واکنش‌ اهالی فرهنگ به قتل داریوش مهرجویی
کد خبر: 10087

واکنش‌ اهالی فرهنگ به قتل داریوش مهرجویی

در همان لحظات اولیه قتل داریوش مهرجویی و همسرش اهالی فرهنگ و هنر به این فاجعه واکنش نشان دادند.

 

بیان فردا | گزیده‌ای از این نوشته‌ها در پایین آمده است:

هانیه توسلی (بازیگر): «خبر آنقدر هولناک است، آنقدر عجیب و مهیب است، که لال شده ام.دو ساعتی است که شنیدم و درحال اشک ریختنم.لال و گریان و مبهوت به کارگردان محبوبم فکر می کنم.به مهرجویی بزرگ. به او که خلاق و هنرمند بود. وجود نازنینش در سینما غنیمتی بود.»

هدی یزدانی خرم (منتقد و نویسنده): «داریوش مهرجویی را کشتند. کشتند داریوش مهرجویی را. داریوش مهرجویی را با چاقو کشتند، با چاقو داریوش مهرجویی را کشتند. شب او و هم‌سرش را کشتند و کشتند و خون خانه‌شان را برداشته حتمن. او را تهدید کرده‌بودند و تهدید کرده‌بودند او را. 

داریوش‌کُشی در شبِ پاییزی و من در نیمه‌شب در حالی‌که هنوز نمی‌دانم چه‌گونه به نبودنِ مهرجویی فکر کنم بر فعلِ «کشتن» ماسیده‌ام. و می‌نویسم چون استخوانم یخ زده و هی بلند می‌گویم به مریم که داریوش مهرجویی را کشتند با چاقو. 

حتمن آمده‌اند توی خانه. چند نفر بوده‌اند؟ حتمن وقتی ما داشته‌ایم به او فکر نمی‌کرده‌ایم او مشغول خون‌خوردن بوده. من چهل‌و‌چهار سال دارم و نمی‌دانم چه‌گونه این کشتن را باور کنم. یعنی داریوش مهرجویی دیگر نیست و یعنی داریوش مهرجویی ۸۳ ساله را کشته‌اند تا نباشد. 

من هیچ نظری ندارم. من منتظرم تا صبح شود تا خبرها بیاید تا آفتاب بیاید تا هنوز بفهمم این چه خاکی‌ست که بر سر ما ریخته‌اند. حتا نمی‌توانم تصور کنم. تصور کنم که داریوش مهرجویی را کشتند. شب کشتند. شب‌ها آدم می‌کشند معمولن ولی داریوش مهرجویی «معمول» نبود و چه کسی او را کشت؟ چه کسی او را کشت؟ چه کسی او را کشت؟ چه کسی او را کشت؟ چه کسی داریوش را کشت؟ چه کسی خون او را ریخت؟ چه کسی همسرش را کشت؟» 

یاشار نورایی (منتقد سینمایی): « سر داریوش مهرجویی، کارگردان بی‌همتای سینما و فخر فرهنگ ایران را بریدند و همسرش را هم سلاخی کردند چه بگویم؟ از کی و چی بگویم؟ از فرهنگ و مفاخر سلاخی شده؟ چرا، چرا، چرا!!! و عدالت و انسانیت چه شد؟ و این سرزمین و فرزندان و فرهنگش چه شدند؟ تسلیت به فرهنگ و تاریخ ایران و جامعه، که پاسدار خوبی برای یگانه‌ و دردانه‌اش نبود و نفرین بر آدم‌کشان و فرهنگ‌کشان»

نیما حسنی نسب (منتقد سینمایی): «فاجعه فاجعه فاجعه»

غلامرضا موسوی (تهیه کننده و روزنامه نگار): «باور کردنی نیست ، نیمه های شب است و خبر به‌قتل رسیدن استاد بزرگ سینمای ایران داریوش مهرجویی و همسر و همکار گرامیش منتشر شد. شب بدی است. یاد استاد ماندگار و تسلیت به سینمای ایران و خانواده بزرگ ایشان و مردم عزیزمان.»

مازیار فکری ارشاد(منتقد سینما): «غیرقابل باور، تلخ و هولناک... تسلیت به فرهنگ و هنر ایران»

شاهرخ دولکو (سینماگر و منتقد): «آدم واقعن لال می‌شه…»

منیژه حکمت: «اى واى ، چه کنیم با این همه درد ، نگرانى، غصه ،غم و…چه کنیم .»

مهدی خرم دل (مستندساز و روزنامه نگار): «روایت‌هایی که از قتل فجیع داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر به گوش می‌رسد، بسیار تکان دهنده است. امیدوارم اطلاع رسانی رسمی در این باره به صبح نرسد»

مهرزاد دانش (منتقد سینمایی): «آن هنگام که دیدیم حمید هامون از خواندن خبر سر بریدن عده‌ای در روزنامه بهتش زد، چه می‌دانستیم  34 سال بعدش خودمان نیمه‌شب از خواندن خبر مشابه درباره خالق هامون بهت‌زده و شوکه خواهیم شد...

این دیگر چه پلشتی‌ای است؟»

محمد آقازاده(روزنامه نگار): «خبر فاجعه است ، چیزی بیش فاجعه ، قتل داریوش مهرجویی کارگردان صاحب نام و همسرش ، آنهم وقتی پیشاپیش به تهدید به قتل خود خبر داده بود ، آنچنان در شوک ام که نمی دانم چه بنویسم ، از نقش فیلم گاو او در بقای،سینما ، از ساخت محبوب ترین فیلم ایرانی هامون،از دیگر فیلمهایش،ازترجمه هایش ...»

جلیل اکبری صحت (سینماگر و روزنامه نگار): «کشتن داریوش مهرجویی با هرسناریویی دشنه بر قلب فرهنگ ایران است. مرگ او یک تراژدی بزرگ است و قاتل یا قاتلین  به جنایتی نابخشودنی دست زده‌اند.»

 

دیدگاه تان را بنویسید