در امنیت موفق بودیم اما در سایر زمینهها هر کس ساز خودش را میزند
یک تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه با تاکید بر ایجاد «تحول» در سیاستهای داخلی و خارجی کشور میگوید: ما در منطقه در زمینهی امنیت موفق بودیم اما در بقیه زمینهها اجماع و تمرکز لازم و مرکزیت تصمیمگیری در داخل نداریم و هر کسی ساز خودش را میزند. اینها مشکلات داخلی ما است که باید آن را حل کنیم.
بیان فردا | محمدعلی مهتدی دربارهی سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی گفت: ما در منطقه در زمینهی امنیت موفق بودیم اما در بقیه زمینهها اجماع و تمرکز لازم و مرکزیت تصمیمگیری در داخل نداریم و هر کسی ساز خودش را میزند.
مشروح گفتوگو با آقای مهتدی را در ادامه بخوانید:
*** اگر منطقه، چه به واسطهی خواست عربستان و چه به واسطهی خواست آمریکا و چین و دیگر قدرتها، دچار تحولاتی شود چه تاثیری روی آیندهی ایران میگذارد؟
محمدعلی مهتدی: من فکر میکنم مشکلی که ما با آن مواجهیم داخلی است و نه خارجی. برای مثال اگر برجام در دورهی روحانی حل میشد، که حل هم شده بود و محافلی در داخل اجازه ندادند کار به اتمام برسد، میتوانستیم در مراودات بینالمللی شرکت کنیم. اما در حال حاضر و بدون برجام حتی چینیها هم نمیتوانند کمک زیادی به ما کنند. دربارهی توافق ۲۵ ساله با چین این یک سوال جدی است که آیا تکنوکراتهای کارشناس و مجرب برای ورود به این نوع پروژهها را در حال حاضر داریم یا نه؟! در شرایطی که تمام نهادها و دستگاهها هم و غم خود را روسری زنان قرار دادهاند ظاهراً دیگر کسی وقت ندارد به این مسائل فکر کند.
واقعیت این است که ایران را در تمامی کریدورها به حساب نیاوردند. کریدور زمینی چین میبایست از سرخس عبور میکرد اما این مسیر را انتخاب نکردند. یا دربارهی کریدور دیگری در جنوب نتوانستیم شرایط را مدیریت کنیم؛ تبلیغات سیاسی شد که چینیها میخواهند ۵۰۰۰ نیروی نظامی را با خود بیاورند و مانند آن. من از جزییات خبر ندارم اما این واضح است که در این کریدورها ما را به حساب نیاوردند.
البته خبرهایی به گوش میرسد که ارتباطات و تفاهماتی در حال شکلگیری است. چارچوب این توافقات در ظاهر برای مثال میتواند تبادل زندانیان باشد و ظاهراً آمریکاییها هم تسهیلاتی را برای فروش نفت ایران ایجاد کرده باشند. ولی فارغ از این نوع توافقات ما واقعا نیاز به یک تحول در سیاست داخلی و خارجی داریم. ما مجبوریم این تحول را داشته باشیم؛ دنیا منتظر ما نمیماند. تا به حال ما نفعی از کریدورها نبردهایم.
آنچه مدتهاست در حال کار بر روی آن هستیم کریدور شمال – جنوب است. اصولا همهی کریدورها افقی است اما ما به دنبال یک کریدور عمودی رفتهایم که روسیه را به خلیج فارس متصل میکند. البته برای انجام این پروژه هم معطل ماندهایم زیرا به انجام رساندن منابع مالی میخواهد که نه ما و نه روسیه نداریم. البته با این وجود این کریدور برای ما مهم است زیرا ایران را به اروپا متصل خواهد کرد.
در نتیجه تنها کریدوری که امید داریم به سرانجام برسد شلمچه – بصره است که این دو را با خط آهن به هم متصل میکند. دربارهی همین کریدور هم ما تاکید و تکرار میکنیم که برای حمل کالا و اتصال به کریدورهای تجاری بینالمللی است اما عراقیها مرتباً تکرار میکنند که این مسیر فقط برای انتقال زوار به کربلاست و اصلا در آن قطار باری نیست.
*** سیاست ایران دربارهی قره باغ در این چند سال چطور بوده است؟
مهتدی: موضوع قرهباغ چند وجهی است؛ از یک طرف در قرهباغ میگویند ما مسلمان شیعه هستیم و آنجا به آذربایجان تعلق دارد؛ ما هم این را پذیرفتهایم البته در عین حال نمیخواهیم مرز مشترک با ارمنستان را هم از دست بدهیم.
ارمنیها هم ملت مظلومی هستند. آنها در طول تاریخ قتل عام شدهاند، علاوه بر آن در کشورمان هم جمعیت زیادی ارمنی داریم. ارمنیها لابی بسیار مهمی هم در آمریکا دارند که گفته میشود بعد از لابی صهیونیستی بزرگترین لابی متعلق به آنهاست.
از طرف دیگر ما پذیرفتیم که قره باغ متعلق به جمهوری آذربایجان است آنها هم از این موضع استقبال کردند اما انتظار داشتند در جنگهای گذشته طرف آنها را بگیریم. واقعیت این است که اینجا جایی است که ما مشکل جدی داریم؛ نه میتوانیم از ارمنستان و مرز مشترک بگذریم و نه میتوانیم با جمهوری آذربایجان در بیفتیم. درگیری نظامی در آن منطقه به هیچ وجه به نفع ایران نیست. در این موضوع تصمیمگیری بسیار سخت است و میباید با دقت همهی جوانب بررسی شود. ما باید به منطقهی قفقاز اهمیت دهیم؛ همانقدر که منطقهی خلیج فارس دارای اهمیت است این منطقه هم مهم است.
*** در تصویری که از تحولات منطقه ترسیم کردید تقریباً نامی از ایران نیست. برای اصلاح این روند از ضرورت تحول در سیاستها سخن گفتید؛ یکی از نمادهای سیاستهای منطقهای ایران حضور مستشاری و نظامی در برخی کشورهاست. ارزیابی شما از عملکردها در این حوزه و هزینه – فایده آن چگونه است؟
مهتدی: الان ازنظر امنیت استراتژیک یک قوس امنیتی از سواحل مدیترانه تا خلیج فارس کشیده شده است. در این قوس ما بسیار نیرومند هستیم و همین امر باعث شده که هیچ دشمنی نتواند در فکر حملهی نظامی به ایران بیفتد. این موضوع خیلی اهمیت دارد. وجود همپیمانهایی در غزه، یمن، عراق، سوریه، لبنان و خلیج فارس، قدرت موشکی، توانمندی نیروی دریایی و … از نظر امنیت استراتژیک بسیار مهم است.
همینها یک سپر بزرگی ایجاد کرده که امکان جنگ را بسیار کاهش میدهد. امروزه جنگ دیگر صرفاً نظامی نیست اما جنگ شناختی و ترکیبی است. در این زمینه ما کاری نکردیم و خیلی ضعیف هستیم. بخش عمدهای از افکار عمومی جامعهی ما دست آنهاست گفتمان سیاسی و فرهنگی مورد تایید رسمی در خارج بیشتر تاثیر دارد تا در داخل. در این جنگ نرم، ما سلاح لازم را نداریم. الان هم خیلی دیر است که بخواهیم کاری کنیم.
برای مثال تاثیر صداوسیما بسیار کم شدهاست و مخاطبان خود را ازدست داده، در نقطهی مقابل همه تحت تاثیر شبکههای خارجی هستند و این قدرت را که با آن مقابله کنیم ایجاد نکردهایم. مشکلات زیادی در داخل داریم که بایستی اینها را حل کنیم؛ لازم است که افراد متفکر به روی صحنه بیایند و متخصصین فعال شوند و طرحهای خود را ارائه دهند.
علاوه بر این موارد، وظیفهی انسانی حکم میکند که چنین فعالیتهایی را در دفاع از مظلومان داشته باشیم.
در نتیجه محوری تشکیل شده که محور مقاومت در مقابل محور آمریکاست. این محور توانسته در برابر زیادهخواهی و توسعهطلبی آمریکا و اسرائیل بایستد. من فکر میکنم که این دستاورد خیلی مهمی برای جمهوری اسلامی ایران بوده است.
در ایران گاهی تبلیغ میشود که ملت گرسنهاند و پول را به بشار اسد و حسن نصرالله میدهند؛ اینها تبلیغات اسرائیل است. اگر کسی میخواهد اعتراض کند به فسادها و اختلاسها اعتراض کند نه کمکی که به مقاومت میشود. این کمکها جنبههای انسانی، دینی، اعتقادی دارد.
*** آیا این کمکها به کشورهای منطقه آوردهی اقتصادی هم داشتهاست؟
مهتدی: ما در این زمینه دنبال آوردهی اقتصادی نبودیم؛ نه در لبنان نه درسوریه و … البته ما میتوانستیم منافع اقتصادی هم داشته باشیم و پروژههای مشترک با این کشورها تعریف کنیم. این کار مستلزم برنامهریزی است اما برای تحقق آن ایجاد امنیت نیز لازم است.
یا برای بازسازی سوریه که ویران شده میتوانیم سرمایهگذاری کنیم، طرف سوری هم استقبال میکند و در این میان هم آنها و هم شرکتهای ایرانی سود میبرند ولی ما در این زمینه هم کار نکردهایم.
هدف ما در موضوع محور مقاومت، اقتصاد نبود بلکه وظیفهی شرعی بودهاست. این کمکهای ما صرفا جنبهی دینی و عقیدتی دارد و طبق قانون اساسی انجام شده است و در فکر اقتصاد و دست یافتن به دستاورد اقتصادی از آن نبودیم.
*** لزوما که اینها با هم در تناقض نیستند و میشد هم به تعبیر شما «وظیفهی دینی» را انجام داد و هم به آوردهی اقتصادی آن فکر کرد.
پولدارها چه شغلی دارن؟ تجارت. دنبال روشهای دیگه نباش. آراد برندینگ
مهتدی: بله میتوانستیم این کار را کنیم اما نمیدنم چرا این کار انجام نگرفته است. پروژههای خوبی در عراق، سوریه، لبنان و… وجود دارد که میشود با آنها کار کرد. برای نمونه در عراق فعالیت اقتصادی تجاری ترکیه بیشتر از ما است. نمیدانم قادر به برنامهریزی نیستیم یا متخصص کافی در این زمینه نداریم یا فاقد وحدت نظر در نظام تصمیمگیری هستیم که نتوانسیتم از این نوع فرصتها بهره ببربم.
*** برخی معتقدند که اگر پس از برجام در مسائل منطقه نیز الگویی همچون مدل برجام در دستور کار قرار میگرفت احتمال اینکه بحرانهای منطقهای کاهش پیدا کند یا کنترل شود بیشتر میبود. چه نظری دربارهی این نگاه به مسائل منطقه دارید؟
مهتدی: این موضوع بحث پیچیدهای است و عوامل زیادی را باید مورد بررسی قرار دهیم. بهخصوص در وجه داخلی آن این سوال مطرح است که چرا چنین پروژهای پیش نمیرود. در دورهی آقای روحانی کسانی برجام را بد میدانستند و الان همانها میگویند ما به برجام پایبند هستیم. اینها مشکلاتی است که با آن مواجهیم و مانع آن میشود که برنامهریزی دقیقی داشته باشیم.
ما در منطقه در زمینهی امنیت موفق بودیم اما در بقیه زمینهها اجماع و تمرکز لازم و مرکزیت تصمیمگیری در داخل نداریم و هر کسی ساز خودش را میزند. اینها مشکلات داخلی ما است که باید آن را حل کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید