بزرگداشت فردوسی و فرصت تأمل
فردوسی همچون دیگر شاعران بزرگ این سرزمین این هنر را دارد که میتواند در مرز میان اسطوره و تاریخ کار کند. او میتواند مصالح موجود در دنیای اساطیری را به تاریخ بیاورد و با رویدادهای روزمره و خاص تاریخی، انگارههای اسطورهای بسازد.
علی ربیعی
بیان فردا | بدون شک این شاعران هستند که مرزهای وجودی یک قوم را تعریف میکنند و هنر فردوسی در این است که هم از مرزهای عینی جغرافیایی تعریفی حماسی به دست داده و هم پاسدار عرفانی مرزهای ذهنی و زبانی بوده است.
او هم نقشه «آفاق» زندگی ایرانی را ترسیم کرده و هم نمونههایی والا از سلوک «انفس» به دست داده است. فردوسی خودش یکی از آرشهای این سرزمین است و در زیست و هنرش نشان داده است که هر کسی در هر جایی که هست، میتواند تکرار آرش باشد و مرزهای وجودی انسان را فراختر کند.
فردوسی همچون دیگر شاعران بزرگ این سرزمین این هنر را دارد که میتواند در مرز میان اسطوره و تاریخ کار کند. او میتواند مصالح موجود در دنیای اساطیری را به تاریخ بیاورد و با رویدادهای روزمره و خاص تاریخی، انگارههای اسطورهای بسازد. فردوسی یک معمار تمامعیار است و معماری او نه در توان ترکیب فنی میان اسطوره و تاریخ است، بلکه او معماری هنرمند است که میتواند اموری انسانی همچون فرهنگ، هنر، معرفت، اخلاق و خداپرستی را هم در این معماری به کار بگیرد و حاصل کار یک بنای ساده نیست، بلکه خانهای است که همه انسانها در آن احساس هویت و یافتن معنا میکنند.
حماسه به مثابه یک ژانر ادبی، در ذات خود دیگریساز است، باید دشمنی باشد که حماسهای بر علیه او خلق شود، اما فردوسی دشمن را نه در دیگرانِ متفاوت، بلکه در سطح ارزشهای انسانی تعریف میکند. حماسه فردوسی، حماسهای اخلاقی و سرشار از احترام به نوع بشر است.
این روزها که ما هزاره سوم را با تئوریهای دانایی و قدرت میشناسیم، کشور فردوسی بیش از هر کشور دیگری با نگاهی به همه سرمایههای مادی و انسانی خود در کنار مشکلات، به ارزش این سخن پی میبرد که: «توانا بود هرکه دانا بود».
روز بزرگداشت فردوسی شایسته تکریم است چرا که به رغم همه تحولات اجتماعی، ما هنوز در ساختمان و با گفتمانی زندگی میکنیم که فردوسی یکی از معماران برجسته آن است و چه خوب که از فرصت این روز برای تأمل در نقشه این اقلیم استفاده کنیم.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید