تتلو؛ یک شبه محبوب تندروها شد /سوالات کنایه آمیز از رائفی پور و رسایی درباره تتلو /تمام این تقدیرها بخاطر کسب چند هزار رأی بیشتر نبود؟!
انتقاد به رائفی پور و رسایی و امثالهم این است که چه تغییری در سبک زیست و جهان بینی تتلو مشاهده کردند که یک شبه او را به آغوش خود کشیدند و به حالش غبطه خورده و از او تقدیر کردند؟
فرهاد قنبری، فعال اجتماعی در کانال خود نوشت:
دوستانی معتقدند که حمایت آقای رائفی پور و سایر همفکران ایشان از شخصی به نام امیر تتلو مربوط به زمانی بوده که ایشان توبه کرده و به راه راست هدایت شده بودند. به عقیده این دوستان انتشار نامه آقای رائفی پور به تتلو که مربوط به آن دوران پاکی و رستگاری تتلو است.
در پاسخ به این دوستان باید گفت که تمام نکته و مسئله قابل نقد اتفافا در همین نگاه ساده انگارانه و برداشت سطحی و رمانتیک از راه راست و توبه و تغییر مسیر و هدایت شدن نهفته است. آقای رائفی پور و همفکران ایشان احتمالا زیادی تحت تاثیر داستان های فولکلور و روایت های کوچه بازی و سینمایی در مورد، الوات و قاتلین و چاقوکش هایی که یک شبه در خواب دچار تحول درونی شده و از فردا چاقوکشی و بدمستی و تجاوز و غارت را کنار گذاشته و دل در گرو گدایی کوی حق و خاکساری سپرده اند، قرار دارند.
مسئله آنجاست که در نگاه ساده انگارانه آقای رائفی پور، تغییر جهان بینی و دگرگونی در شیوه نگاه کردن به هستی و دنیا به همان سادگی تحلیل هایی است که ایشان از سیاست و فرهنگ و اخلاق حاکم بر جامعه ارائه می دهند. آقای رائفی پور نمی دانند که یکی از سخت ترین اتفاقات زندگی هر انسانی (و شاید سخت ترین آنها) که با مشقت و وسواس زیاد و با کندی صورت گرفته و فشارها و استرس های زیادی هم به فرد وارد می آورد، تغییر در نگرش او به هستی و اخلاق و مذهب و معنویت است.
آقای رائفی پور نمی داند که توبه و تغییر جهان بینی تغییر پیراهن و ظاهر نیست که یک شبه اتفاق افتاده و انسان را از فردا به موجود دیگری بدل سازد. ایشان نمی دانند که اگر "حر"ی در روز عاشورا دچار تغییر مسیر میشود، نه به صورت اتفاقی آنی و لحظه ای، بلکه محصول حیات پر جنب و جوش و درگیری طولانی مدت ایشان با مسئله حقیقت و آزادی و معنویت بوده است.
انتقاد به رائفی پور و رسایی و امثالهم در همینجاست که چه تغییری در سبک زیست و جهان بینی تتلو مشاهده کردند که یک شبه او را به آغوش خود کشیدند و به حالش غبطه خورده و از او تقدیر کردند؟
انتقاد در همینجاست که رائفی پورها، این تغییر نگرش و هدایت شدگی تتلو را محصول چه رخدادی قلمداد می کردند؟ آیا تتلو کتابهای جدیدی در وادی اصولگرایی اسلامی مد نظر استاد رائفی پور خوانده بود؟ آیا در مکتبی جدید و پیش استادی جدید معارف اسلامی را آموخته بود که اینگونه دل از جماعت رائفی پوری ربوده بود؟ و یا اینکه به مانند خود رائفی پور صرفا بر اساس هیجانات لحظه ای سخنانی نااندیشیده و بی سر و تهی را بر زبان آورده بود؟
آیا تمام این ارج و قرب نهادن ها و تقدیرها از فردی مانند تتلو صرفا برای این نبود که امکانی برای کسب چند هزار رای بیشتر برای جریان سیاسی مطلوب آقای رائفی پور فراهم آورده بود!؟.. و درست در همین نقطه است که می توان به آن نامه فدایت شوم رائفی پور و آن نوع واکنش ها و میدان دادن های محافطه کاران به فرد منحرف و ضداجتماعی مانند تتلو رجوع دوباره کرد و آنها را مورد انتقاد قرار داد.
دیدگاه تان را بنویسید