اختلاف بر سر بازگشت مجریان تلویزیون/ جبهه انقلاب چگونه در سلبریتیسازی شکست خورد؟
بازگشت برخی مجریان و سلبریتیها به صداوسیما به عرصه جدیدی برای نمایش جدال پشت پرده جریانهای اصولگرا تبدیل شده است. اتفاقی که از دید رسانههای این جبهه دور نمانده، اما جدال به حدی جدی است که هیچ توجیهی توان مخفی کردن آن را ندارد. رسانههای اصولگرا به نام اینکه «باید همه سلایق را دید» از جبهه حامی این تصمیم قرار دارند اما جریان دیگری از اصولگرایان به شدت با این تصمیم مخالفت کردهاند.
بیان فردا | نزدیک به دو دهه از روزهایی که خیابانها در زمان پخش سریالهای صداوسیما خالی میشد، گذشته و احتمالا متولدان دهه ۸۰ به بعد اساسا چنین تجربهای نداشته اند. سریالهای ۹۰ قسمتی، سریالهای ماه رمضانی با کارگردانی و بازیهای درخشان رضا عطاران و این آخری برنامه «نود»، «حالا خورشید»، «هفت»، «عصر جدید»، «دورهمی» و «خندوانه» یکی پس از دیگری به دلایل سیاسی از صداوسیما رخت بر بستند.
سال ۱۳۸۹ نقطه عطفی برای جریان برنامهسازی تلویزیونی ایران بود؛ سریال «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری که قرار بود از شبکه سه پخش شود، ناگهان به اولین سریالی تبدیل شد که در شبکه خانگی به شکل سیدی به فروش میرسید. در ادامه روند رو به زوال صداوسیما، مرجعیت اخبار هم از سالهای پایانی دولت خاتمی و شکلگیری برنامه ۲۰:۳۰ در شبکه دو سیما از صداوسیما برای همیشه گرفته شد و ابتدا به بیبیسی فارسی و کمکم با ظهور شبکههای اجتماعی به پلتفرمهایی از این دست منتقل شد. تیر خلاص به این پیکر نیمهجان هم با ورود علی فروغی خواهرزاده طیبه ماهروزاده همسر غلامعلی حدادعادل زده شد. فروغی کرکره آخرین برنامه پربیننده صداوسیما را پایین کشید و عادل فردوسی پور را از برنامه نود و صداوسیما حذف کرد.
روند خالصسازی صداوسیما از سال ۱۳۹۸ و اعتراضات بعد از شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی شدت گرفت. تعداد قابل توجهی از اهالی تئاتر، سینما و موسیقی بیانیههای اعتراضی به سرکوب خشونتبار را امضا کردند. بسیاری از هنرمندان جشنواره فجر را تحریم کردند و به سرعت موج تحریمها به صداوسیما هم کشیده شد. کانون کارگردان سینمای ایران در بیانهای از تمامی کارگردانان سینما درخواست کرد تا زمان عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما در هیچ برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان و کارشناس شرکت نکنند. بخشی از هنرمندان سال ۱۳۹۸ ریزش کردند و عده باقیمانده سال ۱۴۰۱ و در جریان اعتراضات پاییز و به این ترتیب صداوسیما از هر اندیشه منتقدی خالی شد.
بعد از به حاشیه رفتن صداوسیما و نادیده گرفتن سلایق جامعه که به کاهش چشمگیر مخاطب از تلویزیون و کوچ مردم به سمت شبکههای خارجی یا خانگی منجر شده، حالا به تازگی مدیران صداوسیما تصمیم گرفتهاند با دعوت از برخی چهرهها، آب رفته را به جوی بازگردانند.
برخی خبرها حاکی از بازگشت «رضا رشیدپور»، «محمدرضا گلزار» و« فرزاد حسنی» به شوهای صداوسیماست. خبر حسنی البته زودتر از همه تایید شد و در یک برنامه مذهبی با شمایلی جدید و ادبیاتی مذهبی حاضر شد.
خبر بازگشت مجریان را ابتدا محمدرضا شهبازی یکی از تازهواردهای صداوسیما که در غیبت مجریهای باسابقه موفق شده بود جایگاهی در این نهاد برای خودش دست و پا کند اعلام کرد. شهبازی در توییتر خود نوشت «ما اینور پاورقی میسازیم میگیم سلبریتی باید در خدمت رسانه باشه، هماهنگ با سیاستهای نظام باشه، باید با سلبریتی که وسط شلوغیها آب به آسیاب دشمن میریخت برخورد بشه؛ بعد اینور گلزار و رشیدپور دارن گرم میکنن برگردن روی آنتن»
بعد از قطعی شدن این خبر، شهبازی استعفای خود را از صداوسیما اعلام کرد. اما واکنشها به اعتراض شهبازی جالب توجهتر بود. محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه در متن تندی به محمدرضا شهبازی که از بازگشت رشیدپور و گلزار به تلویزیون انتقاد کرده بود، نوشت: «امروز نظرسنجی برنامه فاخرت آمد؛ مخاطب: ۵ درصد سیدخندان. معلی ۳۷ درصد، محفل قرآنی ۴ برابرشما، اعجوبهها تا ۳۰ درصد رو زد، خودمونی رجبی ۱۹ درصد. رو زده به چی مینازید؟ به سیاه کردن چهره جبلی و جلیلی با اشتباهاتتون؟ یا بیمخاطب کردن شبکتون؟»
صداوسیما تلاش زیادی برای سلبریتیسازی انقلابی انجام داد؛ چهرههایی همچون ثابتی و شهبازی و خانعلیزاده نمونهای از همین اقدام صداوسیماست که از قضا هیچکدام نتوانستند مخاطبان جدیدی به صداوسیما بکشانند و این رسانه در معرفی چهرههای جدید که به ارزشهای حاکمیتی هم پایبند باشند، خیلی موفق نبود و این یعنی شکست جریان ارزشی. همین مسئله بود که بار دیگر صداوسیما دستبه دامان مجریان قدیمی خود شده است؛ مجریانی که به زعم ارزشیها، زمانی یا «ساکت فتنه» بودند یا «حامی فتنه» یا «صدای دشمن»!
سیدمحمود رضوی تهیهکننده سینما و از افراد نزدیک به قالیباف هم با بیان این که از اجرای رضا رشیدپور متنفر است، گفت: «بابت کاری که رشیدپور با فیلم لاتاری در آنتن شبکه۳ انجام داد با او مسئله شخصی و جدی دارم، اما ذائقه عمومی فقط رضایت من و شما نیست.»
خبرگزاری فارس یک قدم از بقیه جلوتر رفته و دو گزارش ریاکارانه با عنوان «چرا نباید به تئوری سلطنتطلبان تحت عنوان پروژه خالصسازی دامن زد» و «با سلبریتیها که مثل ما فکر نمیکنند چه باید کرد» منتشر کرد و در آنها سعی کرد تصمیمات قبلی جریانهای افراطی را که به اشتباه خود پی بردهاند توجیه کند.
این رسانه نزدیک به سپاه گفته افرادی که قرار است به صداوسیما برگردند جزو آن دسته «سلبریتی»هایی هستند که «علیه منافع مردم و کشور اقدامی نکردهاند» بنابراین «حتی اگر با سبک و سیاق فرهنگی و اجتماعی برخی از چهرههایی که نامشان برای بازگشت مطرح شده موافق نباشیم، اما عقلانیت انقلاب اسلامی رای سلیقههای مختلف مردم را به رسمیت میشناسد.»
عباراتی که در این گزارشها آمده، دقیقا ویژگی افرادی است که پیش از این رسانههایی از قبیل فارس به آن «ساکت فتنه» میگفتند. فارس در گزارش دیگری سعی کرده دعوای داخلی درون جبهه اصولگرایی بر سر حذف یا بازگشت چهرههای قدیمی به صداوسیما را هم توجیه کند. این رسانه «خالصسازی درون جبهه اصولگرایی» را «مضحک» خوانده و گفته «تنش و اختلاف نظر در مدیریت شبکههای سیما امری بسیار طبیعی است.»
این درحالی است که به واقع درگیری در سطوح بسیار بالاتری در جریان است. تنها یک چشمه این درگیری را در اظهارات اخیر حدادعادل میتوانید دنبال کنید. غلامعلی حدادعادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در جلسه شورای مرکزی این جریان به رفتار «سهمخواهانه» جریانی تحت عنوان «جریان تحریف» در پوشش «ادبیات انقلابی» اشاره کرده و گفته «ما نباید بگذاریم که جریان تحریف تحت پوشش و ادبیات انقلابی، ذهنیتسازی نادرستی از جبهه انقلاب در اذهان عمومی مردم ایجاد کند و انقلابیون را در مسایل سیاسی فاقد عقلانیت و اخلاق معرفی کرده و با ذبح مسایل کلان و ملی به پای منافع شخصی و حزبی، رفتارهای سهم خواهانه از خود نشان دهند.»
خبرگزاری فارس در جدالی که خودش در بسیاری از موارد، تامینکننده هیزم آتش آن بوده، سعی کرده جانب احتیاط را رعایت کند. این رسانه گفته حذف هر یک این دیدگاهها درون جبهه اصولگرایان «خسارت محض» است. با این حال همین رسانه به وجود دعوایی میان طیف «جلیلی» با مدیران صداوسیما اعتراف کرده است.
علاوه بر شهبازی به عنوان یکی از نمایندگان طیف «جلیلی»، امیرحسین ثابتی مجری برنامه جهانآرا در شبکه افق هم به عنوان یکی از اعضای این طیف از این دعوا پرده برداشته است. ثابتی با اشاره ویدئوی خداحافظی شهبازی از صداوسیما گفته «این فیلم فراتر از خداخافظی شهبازی با صداوسیماست... این فیلم رسما آژانس شیشهای ۲ بود؛ روایت بسیجیهای همیشه جلوی توپ در برابر مدیران همیشه مصلحتاندیش.»
فارس در پاسخ به شهبازی که در ویدئوی استعفای خود بارها از شهید عجمیان، بسیجی جانباخته در اعتراضات پاییز سال گذشته یاد کرده گفته فراموش نکنید «رضا رشیدپور هم فرزند شهید است» و محمدرضا گلزار هم ویدئوهایی درباره «ذکر گفتن و خواندن دعا و نماز» دارد و حتی چند روز قبل از نمایش عقد آریایی «با همسرش در محضر حضور پیدا کرد و با خطبه اسلامی به عقد هم درآمدند.» در بخش دیگری از گزارش آمده «محمدرضا گلزار زمینههای دینی و اعتقادی خیلی خوبی دارد.»
خبرگزاری ایرنا، ارگان اطلاعرسانی دولت موضع صادقانهتری گرفته است. این رسانه گفته «رسانه ملی در چند سال اخیر با صرف هزینههای زیاد جز در چند مورد نتوانست برندسازی چندانی داشته باشد» و از طرفی به گفته برخی کارشناسان اشاره کرده که معتقدند حضور مجدد این چهرهها گامی رو به جلو در مسیر «اعتمادسازی» تلویزیون برای مخاطب است و «باید به تمامی سلایق» احترام گذاشت.
به نظر میرسد این تصمیم به دو دلیل اتخاذ شده است؛ نخست اینکه در آستانه انتخابات مجلس حاکمیت باید هر کاری با هدف گرم کردن تنور انتخابات انجام دهد و این کار با استفاده از چهرههای مقبولتر در بین افکار عمومی امکانپذیرتر است. دوم اینکه صداوسیما یک ارگان ورشکسته پر هزینه است. درآمدهای این سازمان از تبلیغات منوط به تعداد مخاطب این رسانه است که در سالهای اخیر به بدترین وضعیت افتاده است.
منبع: رویداد24
دیدگاه تان را بنویسید