مخالفين ورود زنان به استاديوم درد دين ندارند
کد خبر: 851
محمد دادکان:

مخالفين ورود زنان به استاديوم درد دين ندارند

تو را به امام حسين بنويسيد از قول من که اگر کسي به دنبال دين باشد وقتي مي‌بيند اين همه دختران جوان در دوبي و ترکيه هستند کاري مي‌کند. من خودم چند بار دوبي و ترکيه رفتم. شما برويد ببينيد در هتل‌هاي اين کشورها چه خبر است.

بیان فردا | اواخر بهمن سال گذشته شهاب‌الدين عزيزي‌خادم رييس فدراسيون فوتبال توسط اعضاي هيات‌رييسه عزل شد. از همان زمان مديريت فدراسيون فوتبال دچار بحران شده است. آخرين نتيجه اين بحران هم اتفاق تلخي بود که در مشهد و پشت در ورزشگاه امام رضا براي زناني که مي‌خواستند بازي تيم ملي ايران و لبنان را ببينند رقم خورد.
در اين مدت کارشناسان زيادي در رابطه با اتفاقات فدراسيون اظهار نظر کردند اما بيشتر اهالي فوتبال منتظر واکنش محمد دادکان رييس سابق فدراسيون فوتبال بودند. کسي که عزيزي خادم چند روز قبل از برکناري‌اش با ايشان جلسه برگزار کرده بود. با اين حال دادکان ترجيح داد سکوت کند تا در موقعيتي مناسب به مساله ورود کند. ابتداي سال جديد و زماني که صعود تيم ملي به جام جهاني قطعي شده و هياهوي ماجراي عزل عزيزي خادم هم خوابيده از نظر ايشان زمان مناسبي براي پرداختن به اين موضوع بود. بعد از قرعه‌کشي جام جهاني با ايشان که براي تعطيلات راهي جنوب کشور شده است تماس گرفتيم و تمام اتفاقات مربوط به فوتبال از دو ماه گذشته را بررسي کرديم.

هيات‌رييسه فدراسيون نقشي در عزل عزيزي خادم و آوردن نفر جديد ندارد از عزل آقاي عزيزي خادم شروع کنيم. گويا ايشان جلسه‌اي با شما داشتند.


اول از همه سال خوبي براي همه مردم ايران آرزو مي‌کنم. حالا که آقاي عزيزي خادم رفته و همه چيز تمام شده من بگويم که قبل از جلسه هيات‌رييسه ايشان جلسه‌اي با من داشت و آمد به دفتر شخصي من. خيلي وقت بود مي‌خواستيم جلسه‌اي با هم داشته باشيم و نمي‌شد و آن روز اتفاق افتاد. به ايشان گفتم يکي از اعضاي هيات‌رييسه ات با من تماس گرفتند و مصر هستند شما را بردارند. من به يکي از افراد هيات‌رييسه گفتم شما به اين نتيجه رسيديد که ايشان را برداريد اما مهم اين است که در آمدن نفر بعدي آيا شما نقشي داريد؟ آن شخص مکث کرد و من خودم جواب دادم به خدا اگر کوچکترين نقشي داشته باشيد. به ايشان گفتم با دست شما عزيزي خادم را برمي دارند اما بدون انديشه و تفکر شما آدم بعدي را مي‌گذارند سر کار. عزيزي خادم مي‌گفت خيلي از اين اعضاي هيات‌رييسه با حمايت‌هاي من عضو شدند ولي حالا يک گروهي درست کردند در بيرون که من را بردارند. اين عين حرف‌هاي ايشان بود که به من زدند.


با کدام عضو حرف زديد شما؟

نام ببرم؟


بله!


کسي که الان سرپرست فدراسيون است. آقاي ميرشاد ماجدي. اين گفت و گو البته قبل از حذف آقاي عزيزي خادم بود. ايشان به من زنگ زد و گفت آقاي دادکان ما مي‌خواهيم چنين کاري کنيم. به او گفتم نکنيد! به او يک فرصت بدهيد. گفت نه! ما مصر هستيم ايشان را برداريم. به او گفتم تو از بچه‌هاي دانشجوي ما بودي و من به تو قول مي‌دهم با دست شما کسي را رييس فدراسيون نمي‌کنند. شما را براي برداشتن تحريک مي‌کنند نه براي آوردن.
شما جزو منتقدين آقاي عزيزي خادم بوديد...


نه! من نبودم. من در اين يازده ماه هيچ چيزي راجع به ايشان حرف نزدم.


سر داستاني که براي آقاي مهدوي‌کيا رخ داد...


بله! همان يک مورد بود که با خود شما مصاحبه کردم و ايرادم اين بود که فدراسيون چرا نمي‌آيد از مهدوي کيا حمايت کند. وگرنه من راجع به عملکرد فدراسيون در يازده ماهي که آقاي عزيزي خادم رييس بود هيچ حرفي نزدم


تحليلتان در مورد عملکرد ايشان در همان يازده ماه چيست؟


من طرفداري نکردم منتقد هم نبودم. دوست داشتم ايشان موفق باشد. ولي خب آن عضو هيات‌رييسه که با من تماس گرفت خيلي حرف‌ها زد که ايشان چنين کارهايي کرده. من نمي‌توانم صحت ادعاي آن عضو هيات‌رييسه را تاييد کنم. فقط گفتم شماها که اين را برداريد نفر بعدي با دست شما نمي‌آيد. به شما تحميل خواهد شد.


آن دست بيرون که رييس برمي‌دارد و تحميل مي‌کند چه کسي است و دنبال چيست؟


اجازه بدهيد به جاي اينکه بگويم دست بيرون چه کسي است بگويم تمام دعواها سر چيست. تمام دعواها سر آن پول فيفاست که قرار است به فدراسيون بيايد. حدود ۳۰۰ ميليارد تومان قرار است به فدارسيون فوتبال ايران برسد و تمام دعواها سر اين است که آن پول را چه کسي خرج کند. دوره خود من که مرا بعد از جام جهاني برداشتند مگر فهميديم پول جام جهاني چه شد؟ دنبال اين هستند که آن پول را بخورند. مهم اين نيست چه کسي رييس فدراسيون است. در جام جهاني ۲۰۰۶ مرا آن آدم‌ها کنار گذاشتند. پول آن جام جهاني چه شد؟ کسي آمد بپرسد؟

فيفا مي‌گويد بخشي از آن پول حق کساني بود که براي فوتبال زحمت کشيده بودند. الان هم همين است. ده و خرده‌اي ميليون دلار که واريز مي‌شود به حساب فدراسيون محل دعواست. اين پول را چه کسي مي‌خورد؟ اگر کسي تا امروز نگفته من به شما مي‌گويم. زمان من کسي از آن آقاي مسوول و گروهي خارج از فوتبال که مرا برداشتند پرسيد پول جام جهاني چه شد؟ هيچ کس! آن موقع هفت يا هشت ميليون بود و حالا رسيده به نزديک به يازده ميليون. واقعا الان بازرسي کل کشور و نهادهاي نظارتي بيايند و روي اين پول و پول دوره من تحقيق کنند که داستان چيست.


آقاي داريوش مصطفوي مصاحبه کرد و گفت نهادهاي نظامي و امنيتي آقاي عزيزي خادم را برداشتند.


من روي حرف آقاي مصطفوي هيچ شناختي ندارم. نه اينکه بگويم ايشان درست مي‌گويد يا غلط. با درست يا غلطش کاري ندارم. ايشان به شرايط نگاه مي‌کند و حرف مي‌زند. من ولي چون شناختي روي حرف ايشان ندارم در مورد اظهارات ايشان اظهار نظري نمي‌کنم.


عملکرد هيات‌رييسه را در اين مدت چطور ارزيابي مي‌کنيد؟


اميدوارم ان شاالله از حرف‌هاي من ناراحت نشوند. اين افراد فوتبال را نمي‌شناسند. اينها از طريق همان گروه‌هايي که توسط نايب رييس تشکيل شد وارد فدراسيون شدند. خود آقاي عزيزي خادم تلاش کرد اينها عضو هيات‌رييسه شوند. غير از يکي دو نفر باقي اصلا نمي‌دانند چي به چي است. اينها را آوردند که کارهاشان را انجام دهند اما همين افراد رفتند با گروه ديگري ساختند و رييس را برداشتند. وگرنه اگر ايشان خلاف کرده بود چرا در آن يازده ماه برش نداشتيد؟ شما مصاحبه‌هاي اين افراد را گوش دهيد و ببينيد اصلا ارزش دارد آدم راجع بهشان حرف بزند؟

متاسفانه هر روز مملکت ما در جاهاي مختلف کوچکتر مي‌شود و مسووليت‌ها به آدم‌هايي سپرده مي‌شود که اصلا شناخت ندارند. در همه زمينه‌ها و همه کارها. کلا آدم‌هاي کوچک را سر کار مي‌آورند فقط براي اينکه مطيع باشند. دنبال اين نيستند که مملکت رشد کند. دنبال اين نيستند که يک جايي آدمي را بگذارند که جلو برود و پيشرفت کند. هيچ چي! اينها به دنبال اين هستند که آدمي سر کار باشد که براي‌شان به به و چه چه کند. بيسوادها را بگذارند سر کار. شما هر روز مي‌بينيد مردم کوچکتر، نحيف‌تر و آزرده خاطرتر مي‌شوند. مي‌گويند از ما باش و بيا سر کار.

اگر کسي بگويد من ايرانم را دوست دارم، مردمم را دوست دارم و کار هم بلدم مي‌گويند به درد نمي‌خوري. بايد کار بلد نباشي و نوکر ما باشي و مشکلات و فسادهاي مختلف هم داشته باشي تا بيايي سر کار. شما ببينيد يک روز مانده به انتخاب مسوول براي يک سمت مهم فردي را مي‌آورند، نمي‌خواهم ريزش را بگويم، محروميت اش را برمي دارند و مي‌بخشند که بيايد و انتخابش کنند و مسووليتي به او بدهند. که چي؟ يعني ديگر هيچ کسي نبود که شما رفتيد آن آدمي که خلاف کرده و محروم است براي ده سال، محروميتش را درست کرديد و برديد گذاشتيد سر کار و پست به او داديد؟ بعد هم گفتيد امروز که محکوم نيست! خب شما رفتي درست کردي که محروم نيست!


مي‌توانيد ريزش را بگوييد که منظور چه کسي است؟


همين طور که من گفتم همه مي‌فهمند. آن شخصي که ايشان را منصوب کرد گفت ما به شرايط حال افراد نگاه مي‌کنيم و ايشان بخشيده شده. چطور بخشيده شده؟ يعني در کل مي‌خواهم بگويم چرا ايشان را گذاشتند؟ چون هر چيزي مي‌خواهند به او بگويند و او نمي‌تواند اعتراض کند با آن سابقه‌اي که دارد. حرفي نمي‌تواند بزند. به او مي‌گويند و او همه را مي‌گذارد سر کار.


شما به عنوان اولين نفر بعد از انقلاب زنان را در بازي با ايران و بحرين در انتخابي جام جهاني ۲۰۰۶ به ورزشگاه راه داديد. حالا بعد از گذشت اين همه سال ما شاهد اتفاقات ناگواري در مساله ورود زنان به استاديوم در مشهد بوديم.


من در آن بازي ايران و بحرين جلوي مسوولين وقت که مي‌گفتند نبايد زن‌ها وارد استاديوم شوند ايستادم و در ورزشگاه را باز کردم و زنان وارد استاديوم شدند. آقاي رييس‌جمهور خاتمي هم بود. گفتم هر اتفاقي افتاد مسووليتش با من. اگر تيم نمي‌برد شايد خيلي به من فشار وارد مي‌کردند ولي من اين کار را کردم. بعد هم در دانشگاه آزاد سر بازي فينال بسکتبال، زنان را وارد سالن کردم.

اما در مورد اتفاق اخير بايد بگويم تمام اينها دروغ است که زنان نبايد وارد استاديوم شوند. ديگر از اين صريح‌تر؟ همه اينها که مي‌گويند دين گفته، فلان روحاني گفته، همه دروغ است. با دليل مي‌گويم و خودم هم حاضرم صدمه‌اش را بپذيرم. اگر شما يک ذره به يک خانم احترام مي‌گذاري و منزلت زن را حفظ مي‌کني و دنبال دين هستي چرا اين قدر زن روسپي ايراني توي دبي و ترکيه است و يک نفر از شما صدايتان در نمي‌آيد؟ اين همه فحشا مي‌شود، در همان مشهدي که زنان را راه ندادند استاديوم، کسي نمي‌آيد از دين حرف نمي‌زند. اما اگر يک دختر بخواهد فوتبال ببيند دين مي‌رود زير سوال؟ همه دروغ است.

همه بازي است. تو را به امام حسين بنويسيد از قول من که اگر کسي به دنبال دين باشد وقتي مي‌بيند اين همه دختران جوان در دوبي و ترکيه هستند کاري مي‌کند. من خودم چند بار دوبي و ترکيه رفتم. شما برويد ببينيد در هتل‌هاي اين کشورها چه خبر است. من يک بار هم در تلويزيون گفتم که من در مسير رفتن به سوييس در يک هتل در امارات نشسته بودم که دختر خانمي آمد و از من پرسيد شما آقاي دادکان هستيد؟ پرسيدم شما هفت هشت نفر اينجا چه کار مي‌کنيد؟ همه بدون هيچ خجالتي به من گفتند بيزينس ما اين است چون زندگي مان نمي‌چرخد مي‌آييم اينجا کار مي‌کنيم.

خب! تويي که دين داري و حرف و از خدا و پيغمبر مي‌زني چطور آنجا دلت نمي‌سوزد؟ چطور آنجا آبروي اسلام مطرح نيست که کار به اين دخترها بدهي نروند آن طرف؟ براي آمدن دختران به استاديوم به دين شما فشار آمد؟ همه به خاطر اين است که براي مردم هجمه‌اي درست کنند و يک سرگرمي بسازند. به راحتي با اين حرکت چند روز است در داخل و خارج شده بحث اينکه زنان را راه نمي‌دهند استاديوم. اصلا اين بحثي است که درست شود؟ همه چيز با برنامه است.


فکر مي‌کنيد ممکن است فدراسيون فوتبال به خاطر همين مساله تعليق شود؟


فيفا به دنبال اين هست که به ايران فشار بياورد و قوانين خود را پياده کند. ولي من فکر نمي‌کنم فيفا بيايد ايران را محروم کند. جريمه و تهديد مي‌کند ولي تعليق نه.


در خرداد ماه مجمع عمومي فدراسيون برگزار مي‌شود. فکر مي‌کنيد آقاي عزيزي‌خادم مي‌ماند يا رفتني است؟


براي ايشان شرايطي را فراهم آوردند که رفتني است. مجمع هم بخواهد ايشان بماند، دم مجمع را هم مي‌بينند که ايشان راي نياورد. مجمع مگر چه کساني هستند؟ همان کسي که به عزيزي خادم راي دادند. امروز فشار مي‌اورند که ديگر به او راي ندهيد.


شما نمي‌آييد؟ مردم شما را مي‌خواهند.


شرايط براي آمدن ما مهيا نيست. اين را براي اينکه خودت بداني مي‌گويم. در همين شهري که هستم کلي از مردم مي‌آيند و از من مي‌خواهند برگردم به فوتبال. مي‌گويم رفتن من زوري که نيست. مرا نمي‌خواهند. من اگر دزد بودم فوتبالي‌ها صبح مرا مي‌گذاشتند سر کار.
اگر راست مي‌گويند قبل و بعد از جام جهاني بازرسي کل کشور را بياورند که به حساب‌ها رسيدگي کند. به قرآن اگر بکنند. دنبال اين هستند پول را بخورند. مثل باقي جاها. مگر جاهاي ديگر به کسي حساب کتاب پس دادند؟


اگر امروز رييس فدراسيون بوديد با اسکوچيچ ادامه مي‌داديد؟


به نظرم بايد ادامه بدهيم. من تا به امروز راجع به آقاي اسکوچيچ يک کلمه حرف منفي نزدم. الان هم ايشان بايد بماند. به فوتبال ما خدمت کرده. در شرايطي آمد که کسي مسووليت را قبول نمي‌کرد. نزديک به حذف تيم ملي بوديم. بايد تيم را تقويت کنيم و ايشان هم کارش را بکند. مثل بعضي‌ها نيستم که يک روز بگويم برداريد و يک روز بگويم بگذاريد بماند. الان هم مي‌گويم بايد به ايشان احترام بگذاريم و اجازه بدهيم کارش را بکند. همان روزي که تيم رفت جام جهاني اولين نفري بودم که به وحيد هاشميان زنگ زدم و تبريک گفتم. گفتم به آقاي اسکوچيچ هم تبريک بگو. سر هر برد هم به ايشان تبريک گفتم.


نظرتان در مورد قرعه ايران در جام‌جهاني چيست؟


به نظرم قرعه‌اي است که ايران مي‌تواند روي آن محاسبه کند. بودن کنار انگليس و آمريکا و برنده ولز و اسکاتلند و اوکراين به اين شکل است که به همان اندازه که آنها شانس دارند ما هم شانس داريم. به جز انگليس که شانس اول است، اگر آمريکا يا يکي از سه تيمي که در پلي آف هستند شانس دوم باشند، ايران هم به همان اندازه شانس دارد. يعني ايران مي‌تواند بگويد من به عنوان تيم دوم انتخاب مي‌شوم.


امروز خيلي‌ها مي‌گويند تيم ملي بايد از گروهش صعود کند. سال ۲۰۰۶ هم اين حرف‌ها را مي‌زدند و فشار زيادي مخصوصا از ناجيه سازمان تربيت بدني به تيم ملي وارد شد که به آن اتفاقات و حذف شما انجاميد. آيا اين انتظار بالا به تيم کمک مي‌کند؟


يک کار تحقيقاتي کنيد. ببينيد آنهايي که سال ۲۰۰۶ به ما فشار مي‌آوردند که آقاي برانکو را بردار بي سوادترين آدم‌ها بودند. ولي آلوده بودند. از مسوولين سازمان تربيت بدني تا منتقدين. دنبال کلاه براي خودشان بودند نه ورزش کشور. شما الان از کساني که منتقد واقعي هستند آمار بگير. ببين چندتاشان صلاحيت دارند و مي‌توانند راجع به اين حرف بزنند. يک جوي مي‌خواهند درست کنند براي سرگرمي. شما آگاه باشيد مردم! اينها دلشان براي شما و ورزش نسوخته که اين حرف‌ها را مي‌زنند. براي دين اين حرف را نمي‌زنند که زن‌ها نروند ورزشگاه. براي من و شماست که سرگرممان کنند. به پيغمبر همين شکلي بنويس، ترکشش براي من. فقط هماهنگ هستند که چيزي را علم کنند سر مردم را گرم کنند. الان بحث تحريم حرف اول مردم و رسانه‌هاست يا بحث ورود زنان به استاديوم؟ همين سرگرمي است ديگر. آنها هم بنشينند آن پشت کارشان را بکنند. يکي نيست بگويد اگر تحريم‌ها بد بود چرا 20 سال رويش مقاومت کرديد؟ الان رفتيد مي‌گوييد بياييد صلح کنيم؟

اگر خوب بود چرا مي‌خواهيد برداريد؟ مطمئن باشيد فردا پس فردا يک موج ديگر به راه مي‌افتد مثل داستان ورود زنان به استاديوم. تمام چيزها مي‌رود زير پوشش اين. مردم گول نخورند. خودشان با هماهنگي مي‌گويند اين هفته اجازه ندهيم دختران وارد شوند اسپري فلفل هم به صورتشان بپاشيم. بعد هم همه مي‌آيند مي‌گويند کي بود کي بود من نبودم. در اين موج‌ها کارهايشان را مي‌کنند. اگر ببينند مردم دوباره سوال کنند چه اتفاقي دارد مي‌افتد چهار تا کالاي اساسي را گران مي‌کنند. مي‌آيند بحث را مي‌برند روي بنزين. به مردم آگاهي بدهيد. شما هم از اين تيترها نزنيد. اينها همه سرگرمي است که زن‌ها را راه ندادند، تيم ملي بايد صعود کند و... تيتر همه خبرگزاري‌ها اين شد که زنان را راه ندادند. قبل از مسابقه مثل روز برايم روشن بود که راه نمي‌دهند. مي‌دانستم دروغ است و مي‌خواهند موج درست کنند.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید