پیوند تفکر صیانتی و یک دستی سیاسی
کد خبر: 2051
یک جامعه شناس سیاسی مطرح کرد:

پیوند تفکر صیانتی و یک دستی سیاسی

تلاش برای محدود و مسدودسازی فضای مجازی ، از جمله مواردی است که ردپای هر دو بی اطلاع ها از شرایط جهان و ایران و نیز ضربه زنندگان تعمدی به مشروعیت و اعتبار نظام نزد مردم را را می توان در آن ، مشاهده کرد .

بیان فردا | هرچند ، پس از کش و قوس های طولانی و نفس گیر ، طرح صیانت از کمیسیون ویژه به صحن علنی بهارستان بازگشت اما حامیان تفکری که خواهان مسدودسازی و محدودسازی فضای مجازی هستند ، بشدت فعال اند و بیم آن می رود که این از در رانده شدگان ، این بار، از پنجره وارد شوند و طرحی مشابه صیانت ولی با نام تازه را به تصویب مجلس برسانند .

این هشدار وقتی جدی تر می شود که به یاد آوریم که باوجود مخالفت برخی نمایندگان با فیلترینگ و سکوت اکثریت نمایندگان در این موضوع ، هنگام رای گیری ها پیرامون صیانت ، تعداد آرای واریزی به نفغ کنترل فضای مجازی ، قابل توجه است . البته این خظر ، منحصر به مجلس نیست بلکه سایر نهادهای تصمیم گیر هم قادرند ، صیانتی در قالبی جدید مصوب و اجرایی کنند.

محمد علی الستی٬ جامعه شناس سیاسی درباره چرایی اصرار به رویکرد تحدیدکننده صیانت از فضای مجازی و همچنین پیامدهای اجرایی شدن چنین تفکری صحبت کرده است:

اینکه فضای مجازی پدیده‌ای همه‌گیر در جهان است٬ باعث می‌شود اینطور بگوییم که محدود کردن این فضا امری محال است؟

دقیقا همینطور است. در واقع در جهان با روندهایی روبرو هستیم که با زندگی اجتماعی مردم ارتباط انکارنشدنی دارند. همچنین در ساختاهایی زندگی می‌کنیم و با کارکردهایی مواجهیم که به‌طور طبیعی هرگونه طراحی و برنامه‌ریزی در جهت خلاف آنها٬ برخلاف آب شنا کردن است و به‌طور قطع به یقین هیچ‌وقت هم جواب نخواهد داد.

به‌عنوان در دوران قرون وسطی برای جلوگیری از گسترش اخبار و اطلاعات تلاش‌های زیادی انجام گرفت. آنهم در شرایطی که از رسانه خبری نبود و دستگاه چاپ هم روزهای اولش را سپری می‌کرد. اما با این حال هیچ طرح و نقشه‌ای نتوانست از چرخش اخبار و اطلاعات جلوگیری کند. مثلا در دادگاه‌های تفتیش عقاید کتاب‌ها را سانسور و نویسنده‌ها را شکنجه کرده و حتی در آتش می‌سوزاندند. اما بازهم اطلاعات روز به‌ روز گستردگی بیشتری را به خود می‌دید. یعنی همانطوری که جلوگیری از جریان آب به سیل منجر می‌شود٬ اخبار هم در واکنش به اعمال تحدیدها به‌طرز وسیعی همه جا پخش خواهد شد. پس نتیجه‌گیری جز این نمی‌تواند باشد که ناکامی تلاش برای سانسور تجربه گرانبهای بشری است.

با توجه به واقعیت هایی که اشاره کردید ، چرا هنوز شاهد تلاش‌هایی خستگی ناپذیر برای محروم سازی و محروم سازی مردم از فضای مجازی هستم ؟

اینکه در عصر حاضر هنوز هم کسانی٬ سانسور و محدود کردن را به عنوان هدفی می‌بینند که باید به آن برسند نشان‌دهنده بی اطلاعی و کم‌اطلاعی محض آنان نسبت به شرایط و واقعیت های روز جهان و ایران است.

مهم این است که آنها همچنان مصرانه تلاش می‌کنند و اتفاقا تلاشی توام با امیدواری است!

خب! آنها دلشان می‌خواهد از چاله به چاه بیفتند و این دیگر مشکل خودشان است. در واقع نمی‌دانند راه‌حل برای جلوگیری‌ از مفسده‌های اطلاعاتی این است که به روشنگری اطلاعات سالم بپردازند. حتی زمانی که پیامبر اسلام دین را ترویج می‌کرد٬ مشرکین به مردم می‌گفتند که دست‌تان را جلوی گوش‌تان بگیرد تا سخنان حضرت محمد را نشنوند.

همچنین در اسلام هم جایی نیامده که در حوزه تفکر و اطلاع رسانی ، مطالب ناسره را سانسور کنید. بلکه اسلام تاکید کرده : « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » چیست. یعنی٬ بشارت باد بر بندگان من که همه حرف‌ها را می‌شنوند و از بین‌ آنها بهترین را انتخاب می‌کنند. پس می‌بینیم در اسلام اینطور نیامده است که بشارت برای کسانی که بهترین‌ها را برای بندگان انتخاب می‌کنند. پس آنهایی که به فکر سانسور و دروازه‌بانی خبر هستند٬ آٖب در هاون می‌کوبند. با این توضیح که این رفتار ضد تبلیغی برای خودشان است. به‌طوریکه حرف‌های منطقی‌شان هم شنیده نخواهد شد.

به‌عنوان مثال ، اعتماد به صدا و سیما به کمترین میزان ممکن رسیده ااما نه فقط همه حرف‌هایش دروغ نیست٬ بلکه برنامه‌ها و اطلاعات مفیدی هم پخش می‌کنند. اما همین تلاش ها برای حذف یا به حاشیه راندن فضای مجازی ، ل اعتبار صدا و سیما را به‌قدری کم کرده که مردم به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌ مجازیرفته اند. همچنین این را باید در نظر داشت٬ ویژگی اطلاعات، گسترش پیدا کردن است. کسانی که دلسوز مردم و کشور هستند٬‌ باید اطلاعات درست را به افراد بدهند و این را بدانند٬ اگر افکار عمومی به این ذهنیت رسید که خبرهایی را از دسترس شان خارج کرده اند ٬ گمان می کنند که حتما خبرهای مهمی بوده اند و تلاش می کنند از سایر رسانه ها به این خبرها ، دسترسی پیدا کنند و به این ترتیب ، اهمیت این جنس خبرها ، بیش از وزن واقعی شان، نزد افکارخمومی افزایش می یابد.

انسان به هر چیزی که منع شود٬ رغبت پیدا می‌کند. به‌همین دلیل بسیاری از حرف‌ها و اتفاق‌های بی‌اهمیت فقط به دلیل سانسور شدن از جایگاه کاذبی برخوردار می‌شوند. با همه این توضیح‌ها٬ متاسفانه گروهی همچنان مجدانه سانسور و تحدید در فضای رسانه‌ای را پیگیری می‌کنند و اصلا توجهی به این مساله ندارند که چنین تحرکی چه هزینه‌هایی گزاف را می‌تواند تحمیل کند.

طرح های محدودکننده ای مانند صیانت ، چه رابطه و نسبتی با یک‌دست‌سازی عرصه سیاست دارد؟

اساسا ، رویکرد مشترک مواردی که اشاره کردید بر این پیش فرض استوار است که باید با عبور از جامعه‌چندصدایی به جامعه‌ای تک‌صدایی برسند . طراحان و مجریان محدودسازی در صیانت و سیاست ، تمامیت‌خواهانی هستند که اصرار دارند جریان سیاسی خود را در جامعه به یگانه مرجعی تبدیل کنند که حق تصمیم‌گیری و اظهارنظر در حوزه های مختلف را داشته باشد و مرم و رقبا را به ابزار اجرا یا نظاره گر و بازیگر بی خطر تبدیل کنند. اما آنها از این غافل هستند که به گواه تحارب تاریخی ، چنین روش هایی هرگز کارآمد نبوده است. یعنی تلاش برای جلوگیری از گسترش هر اندیشه‌ای با هر توجیهی و دلیلی در نهایت عقیم خواهد ماند و اعتبارش را از دست رفته خواهد دید.

آنهایی که درصدد محدودسازی فضای مجازی هستند ، نمی‌دانند این رویکرد چه سرانجام و پیامدهایی خواهد داشت؟

عده‌ای متوجه نیستند و گروهی هم عالمانه به این روش تنش زا و مذموم ، دامن می‌زنند. در کل باید گفت٬ نظام ما از دو دسته متضرر می‌شود. یک‌دسته از افرادی که واقعا دلسوز اما بی اطلاع ، کم اطلاع و گاهی نادان هستند و به‌همین دلیل به تجربه‌های تاریخی توجهی ندارند و حتی دستورات کتاب و فرامین مذهبی و اخلاق را نادیده می‌گیرند. گروه دیگری اما کاملا به همه چیز اشراف دارند و عالمانه درصدد تخریب اعتبار نظام هستند و تعمدی ، کارهایی می‌کنند تا مشروعیت و اعتبار نظام را نزد مردم زیر سوال ببرند. مثلا تلاش برای محدود و مسدودسازی فضای مجازی ، از جمله موازدی است که ردپای هر دو گروه را می توان در آن ، مشاهده کرد . زیرا قطع چرخش اطلاعات در جهان امروز ، امری هم محال و هم به زیان مردم و نظام است.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید