مأموریت تئاتر افشای بحرانهای توسعه است
مسئلهٔ ممیزی، مسئلهٔ امروز تئاتر نیست و همیشه فعالان این حرفه با آن مواجه بودهاند. عدهای سعی کردهاند که باز هم با وجود چنین مشکلی فعالیت خود را، هرچند محدودتر، ادامه دهند و عدهای دیگر از سر ناچاری، و بیشتر هم در سالهای اخیر، بار هجرت بستهاند تا حتی به قیمت فعالیت نکردن، آثارشان با ممیزی مواجه نشود.
بیان فردا | مسئلهٔ ممیزی، مسئلهٔ امروز تئاتر نیست و همیشه فعالان این حرفه با آن مواجه بودهاند. عدهای سعی کردهاند که باز هم با وجود چنین مشکلی فعالیت خود را، هرچند محدودتر، ادامه دهند و عدهای دیگر از سر ناچاری، و بیشتر هم در سالهای اخیر، بار هجرت بستهاند تا حتی به قیمت فعالیت نکردن، آثارشان با ممیزی مواجه نشود. روز یکشنبه سومین نشست از سلسلهنشستهای تخصصی «حقوق تئاتر» به موضوع «ممیزی» اختصاص داشت. «قطبالدین صادقی»، نویسنده و کارگردان، «وحید آگاه»، حقوقدان و مشاور حقوقی کانون کارگردانان، «شهرام گیلآبادی»، رئیس کانون کارگردانان و «محمد رحمانیان»، عضو هیئتمدیرهٔ کانون کارگردانان بهعنوان اعضای پنل حضور داشتند. «بهزاد فراهانی»، «محمدامیر یاراحمدی»، «محمودرضا رحیمی» و «مژگان خالقی» سخنرانان این برنامه بودند که از تجربیات خود دربارهٔ سانسور و نحوهٔ مواجه شدن با آن صحبت کردند. «حسن معجونی» از دیگر سخنرانان این برنامه بود که نتوانست در این نشست حضور پیدا کند.
نمیتوانیم پول بدهیم که علیه ما کار روی صحنه ببرید
«بهزاد فراهانی»، کارگردان و بازیگر، از چندین تجربهٔ خود دربارهٔ سانسور آثارش در این نشست گفت: «در تمام کارهایی که داشتم با پدیدهٔ سانسور مواجه شدم و گاه برخوردها بسیار استثنایی بود. به این نتیجه رسیدم که این موضوع به عدم درک شوراهای متفاوتی برمیگردد که کارها را میبینند و راجع به آنها داوری میکنند.» فراهانی در ادامه به نمایش «مفتش» خود اشاره کرد که پردهٔ اولش اجرا شد و برای پردهٔ دومش گفتند برق قطع شده است و نمیتوانیم امنیت اجرا را تأمین کنیم. وقتی همهٔ تماشاگران بیرون آمدند، دیدند که همهجا برق دارد.
او ادامه داد: «با دو رئیسجمهور و دو وزیر راجع به تئاتر دربارهٔ مسائل صنفی گفتوگو داشتیم. هر دو گفتند که ما نمیتوانیم پول بدهیم که علیه ما کار روی صحنه ببرید.»
فراهانی به سانسورهای نمایش «فیروزه» اشاره کرد که برای این کار شصت و چند مورد دستور حذف داده شده بود و در ادامه گفت: «واژهٔ عدالت، عشق، دگرگونی در دههٔ ۶۰ در کارهای ما سانسور میشد. در گذشته با کمکی که میشد میتوانستیم اجرا کنیم، اما الان نهتنها برای اجرای تئاتر در سالنهای دولتی کمک هزینه نمیدهند بلکه از بخشی از درآمد گیشه را هم میگیرند.»
از نظر این کارگردان کسانی مسئولیت صدور مجوز اجراها را بر عهده دارند که برای داوری درباره نمایشها سواد کافی ندارند: «از طرف دیگر سانسور نمایش قبل از اجرای آن غیرقانونی است. ولی زورمان نمیرسید که مانع این کار شویم. اگر بهناچار به این رویه غلط تن دادهایم، از شما میخواهیم دستکم افرادی باسواد را بهعنوان اعضای شورای نظارت انتخاب کنید.»
محمودرضا رحیمی، مدرس و کارگردان تئاتر: سانسور پیوستگی هنر با اثر هنری نابود میکند. سانسور نتیجهٔ اقتدارگرایی عدهای بر عدهای دیگر است. سانسور یعنی عدهای از یک تخصص دیگر آن سوژه را میفهمند، پس بر دیگران ارجحیت دارند و این تبعیض آشکار است
او با ابراز تأسف از ممیزیهای سلیقهای که در هر شب اجرا از سوی یکی از اعضای شورای نظارت اتفاق میافتد، گفت: «این نوع نگاه به تئاتر، تئاتر ما را خونین و زخمی میکند و باید منتظر باشیم که خرد و دانش دوستان ارتقا پیدا کند.»
ایجاد ناامیدی بین مردم عمل مجرمانهای نیست
پس از صحبتهای فراهانی، «وحید آگاه»، دربارهٔ تئاتر سیاسی و سیاسیکاری توضیح داد: «یکسری قوانین و شرعیات داریم که باید آنها را رعایت کنیم، اما بر فرض اینکه همهٔ تئاترهای ما سیاسیکاری باشد، چه ایرادی دارد؟! اجازه دهیم مردم در این باره تصمیم بگیرند. اگر مردم این کارها را نپذیرند، آنها را نمیبینند.»
او با بیان اینکه تعاریف سیاسیکاری و تئاتر سیاسی و اینها، برای دانشگاه است، ادامه داد: «حتی ایجاد ناامیدی در مردم هم که به برخی از کارها نسبت داده میشود، عمل مجرمانهای نیست. اینها را تئاتر از اجتماع میگیرد و نمیتواند دروغ بگوید. وقتی جامعهٔ ما دچار مشکل و کمامید است، چرا نباید دربارهٔ این موضوع صحبت کنیم.»
آگاه تاکید کرد که ما در «حقوق تئاتر» تنها میتوانیم بگوییم که کار «مخالف قانون» است یا خیر و خوب و بد آن به ما ربطی ندارد.
کارکرد تئاتر در توسعه جوامع
«محمدامیر یاراحمدی»، نمایشنامهنویس سخنران بعدی بود که دربارهٔ کارکرد تئاتر در توسعه جوامع صحبت کرد: «در یک توسعهٔ نامتوازن و ناعادلانه و در چنین جامعهای تئاتر اساساً چه کاری میتواند انجام دهد؟ چراکه دولتها عامل بحرانند و مأموریت ذاتی تئاتر، افشای بحرانهای توسعه است. در یک توسعهٔ عادلانه دولتها بودجه میپردازند و ناظر بر حسن انجام کار توسعه هستند. اما در کشوری با توسعهٔ نامتوازن معلوم است دولت از تئاتر حمایت نمیکند؛ چون خودش مسبب روند ضد توسعه است. قطعاً چنین دولتی گوشی برای شنیدن سخنان ما ندارد و اگر اصرار کنید شما را وادار به سکوت میکند.»
فهم غلط از قانون، مانع توسعه
پس از سخنرانی یاراحمدی، «شهرام گیلآبادی» در تأیید صحبتهای او گفت: «آن چیزی که موانع توسعه را به وجود میآورد، فهم غلط از قانون است. تئاتر اساساً توسعهٔ فکری ایجاد میکند. تئاتر، پرسشگر و نقاد است و عالیترین دیالوگ را بر صحنه به وجود میآورد. اینها را در قانون داریم، اما از قانون خودمان هم عبور کردهایم. اگر بخواهیم به قانون برگردیم، سانسور اساساً مطرود است.»
رابطهٔ هنرمند و قدرت
«محمودرضا رحیمی»، مدرس و کارگردان تئاتر در ادامهٔ برنامه به تجربههای متعدد خود از سانسور آثارش اشاره کرد: «یکی از کارهایم که با ۳۵ نفر بود، رد شد و با ۸ نفر به صحنه رفت. گاهی اوقات فکر میکنم خودمان را به یک دیوار سیمانی میکوبیم، اما هنوز امیدوارم.» او در ادامه مطلبی مکتوب را خواند و در بخشی از آن به رابطهٔ هنرمند و قدرت اشاره کرد: «سانسور، پیوستگی هنر با اثر هنری نابود میکند. سانسور نتیجهٔ اقتدارگرایی عدهای بر عدهای دیگر است. سانسور یعنی عدهای از یک تخصص دیگر آن سوژه را میفهمند، پس بر دیگران ارجحیت دارند و این تبعیض آشکار است. سوءاستفاده از یک موضوع و پنهان شدن در پس آن برای منفعت بیشتر در یکسری موارد دیگر به نام منافع ملی.»
«قطبالدین صادقی»، کارگردان پیشکسوت تئاتر در ادامهٔ صحبتهای رحیمی گفت: «رابطهٔ هنرمند با قدرت در همهجای دنیا رابطهٔ حمایت است. ازآنجاکه ثروت در دست قدرت است باید شرایطی فراهم کند تا فعالیتها شکوفا شود.»
صادقی به دورهای اشاره کرد که عضو فرهنگستان هنر بود. او به دیدارش با گروهی از کره جنوبی و گفتوگویی که دربارهٔ بودجهٔ تئاتر در این کشور داشتهاند، اشاره کرد که رابطهٔ قدرت با هنرمند، به در اختیار گذاشتن امکانات برمیگردد؛ چون خلاقیتهای هنری باعث ارتقای ذوق ملی میشود و درنهایت به شکوفایی اقتصادی منجر خواهد شد و سود آن دوباره به جامعه برمیگردد: «این همان نکتهای است که کشوری مانند کره آن را به کار میگیرد، چون متوجه شدهاند که وقتی بودجهٔ کلانی برای هنر در نظر میگیرند، ذوق ملی جامعه ارتقا پیدا میکند.»
در این نشست از کارگردانی جوان هم دعوت شده بود تا بهعنوان نسل جدید از مشکلات دورهٔ خود بگوید. «مژگان خالقی»، نویسنده و کارگردان از موانع و مشکلاتی گفت که در سالهای اخیر برای او پیش آمده است. پس از صحبتهای او «محمد رحمانیان» خواستار توجه بیشتر به پروندهٔ مژگان خالقی شد و تقاضا کرد که با دقت بیشتر و نگاهی دوستانهتر به این پرونده نگاه شود.
دیدگاه تان را بنویسید