چرا باید نگران آینده تهران بود؟
کد خبر: 5176
پیروز حناچی در کلاب‌هاوس پاسخ داد؛

چرا باید نگران آینده تهران بود؟

پیروز حناچی، شهردار پیشین پایتخت با حضور در کلاب‌هاوس در مورد حواشی مصوبات کمیسیون ماده ۵ در تهران صحبت کرد و به این پرسش پاسخ داد که چرا باید نگران آینده تهران بود؟

 بیان فردا | میزان درآمد ناسالم شهرداری  را از ۸۰ درصد به زیر ۵۰ درصد کاهش دادیم/تغییر نکردن میزان عوارض صدور پروانه در ۱۰ سال به نفع بساز بفروش‌ها است نه به نفع مردم

در این نشست محمد سالاری، رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای پنجم

 و علی اعطا، سخنگوی سابق شورای شهر تهران حضور داشتند. بخش‌هایی از این نشست را می‌خوانید:

پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران:

*ما میزان درآمد ناسالم شهرداری  را از ۸۰ درصد به زیر ۵۰ درصد کاهش دادیم

* ما در مدیریت شهری سعی کردیم تغییر جهتی در اداره امور شهر داشته باشیم و میزان درآمد ناسالم را به حداقل برسانیم از ۸۰ درصد به زیر ۵۰ درصد کاهش دادیم.

* ما در شهرها به یک ویروس مبتلا هستیم. سال ۶۸ که منابع دولتی شهرداری‌ها قطع شد مشخص نکردیم منابع باید چگونه تامین شود‌. ظرفیت در شهرها وجود داشت اما الان بیش از ۸۰ درصد منابع مالی شهرداری‌ کلان‌شهرها به شهرسازی وابسته است که ما را از نگاه برنامه‌ای دور می‌کند‌. 

* تراز بین درآمد و هزینه شهرداری تامین نمی‌شود‌. اصلی‌ترین وظیفه شهرداری و شورای شهر تعریف دقیق ردیف بودجه و تناسب بین درآمد و هزینه است. اگر اختلاف جدی بین درآمد و هزینه باشد شهرداری مجبور است به نحوی آن را بر طرف کند و به سمت حرکت به سمت عدم انضباط شهری می‌روند.

*جنگیدن برای منافع شهروندان در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد

*امروز در همه جای دنیا، مفهومی در برنامه ریزی با عنوانِ  تعریف چشم انداز شکل گرفته است. یعنی مشخص کنید، در سال ۱۴۲۰ تهران چه شکلی خواهد داشت، به زبان ساده برای شهر ارزوی خوب داشتن. رسیدن به چشم انداز نیازمند  برنامه عملیاتی با شاخص‌های کمی است و اگر مدیری به این شاخص‌ها نرسد باید جواب بدهد.

*اگر مدیری نگاه برنامه‌ای نداشته باشد و اعلام کند به اسناد بالادست پایبند نیستم، یعنی آرزوی خوبی برای شهر ندارد!و نمی‌تواند جواب دهد شهر در آینده چه شکلی خواهد بود.

*ما زمان حضور در شهرداری مصوبه باغات را اصلاح کردیم، چون افکار عمومی این را می‌خواست. مطالعات نشان داد مطالبه اصلی مردم  حل مسئله الودگی هوا و ترافیک بود. وقتی  می بینیم این خواسته مردم، با چشم انداز شهر تهران مطابقت دارد، پس ما هم به دنبال توسعه حمل و نقل عمومی می‌رویم.

*ناترازی بین درآمد و هزینه شهرداری‌ها ابعاد مختلفی دارد. ممکن است شهرداری‌ها پروانه‌هایی را به نام شهرداری بگیرند، بعد واگذار می‌کنند به بانک‌ها یا سرمایه‌گذارهای دیگر. این نوعی تامین درآمد است. ما در دوره خودمان جلوی این کار را گرفتیم و ثابت کردیم می‌شود جور دیگری هم شهر را اداره کرد.

*باید چشم‌انداز در شهر داشته‌باشیم. یکی از برنامه‌های چشم‌انداز شهر باید کاهش آلودگی باشد. ... نمی‌شود کاهش آلودگی هوای تهران را به عنوان هدف در نظر بگیریم اما بیشترین هزینه را برای توسعه بزرگراه‌های غیرضروری انجام بدهید.

*مثلا شما شعار کاهش آلودگی هوا می‌دهید اما خدمات و سرویسی که با هدف کاهش آلودگی است را متوقف می‌کنید. این حرکت کردن در تاریکی است.

*ما قبلا زمستان‌های سختی داشتیم. مثلا ۳۰-۴۰ سال پیش زمستان‌های پربارشی داشتیم اما الان کمتر است.  علت آن تمرکز بیش از حد است.

*بیش از ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی و ۱۰ درصد جمعیت در ۲ درصد مساحت کشور، یعنی در پهنه جنوبی البرز حضور دارند. تبعات آن شکل گیری جزیره گرمایی است.

*ما را متهم می‌کنند که شما می‌خواهید تهران را گران کنید. ما این را نمی‌خواهیم. راه حل این است که عرصه وسیع‌تری را بارگذاری کنیم و اهرم‌های اقتصادی را به کار بگیریم تا افراد با انگیزه ارزان‌تر شدن زندگی‌شان با این برنامه‌ها همراهی کنند.

*یکی از سیاست‌های مغفول این است که به سیاست‌های عدم تمرکز در تهران کم توجهی می‌شود. یکی از تهدید‌های اصلی تهران زلزله است.

*قانون هوای پاک در مجلس به تصویب رسیده‌است. ۱۷-۱۸ دستگاه باید در این حوزه مسئولیت‌هایی را اجرا کنند. مثلا صنایع باید خودروهایی با استاندارد بالا تولید کنند. وزارت نفت باید سوخت با کیفیت داشته‌باشد. وزارت کشور، محیط‌زیست و دستگاه‌های دیگر همه وظایفی دارند اما مسئولیت و بازخواست از شهرداری است. باید اختیارات و مسئولیت‌ها با هم متناسب باشد و البته مسئولان التزام به اسناد بالا دست داشته‌باشند.

*اصلی‌ترین ابزارهایی که در اختیار مدیر شهری و شورای شهر است، عوارض است. اگر عوارض را به روز نکنید به این معنا است که شما شهر را به نفع کسانی که ساخت و ساز می‌کنند،‌ به حراج می‌گذارید. فضای شهری را برای کسانی که ساخت و ساز می‌کنند حراج می‌کنید.

*این که عوارض صدور پروانه را ۱۰ سال تغییر ندهید به نفع بساز بفروش‌ها است نه به نفع مردم.

*ما در دوره‌ای که از انضباط شهری به بهانه تولید مسکن دور شدیم،  خیلی بیش از نیاز تولید مسکن داشتیم اما آمارهای غیررسمی نشان می‌دهند حدود ۵۰۰ هزار مسکن خالی وجود دارد.

*خیلی مواقع بیش از نیاز تولید مسکن داشتیم اما نه برای کسی که نیازمند مسکن است. ...مسکن گران‌ترین کالایی است که خریداری می‌کنید و تورم شکل وحشتناکش را در مسکن نشان می‌دهد.

*معتقدم ما در کلان‌شهرها و شهرها نیازمند ایده هستیم. وقتی می‌بینیم قطار از ریل خارج می‌شود باید سوت کشید.

*با تغییر تیم‌ها مسائل فنی تغییر نمی‌کند.

*تولید مسکن توسط سیستم بسازبفرشی مشکلی را حل نمی‌کند. اگر مسکن در تهران ساخته می‌شود با هدف استیجار و برای کم‌درآمدها باشد. حتی می‌تواند تحت نظارت شهرداری‌ها این اتفاق بیفتد.

*اما این که به بهانه کم‌درآمدها بیشترین پروانه را در منطقه یک صادر کنیم، شیپور را از دهن گشاد زدن است.

* در این سال‌ها، ۳۰ میلیون متر مربع پروانه در تهران صادر شده یعنی هر سال یک شهر ۸۰۰ هزار نفری در این شهر به وجود آمده‌است.

*یعنی دو ساله ۱۰ تا ایستگاه مترو تولید کردند؟! ما هم ایستگاه‌هایی را با پیشرفت بالای ۹۵ درصد به دوستان دادیم که افتتاح کردند و البته به نظرم دیر هم افتتاح کردند.

*سال ۸۴ اتوبوس را با حمایت دولت ۲۰ میلیون خریده و به شبکه اتوبوس‌رانی تحویل داده‌شد زمان ما اتوبوس‌هایی خریدیم ۵/۳ میلیارد تومان بود. این نشان می‌دهد توسعه حمل و نقل عمومی در تهران از زور شهرداری تهران فراتر رفته و موضوع حاکمیتی است.

محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر پنجم:

*اواخر دهه ۶۰ تصمیم گرفته شد که کلان شهرها خودکفا اداره شود چون پس از جنگ، مشکلات نقدینگی وجود داشت. 

*خیلی‌ها هشدار دادند که این موضوع مبتنی بر چه سازوکاری است؟ قرار شد دولت قانون درآمد پایدار را مشخص کند اما لایحه درآمد پایدار تا دولت اول آقای روحانی نهایی نشد. تا پایان دولت دوم نهایی شد اما شورای نگهبان آن را رد کرد.

*این موضوع باعث شد که درآمدزایی به هر قیمتی رویکرد شهرداری‌ها شد و به سمتی رفتند که املاک یا هوای شهر(بلندمرتبه‌سازی) را بفروشند. 

*این رویکرد و استراتژی رویه کلان‌شهرها شد چون این رویه باعث می‌شد که شهرداری‌ها به امپراطوری قدرت تبدیل شوند‌. سوداگری‌ها تسریع کننده شهر فروشی شد چون افراد سرمایه خود را وارد ساخت‌وساز در کلان‌شهرها کرد. آلودگی هوا و وضعیت ترافیک نتیجه این مسئله است. 

*جامعه مدنی از شهرداری استقبال می‌کرد و شهرداری امتیاز می‌گرفت که به شهر فروشی دامن بزنند و پروژه‌های بزرگ عمرانی را طرح کنند. این امپراطوری قدرت و ثروت باعث شد نهادینه شدن نگاه کالایی به جای نگاه معنایی به شهر شد. 

*اگر در شورای پنجم، اتفاقات خوبی در برابر شهرفروشی رخ داد به دلیل مطالبه گری جامعه مدنی و رسانه‌ای بود. در دوره پنجم اتفاقات خوبی رخ داد در حالیکه کمیسیون ماده ۵ در دوره قبل اصولگرایان ۸۰ درصد درامدزایی فارغ از بررسی تبعات شهر و پیوست ترافیکی اما در دوره ما ۸۰ درصد طرح موضعی و موضوعی شد که سطح سوم طرح توسعه شهر بود.

گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری در دوره حناچی:

روشی که در دستور کار ما بود تغییر رویکرد در واگذاری تراکم بود.  ثابت شده است که اگر تراکم بدون اندیشه واگذار شود، یکی از عوامل اصل گران شدن شهر تهران است. واگذاری بی‌حساب و کتاب  تراکم در دهه ۹۰ باعث گرانی شهر تهران شده است. مطالعات مفصلی در شهرداری تهران انجام شد که نشان می‌دهد واگذاری تراکم موجب جذب سرمایه برای ساخت و ساز در مناطقی که انتفاع بیشتری برای مالکین دارد، سبب گران شدن ملک می شود.  

 

دیدگاه تان را بنویسید