آیا متن سخنرانی سیدحسن نصرالله در ایران نوشته شده بود؟
یک رسانه اسرائیلی در تحلیل خود از سخنرانی رهبر حزب الله به این نتیجه رسیده که سیدحسن نصرالله با اظهاراتش جایگاه ایران را در منطقه تثبیت کرده است. تحلیل نشریه «هاآرتس» اسرائیل از سخنرانی ظهر جمعه سیدحسن نصرالله با دیگر رسانههای اسرائیلی متفاوت بود.
بیان فردا | به جز اعلام برائت مرسوم از آمریکا و اسرائیل که در مطلع سخنرانیهای رهبر حزبالله و رهبران ایران یکسان است، بخشهایی از سخنرانی سیدحسن نصرالله با سخنرانی روز چهارشنبه رهبری به مناسبت روز دانشآموز شباهت قابل توجهی داشت. آیتالله خامنهای روز چهارشنبه خطاب به کشورهای اسلامی گفتند که «صادرات نفت و مواد غذایی به رژیم صهیونیستی را متوقف کنند.» این بخش از سخنرانی رهبری در اظهارات رهبر حزب الله لبنان هم بازتاب داشت. سیدحسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه که اولین سخنرانی او بعد از جنگ غزه محسوب میشد خطاب به دولتهای عربی تاکید کرد که «عرضه نفت، گاز و غذا به اسرائیل را متوقف کنند.» این شباهت چیزی بیش از یک شباهت اتفاقی به نظر میرسد.
یک رسانه اسرائیلی در تحلیل خود از سخنرانی رهبر حزبالله به این نتیجه رسیده که سیدحسن نصرالله با اظهاراتش جایگاه ایران را در منطقه تثبیت کرده است. تحلیل نشریه «هاآرتس» اسرائیل از سخنرانی ظهر جمعه سیدحسن نصرالله با دیگر رسانههای اسرائیلی متفاوت بود. هاآرتس فضاسازی روانی حزبالله یک هفته قبل از سخنرانی را به «جشنواره» تشبیه کرده و نوشته «حسن نصرالله بلد است نمایش را چطور اجرا کند. صفحههای تلویزیون غولپیکر نصب شده در شهرهای بزرگ سراسر لبنان، یونیفورم «اعتراض» شامل یک چفیه زرد، رنگ سازمانی حزبالله است، دهها هزار نفر از وفادارانی که مشتهای خود را به هوا بلند میکردند و شعار میدادند «به دستور شما، نصرالله» حتی تظاهرات عظیم ایران را تحت الشعاع قرار داد.»
پس از پایان سخنرانی که تقریبا یکهفته رسانهها را به خود مشغول کرده بود، تفسیر واقعی سخنان او از طریق اقدامات عملی او آشکار خواهد شد. دبیرکل حزب الله تصریح کرد: «همه گزینهها روی میز است»، به این معنی که هنوز حرف نهایی گفته نشده است. او گفت که این نه تنها به نحوه کارزار در غزه، بلکه به واکنشها و عملیات اسرائیل در لبنان بستگی دارد.
نصرالله پس از تکرار تصویر «تار عنکبوت» که برای توصیف جامعه اسرائیل استفاده میکند و پس از برخی توضیحات پیچیده در پاسخ به انتقادات رهبران حماس نظیر خالد مشعل که گفته بودند «از او انتظار بیشتری داشتند»، توضیح داد که اساس مشارکت سازمانش است با حماس یک «جبهه همبستگی» است، نه مشارکت برابر یا فداکاری کامل.
نشریه هاآرتس در ادامه در توضیح معنای همبستگی به تفسیر روزنامه کیهان ارجاع داده و نوشته «بر اساس گزارشهای روز سهشنبه گذشته روزنامه کیهان یکی از محافظهکارترین رسانههای ایران، همبستگی انعطافپذیر است و مرزهای آن حتی قبل از سخنرانی سید حسن قابل درک بوده است.»
هاآرتس به نقل از کیهان در پاسخ به این سوال که چرا ایران در جنگ شرکت نمیکند، نوشت: گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر بیداری و تقویت ملتهاست و البته هر ملت زیر ستم و مظلومی را که اراده بر آزادگی دارد، حمایت و تقویت میکند، ولی به جای هیچ ملتی وارد جنگ نمیشود.
هاآرتس گفته «میتوان صحت این پارادایم را مورد مناقشه قرار داد، زیرا ایران نیروهای خود را در سوریه علیه معارضانی که با رژیم اسد میجنگند به کار گرفت و نه فقط شبه نظامیان، بلکه سپاه هم در عراق علیه داعش جنگیدند. انتشار این بیانیهها در زمان جنگ غزه و آماده سازی برای سخنرانی نصرالله از اهمیت زیادی برخوردار بود، زیرا توضیح ایران از جنگ برای حفاظت از اسد و بسیج علیه داعش توسط ایران در دفاع از امنیت ملی خود ایران بود. به عبارت دیگر، وضعیت عراق و سوریه برای حفظ امنیت ایران حیاتی است.»
جنگ در غزه شبیه جنگ با داعش است؟
این رسانه گفته، اما جنگ در غزه چنین وضعیتی ندارد. همانطور که نصرالله به دقت تاکید کرد، این یک جنگ فلسطینی است «بدون ارتباط با سایر مسائل ژئوپلیتیکی». این جنگ ستمدیدگان است، مردمی که در محاصره خفقان و ویرانیها قرار دارند، و قربانیان فلسطینی «در پرتو دستاوردهای [حماس]، فداکارانی شایستهاند». این مرزهای همبستگی ایران و حزب الله را مشخص کرد. با این حال، اگر اسرائیل به لبنان حمله کند یا خود ایران مورد حمله اسرائیل یا ایالات متحده قرار گیرد، ممکن است این موارد تغییر کند.
رسانه اسرائیلی هاآرتس میگوید ایران همانطور که در سخنرانی بلند نصرالله و اظهارات حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران مشخص کرده، ایالات متحده را عالیترین طرف مسئول جنگ غزه میداند و اسرائیل تنها به عنوان دستیار آن عمل میکند. این به نوبه خود منجر به ایجاد برداشت ایران از خود به عنوان یک قدرت منطقهای با موقعیتی برابر با ایالات متحده میشود، همانطور که ایالات متحده تصریح کرد که به نمایندگی از اسرائیل نمیجنگد مگر اینکه توسط نیروهای خارجی، یعنی ایران مورد حمله قرار گیرد، ایران نیز اعلام کرده قرار نیست پا به میدان بگذارد مگر اینکه امنیت ملیتش تهدید شود.
به زعم این رسانه اسرائیلی، وضعیت «ابرقدرتی» ایران تنها به تعریف شرایط یک رویارویی نظامی ختم نمیشود. ایران (نه حزبالله)، با کشورهای عربی، روسیه و چین گفتگو میکند و کشوری است که رهبران جهان، از جمله کشورهایی که شهروندانشان در بازداشت حماس هستند، به آن مراجعه میکنند. وزیر خارجه ایران (نه نصرالله)، کسی است که احتمالاً در آزادی گروگانهای روسی، تایلندی و دیگر ملیتها کمک میکند.
هاآرتس در ادامه یادداشت خود نوشته «این همان چیزی است که میتواند به یک محور دیپلماتیک تبدیل شود با محور عربی طرفدار آمریکا که واشنگتن سخت در تلاش برای حفظ آن است، مقابله کند. این وضعیت، یک سیستم منطقهای از موازنه نیروها را شکل داده که در آن ایران، با استفاده از تهدید حزبالله، به یکی از نقاط کانونی آن تبدیل شده است، بدون اینکه نیازی به تهدید هستهای داشته باشد.»
به گزارش رویداد۲۴ این اولین بار نیست که ایران از نیروهای دیگر برای دستیابی به موقعیت دیپلماتیک خود استفاده میکند. مذاکراتی که بین عربستان سعودی و حوثیها در یمن برای پایان دادن به جنگ انجام شد، پیشرفت واقعی داشت. پیش از آن، حملات حوثیها به اهدافی در امارات منجر به جدایی ابوظبی از ائتلاف جنگی در یمن و تجدید روابط آن با ایران شد. اقدامات تهاجمی نیروهای مورد حمایت ایران در عراق، نفوذ سیاسی ایران در عراق را تقویت کرده است.
در غزه نیز وضعیت ظاهراً مشابه است. یک جنگ منطقهای بین اسرائیل و یک سازمان فلسطینی وجود دارد که به حزبالله وابسته است و با ایران یک محور ساختهاند و در عین حال به دستاوردهای سیاسی میانجامد. اما بر خلاف درگیریهای قبلی بین اسرائیل و حماس، که در آن ایران و کشورهای عربی از کناری به آن نگاه میکردند، در حالی که آمریکا حداکثر به فراهم کردن یک حمایت بینالمللی اکتفا میکرد، این جنگ بسیار فراتر از مرزهای غزه رفته، و این فقط به این دلیل تهدیدهای حزب الله نیست.
تاکتیکهای «زمین سوخته» که اکنون مشخصهای از نحوه عملکرد اسرائیل است، با حملات به بیمارستانها و آمبولانسها، کمبود شدید آب شیرین و برق، و تخریب فیزیکی و غیرقابل تصور زیرساختهای غیرنظامی، تهدیدی است که شاید این فاجعه انسانی به یک انبار باروت استراتژیک تبدیل شود.
جنگ در حال تبدیل شدن به یک درگیری خطرناک بین بلوک طرفدار آمریکا در خاورمیانه و خود ایالات متحده است. نشست روز شنبه وزرای خارجه پنج کشور عربی، مصر، اردن، عربستان سعودی، امارات، قطر و نماینده سازمان آزادیبخش فلسطین برای دیدار با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، چیزی بیش از یک جلسه اعلامی مانند نشست اتحادیه عرب نبود.
اینها کشورهایی هستند که ائتلاف طرفدار آمریکا در خاورمیانه را تشکیل میدهند. بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه در قطر است که یکی از مهمترین تامینکنندگان گاز اروپا است. عربستان سعودی دریچه کنترل قیمت جهانی نفت را در دست دارد و امارات مهمترین قطب تجاری در منطقه هستند.
آنها به دلیل قدرت اقتصادی عظیم خود که بر اساس آن روابط استراتژیک آنها با ایالات متحده بنا شده است، خود را کشورهایی میدانند که میتوانند و باید آمریکا را وادار کنند که گوش اسرائیل را بپیچاند. البته نه به خاطر نجات حماس، بلکه برای جلوگیری از وضعیتی که در آن فاجعه انسانی غزه، آنها را مجبور به اقدام علیه منافع ملی خود از طریق آسیب رساندن به روابط خود با آمریکا کند و آنها را در دامن ایران، ترکیه و روسیه بیاندازد.
برای این کشورها، ملاحظات عملیاتی اسرائیل یا خدشه در شتاب در جنگ حماس در اولویت اصلی نیست. اما، مانند ایالات متحده، این کشورها اهمیت فوقالعادهای برای آتشبس بشردوستانه، به عنوان بخشی از برنامه مشروعیت بخشی به موقعیت واشنگتن در خاورمیانه و توجیه ادامه مشارکت خود در بلوک حامیان آمریکا، قائل هستند. این لحظه تصمیم سیاسی است که ایران مشتاقانه منتظر آن است تا ثمره آن را درو کند.
دیدگاه تان را بنویسید