ببینید | هیچکس اقتدار ندارد | نوید مدینه فاضله میدهیم و بدتر از ریاضت را به جامعه تحمیل میکنیم
محسن حاجیمیرزایی، وزیر پیشین آموزش و پرورش و دبیر هیات دولت حسن روحانی، انتقادات جدی را به احکام مطرح شده در برنامه هفتم توسعه و همچنین روند و نحوه تصویب آن مطرح کرده است.
بیان فردا | آوا و نما | محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش و دبیر هیات دولت در دولت حسن روحانی است. او در گفتوگوی تصویری با «بیان فردا» به نقد برنامه هفتم توسعه پرداخته است.
ویدیوی کامل این گفتوگو به همراه گزیدههایی از آن در ادامه آمده است و متن کامل این مصاحبه را میتوانید از اینجا (کلیک کنید) بخوانید.
- امروز به دلیل محترم نشمردن حیطههای صلاحیت و اقتدار، عملاً وضعیتی را مشاهده میکنیم که هیچکسی قدرت ندارد و دردوره آشفتگی اقتدارها هستیم. در ایران عملاً به جای تفکیک قوا شاهد نوعی تجزیه قوا هستیم که حیطه نفوذ و عمل بخشهای مختلف را محدودتر کرده و نتیجه یک چنین ساختاری مسئولیت ناپذیری و عدم پاسخگویی نسبت به وظائف است.
متن کامل گفتوگوی بیان فردا با محسن حاجی میرزایی:
- من هنوز نمیدانم آییننامه انضباطی خاص فرهنگیان یعنی چه؟ البته به نظر میرسد یک انضباط محدودکنندهای برای معلمان در این ماده درنظر گرفته شده است که بتوانند رفتار و کنش معلمان را قالبیتر تعریف کنند. درحالی که معلم باید از درجه آزادی قابل قبولی برخوردار باشد تا بتواند کار خود را انجام دهد. از اینرو ایجاد قالبهای محدودکننده درست به نظر نمیرسد.
- قرار است برای دانش آموزان پرونده الکترونیک آموزشی، رشدی و تربیتی از زمان تولد تا پایان دوره متوسطهدرست شود. به نظر میرسد در اجرای این پروژه به ارتقاء کنترل روی دانشآموزان توجه شده است. معتقدم این درست نیست و ممکن است بعدها برای هر یک از این دانشآموزان مسئله ایجاد کند. شاید یک دانشآموز در مرحلهای از تحصیل خود دچار خطا و اشتباهی شود که بر اساس این پروندهسازیها به یک مسئله تبدیل شود که بعدها جایی برای جبران وجود نداشته باشد.
- به دلایل متعددی این ساختار برنامهریزی، ساختار معطوف به هدف نیست. درحالیکه خردمندانهترین مواجهه این است که قبل از هرکاری آن را مرور و اشکالات آن را برطرف کنیم. اگر ایرادات برطرف نشود ما همان کاری را انجام میدهیم که قبلاً انجام دادهایم و طبیعی است که به نتایج بهتری نخواهیم رسید. در این صورت چه جوابی برای نسل آینده خواهیم داشت؟ اقتضای عقل سلیم این است که روی موضوعات توقف و مشکلات آنها را حل و فصل کنیم. با این دست فرمان که پیش میرویم مشخص است که هیچ نشانی برای رفع کاستیها و مشکلات وجود ندارد.
-اگر برنامه نتواند تفاهم نسبی را ایجاد کند به جایی نمیرسد. امروز سیاستهایی در یک جامعه اجرایی خواهند شد که مورد تفاهم دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی باشد. یعنی درباره استراتژیها با هم گفتوگو کرده باشند. سوال اینجاست که برنامه هفتم توسعه چقدر ظرفیت جامعه مدنی را به کار گرفته است؟ تا چه اندازه بخش خصوصی را در تصمیم سازی دخالت داده است؟
-طبق آمار آموزش و پرورش بین ۹۰۰ هزار تا یک میلیون دانشآموز در پایههای مختلف از تحصیل باز ماندهاند که یا خود به مدرسه نرفتهاند یا مجبور به ترک تحصیل شدهاند. ما چطور میخواهیم این مسئله را حل کنیم؟ در برنامه توسعه هفتم آمده که تا ۱۰درصد این مسئله کاهش پیدا کند اصلاً معلوم نیست که این ۱۰درصد از کجا آمده و چگونه قرار است برطرف شود؟ درحال حاضر ۱۰هزار مدرسه در کشور وجود دارد که کمتر از ۱۰دانشآموز دارد، این یعنی در بسیاری از جاها مدرسه هست ولی دانشآموزی به مدرسه نرفته است و باید این دلیل نرفتن دانشآموز ریشهیابی شود.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید