بگذارید بابهای گفتوگو باز بماند
دکتر ابوالفضل فاتح، موسس ایسنا، در یادداشتی در پی توقیف سایت انتخاب نوشت: باید در برابر «دومینوی خطا و انحراف»، «دومینوی آگاهی و حقیقت» شکل بگیرد.
بیان فردا | دکتر ابوالفضل فاتح، موسس ایسنا، در پی توقیف سایت انتخاب نوشت:
بسمه تعالی
فضای رسانه ای کشور مجددا با خبر توقیف پایگاه خبری «انتخاب» متاثر شد، همچنان که از خبر دستگیری خبرنگاران شرق و هم میهن خانم ها «نیلوفر حامدی» و«الهه محمدی» و دهها خبرنگار دیگر و حکم محرومیت آقای «علی اصغر شفیعیان» مدیر مسئول انصاف نیوز و حکم اولیه ممنوعیت فعالیت رسانهای مدیر مسئول اعتماد آقای «بهروز بهزادی» و ….. متاثر بوده است.
سالهاست سلسلهی توقیفها و وقفهها و بازداشتها و مداخلهها، نفس رسانه در ایران را به شماره انداخته است و کشورمان را از نعمت برخورداری از جریان زندهی خبر و «روایتی ملی و منطقهای» محروم ساخته است. این که در کمینگاه بنشینیم و از رسانه «مرغ نیم بسمل» بسازیم و هر روز به قلب جریان اطلاعات و خبر، نیزهای پرتاب کنیم، هنر نیست، صد سبیل آگاهی و تکامل جامعه است. وظیفه حکومت ها تسهیل جریان اطلاع رسانی است نه انسداد سیستماتیک آن.
کسانی که دستور به توقیف رسانهها میدهند آیا به ابعاد اخلاقی و پیامدها و سنگینی حکمی که میدهند، اندیشه کردهاند؟ جدای از ضربه سهمگینی که متوجه یک سازمان رسانهای و حقوق صدها هزار مخاطب و به طور کلی جریان رسانهای میشود، آیا ملتی یا حکومتی را میشناسید که با پایمال کردن قداست آزادی و بستن دهانها، راهی به خیر یافته باشد؟ رسانهها چهار راه و گرانیگاه ارتباطی ملتها هستند و بدون رسانههای مستقل و آزاد و آگاه، تشخیص مسیر و «خیر مشترک» برای همه دشوار خواهد بود و از قضا برای حکومت دشوارتر. تجربه محک خوبی است. مگر نمیبینیم که رهآورد چند دهه لت و کوب رسانهها و نخبگان، جز سرگشتگی و حیرت در سطوح مختلف نبوده است؟
وقتی نهادهای مدنی و احزاب تشریفاتی شوند، وقتی رسانهها تعطیل و نخبگان خانه نشین و اساتید ارعاب و اخراج و جمهوریت و انتخابات منکوب شود، راههای رشد و رضایت واقعی بسته خواهد شد و از تریبونهای یک سویه و انحصاری، دیگر کاری برای جلب نظر مردم ساخته نیست. این گونه است که اعظم تریبونها را در اختیار دارند و همچنان چشم به معدود رسانههای نسبتا مستقل دوختهاند و گمان میکنند دلیل تلخی ذائقهها در این است که این معدود رسانهها هنوز نفس میکشند. آنها غافلند که کار رسانهی واقعی، حلوا حلوا کردن نیست و با حلوا حلوا هم دهانها شیرین نمیشود، فقط چشم قدرت از دریافت حقیقت باز میماند و بابهای حکمت در حکومت بسته میشود.
رازی که در چند صدایی نهفته است، در انحصار نیست. بگذارید رسانهها نفس بکشند و بابهای گفت و گو باز بماند، تا حکومت و مردم و نخبگان به «خیر مشترک» خود وقوف یابند. صحبت این نیست که هر که هر چه میگوید و منتشر میکند درست و قابل دفاع است، سخن آن است که راه حل توقیف نیست. اگر بنا به توقیف بود باید نخست به سراغ آن دسته تریبونهایی میرفتید که مکررا جهل و خرافه و تنفر و دروغ و لطمه به دین و و میهن و اعتماد مردم را پمپاژ میکنند.
تجربه بشری نشان میدهد و عقل نیز حکم میکند که در فضای گفت و گوی چند سویه و آزاد است که همه میتوانند یکدیگر را ویرایش کنند و به انصاف و صلاح و عدالت راه یابند. ای کاش به جای این که رسانهای را ببندید، از خیل عظیم تریبونهای رسمی، ولو یک تریبون را در اختیار صدای مردم قرار میدادید و آن گاه ثمراتش را به نظاره مینشستید. اما افسوس که افسون قدرت و جاه طلبی و تمامیت خواهی هم اجازهی تواضع در برابر حقیقت را نمیدهد و هم چنان آدمی و سیستمها را در خود مهار میکند که انگیزه و توان تغییر به مسیر درست را به حداقل میرساند و یا از دست میدهد.
باید اندیشهها و روشها تغییر اساسی کند تا بنبستها گشوده گردد. باید در برابر «دومینوی خطا و انحراف»، «دومینوی آگاهی و حقیقت» شکل بگیرد و این کاری است که از رسانههای آزاد و مستقل ساخته است. این هم برای شما، هم برای مردم و هم برای نخبگان و هم برای آینده میهن عزیزمان بهتر است.
اگر هم نگذارید، مردم و تکنولوژی و زمانه راه خود را یافته و شرایط خود را تحمیل خواهد کرد. این را از سر خیرخواهی عرض میکنم، چرا که برکتی که در آزادی رسمی و توافقی برای ملتها و حکومتها هست، در آزادی تحمیلی نیست.
والسلام
ابوالفضل فاتح
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه تان را بنویسید