دشمنان کلنل هم قبولش داشتند
وزیری همراه با ارکسترش به مهمانی دربار دعوت شد و در هنگام صرف شام وقتی در حضور میهمانهای خارجی از او خواستند با ارکسترش به اجرای موسیقی بپردازد، گفت اگر میهمانان شما میخواهند موسیقی بشنوند، به هنرستان موسیقی بیایند.
وزیری شاید اولین موسیقیدانی بود که برای موسیقی ارزشهای ویژهای قائل شد. وزیری همراه با ارکسترش به مهمانی دربار دعوت شد و در هنگام صرف شام وقتی در حضور میهمانهای خارجی از او خواستند با ارکسترش به اجرای موسیقی بپردازد، گفت اگر میهمانان شما میخواهند موسیقی بشنوند، به هنرستان موسیقی بیایند چون او و ارکسترش حاضر نمیشوند در چنین شرایطی، موسیقی بنوازند». این تنها یکی از ویژگیهای مردی است که عدهای موسیقی ایرانی را به پیش و پس از او تقسیم میکنند. امروز صد و سی و ششمین زادروز کلنل علینقی وزیری یکی از هنرمندانی است که هرچند در ارکسترهای دولتی کار کردند اما هیچگاه صدای حاکمیت نشد. وزیری و بسیاری دیگر چهرههای رفیعی در هنر این ملک بهحساب میآیند که باوجود بیبهره شدن از آنچه امروز از آن با نام رانت یاد میکنیم اما مردم را و هنر را برگزیدند و تا همیشه هم در تاریخ این سرزمین سربلند و مایه افتخار خواهند ماند.
علینقی وزیری مشهور به کلنل وزیری در ۹مهر ۱۲۶۵ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. وی به واسطه پدرش در نوجوانی وارد ارتش شد و از همین طریق با موسیقی نظامی آشنا شد. او تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه سن لویی تهران به پایان رساند و سپس به اروپا رفت و در آلمان و فرانسه آموزش موسیقی به روش غربی دید و بیشتر عمر خود را صرف موسیقی کرد. تحقیق در زمینه موسیقی باعث شد که هیات علمی دانشگاه تهران پس از مدتی وی را به عنوان استاد کرسی هنر و زیباشناسی به تدریس در دانشگاه مأمور کند و تا پایان زندگی به تدریس پرداخت. وی علاوه بر فعالیت های دانشگاهی به تشکیل ارکستر نوین برای رادیو و همکاری با انجمن موسیقی ملی پرداخت.
ورود به عرصه موسیقی
وزیری نواختن تار را از ۱۵ سالگی نزد داییاش حسینعلیخان آغاز کرد. سپس نُتخوانی را از یاورآقاخان، صاحبمنصب موزیک نظام آموخت. وی از طریق عضویت در انجمن اخوت با درویشخان و میرزاحسینقلی آشنا شد و به پیشنهاد میرزاحسینقلی در عرض یکسالونیم ردیف میرزاعبدالله را نزد خود استاد به نُت درآورد. وی در نوازندگی تار و آهنگسازی نیز بسیار چیرهدست بود. دخترک ژولیده، دو عاشق و سمفونی نفت از معروفترین آهنگهای ساخته استاد وزیری است.
یکی از مهم ترین خدمات وزیری در این عرصه تاسیس مدرسه موسیقی در ۱۳۰۲خورشیدی بود. اهمیت این مدرسه از آن نظر است که عدهای از آهنگسازان و نوازندگانی که آثارشان بعدها در تاریخ موسیقی ایران ثبت شد از این مدرسه فارغالتحصیل شدند. وزیری در ۱۳۰۴خورشیدی اقدام به برگزاری سلسله کنسرتها و سخنرانیهایی در زمینه هنر و زیباشناسی موسیقی کرد و از ۱۳۰۷ خورشیدی ریاست مدرسه موسیقی به او محول شد. او تا آغاز جنگ جهانی دوم در مقام ریاست مدرسه موسیقی انجام وظیفه کرد و توانست شاگردان بسیاری تربیت کند از جمله مهمترینِ این شاگردان میتوان از استادانِ روانشاد ابوالحسن خان صبا، روحالله خالقی، موسی معروفی و اسماعیل مهرتاش نام برد.
بیژن ترقی، شاعر و ترانهسرای بزرگ موسیقی ایران در خصوص تاثیرگذاری وزیری بر عرصه موسیقی و پرورش شاگردان برجستهای چون خالقی می گوید: مکتب آموزشی کلنل چنان تحولی در موسیقی ایرانی و ارکسترهکردن آن ایجاد کرد که تمام هنرمندان موسیقی معاصر تأثیرپذیرفته از آموزشها و راهنماییهای سودمند او بوده و خواهند بود.
پرورش مردی به عظمت روح و شأن و مقام روحالله خالقی که تحوّلی چشمگیر در زمینه آهنگسازی و برپایی ارکستر به روش اروپاییان ایجاد کرد، از مساعی و ابداعات کلنل وزیری بود که نهتنها به شاگردان مدرسه موسیقی اختصاص نداشت، بلکه او بود که روش نُتنویسی و نُتخوانی را به بزرگانی نظیر استاد ابوالحسن صبا، استاد حسین یاحقی، موسی معروفی، مجید وفادار و سایر موسیقیدانان آن عصر آموخت.
در این دوران به تالیف کتابهایی در زمینههای مختلف موسیقی پرداخت. از جمله این کتابها می توان به کتاب دستور تار و کتاب موسیقی نظری اشاره کرد. وزیری در ساختن و پرداختن نخستین سرود ملی جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت کرد و قطعه هایی مانند ای وطن خاک ایران و نیز مارش ظفر را ساخت. وزیری علاوه بر موسیقی به تئاتر نیز بسیار علاقمند بود و نمایشی بنام «خانم خوابند» نوشت. از اپرات های او می توان اپرت «گلرخ» و «شوهر بدگمان» را نام برد که اشعار آنها را حسین گل گلاب سروده است. او نیز چند درام نوشته که «دختر ناکام» و «جدایی» او به اجرا درآمد. سی هفت صفحه گرامافون از آثار ایشان ضبط شده است. او همچنین باشگاهی به نام کلوپ موزیکال برای فعالیتهای هنری (موسیقی و نمایش) ایجاد کرد.
تاثیر وزیری بر موسیقی ایرانی
وزیری به عنوان نخستین فردی که اعتدال مساوی را در موسیقی سنتی ایرانی ترویج کرد، شناخته میشود. ابداعات وزیری در این عرصه باعث شد که منتقدان بر تأثیرگذاری وی در موسیقی ایرانی تاکید کنند. این موسیقی دان برجسته، نُتنویسی را در سنّت موسیقی شفاهی و سینه به سینه ایرانی رواج داد و کوشید نوازندگان و موسیقیدانان موسیقی ایرانی را با مبانی نظری موسیقی و اصول آهنگسازی و ارکستراسیون غربی آشنا کند.
در واقع تبحر در نوازندگی تار و ویلن، تالیف کتب آموزشی، آهنگسازی، رهبری ارکستر، تاسیس مدرسه موسیقی و پرورش شاگردان متعدد، تاسیس کلوپ موزیکال و اجرای کنسرتهای گوناگون، داشتن مسوولیتهای اداری در تشکیلات موسیقی و استادی دانشگاه، همه نشانگر تواناییهای این شخصیت بزرگ فرهنگی است. وزیری ابتکاراتی در تار ایجاد کرد که خالقی در جلد دوم کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» به شرح آن پرداخته است. در کتاب «دستور تار» وزیری اهمیت ویژه ای برای نواختن تمرین ها و گام هایی که موجب تقویت دسته و پنجه نوازنده می شود در نظر می گیرد.
وی از جمله افرادی بود که صلاحیت نوآوری در موسیقی اصیل ایرانی داشت، چون علاوه بر خلاقیت و ذهن باروری از سه ویژگی مهم برخوردار بود. ۱-تسلط کامل به موسیقی اصیل ایرانی ۲- آشنایی کامل به موسیقی کلاسیک غربی و تمام تئوری ها و هارمونی های آن ۳-تسلط کامل به ادبیات پارسی و بکارگیری واژه های زیبای پارسی در موسیقی ایرانی. وزیری همچنین بنیادی به نام «بنیاد وزیری» تأسیس کرد که هدف آن حفظ و انتشار آثار وزین موسیقی ایرانی از همه موسیقیدانها بود. این بنیاد که پس از درگذشت وزیری به فراموشی سپرده شده بود، بعدها توسط کیوان ساکت احیا شد.
معرفی کتاب
اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری نام اثری است که به کوشش مهدی نورمحمدی در ۱۳۹۸خورشیدی منتشر شد. در این کتاب آمده است که وزیری نماد بارز یک دوران خاص در ایران محسوب میشود، زیرا در عصری که حرکتهایی به منظور نوسازی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران آغاز شده بود، با تأسیس مدرسه عالی موسیقی و کلوپ موزیکال و اجرای کنسرتهایی که برخی از آنها با سخنرانی درباره اهمیت موسیقی و جایگاه آن همراه بود، تحولی در موسیقی ایرانی پدید آورد و اقدامات او مورد حمایت و تأیید منورالفکران و تجددخواهان آن زمان قرار گرفت.
این کتاب با تکیه به اخبار مطبوعات و اسناد تاریخی به پیشگاه اهل تحقیق و علاقهمندان موسیقی عرضه میدارد، بدین امید که این کوشش ناچیز موجب شناخت بیشترِ وزیری و منشأ پژوهشهای بعدی درباره وی گردد. این کتاب در ۲ بخش تنظیم شده است: بخش اول حاصل کند و کاو و جستجویی گسترده درباره وزیری در روزنامههای اواخر دوران قاجار و پهلوی اول و مجلات عصر پهلوی دوم است که برخی از آنها کمیاب یا دیریاب هستند. بخش دوم کتاب، اختصاص به اسنادی دارد که از آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران استخراج شده است. وزیری: زندگی و گزیده آثار از دیگر آثار در مورد زندگی نامه این موسیقی دان متجدد است که توسط وحید ایوبی نوشته شده است.
وزیری از نگاه موسیقیدانان
کیوان ساکت نوازنده و آهنگساز می گوید: به درستی میتوان موسیقی قرن اخیر را به دو بخش تقسیم کرد؛ نخست موسیقیای که از آن به عنوان موسیقی قدیم نام میبریم و قبل از حضور استاد علینقی وزیری در عرصه موسیقی ایران بود، دوم موسیقی پس از استاد وزیری. استاد وزیری یکی از بارزترین چهرههای سده گذشته است... آنچه ما داریم و استادان بزرگی که در دوره معاصر ظاهر شدند، نتیجه کار آموزش و پرورش استاد وزیری و شاگردان بسیار برجسته ایشان بود... از استاد وزیری آثار موسیقی بسیاری به یادگار مانده است که پیش از آن در موسیقی ایرانی متداول نبود. ازجمله پانتومیمهای گوناگون و فرمهای ابداعی شخص استاد وزیری که هنوز معادلی برای آنها پیدا نشده است، مانند دخترک ژولیده، ژیمناستیک موزیکال، بندباز، حاضر باش و بسیاری قطعات دیگر. گشودن دریچه دیگری از نوازندگی تار و ارتقای سطح نوازندگی این ساز همچنین نوشتن موسیقیهای چند صدایی برای سازهای ایرانی و بسیاری تلاشها و خدمات پرارزش دیگر گوشهای از تلاشهای شبانهروزی عمر پربار استاد وزیری است که ایشان را بهعنوان یک هنرمند نمونه و وطنپرست و عاشق فرهنگ ایران و پایبند به اصول فرهنگی، نسبت به دیگر هنرمندان هم دوره خود کاملا متمایز و برجسته میکند. به جرات میتوان گفت کاری که استاد وزیری انجام داد، کاری بود که چندین استاد بزرگ موسیقی در طول عمر خود انجام میدهند.
حسین علیزاده موسیقی دان و نوازنده برجسته تار و سه تار درباره جایگاه وزیری می گوید: وزیری حتی روی مخالفانش هم تاثیر گذاشت. به لحاظ دقت، پرکاری و دیسیپلین وزیری تا همین امروز هم در میان آهنگسازان ایرانی سرآمد است. او در زمان خود از معدود هنرمندان ایرانی در موسیقی محسوب می شد که از یک جهان بینی برخوردار بود.
مهدی نورمحمدی مولف کتابی در خصوص زندگی نامه علیقلی وزیری می گوید: برخی از اقدامات و دستاوردهای وزیری در موسیقی ایرانی بیسابقه است؛ وزیری برای نخستین بار در ایران برای کودکان موسیقی ساخته است. ساخت مارش مدارس ابتدایی و متوسطه و ساخت موسیقی برای ورزشکاران برای اولین بار، از ابداعات وزیری است. وزیری آموزش موسیقی را مدون کرد و نخستین شخصی بود که کتاب دستور تار و ویولن برای آموزش نوشت. همچنین اصلاحاتی در پرده بندی سازِ تار ایجاد کرد و چندین تار برای ارکستر نوازی از جمله: تار باس (بم تار) را ابداع کرد. یکی از اقدامات مهمی که توسط وزیری انجام شد، تسهیل ورود بانوان فرهیخته برای اولین بار به کلوب موزیکال بود. البته حضور آنها کاملا تعریف شده بود و جایگاه خاصی برای آنها درنظر گرفته شده بود تا مشکلی پیش نیاید. برای نخستین بار اجرای مراسم سوگواری برای درگذشتگان مشهور به همراه موسیقی، توسط وزیری شکل گرفت.
خاموشی
سرانجام این موسیقیدان پرآوازه در ۱۸ شهریور ۱۳۵۸خورشیدی در ۹۲ سالگی دیده از جهان فروبست.
***
در یادمان صد و سی و ششمین زادروز کلنل علینقی وزیری به سراغ مرور صفحهای از تاریخ موسیقی ایران رفته و به همین بهانه با مجید درخشانی؛ آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی به گفتوگو نشستهایم؛ مردی که درباره کلنل میگوید: «این اقدام وزیری مدتها برایش مشکل ایجاد کرد اما او برای موسیقی ایرانی احترام ویژهای قائل بود پس به شیوه خودش مشغول کار بود.» از نظر آقای درخشانی دشمنان علینقی وزیری همیشه سعی کردهاند اهمیت حضور او در موسیقی ایرانی را کمرنگ کنند اما موفق به انجام این کار نشدهاند.
او برای این سخنش یک دلیل قاطع دارد: «خدمات وزیری به موسیقی ایرانی انکار نشدنی است». گفتوگوی همدلی با این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی درباره ویژگیهای شخصیتی کلنل وزیری و دلایل دشمنی خیلیها با او را در ادامه میخوانید:
اولین باری که با شیوه علینقی وزیری در موسیقی ایرانی آشنا شدید، در خاطرتان هست؟
بله! از دوره دانشجویی به شیوه کار آقای وزیری علاقهمند بودم و فعالیتهای موسیقایی او را دنبال میکردم. خاطرم هست که یک دورهای حتی در پی جمعآوری آثار او بودم و درباره آثارشان مطالعه میکردم.
حالا که سالها از مرگ وزیری گذشته، حضور وزیری در تاریخ موسیقی ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
آقای وزیری آثار خیلی متفاوتی خلق کرد. خیلیها تصور میکنند او به موسیقی غرب نگاهی داشته و از موسیقی غرب الهام میگرفته، درحالیکه علینقی وزیری قبل از اینکه به اروپا برود، نزد میرزا حسینقلی ردیف کار کرده بود و در این زمینه تسلط کافی داشت. او در اروپا تحصیل کرد و با موسیقی کلاسیک آشنا شد و آن را یاد گرفت. اولین کسی بود که در ایران ارکستر موسیقی ایرانی تشکیل داد. ارکستری او تشکیل داد، شیوه تنظیم برخی از آثارش به شیوه هارمونیک کلاسیک بود اما درعینحال علینقی وزیری آثار صددرصد ایرانی هم اجرا میکرد. او در آهنگسازی متأثر از ردیفهای ایرانی بود و حتی تصنیفی دارد که بر اساس یکی از گوشههای شور به نام «زیرکش سلمک» است. خیلی از آثار و تصنیفهای آقای وزیری مثل سرود «ای وطن»، برگرفته از موسیقی سنتی ایران هستند. اهمیت علینقی وزیری در موسیقی ایرانی از جهات مختلفی قابلبررسی است. علینقی وزیری اولین هنرستان موسیقی در ایران را دایر کرد و شاگردان بسیار خوبی همچون استاد ابوالحسن صبا داشت. بسیاری از موسیقیدانهای این مملکت متأثر از آقای وزیری هستند. علینقی وزیری برای ساز تار قطعاتی نوشت که این قطعات هنوز هم بدیع و تازه هستند. درست است که علینقی وزیری قطعات «حاضر باش» و «بندباز» را متأثر از موسیقی اروپا میسازد اما قطعاتی چون «دخترک ژولیده» و «ژیمناستیک موزیکال» را هم میسازد که کاملاً برگرفته از موسیقی ایرانی هستند. او قطعاتی ساخت که خارج از تصور نوازندههای تار آن دوره بود و ارزش و کیفیت اجرایی تار را به حدی بالا برد که بعدها هنرمندان زیادی از تار آقای وزیری متأثر شدند. او برای اولین بار برای ربع پردههای موسیقی ایرانی علامتگذاری کرد و اسم گذاشت. در زمینه آهنگسازی هم فکر نمیکنم کسی بهپای آقای وزیری رسیده باشد. در زمینه پشتکار هم او آدم جدی و پر کاری بود و ساعتهای طولانی در یک زیرزمین تاریک کار میکرد و خودش را ازآنجا بالا کشید و به یک آدم متبحر تبدیل شد. حضور علینقی وزیری در عرصه موسیقی ایرانی خیلی مهم بود و شاید اگر او نبود، موسیقی ایرانی در برخی از زمینهها عقب میماند.
برخی از سنتگرایان فعال در موسیقی ایرانی معتقدند آن سازمان و متدی که آقای وزیری وارد موسیقی ایران کرد، با موسیقی دستگاهی قابلجمع نیست. درواقع آنها بر این باورند که موسیقی دستگاهی ایران ظرایفی دارد که آن را با ادوات و انگارههای موسیقی غربی نمیشود اجرا کرد. شما چقدر با این عقاید موافقید و اصلاً چقدر قبول دارید که آقای وزیری موسیقی غیر ایرانی کار میکرده است؟
من معتقدم که جملهبندی و ظرایف موسیقی آقای وزیری کاملاً به موسیقی ایرانی وفادار است. آقای وزیری یک سری نظریهها را مطرح کرد که جنبه تئوریک داشت. شاید آن نظریهها با موسیقی ایرانی فاصله داشت اما در اصل خود او هم در اجراهایش تحت تأثیر دستگاه و ردیف موسیقی ایرانی بود. اینکه علینقی وزیری تا حدودی از موسیقی غربی هم تأثیر میگرفت، یک امر طبیعی است چون او در جامعهای زندگی میکرد که همه جوانب فرهنگی و ادبی آن از غرب متأثر میشد. آن زمان نقاشی غرب هم روی نقاشان ایرانی تأثیر میگذاشت و این یک موضوع اجتنابناپذیر بود. آقای وزیری تا جایی که در توانش بود، سعی کرد آموختههای خود از موسیقی کلاسیک غربی را به خدمت موسیقی ایرانی دربیاورد. ارکستر «گلها» که توسط آقای وزیری شکل گرفت، فقط یکی-دو ساز ایرانی داشت اما برای موسیقی دستگاهی بهمراتب قویتر از ارکستر ایرانی بود و در آن خیلی جدی به ظرایف موسیقی ایرانی پرداخته میشد. نوازندههای آن ارکستر موسیقیدانهایی چون آقای ابوالحسن صبا بودند. آقای وزیری یک ارکستر دیگر هم داشت که در آن از ساز «تار باس» رونمایی کرد و سازهایی چون کمانچه و تار در آن نواخته میشد. بنابراین آقای وزیری خدمات بسیاری در زمینه موسیقی ایرانی ارائه داد اما طبیعی است که یک آدم سنتگرا نتواند علینقی وزیری را یک موسیقیدان سنتی فرض کند. علینقی وزیری موزیسینی بود که ضمن توجه به موارد اصولی در موسیقی ایرانی، دست به ابداعات مختلف هم میزد و موفقیتش باعث شده بود که یک عده به او غبطه بخورند. آقای روحالله خالقی در کتابش نوشته که در همان دوران یک روزنامه یک کاریکاتور ناخوشایند از آقای وزیری کشیده بود که در آن کاریکاتور آقای وزیری دارد سازهای ایرانی را خرد میکند. آقای وزیری هم وقتی آن کاریکاتور را میبیند، قطعه «بنشینم و صبر پیش گیرم/ دنباله کار خویش گیرم» را در دستگاه سهگاه میسازد. درواقع آن حسادتها و غبطهها باعث میشد آقای وزیری جدیتر راه خودش را پیش بگیرد. البته خیلی از موزیسینهای شناختهشده موسیقی ایرانی در آن دوره هم آقای وزیری را قبول داشتند. آقایان معروفی، صبا و خالقی از تحسینکنندگان آقای وزیری بودند. درنتیجه بنده اتهاماتی که به آقای وزیری وارد میکنند و میگویند او به موسیقی ایرانی لطمه زده را قبول ندارم و معتقدم او هر کاری که انجام داد برای ارتقاء موسیقی ایرانی بود و واقعاً هم موسیقی ایرانی را ارتقاء داد.
علینقی وزیری زمانی که در اوج فعالیتهایش بود و به گفته خودش برای موسیقی مدرن ایران برنامههای زیادی در ذهن خود میپروراند، در رادیو با یک سری مشکلات مواجه شد و عدهای جلوی کار او را گرفتند و از رادیو اخراجش کردند. احتمالاً میدانید که آقای وزیری در میان موزیسینها دشمنان بسیاری داشت.به نظرتان چرا چهرههایی مثل وزیری با این حجم از فعالیتها در دوره خودشان توسط جامعه پذیرفته نمیشوند؟
این اتفاق در جامعه دیروز میافتاد و در جامعه امروز هم میافتد. معمولاً آدمی را که خیلی قدرت و شهامت دارد تحمل نمیکنند و متأسفانه این موضوع در موزیسینها هم وجود دارد. آقای وزیری دشمنان زیادی داشت و آدمهایی بودند که نمیتوانستند او را تحمل کنند. زمانی که آقای وزیر «ارکستر نوین» را در رادیو تأسیس کرد، بسیاری از نوازندهها و خوانندههای آن را به علت اعتیاد و مشکلات دیگر اخراج کرد چون اعتقاد داشت که موزیسین باید پاک و سلامت باشد. آدمی که این کار را انجام میدهد، طبیعی است که مخالف پیدا میکند و در حقش دشمنی میشود. در آن دوره تمام موزیسینها آقای وزیری را بهعنوان یک استاد پذیرفته بودند و اگر به او بیمهری میشد، به خاطر جدی بودن کارش بود. متأسفانه از این نوع دشمنیها همین امروز هم وجود دارد و هنوز هم آدمهای موفق مورد هجمه آدمهای دیگر قرار میگیرند.
علینقی وزیری در عرصه موسیقی ایرانی، ارکستر ملی را از خودش بهعنوان میراث بهجا گذاشت. آن میراث هنوز زنده است؟
میراث علینقی وزیری تا زمان وجود ارکستر «گلها» خیلی زنده و تأثیرگذار بود و آقای خالقی و آقای معروفی از میراث آقای وزیری بهخوبی محافظت میکردند. ارکستر «گلها» توانست یک ارتباط وسیعی میان شنوندگان ایرانی به وجود بیاورد. معتقدم که جامعه هنوز هم به چنین ارکستری نیاز دارد. آقای فرهاد فخرالدینی در «ارکستر تلویزیون ملی» هم ادامهدهنده راه آقای وزیری بود. بعد از انقلاب هم «ارکستر ملی ایران» کارش را شروع کرد و استاد بزرگی چون آقای فخرالدینی آثاری را برای این ارکستر تنظیم کرد که همچنان میراث آقای وزیری را زنده نگه میداشت. حتی خیلی از خوانندگان امروزی به سراغ آهنگهای آقای وزیری رفتهاند و آن آثار را با حال و هوای ارکستر ملی اجرا میکنند و من دیدهام که آن آثار چقدر مورد استقبال مردم قرار میگیرد. نوع اجراها خیلی مهم است و یقیناً کاری که آقای وزیری انجام داده، اثرش از بین نمیرود چون او ایران را از همهچیز بیشتر دوست میداشت. ارکستر ملی ایران ممکن است در درون خودش متحول شود اما مطمئناً در سیستم این ارکستر، موسیقی غالب، موسیقی اصالتدار ایرانی است. تأثیر آقای وزیری هیچگاه از بین نمیرود و میراث او هم همیشه زنده میماند.
گفتوگو: علی نامجو- روزنامه همدلی
دیدگاه تان را بنویسید