معمای سیاست چینی در نبرد حماس و اسرائیل
درحالیکه چین روابط سنتی با فلسطینیها داشته اما در دههای گذشته اسرائیل را به رسمیت شناخته و اسرائیل یکی از متحدان اقتصادی چین به شمار میرود. اما چین چگونه دیپلماسی متوازن خود را برای حفظ روابط با دو طرف به کاربرد؟
بیان فردا | «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین به دنبال دعوت «جو بایدن» همتای آمریکایی خود، از تاریخ ۲۳ الی ۲۶ آبانماه به شهر «سانفرانسیسکو» آمریکا سفر خواهد کرد. شی علاوه بر دیدار با بایدن، در سیامین نشست غیررسمی سران سازمان همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام نیز مشارکت خواهد داشت. تحلیلگران معتقدند که جنگ اسرائیل و حماس، امیدهای پکن را برای ظهور بهعنوان میانجی کلیدی و جایگزین اصلی ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه خنثی کرده و تحتتأثیر قرار داده است.
به نظر میرسد که پکن بهعنوان یکی از شرکای اقتصادی کلیدی بسیاری از کشورهای خاورمیانه و یکی از خریداران اصلی نفت عربستان و ایران، از اهرمهای اقتصادی لازم برای ایفای نقش میانجی در این جنگ برخوردار است. چین در این زمینه در ماه مه امسال پیشنهاد مذاکره برای میانجیگری میان اسرائیل و فلسطین را نیز مطرح کرد و حتی بهصورت جداگانه از محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بنیامین نتانیاهو نخست، وزیر اسرائیل نیز میزبانی کرده بود. در واقع پکن به نظر میرسد که آماده است خودش را بهعنوان نقطه مقابل ایالات متحده برای ایجاد توازن در دیپلماسی جنگ اسرائیل و حماس قرار دهد.
معمای سیاست چینی در نبرد حماس و اسرائیل/ چرا چین از اسرائیل جانبداری نمیکند؟
به گفته ویلیام فیگوروا، استادیار دانشگاه گرونینگن «چین در ابتدا موضع بسیار محتاطانهای اتخاذ میکرد و سپس خواستار صلح و محکومکردن خشونت علیه غیرنظامیان شد» کارشناسان روابط بینالملل معتقدند پکن به طور سنتی رابطه با فلسطینیان را در مناقشه با اسرائیل در اولویت قرار داده است. در دوران مائو تسه تونگ، پکن مبارزه فلسطینیان برای زمین را بخشی از جنبش آزادیبخش ملی جهان ارزیابی میکرد. در سال ۱۹۶۵، سازمان آزادیبخش فلسطین (سازمان آزادیبخش فلسطین) اجازه یافت یک دفتر دیپلماتیک در چین افتتاح کند و در سال ۱۹۷۴ به سفارت ارتقا داد. این در حالی بود که چین در سال ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار کرد و از آن زمان میلیاردها دلار در اقتصاد خود سرمایهگذاری کرده است.
مایکل شومان تحلیلگر چین، معتقد است: «موضع شی در قبال غزه با موضع او در قبال اوکراین یکسان است.» در آنجا نیز پکن بیطرفی اصولی خود را اعلام کرده و به دنبال صلح بود، درحالیکه درعینحال روابط خود را با روسیه و ولادیمیر پوتین، عمیقتر کرده است. به نظر این تحلیلگران پکن به دنبال بهرهبرداری از هر دو این بحران بهمنظور تضعیف ایالات متحده و ارتقاء رهبری جهانی خود است.
جنگ غزه چه تأثیری بر رقابت آمریکا و چین خواهد گذاشت؟
ناظران سیاسی میگویند درگیری کنونی بین اسرائیل و حماس فرصت دیگری را برای چین فراهم کرده تا یک نظم جایگزین برای نظم بینالمللی لیبرال تحت سلطه امریکا ارائه دهد. گروه دیگری از کارشناسان اما این اتفاق را فرصتی برای نشان دادن این واقعیت ارزیابی میکنند که آمریکا و چین به عنوان دو رقیب میتوانند با هم کار کنند. به گفته کارشناس ارشد این موسسه؛ «چینیها این را فرصتی بالقوه میبینند تا به دنیا و به خصوص آمریکا نشان دهند که اگر چین و ایالات متحده در چنین موضوعاتی با یکدیگر همکاری کنند، نتایج بهتری برای همه حاصل خواهد شد». در حقیقت چینیها سعی دارند نشان دهند که در موضوعات مهم و پیچیدهای مثل این میتوانند با غرب شراکت داشته باشند.
چرا منافع چین در خاورمیانه به خطر افتاده است؟
چین منافع اقتصادی بسیاری در منطقه دارد و اگر پای بازیگران دیگری به جنگ حماس و اسرائیل باز شود، منافع این کشور تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. واردات انرژی چین از عربستان سعودی، عراق و ایران قابل توجه است. ارقام تجارت منطقهای چین نیز در سال ۲۰۲۱ در حدود ۲۵۹ میلیارد دلار- تنها برای خاورمیانه و شمال آفریقا- بوده که بیش از سه برابر حجم تجارت ایالات متحده آمریکا با این مناطق است. تجارت چین با اسرائیل نیز در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۱۸ میلیارد دلار بوده است. بنابراین چین با هرگونه توسعه جنگ به دیگر کشورها مخالف است و در این راستا به ابزاری مهم برای کنترل ایران و حزب الله نیز تبدیل خواهد شد.
چرا چین در جنگ اسرائیل و حماس بیطرف مانده؟
کارشناسان روابط بینالملل معتقدند پکن به این دلیل در ارتباط با جنگ حماس و اسرائیل بیطرف مانده که این موضوع را به نفع سیاست بلندمدت منطقهای خودارزیابی میکند. بهعبارتدیگر اگر چین بخواهد بهعنوان یک قدرت بزرگ، متفاوت از دیگر قدرتها ظاهر شود، نمیتواند یکی از طرفین را انتخاب و از او طرفداری کند. به همین دلیل است که بیانیههای چین همه علیه حمله به غیرنظامیان است و در این زمینه هم از حماس و هم از اسرائیل انتقاد میکند.
چه آنکه "مسئله اصلی" اسرائیل و فلسطین – تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی - است که این موضوع به منشأ اصلی درگیری دو طرف تبدیل شده است. از سوی دیگر برای پکن، حمایت علنی از اسرائیل به قیمت سردشدن روابط بالقوه با بیش از ۲۰ کشور در اتحادیه عرب است. ازاینرو حمایت چین از کشورهای عربی در این درگیری تأثیر مثبتی بر نفوذ چین در خاورمیانه خواهد داشت.
همچنین دخالت مستقیم چین در این درگیری در مقایسه با امریکا کاهشیافته است. ازاینرو پیشبینیها حکایت از آن دارد که پکن همچنان فعال، طرفدار عرب و طرفدار فلسطین در منطقه خواهد بود و درعینحال به ایران نزدیک خواهد بود. از سوی دیگر، واشنگتن به تلآویو و کشورهای عربی میانهرو نزدیک خواهد ماند و به تلاش برای بهرسمیتشناختن اسرائیل ادامه خواهد داد؛ بنابراین میتوان ملاقات بایدن و شی را در چارچوب یافتن راهحلی برای آتشبس در فلسطین و کنترل طرفین جنگ اسرائیل و حماس ارزیابی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید