فقر و فروپاشی خانواده‌ها
کد خبر: 2240

فقر و فروپاشی خانواده‌ها

تازه‌ترین آمار‌ها نشان می‌دهد از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر می‌شود که در واقع باید گفت بیش از ۴۵درصد از ازدواج‌ها ناموفق است.

بیان فردا| از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ طلاق ۲۸درصد رشد داشته که سه عامل بی‌توجهی، بی‌تعهدی و بی‌احترامی از مهم‌ترین عوامل آن به شمار می‌روند. مجموع ازدواج‌ها در کشورمان در تابستان ۱۴۰۰، ۱۳۴ هزار و ۲۰۸ مورد بود و محاسبات نشان می‌دهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است و حدود ۸۰ درصد طلاق‌ها توافقی انجام می‌شود. در میان این آمار‌ها یکی از موضوعات مهم این است که بسیاری از طلاق‌ها در پنج سال اول زندگی رخ می‌دهد که اگر بتوان با مشاوره‌های خانوادگی از فروپاشی این خانواده‌ها جلوگیری کرد می‌توان گفت تا حدود زیادی آمار طلاق را می‌توان کاهش داد که همه این موضوعات به انجام مشاوره‌ها مرتبط می‌شود.
از طرفی کاهش ازدواج و افزایش طلاق نگرانی‌های زیادی را در خصوص کاهش جمعیت نیز ایجاد کرده است. اما جامعه‌شناس‌ها یکی از مهم‌ترین علل ازدواج‌های ناموفق را مشکلات مالی می‌دانند زیرا براساس آمارها متوسط قیمت اجاره و رهن یک خانه در مناطق مرکزی و جنوبی تهران برای یک خانه ۴۵ متری، از ۶۰ میلیون رهن تا ۴۰۰ میلیون متغیر بوده و اجاره ماهانه آن نیز (با فرض همین مبلغ رهن) بین سه تا هفت میلیون متغیر است. اگر نرخ بالای آمار واقعی بیکاری را همراه کنیم با پرداخت اقساط وام‌ها و بازگرداندن قرض‌ها، تامین هزینه‌های زندگی روزمره مانند لباس، غذا، تفریح، درمان… و کمی آن سوتر هزینه‌های تولد و رشد فرزند، متوجه شرایط معیشتی زوج‌های جوان بعد از ازدواج و هزینه‌های تصاعدی آنان خواهیم شد؛ هزینه‌هایی که با تورم لجام‌گسیخته ۴۵ تا ۵۵ درصدی، اساسا مشخص نیست به چه رقمی خواهد رسید و رشد قیمت‌ها تا کجا صعود می‌کند.
بنابراین این روزها تورم و گرانی در میان زندگی تک‌تک افراد جامعه رسوخ کرده است. همین امر زمینه‌ساز مشکلات دیگری در ازدواج‌های موفق نیز‌ می‌شود. چه بسا به گفته جامعه‌شناس‌ها مشکلات مالی و درآمدی با افزایش روزانه هزینه‌های زندگی هر ازدواج موفقی را ناموفق می‌کند.با این حال مشاوران خانواده عوامل موثر دیگری را از جمله «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» عوامل موثر در ازدواج‌های ناموفق می‌دانند. اما اینکه کفه ترازوی کدام معضل سنگینی کند، مهم است.

فقر ریشه تمام مشکلات

در همین حال امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس با اشاره به فشارهای مالی گفت: این روزها به نظرم مشکلات مالی ریشه تمام مشکلات جامعه شده است. مشکلات مالی و درآمدی با افزایش روزانه هزینه‌های زندگی هر ازدواج موفقی را ناموفق می‌کند. چنین امری کاملا طبیعی است و راه گریزی از آن وجود ندارد.
وی افزود: خانواده‌ها در دوران کرونا بیش از گذشته تحت فشار مالی بودند به همین دلیل اختلاف‌ها بیشتر از گذشته شده است. تعداد زیادی از مردم در دوران کرونا بیکار یا ورشکسته شدند.
حالا که به روال طبیعی زندگی بازگشتیم آسیب‌های حاصل از کرونا نمایان می‌شود. از طرفی افزایش طلاق و ازدواج‌های ناموفق در جامعه یک فاجعه است زیرا آسیب‌های اجتماعی زیادی را به بدنه خانواده‌ها وارد می‌کند. گسترش ازدواج‌های ناموفق منجر به رهایی فرزندان آنها نیز می‌شود.
به نظرم فرزندان حتی نسبت به زنان و مردان آسیب‌پذیرتر هستند. وقتی والدین طلاق می‌گیرند یا درون خانواده‌های دارای طلاق عاطفی بزرگ شوند، دچار نوعی مشکلات روان‌شناختی می‌شوند، زیرا در واقع نقش یک یا حتی دو والد را تجربه نمی‌کنند. همچنین فرزندان در زندگی‌های اینچنینی طعم خوشبختی و عشق را کمتر از دیگران می‌چشند. هر چقدر هم سنین کودکان پایین‌تر باشد، آسیب‌ها می‌توانند بیشتر باشند، زیرا هنوز هویت فرزندان شکل نگرفته است.
به نوعی می‌توانیم بگوییم تا هفت‌سالگی آسیب‌های بسیاری می‌تواند بر کودکان وارد شود. اما با این حال فرزندان در هر سنی که باشند دچار مشکلات روان‌شناختی می‌شوند. بنابراین آسیب افزایش ازدواج‌های ناموفق نه‌تنها دامان افراد بلکه دامان فرزندان و جامعه را نیز می‌گیرد.
این جامعه‌شناس اظهار کرد: این در حالی است که زنان و مردان باید بدانند که نسبت به زندگی مشترک مسوول بوده و گاهی آنهایی که دارای فرزند هستند باید بدانند که تلاش خود برای تربیت فرزند را انجام داده و با تمرکز به زندگی هر اقدامی برای استحکام و افزایش روابط عاطفی انجام دهند. در هر صورت تمام مشکلات را نباید به گردن فشارهای مالی انداخت، زیرا اختلاف طبقاتی یکی از مهم‌ترین عوامل شکست ازدواج‌ها است.
اختلاف طبقاتی خود به چند دسته اختلاف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… تقسیم می‌شود که در این میان و براساس آمار اختلافات در عقاید سیاسی در تاثیرگذاری در ظهور پدیده طلاق، از دیگر عوامل کمرنگ‌تر است.
وی در ادامه گفت: اختلاف فرهنگی نیز یکی دیگر از این اختلافات است که تاثیر بسیار زیادی در زندگی زوجین دارد، چرا که هر طبقه‌ای دارای یک خرده فرهنگی خاص خود است که مشتمل بر طرز رفتار و گفتار، طرز زندگی و چشم‌انداز زندگی، باورها و خواسته‌های افراد است. اگر در میان زوجین یکی از نظر فرهنگی بسیار بالاتر و پایین‌تر از دیگری باشد، قطعا به دلیل عادت و توقع طرف مقابل از زندگی و برآورده نشدن این سطح از خواسته‌ها و آمال، این مساله باعث شکاف و احساس عدم خوشبختی در وی می‌شود. اختلاف در سطح تحصیلات نیز بسیار حائزاهمیت است و در شرایط فعلی توصیه می‌شود.

نقش خانواده‌ها در افزایش طلاق

دکتر سیما فردوسی‌ روانشناس بالینی و مشاوره خانواده می‌گوید: به نظرم افزایش ازدواج‌های ناموفق دلایل متعددی دارد ولی مهم‌ترین آن انتخاب‌های اشتباه و عجولانه است، زیرا اگر از همان ابتدای ازدواج انتخاب آگاهانه انجام شود مسلما کار به طلاق نمی‌رسد. اما متاسفانه امروزه ازدواج‌ها خلاف گذشته بسیار عجولانه صورت می‌گیرد.
وی افزود: در حال حاضر همانند سابق خانواده‌ها بابت ازدواج فرزندان سخت‌گیری‌های لازم و کافی را نمی‌کنند. این در حالی است که امروزه آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد در میان جوانان بسیار زیاد شده است. مصرف الکل و ماری‌جوآنا در میان جوانان افزایش پیدا کرده و همین امر نیز یکی از دلایل افزایش طلاق شده است. بنابراین خانواده‌ها هم در افزایش طلاق موثر هستند، زیرا همه‌جانبه موضوع را بررسی نمی‌کنند و گاهی چشمشان را بر حقایق می‌بندند و صرفا به علاقه دو طرف اکتفا می‌کنند. در حالی که علاقه دو طرف کافی نیست و باید تحقیق کافی درخصوص هر دو طرف از جانب خانواده‌ها صورت بگیرد. در این موارد اگرچه همسرگزینی به شیوه صحیح صورت گرفته، ولی به دلیل نداشتن آگاهی و مهارت‌های لازم برای ایفای نقش همسری، در تعاملات زناشویی مشکلات جدی به وجود آمده است که در نهایت به طلاق منجر می‌شود.
این روانشناس با اشاره به راهکارهای کاهش طلاق بیان کرد: به نظرم تنها راه برای کاهش طلاق در جامعه استفاده از مشاوران خانواده است. با برقراری کلاس‌ها یا جلسات مشاوره اجباری پیش از ازدواج برای راهنمایی زوج‌های جوان، می‌توان جلوی بسیاری از مشکلاتی را که منجر به جدایی زوجین می‌شود، گرفت. البته تمهیداتی برای رفع اعتیاد به انواع مواد مخدر باید اندیشیده شود که در حال حاضر به قدری در جامعه ما رواج یافته که سن اعتیاد به ۱۶سال رسیده است. اگر در این خصوص اقداماتی جدی صورت گیرد‌، نه تنها تعداد جدایی‌ها کاهش پیدا می‌کند بلکه از تعداد قتل‌های خانوادگی و زندانیان نیز به صورت چشمگیری کاسته می‌شود. اما متاسفانه راهکارها را ارائه می‌دهیم ولی در عمل چیزی نمی‌بینیم. شرایط تا زمانی که بهبود نیابد آمارهای طلاق روز‌به‌روز بیشتر نیز می‌شود.
انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید