غزه، آتش جنگ میان ایران و آمریکا را شعلهور میکند؟
نشریه آمریکایی فارن افرز در گزارشی متفاوت به بررسی تحولات خاورمیانه و تاثیر ایران و آمریکا بر جنگ حماس و اسرائیل و موضوع غزه پرداخته است.
بیان فردا | نشریه آمریکایی فارن افرز در گزارشی متفاوت به بررسی تحولات خاورمیانه و تاثیر ایران و آمریکا بر جنگ حماس و اسرائیل و موضوع غزه پرداخته است.
این نشریه در تحلیل خود نوشته است:
* اکنون ممکن است برخی از موانع بر سر درگیری آشکار اسرائیل و ایران در حال فروپاشی باشد. اگر جنگ کنونی منجر به حمله تمام عیار حزب الله به اسرائیل، حمله بزرگ اسرائیل به حزب الله، حمله ایالات متحده به تاسیسات هسته ای ایران یا رویداد دیگری در این حجم شود، موانع ممکن است به کلی از بین بروند.
* اسرائیل و ایران میتوانند چنین تحولاتی را بهعنوان تهدیدی وجودی ببینند و همین مساله به احتیاط دو طرف برای درگیری مستقیم پایان دهد. البته این پیش بینی قطعی نیست اما رویکرد فعلی هر دو طرف می تواند به سیاست مهار اتخاذ شده از سوی هر دو طرف پایان داده و هر دو را به سمت درگیری خطرناک سوق دهد.
* در ایران ممکن است جنگ اسرائیل و حماس به فرصتی برای کاستن از توانایی های اسرائیل از طریق حملات نیابتی از لبنان یا سوریه یا تشویق از سرگیری حملات شبه نظامیان به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه تعبیر شود.
* البته نشانه هایی از این رویکرد را هم در چند روز اخیر شاهد بودیم: در 18 اکتبر، ایالات متحده پهپادهایی را که با هدف آسیب رساندن به پایگاه نیروهای آمریکایی در عراق به پرواز درآمده بودند، هدف قرار دادند.
* ایران که اقدامات خود را پاسخی به درد و رنج فلسطینیان در غزه میداند، ممکن است به این فکر کند که میتواند بدون برهم زدن روابط منطقهای و جهانی خود با اسرائیل یا حتی ایالات متحده مقابله کند. اما شرکای ایران چه می گویند؟
* روسیه ممکن است از افزایش بیثباتی در خاورمیانه استقبال کند، زیرا این جنگ را عاملی برای دور ماندن مسأله اوکراین از صحنه عمومی می داند. با توجه به علاقه پکن به حفظ جریان ثابت صادرات نفت خاورمیانه به چین، احتمال کمتری وجود دارد که چین از اقدامات ایران که منجر به بی ثباتی بیشتر منطقه می شود، چشم پوشی کند.
* اما بعید به نظر می رسد که در این زمینه به سمت حرکتی فراتر از اعلام مخالفت علنی حرکت کند به خصوص اگر اقدامات ایران موقعیت ایالات متحده را تضعیف کند که مطلوب چین است.
* از دیدگاه ایران، حملات قبلی اسرائیل به اهداف ایرانی بی پاسخ مانده و نیاز به پاسخ دارد و شاید اکنون زمان مناسبی باشد . اگر رهبران ایران به این نتیجه برسند که اسرائیل پس از پایان جنگ خود در غزه، ایران را نشانه خواهد گرفت احتمالا به سمت یک اقدام پیشگیرانه حرکت می کنند.
* شکست اسرائیل در پیشبینی و جلوگیری از حمله حماس، فرضیات دیرینه آن را در مورد نحوه برخورد با دشمنان تغییر داده است. این ایده که دشمنی که به دنبال نابودی شما است قابل محدود شدن یا مدیریت شدن است - فرضی که تاکنون سیاست اسرائیل در قبال حماس را هدایت کرده بود - اکنون بی اعتبار شده است.
* اگر اسرائیل اهداف خود را بر روی ایران متمرکز کند به اهداف دولتی در داخل ایران، از جمله سایتهای موشکی و هستهای و مکانهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمله خواهد کرد.
* رهبران اسرائیل ممکن است به این باور برسند که تنها راه برای بازگرداندن قدرت بازدارندگی ضعیف شده آنها، مقابله مستقیم و آشکار با ایران است. از سوی دیگر جو بایدن چراغ سبز جدی به اسرائیل برای حمایت نظامی تمام عیار در جنگ اخیر نشان داده و در نتیجه شاید مقامات اسرائیلی احساس کنند که می توانند در صورت حمله به ایران روی حمایت ایالات متحده حساب کنند.
* درگیریهای بیشتر بین اسرائیل و ایران، میتواند منطقه را بیثبات، بازارهای جهانی را مختل و صدمات زیادی به غیرنظامیان وارد کند، می تواند نیروهای آمریکایی را به منطقه بازگرداند و شاید حتی ایران را وادار کند که به سمت سلاح هسته ای حرکت کند.
روزنامه هم میهن هم در یادداشتی تحت عنوان «ایران و آمریکا در سایه بحران غزه» به قلم احمد ترابی، استاد حقوق بینالملل نوشت:
* تحولات اخیر در جنگ بین اسرائیل و حماس در غزه این سوال را بهوجود میآورد که توافق بین آمریکا و جمهوری اسلامی چه سرنوشتی ممکن است پیدا کند. با نگاهی به تحولات چندماهه گذشته مشخص شد که سرانجام پس از انجام مذاکرات مختلف بین مقامات جمهوری اسلامی ایران و دولت آمریکا با میانجیگری ویژه مقامات عمان و قطر در قدم اول و براساس توافقهای صورتگرفته موسوم به کم در مقابل کم Less for Less مبلغ 6 میلیارد دلار بدهی کرهجنوبی به ایران به بانکهای واسطه در قطر انتقال یافته است و اگرچه گزارشهایی از قصد مقامات آمریکایی مبنی بر توقیف این مبلغ پس از تحولات اخیر در اسرائیل و غزه هم منتشر شده است اما بعداً این گزارشها تکذیب شدند و با توجه به میانجیگری قطر و احتمالاً تضمینهای آن کشور برای انجام چنین توافقی، متوقف کردن انجام آن هم سخت به نظر میرسد.
* از سوی دیگر زندانیان آمریکایی-ایرانی نیز از سوی ایران آزاد و در آستانه سفر ریاستجمهوری به آمریکا بازگشتند و جمهوری اسلامی ایران درصد غنیسازی خود را در 60 درصد نگه داشته است. در یک تحول نسبتاً بیسابقه نیز آقای رئیسی، رئیسجمهوری به همراه یک تیم بزرگ که حتی برخی از آنها نیز در لیست تحریمهای آمریکا قرار داشتند، علاوه بر شرکت در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد و سخنرانی در آن، در شورای روابط خارجی آمریکا نیز حضور یافته و سخنرانی کرده است. از سویی دیگر نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی IAEA در اجلاس اخیر خود بهرغم انتقاداتی که در ارتباط با مسائل هستهای ایران مطرح کرد، از صدور هرگونه بیانیه علیه جمهوری اسلامی ایران خودداری کرده است که این امر حاکی از پیشرفت توافقهایی میان طرفین ایران و آمریکا بوده است.
* علاوه بر این، اخبار دیگر نشاندهنده آن است که دو طرف همچنین بر سر جریان فروش نفت ایران به توافقهایی دست پیدا کردهاند و مقامات آمریکایی بهطور تلویحی اذعان کردهاند که برخی تحریمهای مربوط به فروش نفت ایران را نادیده گرفتهاند. براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی نیز تولید ایران در ماه ژوئیه (10 تیر تا 9 مرداد) به حدود سه میلیون بشکه در روز رسیده که بالاترین سطح از سال 2018 بهشمار میرود. برخی خبرها نیز حاکی از ادامه میانجیگری قطر برای دستیابی به یک توافق با دامنه بیشتر و بلندمدت است و اخبار مذکور نشان میدهد که توافق طرفین در مرحله کنونی حداقل به نوعی مدیریت و کنترل تنشهای بین طرفین و محدود کردن دامنه آنها منجر شده است.
* ماهیت توافقهای کنونی و گستره دامنه آنها هنوز به درستی تبیین نشدهاند و با توجه به محذورات سیاسی هر طرف و از طرفی تحولات اخیر در منطقه و شعلهور شدن جنگ در غزه و احتمال سرایت آن به لبنان و حتی سایر مناطق، به نظر میرسد که اصولاً تمام زوایای توافق نیز قابل روشن شدن هم نباشند.
* دولت بایدن با مانع بزرگ کنگره روبهرو است که با توجه به مجموعه قوانینی که قبلاً در نظام حقوقی آن کشور راجع به ایران تصویب شدهاند، هر گونه تحرکات دیپلماسی فعال از جانب دولت بایدن با جمهوری اسلامی ایران را به شدت به چالش میکشد. برخی نمایندگان کنگره نیز نسبت به امضای هر نوع توافقی با ایران و گسترش این توافقات به آقای بایدن هشدار دادهاند که از اختیارات قانونیشان برای محدود کردن کاخ سفید استفاده خواهند کرد. تحولات اخیر در اسرائیل و غزه این اظهارات و موضعگیریها را تندتر هم کرده است.
* فاجعه جنگ بین اسرائیل و حماس نیاز به کنترل و مدیریت بحران دارد که بیش از همه در روابط دو طرف ایران و آمریکا باید بهوجود بیاید. به نظر میرسد که اگر طرفین بتوانند از گذرگاه مهم این فاجعه عبور کنند، حتی اگر دولت بعدی جمهوریخواه هم باشد نگاه و تمایل به ایجاد ثبات امنیتی در منطقه نیز وزن بیشتری خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید