معروف‌ترین جمله گلشیفته درباره جمهوری اسلامی ایران
کد خبر: 12304

معروف‌ترین جمله گلشیفته درباره جمهوری اسلامی ایران

بررسی مواضع و موقعیت جریان‌ها و نیروهایی که پاییز پارسال خودرامیدان‌دار صحنه سیاسی و اجتماعی ایران تلقـی می‌کردند را در ادامه بخوانید.

بیان فردا | بررسی مواضع و موقعیت جریان‌ها و نیروهایی که پاییز پارسال خود را میدان‌دار صحنه سیاسی و اجتماعی ایران تلقـی می‌کردند را در ادامه بخوانید:

«خودمان باید دموکراسی را تمرین کنیم، بنابراین هر کس یا هر گروهی به شکلی عمل کند یا صحبتی کند که باعث اختلاف در اپوزیسیون شود، به‌طور سهوی یا عمدی خیانت می‌کند.» این جمله‌ای است که در معروف‌ترین، مهم‌ترین و البته اولین و آخرین جلسه مشترک «آینده جنبش دموکراسی در ایران» از زبان گلشیفته فراهانی، یکی از اعضای کمیته مرکزی این جنبش بیان شد؛ جمله‌ای که به خوبی بیان‌گر این نکته بود که از همان ابتدای گردهم آمدن این افراد و تفکرات در کنار هم، این نگرانی در بین خودشان هم وجود داشت که حتی هدف مشترک هم نمی‌تواند سرپوشی بر روی اختلافات ریشه‌دار و گسترده‌ آنها باشد.

وجود اپوزیسیون برای جمهوری اسلامی ایران نکته عجیب و ناآشنایی نیست. 44 سال است که اپوزیسیون با هدف براندازی جمهوری اسلامی وجود داشته است. البته شاید اگر بخواهیم قدیمی‌ترین حزب مخالف جمهوری اسلامی ایران را نام ببریم انتظار آن باشد که به  حزب توده اشاره شود اما با توجه به روند مدنظر این گزارش و اپوزیسیون طرح شده در آن، چنین تشکیلاتی از حیز انتفاع خارج می‌شود. البته جریان انقلاب این حزب همراه انقلابیون بود اما پس از آن با توجه به اینکه این تشکیلات با مبانی جمهوری اسلامی همراه نشد، به مرور از صحنه سیاسی ایران حذف شد. به عبارت دیگر از همان اولین سال تشکیل رسمی جمهوری اسلامی، گروه‌هایی وجود داشته‌اند که به‌دنبال پروژه پایان جمهوری اسلامی بوده‌اند. لیستی از خارج‌نشینان که کمیت آن هرازچندگاهی افزایش می‌یابد اما درباره کیفیت آن بحث‌ها و ان‌قلت‎ها بسیار وجود دارد.

براندازهایی که به شکل‌ها و با اندیشه‌های مختلف طی 5دهه اخیر تشکیل شده و 44 سال است که یک جمله را تکرار می‌کنند: «عمر جمهوری اسلامی کوتاه است، اینها رفتنی هستند» اما در این مورد اخیر که اکثریت آنها با اتحاد روی یک موضوع، دور یک میز جمع شدند، نه‌تنها نتوانستند پروژه خود برای پایان جمهوری اسلامی را به پیش ببرند، بلکه به سرعت دچار فروپاشی و ضعف شدند؛ به‌گونه‌ای که این روزها هر کدام به یک سو رفته‌اند و طبق رسم قدیمی و سنت همیشگی‌شان، باز هم در گعده‌های درونی‌ به‌دنبال رویای شیرین‌ و دور از دسترس خود می‌گردند. روندی که البته در ارتباطات درونی گعده‌هایشان هم دیده می‌شود، به‌نوعی که بارها همین گعده‌ها و گروه‌های تشکیل‌شده هم دچار انشعاب شده‌اند.

اپوزیسیونی که طی یک سال گذشته فعالیت خود را پس از آغاز اعتراضات سراسری آغاز کرده بود، این روزها علاوه بر اینکه دچار تفرقه فراوان شده، ضربه‌های دیگری را هم تحمل می‌کند؛ به‌گونه‌ای که همین چند روز پیش بود که رسماً اعلام شد شبکه «من‌وتو» به‌عنوان یکی از بازوهای رسانه‌ای آنها تعطیل شده و یکی از مهم‌ترین رسانه‌های خود را از دست داده‌اند. شاید علت این روزهای اپوزیسیون را بتوان به‌خوبی در جمله عبدالکریم سروش دانست که بلافاصله بعد از جلسه «آینده جنبش دموکراسی در ایران» بیان کرد و گفت: «بیشترشان در میان مردم ایران هرگز نه زیسته‌اند و نبوده‌اند، با دردها و ارزش‌های آنها آشنایی ندارند و بعد با کمال بی‌خیالی و جسارت دعوی رهبری این قوم را هم دارند و عنوان می‌کنند کافی است زمام امر به دست آنها سپرده شود.»

اپوزیسیون و جمهوری اسلامی

ماجرای اپوزیسیون و جمهوری اسلامی، داستان دیرینه‌ای است. علاوه بر سلطنت‌طلبان که به‌صورت طبیعی زخم‌خورده جمهوری اسلامی هستند و انقلاب سال 57 فرصت حکمرانی را از آنها گرفت، از ابتدای انقلاب تاکنون نزدیک به 33 گروه با پیشوندهایی چون «حزب»، «سازمان» و «شورا» اعلام موجودیت کرده‌اند که همه آنها یک هدف مشترک داشته‌اند، هدفی که به‌صورت جامع می‌توان آن را در چهار کلمه خلاصه کرد: «براندازی جمهوری اسلامی ایران». البته علاوه بر این 33 گروه، 3 گروه دیگر هم وجود دارند که اعلام موجودیت آنها به پیش از انقلاب 57 برمی‌گردد و پس از انقلاب به لیست مدعیان براندازی جمهوری اسلامی اضافه شده‌اند.

نکته جالب توجه این است که در بین گروه‌هایی که به‌نوعی با عنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی مطرح هستند، اکثریت قاطع آنها گروه‌هایی هستند که یا پیرو اندیشه‌های چپ محسوب می‌شوند و یا به نوعی الهام‌گرفته و تحت تاثیر این اندیشه‌ها به شمار می‌روند. جالب‌تر آنکه این گروه‌های چپ‌گرا، درون خود انشعاب‌های فراوانی داشته‌اند، به عبارتی اختلاف‌نظر بین آنها در مقاطعی آنقدر زیاد بوده که منجر به ظهور یک گروه چپ از دل گروه چپ دیگر شده است.

 انجمن پادشاهی ایران؛ نام دیگر آنها گروه تندر است که در سال 1380 با رهبری فرود فولادوند تشکیل شد. تا سال 1386 رهبری گروه در اختیار او بود اما در این سال به‌دنبال ناپدید شدنش، رهبری انجمن به جمشید شارمهد رسید. این گروه را به لحاظ فعالیت می‌توان گروهی فعال دانست که بیشتر فعالیت‌هایش اقداماتی تروریستی است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به بمب‌گذاری فروردین سال 1378 در شیراز اشاره کرد که پرونده آن تا سال گذشته هم در جریان بود. سال 1399 جمشید شارمهد در دوبی دستگیر و به ایران منتقل شد و با اتهام اقدامات تروریستی مانند بمب‌گذاری شیراز در اسفند سال گذشته به اعدام محکوم شد. در مجموع این گروه در تلاش بوده فعالیت‌های خود را با اقداماتی شبیه بمب‌گذاری شیراز دنبال کند.

دهه ۹۰ تاکنون

در دهه 90 تعداد گروه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی کمتر از دهه 80 شد اما روند تولد همچنان ادامه داشت که مهم‌ترین آنها را می‌توان «فرشگرد» با محوریت رضا پهلوی دانست. علاوه بر فرشگرد در این بخش به دو گروه ایجاد شده در این زمان اشاره شده است اما در کنار آنها باید توجه کرد که این دهه شاهد ایجاد 4 گروه دیگر هم بوده است. «حزب حکمتیست (تشکیل‌شده در سال 1391)، حزب سوسیالیست انقلابی ایران (تشکیل‌شده در سال 1396 با انشعاب از حزب کمونیست کارگری ایران–حکمتیست)، حزب چپ ایران (منشعب‌شده از سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و کنشگران چپ در سال 1397) و شورای مدیریت گذار (تشکیل‌شده در سال 1398)» دیگر گروه‌هایی بودند که در این دهه ایجاد شدند.

 سازمان دموکراتیک یارسان؛ به‌عنوان یک تشکل سیاسی دموکراتیک و معتقد به پلورالیسم سیاسی در سال 1391 اعلام موجودیت کردند. نکته مهم درباره این سازمان که مقر آن در سوئد است، اتفاقی است که در سال 1392 افتاد. آنها که به شورای ملی ایران پیوسته بودند، از این شورا خارج شدند. سخنگوی وقت این سازمان در همان مقطع علت خروج‌شان از شورا را برتری‌طلبی خاندان پهلوی عنوان کرده بودند. تحول مهم دیگر درباره یارسان در سال گذشته رخ داد؛ این بود که با جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یکپارچگی ایران، جبهه متحدی را با عنوان «جبهه مردمان ایران» تأسیس کرد. اما در مجموع این سازمان چندان فعال نیست.

فرشگرد؛ آنها را می‌توان یک شبکه سیاسی تعریف کرد که در شهریور 1397 با هدف براندازی جمهوری اسلامی و تشکیل حکومت سکولار در ایران و با شعار «ایران را پس می‌گیریم و دوباره می‌سازیم» با محوریت رضا پهلوی اعلام موجودیت کردند. تحول مهم پیرامون آنها به سال گذشته برمی‌گردد که در دی‌ماه اعلام کردند فعالیت خود را تحت عنوان «حزب ایران نوین» دنبال خواهند کرد و به نامی قدیمی برمی‌گردند. نکته مهم دیگر درباره فرشگرد به موضوع اختلاف آنها با شبکه «من‌وتو» به‌عنوان یکی از رسانه‌های اپوزیسیون برمی‌گردد؛ به‌گونه‌ای که امیرحسین اعتمادی یکی از مؤسسین فرشگرد مدعی شده بود که اعضای فرشگرد توسط «من‌وتو» بایکوت شده‌اند.

 شورای ملی تصمیم ایران؛ این شورا را در بین گروه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران می‌توان جدیدترین گروه دانست. آنها به‌عنوان گروهی که رسماً اعلام کرده‌اند به جدایی دین از سیاست اعتقاد دارند، روند کار را در تابستان 1400 آغاز کردند اما بیانیه اعلام موجودیت‌شان در تیرماه 1401 منتشر شد. آنها در این بیانیه 6هدف را برای خود بیان کردند که مهم‌ترین این اهداف را می‌توان در بند یک دانست که آورده‌اند: «گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه بر جنبش‌های اعتراضی مردم (گذار خشونت‌پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع).»

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین