پلتفرمها و حکمرانی
معیارهای ارزیابی پلتفرمها در سالهای آینده بر پایه معیارهای اقتصادی یا فناورانه نخواهد بود؛ بلکه معیار کلیدی این ارزیابیها بر پایه معیارهای حکمرانی خواهد بود.
بیان فردا | دولتها برای قرنها انحصار بسیاری از امور را در اختیار داشتند؛ اعمال حاکمیت برای گفتنها و نگفتنها یا دیدنها و ندیدنها، بازیگری در عرصههای ژئوپلتیک یا اعمال خشونت علیه شهروندان یا بازیگری در تعیین امر مشروع و نامشروع. امروز بخشی از این قدرت انحصاری دولتها، در اختیار پلتفرمها نیز قرار گرفته است. به این ترتیب پلتفرمها و شبکههای اجتماعی، انگار در جایی مابین یک کسبوکار و یک دولت ایستادهاند.
به همین دلیل است که دولتها سعی میکنند با این کسبوکارها کانالهای ارتباطی خود را داشته باشند و البته دولتهای قدیمتری که هنوز فناوری را درک نکردهاند، دنکیشوتوار در حال حمله به این پدیدههای جدید هستند، چون به خوبی حس کردهاند این بازیگران جدید بخشی از قدرت آنان را از دستشان خارج کرده است؛ و البته از فناوری و بنیانهای فکری آن هم چیزی نمیدانند!
ارزیابی سیاسی-کسبوکاری
در عالم سیاست یا تجارت آزمون پایانترم برگزار نمیشود تا کسی را با نمرههای امتحانیاش بسنجند؛ سیاستمدار یا مدیر کسبوکار با عملکردش ارزیابی میشود. به عبارتی معیارهای ارزیابی هر حوزهای خاص خود است. اما مشکل پلتفرمها آن است که معیارهای ارزیابیاش چیزی میان سیاست و تجارت است.
در سال گذشته یان برمر، مؤسس نهاد اوراسیا در یادداشتی در Foreign Affairs به همین نکته اشاره کرده است: «حالا دیگر باید شرکتهای غول فناوری را در شمار دولتها به حساب بیاوریم». او بر این نکته دست میگذارد که این غولهای فناوری را نمیتوان با معیارهای اقتصادی و کسبوکاری ارزیابی و دستهبندی کرد. به این ترتیب اگر ما امروز دولتها را در قالبهایی از دموکراسی تا سوسیالیستی تا دیکتاتوری و نخبهگرا (آریستوکراسی و الیتیسم) و تا... تقسیمبندی میکنیم، لازم است این غولها را نیز بر اساس همین نگاه درک و تقسیمبندی کنیم. به این ترتیب است که برخی از این پلتفرمها دموکراتتر از دیگر رقبایشان هستند، مانند توییتر که رواداری بیشتری نسبت به اینستاگرام دارد.
یا برخی دیگر تبلور فناورانه یک نظام سلسلهمراتبی در برابر یک نظام سوسیال هستند، مانند کلابهاوس که ساختاری بر پایه سلسلهمراتب دارد که افرادی سخن میگویند و برخی شنوندهاند. پلتفرمها روزبهروز جهانیتر میشوند. این نهادهای جدید که به موازات دولتها، و البته بدون مرزگذاریهای سرزمینی و بدون محدودیتهای جدی برای عضویت یا خروج هستند؛ به مرور و مانند حاکمیتهای ملی و محلی فهم خواهند شد. به این ترتیب میتوان آیندهای نهچندان دور را تصور کرد که در آن پلتفرمهایی دیکتاتورتر از پلفترمهای دیگر دانسته میشوند؛ همانگونه که پلتفرمهایی سوسیال-دموکراتتر!
پلتفرمهای آینده
معیارهای ارزیابی پلتفرمها در سالهای آینده بر پایه معیارهای اقتصادی یا فناورانه نخواهد بود؛ بلکه معیار کلیدی این ارزیابیها بر پایه معیارهای حکمرانی (Governance) خواهد بود. معیارهایی مانند مشارکت، شفافیت، فراگیری و تنوع، دموکراتیک بودن و... بنیان تقسیمبندی و ارزیابی این غولهای فناورانه را شکل خواهد داد.
به این ترتیب گزارشهای مربوط به پلتفرمها نه بر اساس معیارهای اقتصادی و فناورانه مانند تعداد کاربران آن پلتفرم، بلکه بر اساس نحوه حکمرانی آنها خواهد بود. به مرور این پلتفرمها هستند که باید بر پایه اصول حکمرانیشان مزیتهای خود را تعیین کنند تا بتوانند میزبان شهروندان دیجیتالی باشند، شهروندانی که مانند یک مهاجر خاورمیانهای از میان کشورها، وطن انتخاب میکند! پیدایش و فراگیری فرالم (متاورس) میتواند این ایده را چندین برابر کند.
متاورس این نگاه به پلتفرمها را تقویت خواهد کرد. شاید ۲۰ سال دیگر، وقتی دو نفر از پلتفرمهای محبوبشان سخن میگویند، در حال صحبتکردن از دو مدل حکمرانی مختلف هستند. شاید آن روزها عضویت یک شهروند در یک پلتفرم، تنها یک انتخاب رفاهی یا فنی نیست، بلکه انتخاب شیوه حکمرانی مطلوبتر است. شما پلتفرمی را انتخاب میکنید که به «آرمانشهر» شما نزدیکتر است؛ شمایی که دموکراسی را ارزش میدانید در پلتفرمهای دموکراتتر عضو میشوید، تا به این ترتیب عضویت شما در آن پلتفرم بخشی از جهتگیریهای اجتماعی- سیاسی شما و بالاتر از آن بخشی از هویت شما باشد.
انتهای پیام
منبع: شرق
دیدگاه تان را بنویسید