در صورت پیروزی ترامپ، جهان چگونه خواهد بود؟
در دوره ریاست جمهوری "دونالد ترامپ" در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ میلادی سیاست خارجی امریکا آشفته و خطرناک بود. اگر ترامپ در سال ۲۰۲۴ دوباره پیروز شود بی ثباتی بار دیگر بر امریکا حکمفرما خواهد شد و به تجارت و دیپلماسی جهانی آسیب خواهد رساند و به طور بالقوه حتی خطر بروز جنگ را افزایش خواهد داد. با این وجود، وحشتناکترین جنگی که ترامپ در حال برنامه ریزی برای آن است حمله او به امریکاست.
بیان فردا | این امکان وجود دارد که ترامپ در زمان انتخابات ریاست جمهوری زندان باشد. هم چنین، ممکن است به دلیل کاهش تعداد نظرسنجیها با نزدیک شدن به تاریخ محاکمه ترامپ، حزب جمهوری خواه در نهایت فرد پیشتاز فعلی را به عنوان نامزد خود برای رقابت انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ معرفی نکند. البته این احتمال وجود دارد که در انتخابات سراسری علیرغم نگرش نه چندان گرم فعلی رای دهندگان امریکایی نسبت به جو بایدن آنان در برابر رقیب او متحد شوند تا بدترین تهدید علیه دموکراسی آمریکا را دفع کنند. با این وجود، گاهی اوقات صرفا باید با کابوسهای خود مواجه شوید. اگر دونالد ترامپ بار دیگر در سال ۲۰۲۵ به کاخ سفید راه یابد با چنین دنیایی مواجه خواهیم بود؟
دنیای ژئوپولیتیک نسبتا قابل پیش بینی است تا زمانی که خلافش ثابت شود. بزرگترین منابع غیرقابل پیش بینی، کارتهای سرکش هستند: تصمیم ولادیمیر پوتین در سال گذشته برای حمله به اوکراین، پیروزی گوستاوو پترو چپگرا و فردی خارج از هیئت حاکمه سیاسی کلمبیا در انتخابات ریاست جمهوری و ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان عربستان سعودی و ایران. دونالد ترامپ کارت وحشی نهایی در میان این کارتها خواهد بود یک جوکر که هر اظهار نظرش تهدیدی برای برهم زدن وضعیت موجود است. زمای که ترامپ در سال ۲۰۱۶ میلادی رئیس جمهور آمریکا شد مطمئنا تصمیمات قابل پیش بینیای را اتخاذ کرد از جمله لغو مشارکت ایالات متحده در معاهده اقلیمی پاریس و خروج از توافق نامه تجارت آزاد شراکت ترانس پاسیفیک که در واقع عمل به وعدههای انتخاباتی اش بود.
با این وجود، چه کسی میتوانست حدس بزند و بگوید که او نه یک بار (در سنگاپور) نه صرفا دو بار (در ویتنام) بلکه سه بار (در ناحیه مرزی کره شمالی و کره جنوبی) با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی دیدار خواهد داشت؟ هیچ یک از کارشناسان سیاسی نتوانستند این مسائل را پیش بینی کنند: قصد ترامپ برای خرید گرینلند، تصمیم ناگهانی برای خروج نیروهای امریکایی از سوریه و چراغ سبز نشان دادن به ترکیه برای حمله به سوریه.
غیرقابل پیش بینی بودن همیشه چیز بدی نیست. اگر ترامپ واقعا یک یا دو چیز در مورد کیم جونگ اون و کشورش میفهمید دیدار با رهبر کره شمالی میتوانست یک اقدام زیرکانه باشد، اما هیچ روشی در رفتار نامنظم ترامپ وجود نداشت. او یک دیوانه حیله گر نبود که بخواهد از ریچارد نیکسون تقلید کند. او صرفا با روده مملو از فست فودش حرکت میکرد و تصمیم میگرفت.
بنابراین، زمانی که صحبت از سیاست خارجی میشود اولین چیزی که در مورد دورنمای یک دوره دیگر ترامپ باید بدانید آن است که تمام شرط بندیها و پیش بینیها را به حالت تعلیق درآورید.
مبارزه علیه دولت
ترامپ و پیروان اش در جریان MAGA انزجار بیمارگونهای از نهاد دولت دارند. برنامه آینده او برای اخراج تعداد زیادی از کارمندان فدرال براساس یک فرمان اجرایی که در روزهای پایانی سال ۲۰۲۰ میلادی صادر شد، حدود ۵۰۰۰۰ کارمند دولتی را هدف قرار میدهد که بیشترین تاثیر را بر سیاستگذاری فدرال دارند و به اصطلاح از آن تحت عنوان دولت عمیق یا در سایه یاد شده است. با این وجود، همان گونه که "استیو بنن" استراتژیست سابق ترامپ گفته بود ترامپ و شرکایش صرفا نمیخواهند دولت اداری فدرال را نابود کنند بلکه قصد دارند دولت را بازسازی کنند تا قدرت سیاسی و اقتصادی را در دستان خود و دوستان ثروتمندشان متمرکز سازند. این کار مستلزم حذف کنترلهایی است که بر قدرت و اختیارات قوه مجریه امریکا اعمال شده و در بوروکراسی فدرال آن کشور تعبیه شده است.
ترامپ اساسا قصد دارد سیستمی را که از پیش به شکل خطرناکی به سوی انحصارگرایی سوق پیدا کرده به یک دولت حامی تمام عیار تصمیمات خود، مشابه وضعیت ایجاد شده توسط ویکتور اوربان در مجارستان و ولادیمیر پوتین در روسیه تبدیل کند.
همین موضوع را میتوان درباره نگرش او نسبت به نهادهای جامعه بین المللی نیز مشاهده کرد. ترامپ در سال ۲۰۲۵ میلادی بار دیگر تلاش خواهد کرد تا حد امکان بسیاری از قراردادها و نهادهای جهانی را از بین ببرد از توافق اقلیمی پاریس گرفته تا شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد. به گفته "جان بولتون" مشاور امنیت ملی سابق ترامپ او در صورت قدرت گیری دوباره تمام تلاش خود را برای تضعیف ناتو و حتی خروج از آن پیمان امنیتی انجام خواهد داد.
ترامپ از هر چیز جهانی فراتر از امپراتوری تجاری خود بیزار است. او به خودی خود مخالف تجارت آزاد نیست و مطمئنا به بهبود زندگی کارگران ایالات متحده نمیاندیشد. با این وجود، او خود را معامله گر بزرگی میداند که میتواند اروپاییها، چینیها و همه افراد دیگر را مجبور به مذاکره در مورد شرایط مطلوب تری برای کسب و کارهای آمریکایی کند. برای ترامپ این کار باید در بستری دوجانبه صورت گیرد. به همین خاطر است که او با قراردادهای تجاری چندجانبه مخالف است حتی اگر آن قراردادها در نهایت به نفع امریکا باشند. ترامپ وعده داده که در صورت پیروزی یک دیوار تعرفهای در اطراف ایالات متحده با نرخ ۱۰ درصد برای همه کشورها ایجاد کند. در حال حاضر برخی از کشورها عملا با هیچ تعرفهای مواجه نیستند در حالی که کشوری مانند چین باید با نرخ متوسط ۱۹ درصد دست و پنجه نرم کند.
پیشنهاد ترامپ نه برای حفاظت از منافع آمریکا بلکه برای پاداش دادن به ملتهایی (با کاهش تعرفه ها) طراحی شده که مطیعانه از خواستههای ترامپ پیروی میکنند و جنگ تجاری جهانی بین دیگران را تحریک میکند.
این موضع ممکن است در نهایت به قیمت انتخاب ترامپ تمام شود، زیرا وال استریت به او برای انجام معاملات خوب اعتماد ندارد. در واقع، وال استریت ترامپ را به خاطر حمایت پراکنده از از صنایع داخلی سرزنش کرده است. مطمئنا چنین حرکات پوپولیستیای برای او در رقابتهای ایالتی موفقیتهایی را به همراه خواهد داشت با این وجود، احتمالا باعث افزایش حمایتهای مالی کمک کنندگان در سطوح بالا از دموکراتها خواهد شد. افسوس، در ایالات متحده پول فقط حرف نمیزند بلکه رای میدهد.
جنگ و (نه چندان) صلح
ترامپ خود را به عنوان نامزد صلح طلب معرفی کرده است. این ادعا نیز مانند سایر موارد ذکر شده در مورد او ساختگی و جعلی است. ترامپ مدعی شده که میتواند با استفاده از تهدیدات برای سوق دادن هر دو طرف روس و اوکراینی پای میز مذاکره جنگ اوکراین را ۲۴ ساعته پایان دهد. این طرح، به طور خاص تهدید اوکراین به قطع کمک و تهدید همزمان روسیه به افزایش شدید کمکها به دشمن آن کشور میباشد. ترامپ هیچ اشارهای به سایر کشورهایی که کمکهای نظامی قابل توجهی به اوکراین ارائه میکنند یا مشکل فعلی ارسال بستههای کمکی اضافی به اوکراین از طریق کنگره نمیکند. این طرح شامل یک بلوف دوگانه و به خودی خود یک بلوف است. با این وجود، ترامپ با نشان دادن دست خود اجرای این طرح را نسبتا دشوار ساخته است.
در حوزههای دیگر مرتبط با سیاست خارجی ترامپ احتمالا وضعیت را تشدید خواهد کرد و باعث تنش زدایی نخواهد شد. ترامپ در قبال توافق هستهای با ایران و شکست مسیر قبلی را ادامه خواهد داد. ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود در دو نوبت خطر جنگ با ایران را به جان خرید و دستور ترور ژنرال سلیمانی فرمانده ارشد نظامی ایرانی را صادر کرد و در آخرین روزهای ریاست جمهوری اش در فکر انجام حملات موشکی علیه مواضع ایران بود. از آنجایی که زمامداران ایران هرگز به صدور مجوز برای افتتاح برج ترامپ در تهران فکر نمیکنند و معامله گرترین رئیس جمهور تاریخ ایالات متحده را رد خواهند کرد بدون شک ترامپ حجم حملات خود را علیه ایران افزایش خواهد داد.
احتمالات دیگری برای جنگ در دوران ترامپ وجود دارد. در هر حال، او تندخو است و زود عصبانی میشود و منتظر فرصت برای جنگ و ستیز میباشد. نباید فراموش کرد که او در دوران ریاست جمهوری اش کره شمالی، ونزوئلا و سوریه را تهدید کرده بود.
با این وجود، اگر صادق باشیم وحشتناکترین جنگی که ترامپ در حال برنامه ریزی آن است حملات او به آمریکا میباشد: حمله به قانون اساسی، به دموکراسی و به نهاد دولت. تنها دلیلی که ترامپ در دور دوم ممکن است به جنگ با کشوری دیگر نرسد این است که او بیش از حد بر نابودی کشور خود متمرکز شده است.
جهان منتظر قضاوت رای دهندگان آمریکایی است. دموکراسی به معنای درس گرفتن از اشتباهات جمعی است. اگر آمریکا دوباره همان اشتباه را تکرار کند مرتکب هاراگیری دموکراتیک شده است.
دیدگاه تان را بنویسید