و روحم هم خبر نداشت که فلان آدم هم در این برنامه حضور دارد. اگر تاریخ به عقب برگردد، من هرگز آن کار را تکرار نمیکنم. اصلا اشتباه میکنم که بخواهم ایشان را در آغوش بگیرم. من امروز با بانگ بلند این حرف را میزنم و هیچ واهمهای هم ندارم که اگر زمان به عقب برگردد، حتی سمت آقای احمدینژاد هم نمیروم.» در سال 95 هم بخش بزرگی از اهالی هنر از حضور در مراسم افطاری احمدینژاد خودداری کردند. حتی زمانیکه احمدینژاد مدعی شد در اجرای محمد اصفهانی در تالار وزارت کشور حضور داشته است، این خواننده چنین واکنش نشان داد: «من هرگز در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد اجرایی در حضور ایشان نداشتهام، فقط یک اجرا در زمان شهرداری آقای احمدینژاد در مراسم تقدیر از حسین رضازاده و هادی ساعی قهرمانان ایران در المپیک آتن داشتم. من آن زمان حتی نمیدانستم آقای احمدینژاد شهردار تهران هستند.»
*انتقادات پیش از موعد از رئیسی
بر اساس آنچه گذشت، مشخص شد که احمدینژاد در کلام همراه هنرمندان بوده و برای تبلیغ خودش وعدههایی مطرح کرده که محقق نشد. اکنون این خطر در در نزدیکی رئیسی است. اگر انتقاد هنرمندان از احمدینژاد در دولت دوم او اوج گرفت، انتقادات از دولت رئیسی آغاز شده و تداوم دارد بهعنوان نمونه معاون رئیسی چندی پیش اظهار کرده بود که طلبهها وارد عرصه بازیگری شوند که پس از آن پرویز پرستویی از بازیگران مشهور کشور نوشت: «یادتان باشد ایران را با نام هنرمندانش و البته با فرهنگی که شما جماعت موجب کمرنگشدن آن شدهاید میشناسند، نه با نام شما.» یا سیدجواد هاشمی که چهره ارزشی سینما محسوب میشود، در مراسم افطاری رئیسجمهور خطاب به رئیسی گفت: «برخی هنرمندان مایل نیستند با شما ملاقات کنند و این جمع همه هنرمندان ایران محسوب نمیشوند» داریوش ارجمند هنرمند پیشکسوت سینما هم منتقد برخی اقدامات رئیسی است چنانکه در تیرماه سالجاری با گلایه از عدم تحقق بودجهای که قرار بود به مؤسسه هنرمندان پیشکسوت تعلق گیرد، اظهارکرد: «مرد است و قولش. قرآن میگوید به عهد خود وفا کنید، اما ۱۵ ماه پیش آقای رئیسی قولی به یکی از همکاران ما دادند که هنوز خبری از آن نیست.»
*در نهایت...
در نهایت دولت احمدینژاد به پایان رسید و بنابه گفته سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، «در دوره احمدینژاد طبقه متوسط به محاق رفت.» بنابراین او فرصت جبران کسب رضایت هنرمندان در قالب رئیسجمهور را ندارد و مردمی بودن دولت او به زیرسوال رفته است اما رئیسی هنوز فرصت دارد تا به بازسازی بخشهای فرهنگی و تعامل با هنرمندان بپردازد؛ همچنین به وعدههای خود به این قشر جامه عمل بپوشاند. هنوز فرصت برای اثبات مردمی بودن دولت رئیسی هست و باید عبارت خوش استقبال و بد بدرقه را از حواشی دولت دور کند.
دیدگاه تان را بنویسید