سلطانیسم در ماجرای ورزشگاه مشهد
سلطانیسم در ماجرای ورزشگاه مشهد، پای یک سلطان در میان است.
مهدی نصیری - روزنامهنگار و فعال سیاسی اصولگرا
بیان فردا | سلطانیسم شیوه ای از حکمرانی است که اغلب یک فرد یا حزب و یا نهادِ خاصِ غیر انتخابی، تصمیم گیرنده است و قانون را اعم از اساسی و عادی دور می زند و اساسا فراقانون است.
در حاکمیت سلطانیسم، گره ها عمدتا به دست یک نفر یا یک نهاد باز می شود و همه چیز به اراده او بستگی دارد. گاهی یک گره که به سادگی بازشدنی بوده، سالها باز نمی شود، چون مورد توجه و امعان نظر فرد یا نهاد سلطانی قرار نگرفته و مغفول واقع شده است.
در این نوع حکمرانی، همه نهادها اعم از انتخابی و انتصابی، معطوف به اراده و خواست آن فرد یا نهاد سلطانی عمل می کنند و اغلب از اراده مستقلی برخوردار نیستند. ایران در دوران پهلوی بویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد با شیوه سلطانیسم اداره می شد و شخص شاه در کانون آن بود.
سلطانیسم ممکن است افراد یا شعبه ها و شاخه هایی در مراکز یا مناطق مختلف داشته باشد و آنها در حیطه خود، سلطانی عمل کنند و مثلا قانون را دور بزنند و یا حرف و عملشان عین قانون باشد.
گفته می شود در ماجرای راه ندادن زنان به ورزشگاه در مشهد برای تماشای فوتبال علی رغم فروش بلیط، اراده و خواست یک فرد نقش داشته و این ماجرا را رقم زده است. این فرد در واقع سلطان این منطقه است که از چنین نفوذ و قدرتی برخوردار است.
سلطانیسم اگر چه در مقطعی می تواند منشأ اقتدار بالایی برای یک حکومت و نظام باشد اما پس از مدتی تبدیل به پاشنه آشیل حکومت خواهد شد و آن را به فنا خواهد داد. اتفاقی که در شوروی و در رژیم پهلوی و دهها نمونه دیگر تاریخی رخ داده است.
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید