شریفیِ دانشگاه شریف بماند یا بکوچد؛ به کدام گزینه می‌خواهید ببالید؟
کد خبر: 8209

شریفیِ دانشگاه شریف بماند یا بکوچد؛ به کدام گزینه می‌خواهید ببالید؟

احتمالا پاسخ این است که در نگاه جماعتی هر که در هر جایگاه ابتدا باید کرنش و اعلام وفاداری کند تا نان او را نبُرند. بسیار خوب! دیگر چرا دم از فرهنگ ایران و حسین بن علی می‌زنند؟

بیان فردا | اخراج دکتر شریفی زارچی از دانشگاه صنعتی شریف چنان به مثابه یک لکه ننگ بر دامان و سیمای مرتکبان آن نشسته است که زین پس هر چه در باب پیشرفت‌های علمی و احترام به نخبگان و تلاش برای جذب کوچندگان در بوق و کرنا کنند به ریشخند گرفته خواهد شد مگر آن که برنامه‌ای تلویزیونی درباره استادان تازه وارد بسازند و اجرای آن را هم به خود مجری - استاد تازه بسپارند!

در بیان قبح و زشتی اخراج استادان پیش تر 25 دلیل آورده و نوشته‌ایم و تمرکز بر نام دکتر شریفی زارچی به دو سبب است. یکی یادداشت دکتر علینقی مشایخی، استاد پیش‌کسوت و بنیان‌گذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف  که استادِقربانی خالص سازی را چنین توصیف کرده است:

    - نخبه شاخص با سابقه کسب مدال طلا در المپیاد جهانی  

   - دارای تخصص در دو رشته مهم دنیای امروز یعنی رشته هوش مصنوعی و بیوانفورماتیک  

   - درج 20 مقاله علمی در مجلات معتبر از 2015 تا 2022 به گواهی گوگل اسکولار

   -  ۱۱۱۳ ارجاع به مقالات علمی او بر اساس منبع بالا

   - بهره از آیات قران مجید و گفتار امامان شیعی در برخی پیام ها

   - ماندن در ایران به رغم امکان جذب در خارج از کشور به دلیل تخصص و کیفیت علمی

موارد دیگر هم در این یادداشت آمده که چون متن کامل آن در روزنامه «هم‌میهن» درج شده تکرار نمی‌کنم و سراغ سبب دوم می‌روم.

چنانچه رییس جمهوری و وزیر علوم نخواهند دخالت کنند و قرار بر قطع دایمی همکاری دکتر شریفی زارچی باشد چند احتمال متصور است:

یک. در خانه بنشیند و هیچ کاری انجام دهد و دچار افسردگی شود. این گزینه قابل افتخار است؟

دو. بیرون از دانشگاه به کارهای علمی و پژوهشی بپردازد و هزینه های زندگی او را یک انجمن علمی مورد حمایت افراد ایران دوست و نیکوکار تامین کند و او شاداب تر بخواند و بنویسد. این اتفاق مایه شرمساری اخراج کنندگان نخواهد بود؟

 سه. اصلا او را دستگیر و محاکمه کنند. در این صورت کدام واقعه تاریخی مربوط به قرون قبل در اذهان تازه خواهد شد؟

چهار. چمدان ها را ببندد و در یکی از معتبرترین دانشگاه های جهان به کار علمی مشغول شود و به جای ریال توسری خورده دلار بگیرد. در این حالت آیا باز می توانند نخبگان را به بازگشت به ایران فراخوانند یا وقتی حایزان رتبه نخست کنکور از آرزوی مهاجرت سخن می گویند وزیر آموزش و پرورش مشکل را در کافی نبودن حب وطن بداند و یکی نخواهد گفت: آقا مراد! با آن که آن قدر حب وطن داشت چه کردید که می خواهید به ما حب وطن درس بدهید؟

پنج. مانع سفر او شوند و ناگزیر شود برای گذران زندگی به شغل دیگری روی آورد. آیا به این هم می توانند افتخار کنند؟

احتمالا پاسخ این است که در نگاه جماعت هر که در هر جایگاه ابتدا باید کرنش و اعلام وفاداری کند تا نان او را نبُرند. بسیار خوب! دیگر چرا دم از فرهنگ ایران و حسین بن علی می‌زنند؟

چون فرهنگ ایران برگرفته از سخن ابوسعید ابوالخیر است که نان را به میزان ایمان منوط نکرده و حسین ع به خاطر نه گفتن گرامی است و این که حاضر به اقرار علیه خود نشد. 

بعد التحریر: فرض نویسنده این است که رفتار با استاد دانشگاه شریف به دلایل سیاسی است حال آن برخی رسانه ها که به جای وزارت علوم توضیح و پاسخ داده اند مدعی اند به خاطر تعلل در تبدیل وضعیت پیمانی به استخدامی است. اگر چنین باشد دو مورد گفتنی است. اول این که منتقدان بوروکراسی و نظام اداری که ویژگی خود را مدیریت جهادی و وفادار نبودن به قید و بندهای بوروکراتیک می دانند و به آن در تریبون ها می بالند چطور در این فقره این قدر بوروکراتیک و آیین نامه ای شده اند؟ پرفسور رضا استاد مطهری را بدون تحصیلات آکادمیک برای استادی دانشکده الهیات در نظر گرفت و از منتقدان خواست با او مناظره علمی کنند نه آن که زیر بار ادعای مدرک نداشتن مطهری برود. یا بهام بیضایی با همین وضعیت استاد دانشکده هنرهای زیبا شد. حالا چه شده که یک عده پیمانی استخدامی می کنند و مدیریت جهادی را فراموش کرده اداری و بورکراتیک شده اند؟

مورد دوم هم این که مناظره ای میان دکتر شریفی زارچی و طرف مقابل در تلویزیون ترتیب دهند تا سیه روی شود هر که در او غش شود. از یاد نبرده ایم که تلویزیون چگونه بارها و ساعت ها به مربیان ورزشی و مدیران فرصت می‌داد. در یان فقره که پای آبروی دولت هم در میان است.

منبع: عصر ایران

دیدگاه تان را بنویسید