چه‌گونه بدون اتهام زدن و ترور شخصیت یک طلاق آرام بگیریم؟
کد خبر: 10109

چه‌گونه بدون اتهام زدن و ترور شخصیت یک طلاق آرام بگیریم؟

برای کسانی که با فرایند طلاق از جنبه‌های مختلف مانند سازوکار قانونی یا مسائل روان‌شناختی آشنا نیستند، طلاق سخت‌تر است و بعدها نیز ممکن است باعث ایجاد احساس پشیمانی و حسرت شود که چرا از فلان حقم استفاده نکردم یا چرا از فلان حقم راحت گذشتم؟ خود این مسئله باعث می‌شود دچار خشم شوید و این خشم را بر سر همسر سابق، اطرافیان و حتی فرزندان تخلیه کنید.


14800

دکتر محمد ترکمان- روان‌شناس


 

بیان فردا | تن و جان| فرآیند طلاق بسیار سخت و پراسترس است. از زمانی که شما تصمیم به طلاق می‌گیرید، تا زمانی که این تصمیم را اعلام کنید و وارد فرایند قانونی طلاق شوید، باید مسیری پیچیده و ناهموار را طی کنید که معمولاً همراه با احساسات منفی مانند تردید، ابهام، استرس، غم، خشم و همچنین رفتارهای منفی مانند جنگ قدرت، توهین، تحقیر، ترور شخصیت و... است. به‌واقع تردیدی وجود ندارد که تصمیم به طلاق موجب آشوب و پریشانی روانی می‌شود و همسران ممکن است دست به ترور شخصیت و اتهام‌زدن به همدیگر یا توهین به اطرافیان یکدیگر بکنند که نتیجه‌ی تمام این کارها، سخت‌تر و پیچیده‌تر کردن فرایند طلاق و ایجاد خاطراتی تلخ‌تر از زندگی مشترک می‌شود. باید به خاطر داشته باشیم که اگر نتوانستیم یک زندگی مشترک خوب را پایه‌ریزی کنیم و در واقع ازدواج خوبی داشته باشیم، بهتر است حداقل یک جدایی خوب و آرام را تجربه کنیم. در این بین سؤال این‌جاست که چه‌طور این امر محقق می‌شود و چه‌گونه ما می‌توانیم بدون اتهام‌زدن و ترور شخصیت یک طلاق آرام بگیریم؟ مقاله‌ی حاضر شاید در این زمینه به شما کمک کند.

حساب‌شده قدم بردارید

 

برای کسانی که با فرایند طلاق از جنبه‌های مختلف مانند سازوکار قانونی یا مسائل روان‌شناختی آشنا نیستند، طلاق سخت‌تر است و بعدها نیز ممکن است باعث ایجاد احساس پشیمانی و حسرت شود که چرا از فلان حقم استفاده نکردم یا چرا از فلان حقم راحت گذشتم؟ خود این مسئله باعث می‌شود دچار خشم شوید و این خشم را بر سر همسر سابق، اطرافیان و حتی فرزندان تخلیه کنید. بهتر است قدم‌هایتان را حساب‌شده بردارید و با افرادی آگاه (نه هر کسی) مانند یک وکیل و روان‌شناس مشورت کنید تا در حین و بعد طلاق احساسات منفی کمتری را تجربه کنید.

همه‌ی پل‌ها را پشت سر خود خراب نکنید

 

در بسیاری از موارد شاهد آن بوده‌ایم که افراد بعد از طلاق یا قبل جاری‌شدن صیغه‌ی طلاق، بنا به دلایل مختلف تصمیم می‌گیرند تا دوباره با هم باشند. این اتفاق ممکن است برای شما هم پیش بیاید. از سوی دیگر شاهد آن نیز بوده‌ایم که رفتارهای قبل از طلاق مانند اتهام‌زدن، ترور شخصیت، اقدامات قانونی مثل حکم عدم تمکین و... باعث‌شده تا هر دو نفر و گاهی خانواده‌های طرفین، احساس خشم شدید و تنفر زیاد از هم بکنند و با وجود برخی مصلحت‌ها و حتی پشیمانی از تصمیم، لجبازانه بر طبل طلاق بکوبند. پس بهتر است به یاد داشته باشید که نباید همه‌ی پل‌ها را پشت سر خود خراب کنید.

 

از خودتان مراقبت کنید

ترور شخصیت طرف مقابل، توهین و تحقیر، سرزنش‌کردن و چنین رفتارهایی فقط آتش جنگ قدرت را بیشتر می‌کند و دود این آتش به چشم شما هم خواهد رفت. خشونت‌های فیزیکی و کلامی که ممکن است به شما آسیب‌های زیادی وارد کند، یکی از پیامدهای چنین رفتارهایی است. بدانید مهم‌ترین کار این است که از خودتان مراقبت کنید تا سالم‌تر این فرایند را طی کنید؛ پس با چنین رفتارهایی هیزم آتش را بیشتر نکنید.

 

از خود بپرسید، آیا ارزشش را دارد؟

 

این سؤالی اساسی است. شما در حین طلاق سرشار از هیجانات منفی مختلفی هستید، اما قبل از هر اقدامی از خود بپرسید این اقدام من (مثلاً متهم کردن همسرم یا توهین و تحقیر او) چه فایده‌ای دارد؟ چه مضرّاتی دارد؟ شاید با یک سبک و سنگین‌کردن ساده‌ی فواید و مضرّات، خودتان متوجه شوید که ضررهای این اقدامات بخصوص در بلندمدت بیشتر از منافعش است. البته در کوتاه‌مدت دلتان را خنک می‌کند. همین!

از منظر شخص دیگری به ماجرا نگاه کنید

 

فرض کنید دوست صمیمی‌تان نزد شما می‌آید و در مورد فرایند طلاقش با شما صحبت می‌کند. از شما می‌پرسد که می‌خواهد طلاقی آرام داشته باشد ولی سرشار از خشم و ناراحتی هم هست، از طرفی همسرش دائماً به او توهین می‌کند و دروغ در موردش می‌گوید، چه‌گونه او را نصیحت می‌کنید؟ چه توصیه‌های برای او دارید؟ شاید او را دعوت به آرامش بکنید، شاید به او بگویید ارزشش را ندارد که مقابله به مثل کند، شاید هم بگویید که قرار نیست به همه توضیح دهد. چه توصیه‌های خوبی دادید، اما بهتر است خودتان اول به این توصیه‌ها عمل کنید.

ماشین زمان به شما کمک می‌کند

 

حتماً شما هم خاطراتی در زندگی دارید که بعد از گذشت سال‌ها، حالا رنگ و بوی دیگری به خود گرفته‌اند. ممکن است خاطره‌ای که در اوایل برای شما خجالت‌آور بوده، اکنون برایتان خنده‌آور باشد. همین‌طور به هیجانات منفی فعلی‌تان توجه کنید و از خود بپرسید آیا پنج سال بعد، باز هم این‌ها برایم مهم هستند؟ آیا پنج سال بعد خودم را به خاطر این رفتارها سرزنش نمی‌کنم؟ اصلاً در پنج سال آینده افکار و نگرش همسر کنونی‌ برایتان مهم است؟

به فرزندتان بیندیشید

 

اگر فرزندی از رابطه‌ی فعلی‌تان دارید، فکر کنم همین دلیل کافی باشد که به خاطر فرزندتان هم که شده، دست از ترور شخصیت و اتهام بردارید و تمام تلاش خود را برای گرفتن یک طلاق آرام بکنید. چرا؟ خب دلیلش مشخص است زیرا بعد از طلاق همسر فعلی‌تان قرار است پدر/مادر فرزندتان باشد و اگر طرف مقابل‌تان نتوانسته همسر خوبی باشد، دلیلی ندارد که نقش پدر/مادری او را هم زیر سؤال ببرید. این به نفع سلامت روان فرزندتان نیست.

از خودتان شروع کنید

 

شاید پذیرفته باشید و بخواهید تا دست از توهین و ترور شخصیت بردارید، اما مشاهده می‌کنید که همسر فعلی یا سابق‌تان، آرام نمی‌گیرد و با شدت زیاد این کارها را انجام می‌دهد. وسوسه می‌شوید که شما هم اقدام مشابه‌ای انجام دهید. صبر کنید و منتظر نباشید که همسرتان شروع کند، خودتان آغازگر باشید اما نه برای منافع او، بلکه برای آرامش خودتان.

بازیگران صحنه را کاهش دهید

 

به اندازه‌ی تعداد افرادی که وارد فرایند طلاق خود می‌کنید، طلاق را برایتان خودتان سخت‌تر می‌کنید. بازیگران بیشتر در صحنه یعنی دشوارتر کردن کارگردانی خودتان؛ و امان از نابازیگرها! راحت‌تر بگویم، خیلی در فرایند طلاق دور و بر خودتان را شلوغ نکنید. برخی افراد ممکن است توصیه‌های غلط به شما بدهند، برخی افراد فقط هیجان ماجرا را بیشتر می‌کنند، برخی افراد هم ممکن است شما را بعدها سرزنش و تحقیر کنند. در حین طلاق فقط کسانی را مطلع کنید و از آن‌ها کمک بگیرید که واقعاً بتوانند به شما کمک کنند.

بدانید قضاوت دیگران آن‌طور که شما فکر می‌کنید، نیست

 

فرض کنید داخل یک میهمانی هستید و شخصی وارد می‌شود و سپس شروع می‌کند به توهین و تحقیر در مورد فرد دیگری. در مورد او چه‌گونه قضاوت می‌کنید؟ بعدها اگر با او رو‌به‌رو شوید آیا ممکن است رفتار خودتان را بیشتر کنترل کنید؟ آیا نگران واکنش‌های او در مورد خودتان نمی‌شوید؟ نظرتان نسبت به او مثبت می‌شود یا منفی؟ پاسخ‌ها این سؤالات تا حدودی مشخص است. دقت داشته باشید توهین و ترور شخصیت فردی دیگری، قبل از آن‌که منزلت او را نزد دیگران کاهش دهد، منزلت خودتان را کاهش می‌دهد. بگذارید دیگران بدانند شما چه‌قدر پخته رفتار می‌کنید.

افکار منفی خود را مدیریت کنید

 

«باید به او بفهمانم حق با چه کسی است»، «نمی‌گذارم آب خوش از گلویش پایین برود، چون من را خیلی زجر داد»، «تا تلافی نکنم آرام نمی‌نشینم»، «نباید با من این‌طور رفتار می‌کرد»، «اگر ساکت بنشینم دیگران فکر می‌کنند حق با او بوده است»؛ چنین افکار منفی و خودگویی‌ها بخشی از آن چیزی است که در سرتان می‌گذرد. این افکار فقط هیجانات منفی و رفتارهای ناکارآمد را در پی خواهد داشت. آرام باشید و افکار کارآمدی را جایگزین کنید مانند «گرچه او مرا رنجانده اما آن چیزی که الان مهم است، سلامت خودم هست»، «ارزشش را ندارد که بیش از این باعث آزار خودم شوم»، «بهتر است به این بیندیشم که چه کاری به من کمک می‌کند.»

مهارت‌‌های خود را بالا ببرید

 

یادگیری و عمل به مهارت‌های مهمی همچون حل مسئله، تصمیم‌گیری، مدیریت استرس و کنترل خشم در این مسیر بسیار کمک‌کننده است. با مهارت حل مسئله شما می‌توانید مشکل واقعی را تعریف کنید و با بارش فکری، گزینه‌های متعددی برای حل مشکل خود را بیابید و درنهایت با مهارت تصمیم‌گیری، بهترین تصمیم را اتخاذ کنید. همچنین با آموزش مهارت‌های مدیریت استرس و کنترل خشم می‌توانید بهتر از پس هیجانات منفی بربیایید.

یک وقت خاص در نظر بگیرد و خود را تخلیه کنید

 

شاید بپرسید پس با این همه هیجانات منفی و برخوردهای ناشایسته طرف مقابلم چه کنم؟ یک راه این است که زمان خاصی را در طول روز یا در طول هفته در نظر بگیرید و در این زمان به شکل مناسب، تخلیه‌ی هیجانی کنید. می‌توانید با یک فرد مورد اعتماد درد‌ و دل کنید، می‌توانید هیجانات خود را بر روی کاغذ یادداشت کنید، می‌توانید فریاد بزنید و گریه کنید و...

دیدگاه تان را بنویسید