جدال خاموش کم‌هزینه‌‌ها با پرهزینه‌‌ها
کد خبر: 8787

جدال خاموش کم‌هزینه‌‌ها با پرهزینه‌‌ها

گزارش جدید مرکز آمار نشان می‌دهد نسبت هزینه ۱۰ درصد ثروتمندترین بخش جامعه به ۱۰ درصد فقیرترین بخش جامعه، از ۱۳.۹۶ برابر در سال پایانی دولت روحانی به ۱۲.۸۶ برابر کاهش یافته که نشانگر کاهش شکاف طبقاتی در دولت سیزدهم است.

 

بیان فردا | در سال ١٤٠١ ضریب جینی خانوارهای کل کشور ٠,٣٨٧٧ است که در مقایسه با سال قبل ٠.٠٠٦١کاهش نشان می‌دهد. همچنین ضریب جینی خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب ٠.٣٦٩٦ و ٠.٣٦٤٣ است که نسبت به سال قبل به ترتیب ٠.٠٠٦١ کاهش و ٠.٠٠٤٩ افزایش نشان می‌دهد.

وضعیت نابرابری در کل کشور

سهم ۲۰درصد کم‌هزینه‌ترین و پرهزینه‌ترین جمعیت برای کل کشور به ترتیب ٦,٠١ و ٤٦.٢١ درصد است.

نسبت ده، بیست و چهل درصد پرهزینه‌ترین به ده، بیست و چهل درصد کم هزینه‌ترین به ترتیب ١٢,٨٦، ٧.٦٩ و ٤.١٣ است. شاخص پالما به ١.٨٢ و شاخص تیل به ٠.٢٥٢٤ رسیده است. همچنین شاخص اتکینسون ٠.٢٢٤٤ است.

وضعیت نابرابری در مناطق شهری

سهم ۲۰درصد کم هزینه‌ترین و پرهزینه‌ترین جمعیت در مناطق شهری به ترتیب ٦,٥٩ و ٤٤.٩٠ درصد است.

نسبت ده، بیست و چهل درصد پرهزینه‌ترین به ده، بیست و چهل درصد کم هزینه‌ترین جمعیت به ترتیب ١١,٢٣، ٦.٨٢ و ٣.٨٠ است. شاخص پالما ١.٦٥ و شاخص تیل ٠.٢٢٩٢ است. همچنین شاخص اتکینسون ٠.٢٠٣٨ است.

وضعیت نابرابری در مناطق روستایی

سهم بیست درصد کم هزینه‌ترین و پرهزینه‌ترین جمعیت در مناطق روستایی به ترتیب ٦,٨٩ و ٤٤.٦١ درصد است.

کاهش فاصله طبقاتی در دولت سیزدهم

نسبت ده، بیست و چهل درصد پرهزینه‌ترین به ده، بیست و چهل درصد کم هزینه‌ترین جمعیت در مناطق روستایی به ترتیب ١٠,٥٥، ٦.٤٧ و ٣.٧٠ است.

شاخص پالما ١,٦٢ و شاخص تیل در ٠.٢٢٣٩ است. همچنین شاخص اتکینسون ٠.١٩٧٠ است.

تصویر نابرابری در استان‌ها

در سال ١٤٠١ در مناطق شهری کمترین ضریب جینی در استان کرمان (٠,٢٧٠٠) و بالاترین ضریب جینی در استان سیستان و بلوچستان (٠.٤٦٤٧) مشاهده می‌شود.

همچنین در مناطق روستایی کمترین ضریب جینی مربوط به استان ایلام (٠,٢٣٥٤) و بیشترین ضریب جینی مربوط به استان همدان (٠.٣٩١٣) است.

افزایش شدید فاصله طبقاتی در دولت قبل

بررسی آمارهای موجود نشان می‌دهد که به رغم کاهش شکاف طبقاتی در دولت‌های نهم و دهم، در دولت گذشته میزان ضریب جینی افزایش و روز به روز فاصله وشکاف بین اغنیا و فقرا بیشتر و بیشتر شده است.

یکی از نشانه‌های تبعیض، فقر و نابرابری و بی‌عدالتی در جامعه وجود شکاف و فاصله طبقاتی زیاد بین دهک‌های مختلف درآمدی و طبقات اجتماعی است. روند شاخص ضریب جینی و نسبت هزینه طبقات مرفه به طبقات فقیر جامعه بیانگر عمیق بودن شکاف طبقاتی در سال‌های اخیر بوده است. این موضوع مورد توجه مققام معظم رهبری و همچنین دولت سیزدهم قرار دارد. 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست‌های کلی و مصوب تأمین اجتماعی را برای اقدام به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند.دربند ۶ این سیاست‌ها بر کاهش فاصله طبقاتی تأکید شده و آمده است: بسط و تأمین عدالت اجتماعی، کاهش فاصله طبقاتی با هدفمندسازی یارانه‌ها، دسترسی آحاد جامعه به خدمات تأمین اجتماعی، توانمندسازی، کارآفرینی و رفع تبعیض‌های ناروا در بهره‌مندی از منابع عمومی.

در راستای این موضوع تلاش شده است تا وضعیت شکاف طبقاتی در حدود دودهه گذشته مورد بررسی قرار گیرد.

ضریب جینی؛وضعیت شکاف طبقاتی در چهار دولت گذشته

در اقتصاد، شاخص‌های زیادی وجود دارد که می‌توان بر اساس آنها به مقایسه و ارزیابی دولت‌های مختلف با یکدیگر و یا مقایسه ایران با سایر کشورهای جهان و منطقه پرداخت. یکی از این شاخص‌ها «ضریب جینی» است. این ضریب به ما می‌گوید که تا چه حد توزیع درآمد در کشور عادلانه بوده و آیا شکاف طبقاتی بین دهک‌های بالای درآمدی و دهک‌های پایین کم است یا زیاد و اینکه با وضعیت مطلوب چه فاصله‌ای دارد.

ضریب جینی عددی است بین صفر و یک. هرچقدر به یک نزدیک تر باشد به معنای وجود نابرابری و شکاف طبقاتی بیشتر در جامعه است. می‌توان با استفاده از این شاخص نشان داد که دولت‌های مختلف در ایران تا چه مقدار در جهت هدایت ثروت به اقشار کم درآمد و دهک‌های پایین درآمدی تلاش کرده‌اند.

هم بانک مرکزی و هم مرکز آمار ایران سالانه شاخص ضریب جینی را محاسبه و منتشر می‌کنند. در نمودار زیر ضریب جینی از سال ۱۳۸۴(شروع به کار دولت نهم) تا سال ۱۳۹۹ (اواخر دولت دوازدهم) ارائه شده است.

همانطور که شاخص ضریب جینی برای دولت نهم و دهم نشان می‌دهد که در دوره (۱۳۹۱-۱۳۸۴) شکاف طبقاتی نسبت به دو دولت قبلی کاهش داشته است. در ابتدای شروع به کار این دولت در سال ۱۳۸۴ ضریب جینی ۰.۴۲۴۸ است و در انتهای دوره، یعنی در سال ۱۳۹۱ به ۰.۳۶۵۹ می‌رسد.  با وجود کاهش شکاف طبقاتی در دولت‌های نهم و دهم شاخص ضریب جینی در هشت سال دولت‌های یازدهم و دوازدهم نشان از این دارد که وضعیت میانگین شکاف طبقاتی در این دوره بدتر شد. وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد ضریب جینی حدود ۰.۳۶ بود اما در هشت سال دولت حسن روحانی به بالای ۰.۴۰ رسید. بنابراین می‌توان گفت که دولت قبلی در مواجهه به شکاف طبقاتی عملکرد قابل قبولی در مقایسه با دیگر دولت‌ها نداشته است.

هزینه ثروتمندان، بیشتر از فقرا

همچنین، نسبت هزینه ۱۰ درصد ثروتمندترین افراد جامعه به ۱۰ درصد فقیرترین آنها نیز به عنوان یکی از شاخص‌های شکاف طبقاتی از عملکرد نامناسب دولت قبل در این زمینه حکایت دارد. در سال ۱۳۹۲ که دولت یازدهم بر سر کار آمد این نسبت ۱۰.۶۸ بود اما در سال ۱۳۹۹ به ۱۳.۹۶ رسید.

افزایش شدید فاصله طبقاتی در دولت قبل

این اعداد و ارقام نشان می‌دهد که در این مدت میزان هزینه ثروتمندان بیشتر از فقرا افزایش پیدا کرده است. افراد فقیر چون فاقد درآمد کافی بوده‌اند هزینه‌هایشان را کاهش داده‌اند.

دلایل افزایش شکاف طبقاتی در جامعه

به نوشته ناصر رضایی پژوهشگر اجتماعی و جامعه‌شناس،شکاف طبقاتی یکی از آسیب‌های مهم جوامع بشری به حساب می‌آید. اختلاف و شکاف‌های طبقاتی مساله‌ای است که از دیرباز رواج داشته است، بااین‌حال پس از دوران مدرنیته بحث‌هایی در این زمینه وارد حوزه مطالعات اجتماعی و اقتصادی شد.

نابرابری اجتماعی پدیده‌ای است به قدمت تاریخ. در نتیجه بسیاری از به اصطلاح متفکران از این گزاره این برداشت را می‌کنند که نابرابری طبیعی است. یعنی بین تداوم تاریخی یک چیز و طبیعی بودن آن، یک رابطه خیالی متصور می‌شوند؛ ایران معاصر الی‌ماشاالله پر است از این تیپ استدلال‌ها. البته روشن نیست که چرا تداوم تاریخی یک چیز حتما باید به طبیعی بودن آن منجر شود. البته وقتی به این نتیجه برسیم که یک چیز طبیعی است یعنی تغییر آن ضرورت ندارد و حتی مجاز نیست؛ لذا این استدلال که نابرابری را در معنای عام به طبیعی بودن پیوند بزنیم، خواه ناخواه خصلت‌هایی سیاسی پیدا می‌کند.

شکاف طبقاتی به معنای شکاف درآمدی را داریم و همواره و همیشه هم داشته‌ایم و مربوط به بعد از انقلاب نمی‌شود یعنی قبل از انقلاب هم چنین بوده است. آمیزش ثروت و قدرت و عدم شکل‌گیری عدالت و الگوی عادلانه در توزیع ثروت و قدرت، منجر به شکاف طبقاتی شد.

این شکاف تنها در حوزه اقتصاد باقی نماند و به حوزه‌های اجتماعی و خانوادگی نیز کشیده شد. اختلاف طبقاتی در تهران به حدی رسیده است که یک خانه با خانه دیگر می‌تواند زمین تا آسمان تفاوت داشته باشد و لازم نیست که چند محله و منطقه بالاتر باشد. در این مقوله قصد نداریم فرهنگ پایین شهر و بالای شهر را مقایسه کنیم یا به باد انتقاد بگیریم بلکه درباره این بحران جدی اجتماعی صحبت می‌کنیم. اختلاف طبقاتی مقوله‌ای نیست که نیاز به فرهنگ‌سازی داشته باشد، نیاز به این دارد که روند اقتصادی کشور رنگ و بویی ثابت به خود بگیرد و گاهی مسوولان به جای ساختن پاساژهای شیک، مدارس چشم‌نواز و پارک‌های عاری از هرگونه مسمومیت در طبقات بالای کلانشهر تهران، گوشه چشمی به پایین شهر داشته باشند و بدون صدمه زدن به آثار تاریخی و باستانی این مناطق کمی طهران قدیم را نو کنند.بدبینی فرهنگی، اعتیاد، بی‌بندوباری، طلاق و انقلاب‌های سیاسی و اجتماعی از اثرات فاصله طبقاتی در یک جامعه است.

شکاف طبقاتی نباید به نامساله تبدیل شود

درحال‌حاضر افراد یک جامعه را به 10دهک تقسیم کرده و باتوجه به درآمد و هزینه‌هایی که دارند، آن‌ها را در هریک از این طبقات جایی می‌دهند.

درحال‌حاضر پنج دهک درآمدشان به‌هیچ‌وجه تکافوی معاش‌شان را نمی‌دهد؛ بنابراین این‌ها را جزو طبقات پایین جامعه قرار داده‌اند. دومین نکته دسترسی همه اقشار یک جامعه به حداقل امکانات است و امروزه این حداقل امکانات به‌عنوان حقوق اولیه افراد یک جامعه شناخته می‌شود. این حداقل حقوق در درجه اول غذا بعد پوشاک و مسکن و سپس آموزش و بهداشت درمان و رفت‌و‌آمدهاست. کشورهای توسعه‌یافته به این حقوق حداقلی، تفریحات را هم اضافه کرده‌اند و دولت‌ها بابت آن یارانه می‌دهند.در یک دهه اخیر دسترسی به شبکه‌های اینترنتی و مجازی هم به این حقوق افزوده شده است.

متاسفانه غلبه اقتصادسنجی و فهم کمی از امر اقتصادی باعث شده است که برای فهم شکاف طبقاتی و انواع نابرابری، صرفا به آمارها اکتفا کنند و احساس محرومیت و معانی ذهنی افراد را کنار بگذارند.

در ایران معاصر اقتصاد را صرفا به‌عنوان امری کمی می‌فهمند و ذهنیت‌ها و معانی کنشگران را به‌عنوان اموری بیرون از اقتصاد تحلیل می‌کنند؛ بنابراین ممکن است با بازی‌های آماری به این سمت‌وسو هم حرکت کنند که کل مساله نابرابری را بدل به نامساله کنند. اینطور نیست که چون علم آمار از ریاضیات مشتق می‌شود بری از خطا و دروغ و سفسطه باشد.

برای مثال، وقتی شما از درآمد افراد یک اجتماع میانگین می‌گیرید، ممکن است میانگینی مطلوب هم حاصل شود بدون اینکه این مساله را لحاظ کنید که درآمدهای بالا را وقتی با درآمدهای پایین جمع می‌زنیم و بعد به تعداد تقسیم می‌کنیم، ممکن است میانگینی نسبتا مطلوب برای درآمد کل حاصل شود ولو اینکه اکثریت افراد درآمدی پایین داشته باشند.

غالب آمارهای ما به این شکل ارائه می‌شوند؛ برای مثال میانه یا نمای درآمدی کمتر اعلام می‌شود و غالبا میانگین‌ها بیان می‌شوند که یک سفسطه تمام‌عیار است. در مورد سایر شاخص‌ها نیز چنین بازی‌هایی صورت می‌گیرد، بعد هم به استناد این بازی‌ها بخش بزرگی از مسائل و بحران‌های زندگی به برداشت‌های ذهنی فروکاسته می‌شود.

شاخص اندازه‌گیری اختلاف طبقاتی چیست؟

 مهم‌ترین شاخص برای اندازه‌گیری اختلاف طبقاتی ضریب جینی است. ضریب جینی صفر یعنی همه‌ی افراد جامعه در وضعیت یکسانی قرار دارند و هرچه این شاخص به رقم 1 نزدیک‌تر می‌گردد، بیانگر آن است که اختلاف طبقاتی در جامعه بیشتر و بیشتر گردیده است. در شکل 1 ضریب جینی توزیع ثروت در کشورهای مختلف را مشاهده می‌کنید که کشورهای امریکا، روسیه، عربستان و هند بدترین شرایط را دارند.

ضریب جینی ثروت، ضریب جینی درآمد

درحالی‌که ثروت و دارایی در طول زمان در اثر انباشت مازاد درآمد به دست می‌آید (نظیر خرید زمین و خانه) اما درآمد به عایدی هر فرد در طول یک دوره‌ زمانی مشخص (مثلا یک‌سال یا یک ماه) گفته می‌شود. می‌توان برای بررسی فاصله طبقاتی در یک جامعه توزیع هر دو عنصر ثروت و درآمد را در جامعه ارزیابی کرد. این کار از طریق شاخصی به نام ضریب جینی صورت می گیرد.

ضریب جینی ثروت مهم‌ترین شاخص در ارزیابی اختلاف طبقاتی است، اما از انجا که درآمد افراد گویای کیفیت زندگی آن‌هاست. توزیع درآمد در جامعه، یا همان ضریب جینی درآمد بیانگر  تمایز در درآمد افراد و تمایز در کیفیت زندگی آنهاست. به عبارتی ضریب جینی درآمد بیانگر میزان احساس افراد از تمایز طبقاتی است.

مقایسه اختلاف طبقاتی در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان

در 40 سال اخیر تلاش‌های بسیاری در راستای عدالت اجتماعی و کاهش اختلاف طبقاتی انجام ‌شده است. بررسی هر دو شاخص ضریب جینی ثروت و درآمد در ایران نشان می‌دهد که درحالی‌که وضعیت ضریب جینی ثروت در ایران، نسبت به سایر کشورها در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارد، اما ضریب جینی درآمد در ایران بالا است و ایران در رتبه شصتم جهان قرار دارد یعنی فقط 59 کشور در جهان از لحاظ ضریب جینی یا همان اختلاف طبقاتی، وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند.

یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش فاصله طبقاتی در ایران، تورم است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اثر تورم بر دهک دهم (کم‌درآمد) چیزی حدود 1.5 برابر اثری است که بر دهک اول (پردرآمد) وارد می‌گردد. اولین اثر تورم افزایش ارزش دارایی ثروتمندان و آخرین اثر آن افزایش دستمزد کارگران است. تورم بالایی که طی سال‌های اخیر، به صورتی بی‌سابقه و مستمر در اثر رشد فزاینده نقدینگی بر مردم وارد شده، عاملی است بر افزایش فاصله طبقاتی در جامعه.

روش دنیا در کاهش اختلاف طبقاتی

مالیات سازوکاری است که در آن بخشی از سود و درآمد اشخاص پردرآمد برای تأمین هزینه‌های عمومی و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر در جامعه، جمع‌آوری می‌گردد. این سازوکار، مهم‌ترین خدمت را به ثروتمندان جامعه ایفا می کند زیرا تضمین کننده مالکیت آنها بر دارایی‌هایشان است. در کشورهایی نظیر آمریکا با ضریب جینی ثروت بالا اگر از سازوکارهایی نظیر مالیات استفاده نشود، ضریب جینی درآمد به رقمی بالاتر از 60 درصد می رسید و این امر عامل شکل گیری شورش‌های اجتماعی می بود چنانکه در وضعیت کنونی نیز این کشور در شرایط با ثباتی به سر نمی برد.

در ادبیات اقتصادی، یکی از اصلی‌ترین کارکردهای مالیات، باز توزیع درآمد است. چنانچه مشاهده می‌شود، مالیات در برخی کشورها توانسته ضریب جینی درآمد را تا 24 درصد کاهش دهد.

برای درک اهمیت این رقم کافی است نگاهی به ضریب جینی در ایران شود؛ در سال 54 که ضریب جینی در بالاترین میزان خود قرار داشته، میزان آن 50 درصد بوده درحالی‌که در سال 92 که این شاخص در کمترین میزان خود قرار رسیده، میزان آن به 36 درصد رسیده است. این امر بیانگر آن است که پتانسیل مالیات برای تحقق عدالت اجتماعی بیش از تمامی اقداماتی است که از ابتدای انقلاب  تاکنون انجام‌ شده است (نظیر پرداخت یارانه نقدی تا همسان‌سازی حقوق‌ها).

مالیات نه‌تنها با دریافت درآمد اشخاص پردرآمد ضریب جینی را کاهش می‌دهد، بلکه با تأمین درآمدهای مورد نیاز دولت، از شکل‌گیری کسری بودجه و تورم ناشی از آن جلوگیری می‌کند.

براساس دیدگاه کارشناسان، مهم‌ترین و شاید تنها راه رهایی اقتصاد ایران از تورم، اصلاح ساختار مالیاتی با هدف جلوگیری از فرار مالیاتی است. منابع به دست آمده از طریق مالیات امکان حمایت از اقشار آسیب‌پذیر در جامعه را فراهم می‌آورد. ازاین‌رو است که در کشورهای توسعه‌یافته پرداخت مالیات یک مسئولیت اجتماعی به‌حساب می‌آید.

 

دیدگاه تان را بنویسید