توجه به زنان در آسیبهای اجتماعی
لیلا ارشد، مددکار اجتماعی در یادداشت به اثر زنان بر آسیبهای اجتماعی و ضرورت توجه به آنان پرداخته است.
بیان فردا | فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد مخدر تا تزریق در زنان بهطور متوسط دو سال طول میکشد، در حالی که این زمان در مردان حدود هشت سال است و این نشان میدهد آسیب اعتیاد در زنان پردامنهتر از مردان است. به عبارت دیگر زنان شش سال زودتر از مردان به ورطه وابستگی شدید اعتیاد میافتند و درمان آن طبعا سختتر و عوارض جسمی، روانی و اجتماعی آن نیز به مراتب بیشتر است.
هر مرد معتاد چهار تا شش نفر را میتواند مبتلا کند. این در حالی است که این آمار برای زنان بین هشت تا ۱۲ نفر است و این نشان میدهد زنان آسیب اعتیاد را گسترده از مردان انتشار میدهند. به عبارت دیگر آن آسیب را اجتماعیتر میکنند. ضمن آنکه آسیب اجتماعی اعتیاد در زنان باعث فروپاشی نهاد خانواده میشود و نظام تربیتی خانواده را دستخوش آسیب میکند.
نکته قابل تامل این است که در حال حاضر اعتیاد همسران یکی از مهمترین عواملی است که بسیاری از زنان متاهل را در دام اعتیاد انداخته و این در جای خود نیاز به بررسیهای فراوان دارد، چراکه آسیبهای اجتماعی خانواده به این دلیل مضاعف شده و نقش کنترلی زنان در خانواده و نظام تربیتی به حداقل میرسد.
بر اساس آماری که چندی قبل مشاور امور زنان در ستاد مبارزه با مواد مخدر ارائه کرد، امروزه حدود هفت درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل میدهند، آمار وزارت بهداشت و درمان نیز از وجود یک زن معتاد به ازای هشت مرد معتاد خبر میدهد. همچنین به گفته مسئولان سازمان زندانها نیز در حال حاضر ۵۰ درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند.
با نگاه تحلیلی به این قضیه باید گفت که مهمترین دلیل اعتیاد زنان شاید ناکامیهای اجتماعی باشد، این ناکامی برآیندی از همه انواع ناکامیها است. برای مثال ناکامی در ارتباط گرفتن و ازدواج، ناکامی در پیدا کردن شغل مناسب، ناکامی در کسب موقعیت اجتماعی، احساس مغلوب بودن در رقابتهای شغلی و به دنبال آن، احساس ناتوانی در نیل به موفقیت، احساس نا امنی، ناعادلانه دانستن نظام اجتماعی، احساس خشم و بیاعتمادی در خانه، محل کار و مدرسه نیز در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است.
برای مثال وقتی بر اساس اطلاعات پژوهشکده آمار ایران، ۷۱ درصد از افراد فارغالتحصیل عالی غیرفعال را زنان و ۲۹ درصد را مردان تشکیل میدهند، این خود نشانهای از ناکامی شغلی است یا ناکامیهای دیگر همه در روی آوری زنان به اعتیاد موثر هستند. دلیل مهم دیگر روی آوری زنان به اعتیاد فقدان مهارتهای زندگی در آنها و ورود ناگهانی از مرحله کودکی به مرحله بزرگسالی است، این مورد به ویژه در زنانی که در سنین پایینتر از 15 سال ازدواج کردهاند بیشتر است.
درضمن برخی از زنانها به دلیل اعتیاد همسرانشان درگیر اعتیاد میشوند. همچنین دلیل دیگر روی آوری زنان به اعتیاد به ویژه در سنین پایینتر فشار اجتماعی گروه همسالان است. برای مثال دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقایسه با پسران، آسیب پذیرتر هستند و ممکن است به منظور احساس پذیرفته شدن در گروه همسالان، اعتیاد را تجربه کنند. یکی دیگر از دلایل روی آوری زنان به اعتیاد باورهای نادرست است. برای مثال در میان زنان معتاد مصرف شیشه شیوع بیشتری داشته، چون شفافیت پوست، لاغری و بهینه سازی وضعیت ظاهری از جمله باورهای نادرستی است که بسیاری از زنان ایرانی را در سالهای گذشته به دام مصرف شیشه انداخته است.
مجموعهای از پژوهشهای انجام شده نشان میدهد، زنان معتاد در گذشته مورد خشونت بیشتری قرار گرفتهاند و 90 درصد بیشتر از سایر زنان خشونت را تجربه کردهاند و همین مورد خشونت واقع شدن نیز در روی آوری به اعتیاد موثر است. همچنین مشکلات روحی و روانی نیز میتواند از جمله دلایل روی آوری زنان به اعتیاد باشد. اختلالات افسردگی یا اضطراب، شایعترین بیماری در بین زنان معتاد به مواد مخدر است. رفتارهای خودکشی نیز در زنان معتاد بیشتر از دیگران است.
اگر اعتیاد امروز در باورهای جامعه برای مردان به عنوان یک بیماری پذیرفته شده است، اما اعتیاد برای زنان به عنوان یک مشکل اخلاقی شناخته میشود و این مبارزه با اعتیاد زنان را به مراتب سختتر کرده است، چون یکی از مهمترین مشکلات در مواجهه با آسیب اعتیاد در حال حاضر مربوط به مشارکتهای اجتماعی است و وقتی که اعتیاد زنان یک مشکل اخلاقی قلمداد میشود، طبیعتا مشارکت اجتماعی برای مبارزه با اعتیاد زنان نیز به حداقل میرسد. در کشور میزان مشارکتهای مردمی برای کاهش آسیب اجتماعی اعتیاد پایینتر از پنج درصد است.
این در حالی است که در بسیاری کشورها میزان مشارکت مردم رقم 75 درصد را به خود اختصاص داده است که این نشانه اجتماعی نبودن مبارزه با مواد مخدر است. از سوی دیگر ما با داشتن شش هزار و 500 مرکز درمانی تحت عنوان ماده 15 بخش غیر دولتی آنها را مدیریت میکند. هر چند شاهد آن هستیم که 80 درصد معتادان بازپروری شده دوباره معتاد میشوند که اینها در واقع هم ضرورتهای پیشگیری از اعتیاد را میرساند و هم به ضرورتهای انکار ناپذیر به روزرسانی شیوههای مقابله و درمان اعتیاد اشاره دارد.
دیدگاه تان را بنویسید