زرنگها و عملگرایی کور
زرنگها نیروی اصلی و گرداننده گفتمان عمل گرایی کور هستند. عمل گرایی کور فضای سازمان ها و دانشگاه ها را برای شکل گیری و رشد «زرنگ ها» باز می کند.
زرنگها، منطق گفتمانی عمل گرایی کور را می شناسند و خود را با این منطق سازگار می کنند تا بتوانند حداکثر منافع شخصی را از منابع سازمانی و نهادی ببرند.
فرامرز رفیع پور در کتاب محافظه کارانه اش «دریغ است ایران که ویران شود» (1393) برای هشیارسازی حکومت شرح مفصلی از ظهور و گسترش «زرنگی» و «زرنگ ها» در ایران پساانقلاب می دهد. رفیع پور به درستی استدلال می کند «زرنگ ها» لزوما افراد باهوش و خلاقی نیستند، آنها همین «میان مایه ها» و متوسط الحال هایی هستند که از قضا فاقد نبوغ، درخشش های فردی و قابلیت های ممتاز ویژه اند.
«زرنگ ها» توانسته اند زرنگی را به صورت یک ارزش اجتماعی درآورند. آن ها فرصت طلبی ها و سودجویی ها و رانت خواری های شان را، و این که توانسته اند سیستم را فریب دهند و بر خر مراد سوار شوند، به حساب زرنگی شان می گذارند. زرنگ ها می دانند سیستم از آنها «کارآیی موثر» نمی خواهد بلکه آنها باید مدام وفاداری شان به ایدئولوژی رسمی را نشان دهند.
سمبولیسم ایدیولوژیک رسمی، کتاب راهنمای آنهاست. شیوه خاص مدیریت بدن، طرز سخن گفتن و ارایه کارنامه و تولید آمار و اطلاعات، مهارت های زرنگ هاست. زرنگ ها گاه خوش خلق اند، حتی زیاده از حد! زرنگ ها، گاه میانه رو و معتدل می شوند و گاه تندرو؛ همه چیز به «منطق موقعیت» و منافع شخصی شان بستگی دارد.
اینها در همه جا هستند حتی در دانشگاه ها. در دانشگاه ها حتی بیشتر. زرنگ ها می دانند مدرس و استاد دانشگاه اصیل و توانمند نیازمند سرمایه فکری، سرمایه علمی، انرژی عاطفی، و توانایی ها و قابلیت های یادگیری و یاددهی در سطح بالا، تسلط به یک زبان بین المللی، عضویت و حضور فعال در شبکه های علمی و دانشگاهی، داشتن تفکر مستقل، داشتن کمی ذوق و استعداد، روحیه شهامت و آزاداندیشی، و قابلیت های اصیل اخلاقی و فکری دیگر است. اینها نیز نیازمند زحمت کشیدن، دود چراغ خوردن، کسب فضیلت های اخلاقی، زیست دانشگاهی و صبر و بردباری است.
زرنگ ها، آنقدر خلاق و باهوش و در عین اخلاقی نیستند که این همه سختی و رنج را متحمل شوند. می کوشند در دارو دسته ای از سیاسیون و صاحبان قدرت جا و منزلت و وابستگی پیدا کنند و در عین حال مطابق کتابچه راهنمای سمبلیسم ایدئولوژیک عمل می کنند. این طور می توانند در حاشیه ای امن و با سرعتی تند مدارج علم و دانشگاه را طی کنند.
گفتمان عمل گرای کور، راه های میان بُر برای صعود و ارتقای در دانشگاه ها و سازمان ها را برای زرنگ ها فراهم می کنند. عمل گرایی کور از افراد «فعالیت بیشتر» می خواهد نه «کیفیت بهتر». زرنگ ها، می دانند به تعبیر خودشان «چگونه کارها را اول بیندازند و بعد جا بیندازند». زرنگ ها، می دانند به جای «رقابت» چگونه با دسته ای «رفاقت» کنند و موقعیت ها و فرصت ها را از آن خود نمایند.
زرنگ ها، خلاقیت ندارند اما می کوشند نقابی از هوش و استعداد برای خود بسازند. افراد خلاق و اصیل در سیستم های عمل گرایی کور حضور دارند اما اغلب حاشیه و دور از متن روابط قدرت اند؛ و گاه با برچسب های ایدئولوژیکی که زرنگ ها برای شان ساخته اند کاملا منزوی شده اند.
جمعیت زرنگ ها به مرور افزایش یافته و منافع و موقعیت آنها ایجاب می کند تا گفتمان عمل گرایی کور تقویت شده و تداوم یابد. زرنگ ها، مانع تأثیرگذاری در راه اصلاح سیستم و ظهور گفتمان تازه است. زرنگ ها نیازمند ظاهرگرایی و نمادگرایی و مناسک گرایی اند، زیرا اینها رویه های حافظ منافع زرنگ های میان مایه و متوسط الحال است.
«جمعیت خلاق» و «آدم های نجیب» نیز در سیستم و به ویژه دانشگاه وجود دارند اما این افراد از قدرت سازمانی برخوردار نیستند و به صورت فردی و پراکنده می کوشند تا چراغ دانش و اندیشه ورزی و معلمی خاموش نشود. کشمکشی پنهانی میان «زرنگ ها» و «نجیب ها» وجود دارد.
نجیبها ارزش های مشترک دارند و برای خودشکوفایی، توسعه، یادگیری، آزادی و دموکراسی می کوشند و زرنگ ها نیز با نقاب سمبلیسم ایدئولوژیک برای منافع شخصی شان ارزش های گوناگون دینی و علمی و فرهنگی خود را معرفی می کنند. نجیب ها برای عمل گرایی روشن، اثربخش، با کیفیت، خلاق و مسئولانه تلاش می کنند؛ از نهادهای مدنی، انجمن ها، فضاهای مجازی، انتشاراتی، و گفت و گوهای رو در رو در کمک می گیرند؛ و زرنگ ها رسانه ها و مجاری رسمی و اداری را برای تداوم و توسعه سلطه و سیطره شان در اختیار دارند. سرنوشت ایران برای این که ویران نشود به نتیجه این کشمکش بستگی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید