تمرکز ایدئولوژیک جناب وزیر بر امر آموزش
کد خبر: 14612

تمرکز ایدئولوژیک جناب وزیر بر امر آموزش

رضامراد صحرایی نه تنها در مدت اخیر از راهکارش برای جبران این عقب‌ماندگی و افت تحصیلی فاجعه‌بار حرفی به میان نیاورد که در اغلب سخنرانی‌هایش در همایش‌ها و مراسم مختلف بر شدیدتر و غلیظ‌تر کردن هر چه بیشتر آموزه‌های دینی و مذهبی در مدارس تاکید دارد

 

بیان فردا | انتشار اسفبار نقشه میانگین معدل امتحانات نهایی دانش‌آموزان در خرداد ۱۴۰۲، اغلب دست‌اندرکاران حوزه آموزش را به واکنش واداشت، جز وزیر آموزش و پرورش را. نقشه‌ای که میانگین معدل دانش‌آموزان رشته تجربی؛ ۱۱.۲۳، رشته ریاضی؛ ۱۰.۷۹، رشته انسانی؛ ۸.۷۵ و رشته معارف را ۱۰.۵۶ نشان داد. با این حال رضامراد صحرایی نه تنها در مدت اخیر از راهکارش برای جبران این عقب‌ماندگی و افت تحصیلی فاجعه‌بار حرفی به میان نیاورد که در اغلب سخنرانی‌هایش در همایش‌ها و مراسم مختلف بر شدیدتر و غلیظ‌تر کردن هر چه بیشتر آموزه‌های دینی و مذهبی در مدارس تاکید دارد، به طوری که به نظر می‌رسد تنها توفیق در این حوزه را، برای ادامه بقایش به عنوان وزیر آموزش و پرورش کافی می‌داند.

او نه تنها دیروز به آموزش ۲۰ هزار اذان‌گو در مدارس اشاره کرد و تأمین بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار متر مربع سجاده و گسترش طرح ایجاد ۹ هزار مسجد را از مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش دانست و به برپایی ۶۴ هزار نماز جماعت با حضور دانش‌آموزان در طرح محراب بالید که در هفته‌های گذشته نیز از تداوم حضور روحانیت در مدارس با عناوین آموزگار و مشاور و ... سخن گفت. همه اینها در حالی است که همین حالا نیز ایران در جرگه کشورهایی است که بیشترین ساعات آموزش تعالیم دینی و مذهبی را در مدارس دارد. 

وفور تعالیم مذهبی در مدارس

57 ساعت تعلیم دروس دینی و مذهبی در هفته برای 12 مقطع تحصیلی، کارنامه نظام آموزش و پرورش در کشور است. البته باید به این ساعات، برنامه‌های جدید آموزش و پرورش در به اصطلاح توحیدی‌سازی هر چه بیشتر مدارس را هم افزود.   این مقدار زمان اختصاص یافته برای دروس دینی در هفته در حالی است که به گفته مسئولان آموزش و پرورش، برای دورسی مثل ادبیات فارسی 67 ساعت، زبان خارجی 17 ساعت، ریاضیات 57 ساعت و تربیت بدنی24 ساعت زمان در هفته برای کل مقاطع تحصیلی اختصاص یافته است. آن هم در روزگاری که وقتی پای صحبت‌های آموزگاران مدارس می‌نشینید، به کرات از بی‌علاقگی دانش‌آموزان به درس‌هایی مانند دینی می‌گویند.

محمد داوری، یکی از همین آموزگاران گفته است: «اگر از دانش‌آموزان پرسیده شود کدام درس‌ها محبوب هستند یقینا درس‌هایی برای‌شان محبوب است که شکاف کمتری با واقعیت‌های بیرونی دارد، و درس‌هایی که با واقعیت جامعه شکاف بیشتری دارد در انتهای لیست درس‌های محبوب جای می‌گیرند». این معلم چندی پیش در نشستی در کافه خبر خبرآنلاین در خصوص چالش‌های آموزشی، نظری و اعتقادی دانش‌آموزان اضافه کرد: «دین و زندگی و هدیه‌های آسمانی جزء درس‌هایی هستند که در پایین این لیست قرار دارد، حتی معلم‌های این درس‌ها در ته لیست محبوبیت دانش‌آموزان قرار دارند، اگر این کتاب‌ها را ورق بزنیم در رفتاری که دانش‌آموزان با تصاویر این کتاب‌ها دارند، واکنش آن‌ها را به این درس‌ها متوجه می‌شویم». 

 انتشار اسفبار نقشه میانگین معدل امتحانات نهایی دانش‌آموزان در خرداد ۱۴۰۲، اغلب دست‌اندرکاران حوزه آموزش را به واکنش واداشت، جز وزیر آموزش و پرورش را. رضامراد صحرایی نه تنها راهکاری برای جبران این عقب‌ماندگی و افت تحصیلی فاجعه‌بار ندارد که در اغلب سخنرانی‌هایش بر شدیدتر و غلیظ‌تر کردن هر چه بیشتر آموزه‌های دینی و مذهبی در مدارس تاکید دارد

رویکردهای سابق با غلظت بیشتر

هر چند جامعه‌شناسان مکررا از انشقاق بین آموزه‌های مدارس با سبک زندگی و علاقه‌مندی‌های دانش‌آموزان می‌گویند؛ دستور کار مسئولان امر در حوزه فرهنگی و آموزشی به رغم درنظرگرفتن فضای کنونی همان است که چند دهه پیش تبیین شده بود؛ به طوری که هنوز از «تقویت باورهای اعتقادی دینی و اسلامی دانش‌آموزان» با همان رویکردهای سابق و با غلظت بیشتر سخن رانده می‌شود.

این ماموریت در دوره رضامراد صحرایی نه تنها تعدیل نشده که به نظر می‌رسد به شکلی افراطی نیز در آمده است. به طوری که به تازگی بار دیگر مسئولان ذی‌ربط از ماموریت‌ جدید سه هزار طلبه در مدارس خبر دادند و باز هم از تشدید «ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی و مشاوره با رویکرد اسلامی» و مواردی از این دست سخن گفتند. کلیدواژه‌هایی که در سال‌های اخیر برای بسیاری از نوجوان و جوانان و حتی میانسالان همواره یادآور محدودیت و کنترل بیشتر بوده است. این خیز دوباره برای ورود به مدارس در قالب‌های یاد شده در حالی است که مدتی پیش علیرضا اعرافی، مدیرحوزه‌های علمیه کشور اعلام کرد که«بیش از ۴ هزار خواهر و برادر(طلبه) از طریق آزمون به آموزش و پرورش اعزام کردیم». این در حالی است حمید نیکزاد، دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش هم از حضور ۲۰ هزار طلبه در مدارس سراسر ایران خبر داده بود.

مرادصحرایی دیروز به آموزش ۲۰ هزار اذان‌گو در مدارس اشاره کرد و تأمین بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار متر مربع سجاده و گسترش طرح ایجاد ۹ هزار مسجد را از مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش دانست و به برپایی ۶۴ هزار نماز جماعت با حضور دانش‌آموزان در طرح محراب بالید که در هفته‌های گذشته نیز از تداوم حضور روحانیت در مدارس با عناوین آموزگار و مشاور و ... سخن گفت

عدم  برقراری توازن میان آموزه های دینی و سایر دروس

تقویت بخش ایدئولوژیک در مدارس با سرعتی حیرت‌آور و با کمترین تاثیرگذاری در حالی است که بخش‌های دیگر نظام آموزشی در ایران سال‌هاست که در معرض آسیب جدی قرار دارند.

همین سال گذشته بود که انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و روسای هفت انجمن تخصصی علوم اجتماعی و تاریخ با انتشار نامه‌‌‌هایی خطاب به وزیر آموزش و پرورش نسبت به اجازه استخدام به طلاب حوزه‌های علمیه به عنوان دبیر ادبیات،‌ تاریخ و علوم اجتماعی دبیرستان‌های کشور، اعتراض کردند. این اعتراض به شکل دیگری از سوی انجمن روانشناسان کشور به دلیل طرح مجلس برای ارائه خدمات روانشناسی طلاب در مدارس هم تکرار شد.

افت کیفیت علمی در مدارس ایران

یکی از مواردی که در سال‌های اخیر فعالان صنفی آموزش دلنگران آن هستند افت شدیدی کیفیت آموزش در مدارس ایران است. آخرین نتایج آزمون پرلز (که پیشرفت سواد خواندن را می‌سنجد) نشان داده است که ایران جزو ضعیف‌ترین‌ کشورها در حوزه آموزش پایه در منطقه است. 

این در حالی است که ایران یکی از معدود کشورهای آسیایی است که سنجش ملی ندارد و هیچ سامانه‌ای برای سنجش ملی هم وجود ندارد. در طول سال‌هایی که ایران در آزمون بین‌المللی پرلز شرکت کرده است وضعیت ایران همیشه از حد متوسط پایین‌تر بوده است، به طوری که از هر سه دانش‌آموز ایرانی، یک نفر به کف یا حداقل یادگیری هم نمی‌رسد. 

حرکت وزیر آموزش و پرورش در مسیر افراطیون

در حالی نظام آموزشی در کشوری که بر پایه شعار عدالت تاسیس شده است، خدماتی به شدت متفاوت را به صاحبان سرمایه و ثروتمندان ارائه می‌کند، که هر چه از مرکز دورتر و به مناطق محروم و حاشیه‌ای نزدیکتر می‌شویم، امکانات و حضور معلمان کارآزموده کمتر می‌شود. این همان موضوعی است که به اعتقاد کارشناسان حوزه آموزش به کاهش افت کیفی علمی دانش‌آموزان اغلب مدارس کشور مخصوصا مناطق حاشیه‌نشین منجر شده است. افتی که چنان چشمگیر است که حتی خود دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان هم بر آن وقوف دارند، به طوری که شمار زیادی از آنها ترجیح به ترک تحصیل دارند، چرا که حضور در مدرسه را حاوی دستاوردی برای خود نمی‌دانند. به اعتقاد برخی از فعالان آموزشی که آشنایی با وضعیت تحصیلی برخی از مناطق کشور دارند، دانش‌آموزان در برخی مناطق حاشیه‌ای  و مرزی و محروم حتی در مقاطع تحصیلی بالا هم قادر به خواندن و نوشتن و حساب و کتاب‌های ساده نیستند. در چنین شرایطی ادامه تحصیل این دانش آموزان معنایی ندارد.

در این میان وزیری که در کارنامه مختصرش در آموزش و پرورش به کرات خبر اعلام وصول طرح استیضاحش در مجلس شنیده شده، در هشت ماه گذشته نه تنها قدمی برای ترمیم ویرانه‌ای که بر وزاتخانه‌ تحت امرش حاکم است برنداشته که به نظر می‌رسد با حرکت بر لبه باریک ذائقه افراطیون و افزودن بر دز آموزهای دینی و مذهبی توانسته است در راس این تل ویران به بقایش ادامه دهد.

 

دیدگاه تان را بنویسید