ازدواج‌ مدرن، دشواری‌ها و بُن‌بست‌های همسریابی
کد خبر: 567
محمود گلزاری:

ازدواج‌ مدرن، دشواری‌ها و بُن‌بست‌های همسریابی

تدوین‌کنندگان و تصویب‌گران قانون « حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» چه تدبیری برای پذیرش و ترویج ازدواج‌های غیرسنتی همراه با رضایت والدین اندیشیده‌اند؟

بیان فردا| در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۰، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، با هفتاد و سه ماده و هشتاد و یک تبصره پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان، توسط رئیس ‌ جمهور برای اجرای آزمایشی آن به مدت هفت سال، به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و معاونت امور زنان و خانواده ‌ ی رئیس ‌ جمهور ابلاغ شد.

تدوین ‌ کنندگان و تصویب ‌ گران این قانون امید دارند که با اجرای آن، روند پیری جمعیت رو به کاهش گذارد و با ازدواج به ‌ هنگام جوانان و تولد دست ‌ کم سه فرزند، برای هر نفر، نرخ جای ‌ گزینی ۷/۱ کنونی کشور که با نرخ ۶/۲ (رشد جمعیت صفر) فاصله ‌ ی زیادی دارد، با شتابی معجزه ‌ آسا افزایش یابد. اگر چنین نشود، در سی سال آینده ۲۶ درصد جمعیت کشور را افراد ۶۰ ساله و بزرگ ‌ تر تشکیل خواهند داد. چند مشکل اساسی و هراس ‌ آور پیری جمعیت عبارتند از:

- کم‌شدن نیروی کار
- به خطرافتادن امنیت کشور
- فشار زیاد بر نظام تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی
- کاهش نشاط و طراوت اجتماعی
- رو به زوال رفتن فرهنگ و تمدن ایران اسلامی

برای دست ‌ یابی به هدف ‌ های آرمانیِ جوانی جمعیت، چاره ‌ ای نیست جز این ‌ که افراد در سنِ ازدواج - زنان زیر سی سال و مردان زیر سی و پنج سال - مراحلِ زیر را پی ‌ درپی و با فاصله ‌ های کم زمانی طی کنند:

۱. کسب «هویت همسری»: داشتن آمادگی فکری، عاطفی و رفتاری جهتِ پایه ‌ ریزی بنای زندگی مشترک و تعهد و تلاش برای استوارساختن و پایداری آن.

۲. برخورداری از توان اقتصادی لازم (شغل ثابت و سالم، درآمد کافی، مسکن و وسیله ‌ های ضروری زندگی).

۳. امکان انتخاب همسری مناسب در کم ‌ تر از یک ‌ سال، پس از گذر از دو مرحله ‌ ی قبلی.

۴. بهره ‌ مندشدن از برنامه ‌ های آموزشی و مشاوره ‌ ای علمی و مفید برای شکوفایی و بالندگی نهال ازدواج و پیش ‌ گیری از آشفتگی و گسستگی پیوند همسری.

۵. بیدارشدن انگیزه و رغبت به فرزندآوری و دسترسی به امکانات و تسهیلات اقتصادی و اجتماعی برای فرزندپروری.

اگر این گام ‌ ها واقع ‌ بینانه، جدی و محکم برداشته نشوند، پدیده ‌ ی رنج ‌ آور تعویق ازدواج جوانان چهره ‌ ی درهم ‌ کشیده و هراس ‌ آور خود را - همان ‌ گونه که اکنون نمایی از آن را می ‌ بینیم - به تمامی آشکار می ‌ سازد و آسیب‌های فراوان و گاه ماندگار فردی و اجتماعی را دامن می ‌ زند. نمودار ۱ مراحل یادشده را به روشنی در چشم ‌ اندازمان قرار می ‌ دهد.

***

مرحله ‌ ی نوبزرگ ‌ سالی، دوره ‌ ای است بین نوجوانی و بزرگ ‌ سالی و پنج ویژگی اساسی آن: جست ‌ وجوی هویت، ناپایداری، تمرکز بر خود، احساس بینابینی و امکانات/خوش ‌ بینی. اگر میلیون ‌ ها جوان ایرانی در سن ازدواج، که بیش از ۴۰ درصدشان دانشجو هستند و یا تحصیلات دانشگاهی دارند، رغبتی به تأهل نشان نمی ‌ دهند، نه به این خاطر است که توان اقتصادی لازم را برای تشکیل خانواده ندارند، بلکه ویژگی ‌ های طبیعی، و نه نابهنجار، نوبزرگ ‌ سالان را دارند و بر این باورند که «ازدواج، رویدادی خوب و مثبت است اما اکنون آمادگی تعهد به آن را نداریم.»

این پدیده ‌ ی طبیعیِ روان ‌ شناختی، واقعیتی است که تدوین ‌ کنندگان قانون جوانی جمعیت با به آن آگاهی نداشته ‌ اند یا با ساده ‌ نگری چشمان خود را بر آن فرو بسته ‌ اند.

واقعیت فراموش ‌ شده ‌ ی دیگر، مشکلات و بن ‌ بست ‌ های همسریابی است. در این شماره با تکیه بر شواهد علمی و تجربی، چالش ‌ های انتخاب همسر و روش ‌ های ناکارآمد آن را بررسی می ‌ کنیم و با یاری خداوند در شماره ‌ های آتی مجله و به پشتوانه ‌ ی مطالعات و یافته ‌ های علمی، موثرنبودن مراکز مشاوره ‌ ی تخصصی ازدواج و خانواده را در حوزه ‌ های همسرگزینی و تحکیم خانواده از نظر می ‌ گذرانیم.

مشکلات و بن ‌ بست ‌ های همسریابی

با آن ‌ که دانشمندان علوم اجتماعی در آثار خود انواع ازدواج، مانند: ازدواج ‌ های تحمیلی و اجباری، ازدواج ترتیب ‌ داده ‌ ی توافقی، ازدواج خودگزین و ازدواج خودمختار را نام برده ‌ اند و توضیح داده ‌ اند اما در بسیاری از جوامع زنده ‌ ی بشری دو سنخ ازدواج سنتی و ازدواج از روی عشق رواج بیشتری دارد.

این دو شیوه با دو شاخص «عاملیت کُنش ‌ گر» و «رضایت تصمیم ‌ گیرنده» طبقه ‌ بندی می ‌ شوند. در شیوه ‌ ی سنتی، پدر و مادر یا یکی از بزرگان فامیل در فرایند انتخاب همسر برای پسر و دختر دخالت می ‌ کنند و البته رضایت فرزند جوان خود را هم به ‌ دست می ‌ آورند. در شیوه ‌ ی غیرسنتی یا انتخاب از روی عشق، جوانان کنش ‌ گران اصلی هستند که ابتدا با هم آشنا و دوست می ‌ شوند و پس از مدت ‌ ها ارتباط و شدت ‌ گرفتن علاقه و محبت به یک ‌ دیگر، تصمیم به ازدواج می ‌ گیرند.

آنکوریتی و همکاران (۲۰۱۳) دو سنخ ازدواج ‌ های سنتی و عاشقانه را فراگیرترین شیوه ‌ های همسرگزینی در بیشتر جوامع معاصر می ‌ دانند و با یادآوری تحلیل داده ‌ های بین فرهنگی لی و آستون با ۱۱۷ جامعه ‌ ی بشری، بر این باورند که ازدواج ‌ های بر پایه ‌ ی عشق بیشتر در خانواده ‌ های هسته ‌ ای و با زیست نومکانی(جدا زندگی ‌ کردن جوانان از خانواده ‌ های اصلی خود) رواج دارد. آن ‌ ها سطح بالای تحصیلات، شاغل ‌ بودن زن و شهرنشینی را عوامل همبسته ‌ با این شیوه ‌ ی ازدواج می ‌ دانند.

جفری آرنت (۲۰۱۸)، نظریه ‌ پرداز مرحله ‌ ی نوبزرگ ‌ سالی می ‌ نویسد «بیشتر ازدواج ‌ ها در فرهنگ ‌ های سنتی، ازدواج ‌ های ترتیب ‌ داده توسط بزرگ ‌ ترها هستند که با همسرگزینی ‌ های اختیاری و از روی عشق جوامع غربی متفاوتند» و می ‌ افزاید «با شتاب ‌ گرفتن فرایند جهانی ‌ شدن، جوانانِ دیگر کشورها برای انتخاب همسر آزادی بیشتری پیدا کرده ‌ اند. از این ‌ رو در بسیاری از فرهنگ ‌ ها نسبت ازدواج ترتیب ‌ داده، تعدیل و اصلاح شده است. به ‌ طوری ‌ که امروزه در بیشتر فرهنگ ‌ های شرقی، میزان ازدواج نیمه ‌ سنتی رو به افزایش است.»

گابریلا روبریو (۲۰۱۴) در مقاله ‌ ای پژوهشی و بلند با عنوان «چگونه عشق بر ازدواج پیروز شد: نظریه ‌ ی مستندی بر ناپدیدشدن ازدواج سنتی» می ‌ نویسد:

بررسی ‌ های جامعه ‌ شناختی و مردم ‌ شناختی نشان می ‌ دهد که ازدواج ‌ های سنتی راهبردی است که برای اتحاد و استواری پیوندهای خانواده ‌ ها، گروه ‌ ها و طایفه ‌ ها در مسیر تاریخ و در بیشتر جوامع بشری وجود داشته است. در کشورهای آسیایی و آفریقایی ازدواج سنتی به ‌ صورت سنخ غالب ازدواج نهادی، تا دهه ‌ های اخیر ادامه داشت. در سپیده ‌ دم سده ‌ ی بیستم میلادی۷۲درصد یا بیشتر ازدواج ‌ ها، در آسیا و آفریقا، از طریق اعضای خانواده یا خویشاوندان زوج ‌ ها صورت می ‌ گرفت. در طول قرن گذشته، فراوانی این نوع ازدواج‌ها به ۴۰درصد کاهش یافته ‌ اند.

هم ‌ چنین با بررسی وضعیت ازدواج در هجده کشور آسیایی و آفریقایی معلوم شد که جوانان شهرنشین این کشورها دورشدن خود از ازدواج ‌ های سنتی را آغاز کرده ‌ اند.

برای نمونه، امروزه در هندوستان که ازدواج ‌ های سنتی پیشینه ‌ ای بیش از ۶۰۰۰ سال دارند، ۴۰درصد جوانان گرایش دارند که خود همسر آینده ‌ شان را برگزینند.

عوامل گرایش به ازدواج ‌ مدرن (از روی عشق)

پژوهش ‌ گران خانواده این تغییر محسوس را به سه عامل اصلی:
۱. افزایش فردگرایی در فرهنگ ‌ های جمع ‌ گرا؛
۲. گرایش به تجددگرایی؛
۳. بالارفتن سطح تحصیلات جوانان و دست ‌ یابی آن ‌ ها به استقلال اقتصادی
نسبت داده ‌ اند.

هوفستد (2011) با پنج بُعد ارزشی که مهم ‌ ترین آن ‌ ها، فردگرایی در مقابل جمع ‌ گرایی است، فرهنگ ‌ های بشری را از هم متمایز می ‌ کند.

تریاندیس، از پیش ‌ گامان مطالعات بین فرهنگی، فردگرایی را چنین تعریف می ‌ کند:

«الگوی اجتماعی که در آن، افراد پیوند چندان استواری با دیگران ندارند و خود را مستقل از جمع می ‌ دانند. با توجه به ترجیحات، نیازها، حقوق و قراردادهای شخصی خود با دیگران برانگیخته می ‌ شوند. اولویت را به اهداف شخصی خویش می ‌ دهند تا هدف ‌ های دیگران و در برقراری ارتباط با سایرین، بر تحلیل منطقی سود و زیان روابط تأکید می ‌ کنند.»

جمع ‌ گرایی از نظر این پژوهش ‌ گر یعنی:

«الگوی اجتماعی که شامل پیوندهای نزدیک افراد با دیگران است. افراد خود را بخشی از یک یا چند جمع (خانواده، همکاران، قبیله، ملت) می ‌ دانند. عمدتاً از طریق هنجارها و وظایف اِعمال ‌ شده از سوی جمع برانگیخته می ‌ شوند. گرایش دارند تا اهداف جمع را بر هدف ‌ های شخصی خود مقدم دارند و بر ارتباط و پیوستگی با جمع تأکید می ‌ کنند.»

با شاخص ‌ های هوفستد، بیش از ۵۰ کشور با حداکثر درجه ‌ ی ۱۰۰ (بالاترین میزان فردگرایی) رتبه ‌ بندی شده ‌ اند.

در این رتبه ‌ بندی میزان فردگرایی ایران ۴۱ است که بالاتر از کشورهای لبنان، روسیه، کشورهای عربی، ترکیه، عراق، عربستان(۲۵) و پاکستان(۱۴) قرار دارد. این حرکت نسبتاً سریع از جمع ‌ گرایی به فردگرایی آثار خود را در افزایش فراوانی رابطه ‌ های پیش از ازدواج دختران و پسران و انتخاب همسر با تصمیم و کنش ‌ گری جوانان بر مبنای علاقه و عشق نمایان ساخته است.

همراه با تغییر یادشده، تجددگرایی با مولفه ‌ های آن که عبارتند از: اومانیسم (انسان ‌ مداری)، سکولاریسم (عرفی ‌ کردن امور)، نسبی ‌ گرایی، لیبرالیسم (پافشاری بر همه نوع آزادی) آرام آرام در زندگی فردی و اجتماعی مردم و به ‌ ویژه نسل جوان گسترش یافته است. برایند این تحولات اجتماعی بیش از هر چیز بر خانواده و کارکردهای آن تأثیر ژرف و آشکار خود را گذاشته است:

- بالارفتن سن ازدواج و برقراری رابطه ‌ های آزاد و جنسی به ‌ جای تعهد به تشکیل خانواده

- روی ‌ آوردن به ازدواج ‌ های غیرسنّتی و خودگزین که به شدت ‌ گرفتن تنش ‌ های بین والدین و فرزندان انجامیده است.

- بی‌توجهی به فرزندآوری و فرزندپروری

آیا می ‌ توان جلو این دگرگونی ‌ های ناهمسان با فرهنگ دینی و سنتی ایران اسلامی را گرفت؟

آرلند تورنتون، پس از سال ‌ ها بررسی متون تاریخی علوم اجتماعی و پژوهش ‌ های تجربی گسترده در حوزه ‌ ی تحولات اجتماعی کشورهای گوناگون، نظریه ‌ ی آرمان ‌ گرایی توسعه ‌ ای (تحولی) خود را در تبیین تغییرات خانواده مطرح کرده است.

او با نقد نظریه ‌ های نخستین درباره ‌ ی تغییرات خانواده و به ‌ خصوص نظریه ‌ ی نوگرایی که صنعتی ‌ شدن، شهرنشینی و گسترش آموزش را فشارزاهایی برای ازدواج ‌ های غیرسنتی می ‌ داند، آرمان ‌ گرایی توسعه ‌ ای را به ‌ عنوان «مدل آرمانی از واقعیت» و «مدل آرمانی برای واقعیت» با چهار اصل زیر توصیف می ‌ کند:

۱. جامعه ‌ ی مدرن خوب و قابل دست ‌ یابی است.

۲. خانواده ‌ ی مدرن خود و قابل دست ‌ یابی است.

۳. جامعه و خانواده به ‌ صورت علت و معلولی با هم در ارتباط هستند.

۴. روابط اجتماعی در جامعه ‌ ی مدرن با آزادی، برابری و رضایت و توافق برقرار می ‌ شود.

همه ‌ ی جوامع بشری مانند انسان ‌ ها که مراحل رشد و تحول خود را به ‌ طور طبیعی و منظم، از تولد تا بزرگ ‌ سالی و پختگی طی می ‌ کنند، در مسیر تحولات اجتماعی به جوامعی مدرن و خوب تبدیل می ‌ شوند. در جامعه‌ی مدرن و خوب:

- به جای خانواده ‌ های گسترده، خانواده ‌ های هسته ‌ ای
- به ‌ جای ازدواج ‌ های اجباری و یا ترتیب ‌ داده ‌ شده توسط بزرگ ‌ ترها، ازدواج ‌ های بر مبنای انتخاب فردی و عشق

- به ‌ جای تنظیم برنامه ‌ ی فرزندآوری با اجبار و فشار دولت ‌ ها، به آزادی در تولد و بزرگ ‌ کردن فرزندان

- به ‌ جای تعویق رابطه ‌ ی جنسی تا زمان ازدواج رسمی، برقراری رابطه ‌ ی جنسی، البته بدون بی ‌ بندوباری پیش از ازدواج

حاکم خواهد بود.

در جامعه ‌ ی مدرن جوانان، انتخاب ‌ ها و روابط ‌ خود را با برابری، آزادی و توافق صورت می ‌ دهند. این ارزش‌ها که هم ‌ اکنون در بسیاری از کشورهای غربی رواج دارد، از طریق مسافرت ‌ ها، شبکه ‌ های ارتباطی و مجازی، ترویج برنامه ‌ های آموزشی و رسانه ‌ های جمعی به دیگر کشورها سرایت می ‌ کند.

تورنتون (۲۰۰۱)، البته در پایان یکی از مقاله ‌ های اصلی خود که به توضیح نظریه ‌ ی آرمان ‌ گرایی توسعه‌ای پرداخته است، تصریح می ‌ کند که کشورهای دیگر می ‌ توانند با ترویج ارزش ‌ های مذهبی، تکیه بر سنت ‌ های فرهنگی و حکمرانی اعتمادبرانگیز مردم را در چارچوب ‌ هایی سالم و مناسب با ارزش ‌ های فرهنگی خود نگه ‌ دارند.

ما کجا ایستاده ‌ ایم؟

آیا آن ‌ چه را که درباره ‌ ی دگرگونی ‌ ارزش ‌ های فرهنگی و روی ‌ آوردن جوانان به سبک زندگی مدرن غرب ‌ بنیاد گفتیم تنها در سطح بحث ‌ های دانشگاهی و روشنفکری است و بسیاری از مردم عادی را با آن ‌ ها پیوند و کاری نیست؟

نزدیک به ده پژوهش با روش کیفی و تحلیل گفتمان با نمونه ‌ هایی از جوانان گروه سنی ۲۰ تا ۳۵ در شهرهای مختلف نشان داده ‌ اند که جوانان تحصیل ‌ کرده ازدواج به ‌ شیوه ‌ ی سنتی یعنی انتخاب و کنش ‌ گری والدین را نمی ‌ پذیرند و با همسرگزینی از روی عشق و برقراری رابطه ‌ ی دوستانه سر سازگاری دارند.

بسیاری از پاسخ ‌ گویان هم به ‌ دلیل پای ‌ بندی به ارزش ‌ های اخلاقی و فرهنگی جامعه و هم وابستگی اقتصادی به پدران و مادران خود، تأکید کرده ‌ اند که پس از این ‌ که ما خود همسر آینده ‌ مان را انتخاب کردیم و مدتی با او رفت ‌ وآمد داشتیم و به توافق رسیدیم، ضروری می ‌ دانیم که رضایت والدین خود را هم جلب کنیم (نیمه ‌ سنتی یا ترکیبی). اما با ناراحتی شِکوه سر می ‌ دهند که با آن ‌ که جامعه رو به نوگرایی و ارزش ‌ های مدرنیته رفته است، بزرگ ‌ ترهای ما پای در سنت دارند و ازدواج ‌ های غیرسنتی را نمی ‌ پذیرند و برنمی ‌ تابند.

این ناهماهنگی فرزندان و والدین بسیاری از خانواده ‌ ها را صحنه ‌ ی کشمکش ‌ ها، درگیری ‌ ها و نزاع ‌ های طولانی و روان ‌ فرسا کرده است.

نکته ‌ ی دیگری که جوانان آماده ‌ ی ازدواج بیان می ‌ کنند بن ‌ بست ‌ های ازدواج به روش سنتی است:

در جامعه ‌ ی فردگرای کنونی، با زیادشدن خانواده ‌ های هسته ‌ ای دیگر کسی برای ازدواج فرزندش به سراغ دختر و پسر خویشاوند نمی ‌ رود، همسایه ‌ ها نیز یکدیگر را نمی ‌ شناسند و دوستان نزدیک هم فرزندان خود را از سال ‌ های پیش با یک ‌ دیگر آشنا نمی ‌ سازند.

وقتی از دست راویان و واسطه ‌ های نزدیک و سالم کاری برنمی ‌ آید، شبکه ‌ های مجازی و پایگاه ‌ های غیرقانونی همسریابی نقش راویان پنهانی را ایفا می ‌ کنند.

شاید این پرسش به ذهن خوانندگان این نوشتار بیاید که گفته ‌ های جوانانی که در پژوهش ‌ های کیفی بر ازدواج ‌ های غیرسنتی تأکید کرده ‌ اند، از حد نگرش ‌ فراتر نمی ‌ رود ولی در سطح رفتار و اقدام باز هم جوانان برای ازدواج ‌ های خود باید تن به ازدواج ‌ های سنتی با رضایت و حمایت والدین خود بدهند.

این خوش ‌ بینی، فرسنگ ‌ ها از واقعیت فاصله دارد. اگر همکاران جامعه ‌ شناس تنها به تحلیل دیدگاه ‌ های افراد می ‌ پردازند و این پندار را القاء می ‌ کنند که نگرش به آسانی به رفتار نمی ‌ انجامد، اما روان ‌ شناسان و مشاوران حوزه ‌ ی ازدواج که هر دو گروه جوانان و بزرگ ‌ ترهای آن ‌ ها از مراجعان اصلی ‌ شان هستند، گواهی می ‌ دهند که عده ‌ ی قابل توجهی از جوانان، ماه ‌ ها و حتی سال ‌ ها، دور از چشم و مراقبت خانواده ‌ هایشان، همسران آینده ‌ شان را برمی ‌ گزینند و پس از آن خانواده را عرصه ‌ ی بگومگوها و نزاع ‌ های خود برای جلب رضایت والدین قرار می ‌ دهند.

از بین ۶۱۰ نفر کسانی که در طول سی ‌ ماه، در سال ‌ های ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ برای مشاوره ‌ ی ‌ قبل از ازدواج در مرکز خدمات مشاوره ‌ ای بیدار به من مراجعه کرده ‌ اند، نزدیک به ۴۰ ‌ درصد آن ‌ ها از طریق غیرسنتی به همسرگزینی روی آورده ‌ اند و افزون بر این، روند این سنخ ازدواج ‌ غیرسنتی رو به افزایش بوده است!

هرکدام از این دو روش رایج، چالش ‌ ها و مشکلات خاص خود را دارند.

ازدواج با روش سنتی، با آن ‌ که در چارچوب ارزش ‌ های فرهنگی جامعه قرار دارد و با کنش ‌ گری، رضایت و حمایت والدین جوانان جویای همسر پیش می ‌ رود، اما راه دست ‌ یابی به آن، به ‌ خاطر تغییرات پُرشتابی که به آن ‌ ها اشاره کردیم، ناهموار و دشوار است. به ‌ علاوه؛

فاصله ‌ ی کم آشنایی تا عقد و رفت ‌ وآمدها و گفت ‌ وگوهای کوتاه، ‌ رسمی و کلیشه ‌ ای و نیز دخالت بزرگ‌ترها، به ‌ ویژه مادران، در تحمیل نظر خود به فرزندان برای پذیرش ملاک ‌ هایی که اختصاص به جوانان دارد، مانند ویژگی ‌ های ظاهری، رفتارهای مذهبی، رضایت و دوام زندگی زناشویی را که دو مولفه ‌ ی اصلی ازدواج‌های بالنده هستند، تهدید می ‌ کند. جوانان ایرانی برای ورود به منطقه ‌ ی ازدواج غیرسنتی (نیمه ‌ سنتی و یا ترکیبی) با موانع فرهنگی، اجتماعی گوناگون برخورد می ‌ کنند که مهم ‌ ترین ‌ شان عبارتند از:

- فراهم ‌ نبودن موقعیت ‌ های سالم و پذیرفته ‌ شده برای آشنایی و ارتباط با افرادی از جنس مخالف و آزادی برای گزینش هم ‌ سفری هماهنگ با معیارهای خود

- ناآگاهی از معیارهای اصلی همسرگزینی

- انتخاب شتابزده به فرمان کشش ‌ های تند عاطفی و غریزی

- برخوردارنبودن از توان اقتصادی برای تشکیل زندگی، به ‌ خصوص دلدادگان کم ‌ سال

- اخبرنکردن زودهنگام والدین از علاقه و ارتباط ‌ های خود

- بروز تنش ‌ های خانوادگی پس از پرده برون ‌ افتادن رازها و به ‌ کارگیری هر یک از افراد دو نسل از ترفندهایی آزاردهنده و آسیب ‌ زا برای رسیدن به مقصود خود!

نتیجه ‌ ی این کشمکش ‌ ها، یا به ناکامی جوانان در ازدواج می ‌ انجامد یا به گسترش نارضایتی ‌ ها به پس از ازدواج. ‌گسستگی پیوند زناشویی و آشفتگی درازمدت رابطه ‌ ی همسران، فرجام چنین ازدواج ‌ هایی است.

چه بی ‌ پناه و درمانده ‌ اند جوانان ما!

واقعیت فراموش ‌ شده

تدوین ‌ کنندگان و تصویب ‌ گران قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت چه تدبیری برای پذیرش و ترویج ازدواج ‌ های غیرسنتی همراه با رضایت والدین اندیشیده ‌ اند؟

چه زمینه ‌ ها و عرصه ‌ های سالمی برای آشنایی جوانان با یک ‌ دیگر قبل از ازدواج می ‌ توان فراهم ساخت که افزایش احتمال همسریابی همراه با شناخت و علاقه به هم را در پی داشته باشد!

ماده ‌ ی ۳۷ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و تبصره ‌ ی ذیل آن، سازمان تبلیغات اسلامی را مکلف به توسعه ‌ ی فرهنگ واسطه ‌ گری در امر انتخاب همسر، با محوریت و مشارکت خانواده ‌ ها و رعایت موازین قانونی و شرعی کرده است. مجوز مراکز فعال در امر انتخاب همسر با تأیید سازمان تبلیغات اسلامی، توسط وزارت ورزش و جوانان صادر می ‌ شود. این امتیازی است که قانون مزبور بر قانون قبلی حمایت خانواده دارد اما این مراکز که موفق ‌ ترین آن ‌ ها برنامه ‌ ی همسان ‌ گزینی همدم است، با امتیازاتی که دارند با همان سنخ ازدواج ‌ های سنتی عمل می ‌ کنند و نمی ‌ توانند عطش زیاد نزدیک به نیمی از جوانان را به ازدواج ‌ های خودگزین فرونشانند.

کلام آخر:
اگر صدها هزار جوانی که در هر سال، از چنبره ‌ ی تمرکز بر خویشتن رها می ‌ شوند و هویت ازدواج و همسرداری را کسب می ‌ کنند و با تلاش خود، حمایت خانواده و تسهیلات اندک دولت به توانمندی اقتصادی برای تشکیل خانواده می ‌ رسند، بخواهند در بازه ‌ ی زمانی یک ‌ ساله برای روش ‌ های همسو با ارزش ‌ های فرهنگی و دینی جامعه، همسر مناسب خود را پیدا کنند، چه راه ‌ هایی را به آن ‌ ها نشان می ‌ دهیم؟

کدام ماده ‌ و تبصره ‌ ی قانون حمایت خانواده و جوانی جمعیت، پاسخگوی این پرسش ساده و روشن است؟

نمودار 1: مراحل رسیدن به هدف آرمانی جوانی جمعیت:

ازدواج‌ مدرن، دشواری‌ها و بُن‌بست‌های همسریابی

منابع:
- منتشر شده در مجله سپیده دانایی
- Arnet, Jeffry .(2018).Adolescence and Emerging Adulthood, Pearson,U.S.A

- Ankuriti, S, Dasgulpa, shatanjaya (2013). Marriage Markets.

- Rubio, Gabriela(2014), How Love Conquered Marriage: Theory and Evidence on the Disspearance of Arranged Marriges, http://gabrielarubio.bol.ucla.edy

- Thornton, Arland. (2001).The Development Paradigm, Reading History Sideways, And Family Change. Demography journal, Volume 38-Number 4, 449-465

* دکتر محمود گلزاری: روانشناس و مدیرمسئول مجله سپیده دانایی

دیدگاه تان را بنویسید