بهرهبرداری غیرعلمی جنگلهای ایران را ویران کرد
نمیتوان با گرتهبرداری مستقیم از یک طرح در کشوری اروپایی انتظار داشته باشیم به همان نتایج در ایران نیز خواهیم رسید.
مظفر شیروانی مشاور بینالمللی جنگل و محیط زیست از جمله کارشناسانی است که معتقد است آنچه در کشورهای اروپایی انجام میشود لزوما نتایج یکسانی در ایران نخواهد داشت. او میگوید: در کشور اتریش قسمت قابل توجهی از عرصههای کشور اعم از عرصههای جنگلی و غیره به کلیساها تعلق دارند که به شیوههای مختلف از این عرصهها بهرهبرداری میشود و زمین بایری را در این کشور شاهد نیستیم.
این کارشناس جنگل میافزاید: حتی برخی از این عرصهها در اطراف شهر وین که دامنههای کم و بیش پرشیب آنهم در جهت جنوبی و دارای زمینهای فقیری هستند نیز به تاکستان اختصاص داده شده و مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. علاوه بر این شاهدیم برخی از زمینها هم به امر ساختمانسازی اختصاص داده شده که به صورت زمینهای اجارهای ۹۹ ساله در اختیار افراد مختلف قرار داده میشوند. مالکیت این عرصهها نیز به کلیسا تعلق دارد هرچند اکثر آنها توسط افراد مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و این جمله معروف است که کلیسا زمینی را نمیفروشد.
بهرهبرداری به شرط رعایت اصول اکولوژیک
مشاور بینالمللی جنگل و محیطزیست هدف از بهرهبرداری از اراضی را در اتریش بهره بردن از زمین و ممانعت از بایر گذاشتن آن میداند و ادامه میدهد: بنابراین اگر واقعا منظور احیای عرصههای به حال خود رها شده باشد باید تدابیری در این مورد اتخاذ شوند زیرا عرصههایی که طرحی برای آنها وجود ندارد و به حال خودشان رها شدهاند روز به روز فقیرتر و سنگلاخیتر میشوند. حفاظت از زمین تنها از طریق بهرهبرداری اقتصادی از آن امکانپذیر است و تا زمانی که کشور به صورت جدی به بهرهبرداری اقتصادی از عرصههای منابع طبیعی انهم با توجه به رعایت اصول اکولوژیکی نپردازد در روی همین پایه میچرخد و عرصههای منابع طبیعی هرچه بیشتر به سمت و سوی قهقرایی سیر میکنند.
شیروانی معتقد است تبدیل عرصههای تخریب شده پایین دست جنگلهای هیرکانی به مزارع برنج و چای کاری گرچه یک فاجعه اکولوژیکی بود اما این اقدام هزار بار بهتر از این است که این عرصهها به زمینهای ساختمانی مبدل شوند. او میگوید: سیاه و سفید دیدن کار را به جایی نمی رساند و باید در این زمینه به یک تصمیمگیری منطقی برسیم.
این کارشناس جنگل در عین حال میگوید: در کشور اتریش گرچه بخشی از عرصههای منابع طبیعی به زمین کشاورزی تغییر کاربری داده شدند، اما در عوض کشاورزی در این کشور توسعه چشمگیری پیدا کرده است. منتها در کشورهای توسعه نیافته در اکثر مواقع این تغییر کاربردی باعث نابودی این منابع میشود، تفاوت بزرگی که بین یک کشور توسعه یافته و یک کشور درحال توسعه دیده میشود در این خلاصه میگردد که در یکی سرمایه افزایش پیدا میکند و از سود آن جامعه بهرهمند و در دیگری سرمایه مصرف و فقر حاکم میشود. از این روست که نمیتوان با گرتهبرداری مستقیم از یک طرح در کشوری اروپایی انتظار داشته باشیم به همان نتایج در ایران نیز خواهیم رسید.
تخریب زاگرس با بهرهبرداری غیراصولی
مظفر شیروانی معتقد است نمونه بارز عملکردهای منفی با گرتهبرداری مستقیم از غرب در ایران را در استفاده غیرعلمی از عرصههای مرتع و جنگلی میتوان به خوبی مشاهده کرد. او میافزاید: تبدیل عرصه جنگلی به مزرعه برنج و چای و سپس تبدیل آنها به زمین ساختمانی و آسفالت خیابانها را ما در مناطق مختلف شاهد هستیم. به زبان ساده دخالت در طبیعت و بهرهبرداری از جنگل و مرتع نباید به هیچ وجه ارزش کمی و کیفی آن را تقلیل دهد بلکه برعکس به عنوان مثال هرگونه دخالت در جنگل باید رشد و موجودی درختان و درختچههای جنگل را توام با گیاهان کف جنگل ارتقا بخشد، تنوع گونه را افزایش دهد نه اینکه با چرای دام و قاچاق چوب و سایر دخالتهای نابجا نابودی تدریجی این منابع را رقم بزند.
شیروانی میگوید: ما باید از زمین با توجه به رعایت اصول اکولوژیکی استفاده بهینه ببریم. به عنوان مثال اتریش اگر بخشی از عرصههای جنگلی را تغییر کاربری داده و در نتیجه آن کشاورزی پیشرفته و مستمر حاصل شده است اما در ایران شاهد بودهایم در زاگرس، جنگلها در اثر چرای دام و بهرهبرداریهای غیرعلمی کاملا تخریب شدهاند و در مقابل دامداری و کشاورزی هم در این مناطق توسعه پیدا نکرده است بلکه فرسایش خاک شدت یافته است.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید