فردی به جز رهبری نمی‌تواند قفل‌های بسته سیاست و اقتصاد را باز کند
کد خبر: 8194
محمد مهاجری:

فردی به جز رهبری نمی‌تواند قفل‌های بسته سیاست و اقتصاد را باز کند

محمد مهاجری گفت: به نظر من برای باز شدن فضای سیاسی و مشکلات جامعه واقعا فردی را به جز رهبری مؤثر نمی‌دانم که بتواند قفل‌های بسته سیاست و اقتصاد را باز کند.

بیان فردا | محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا درباره برگزاری انتخابات آتی می‌گوید رهبری درباره انتخابات چهار محور رقابت، امنیت، مشارکت و سلامت را مطرح کردند اما اتفاقی برای عملیاتی کردن این‌ها در انتخابات مشاهده نشد.

مهاجری اضافه می‌کند که اگر بتوانیم نسبت به انتخابات‌های گذشته ده درصد بیشتر مردم را به پای صندوق رای بیاوریم برای جمهوری اسلامی پیروزی بزرگی رقم خورده است. به اعتقاد این فعال رسانه‌ای، تعداد سلبریتی‌های سیاسی جامعه‌ و افرادی که بتوانند از مردم برای رأی دادن درخواست کنند کم شده است چرا که ما همه تلاش‌مان را کردیم تا همه آدم‌های مؤثر سیاسی کشور را از رده خارج کنیم. آدم‌هایی که می‌توانستند در بحران‌ها کشور را نجات دهند.

مهاجری با طرح این ادعا که رئیسی توسط جبهه پایداری اداره می‌شود و نقشی در اداره کشور ندارد به ایلنا گفت برای باز شدن فضای سیاسی و مشکلات جامعه واقعا فردی را به جز رهبری مؤثر نمی‌دانم که بتواند قفل‌های بسته سیاست و اقتصاد را باز کند.

بخش هایی از گفت و گوی مهاجری را در ادامه می خوانید:

راهبردهایی که رهبری در ابتدای سال مطرح کردند اولین موضوعش سلامت انتخابات بعد از آن رقابت، مشارکت و امنیت بود که به نظرم عملا اتفاقی برای عملیاتی کردن بیانات ایشان به ویژه در حوزه مشارکت در انتخابات صورت نگرفت.

مشارکت در انتخابات معنی‌اش این نیست که به محض اینکه ثبت‌نام شروع می‌شود یا روز جمعه ۷ صبح انتخابات شروع می‌شود مردم پای صندوق رأی بروند. یک اصطلاحی در فقه داریم که می‌گویند مقدمه واجب، واجب است.

یعنی نماز واجب است، وضو که مقدمه واجب است هم واجب است. وقتی رهبری می‌گویند مشارکت باید شکل بگیرد، چه کسی باید این خواسته را عملیاتی کند؟ به نظر کسانی باید می‌رفتند دنبال موانع مشارکت و تحقیق می‌کردند که چرا در سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ درصد میزان مشارکت آنقدر پایین بود؟

آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰، ۲ میلیون رأی از انتخاباتی که ۲۴ سال قبل از آن برگزار شده بود، کمتر رای آورد. جمعیت کشور ۵۰ درصد افزایش پیدا کرد اما آقای رئیسی تازه ۲ میلیون رأی از انتخابات ۲۴ سال قبل کمتر رای می‌آورد. چه اتفاقی افتاده است؟ باید یک آسیب‌شناسی جدی صورت بگیرد. این آسیب‌شناسی را هم باید مجریان و ناظران انتخابات به منظور اینکه به یک راهبردی برسند انجام می‌دادند. چه بخواهیم و چه نخواهیم مردم با صندوق رأی قهر کردند. اصلا بحث احزاب و توی سر هم زدن چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست. چرا مردم قهر کردند؟

باید آسیب‌شناسی صورت بگیرد. آیا واقعا اعتماد مردم به نظام سیاسی کشور کاهش پیدا کرده است؟ آیا مردم به وعده‌های عمل نشده که به آن‌ها داده‌ شد ناراحت‌ هستند؟ باید دلایل‌شان را کشف می‌کردیم و سپس می‌توانستیم راهبردی برای افزایش مشارکت در انتخابات ارائه دهیم. نه اینکه دقیقه نود قانونی را به نام اصلاح قانون انتخابات درست کنیم، اما علنا کارهایی انجام دهیم که باعث کاهش مشارکت شده است.

شما بیایید نقش شورای نگهبان را افزایش بدهید، بگویید شورای نگهبان تا وقتی نماینده داخل مجلس رفت می‌تواند او را از صندلی نمایندگی برکنار کند. من نمی‌خواهم بگویم این کار شورای نگهبان تأثیر دارد یا ندارد، اما همین کار لج‌دربیار است و باعث می‌شود مردمی که در ۹۸ و ۱۴۰۰ در انتخابات شرکت نکردند، احساس کنند، عین خیال نظام سیاسی نیست که آنها را بخواهند پای صندوق رأی بیاورند.

بنابراین وقتی شما این آسیب‌شناسی را انجام ندادید و راهبردی نداشتید، نتیجه‌اش این می‌شود که به هر آدم درستی که می‌گویید برو داوطلب شو می‌گوید نمی‌شود؛ اصلا چه فایده دارد من یک نفر هم اگر بروم مجلس چه کار می‌توانم انجام دهم؟ وقتی که نظام سیاسی به دنبال افزایش مشارکت نیست؛ به دنبال اصلاح روش‌های غلط خود نیست، گیرم که من و ۱۰ نفر دیگر هم کاندیدا شدیم و برفرض که تأیید صلاحیت شده، انتخابات سالم هم برگزار شد، به مجلس راه پیدا کردیم؛ حالا می‌خواهیم چه کاری انجام دهیم؟ نمی‌دانم اسم این یأس است یا کم‌امیدی ولی مجموعه این موارد در فضای سیاسی باعث شد در فضای سیاسی با انتخابات بسیار سرد برخورد شود. بیشترین سردی هم از طرف جامعه است نه از طرف احزاب و گروه‌ها. البته که احزاب و گروه‌های سیاسی تلاش‌های خودشان را می‌کنند، اما هنوز سرریز آن به کف جامعه نرسیده است.

قانون‌گذاری نهادها و شوراها باعث ناکارآمدی مجموعه نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی می‌شود. یعنی همه این نکاتی که شما می‌گویید مجلس، دولت، نهادهای نظارتی و حتی شوراهای عالی و شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت و هرچیز دیگری که هست را ناکارآمد می‌کند.

در واقع خروجی موضوعی که از آن بیرون می‌آید مساوی است با ناکارآمدی همه‌چیز کشور. وقتی مردم این ناکارآمدی را ببینند طبیعتا امیدواری آنها به آینده کار سختی است. یک زمانی می‌گفتیم این آدم ناکارآمد است، پس برویم به یک آدم کارآمد رأی بدهیم. اما وقتی برداشت مردم این است که اگر آقای X برود، آقای Y هم بیاید ساختار نادرست است و چون ساختار همان است و فکر می‌کند با آمدن و رفتن آدم‌ها فرقی نمی‌کند، آن امید ایجاد نمی‌شود.

ما یک راه چاره بیشتر نداریم و آن اینکه جامعه سیاسی و کف جامعه ما بپذیرند که ما در ۱۰-۱۵ سال گذشته با خردورزی در کشور حکومت نکردیم. من معتقدم از سال ۸۴ به این طرف تقریبا این اتفاق‌ها افتاد. یعنی یک دوقطبی در کشور ایجاد شده، دوقطبی عقل‌گرا- احساس‌گرا، اصولگرا - اصلاح‌طلب، تندرو – کندرو یا هرچیز دیگری که اسم آن را بگذارید، باعث شده روز‌به‌روز بر کینه و نفرت در جامعه دامن زده شود و اوج آن در سال ۸۸ به وجود آمد، در انتخابات ۹۲ و ۹۶ مجددا رشد کرد، در ۹۸ منجر به آن ناملایمات شد و در انتخابات آن سال و نهایت در انتخابات ۱۴۰۰ هم کل جریان‌های سیاسی پشت انتخابات رفتند و آنهایی که باید می‌آمدند رأی‌شان را می‌انداختند، نیامدند.

حالا برای اینکه ما به دنبال راه‌حل بگردیم چیزی که به ذهن خود من می‌رسد این است که گرچه زمان هم خیلی کم است اما شرط اول پذیرش این است که ما با حکمرانی خوب خداحافظی کردیم و باید مجددا به آن بازگردیم. برای برگشتن دو پارامتر خیلی مهم وجود دارد: اول آنکه آیا ساختارها را می‌توانیم اصلاح کنیم؟ دوم اینکه برای این ساختارها نیروی کارآمد داریم یا نداریم؟

به نظر در نظام جمهوری اسلامی روش براندازی و روش‌های خشن برای اصلاح این سیستم جواب نمی‌دهد. قبول هم دارم سیستم آنقدر تضعیف و دچار بیماری شده که به سرعت درست نخواهد شد، ولی بالاخره چاره‌ای نداریم جز اینکه یک بازپروری سیاسی، روحی کرده و مردم را برای اینکه مجددا در انتخابات شرکت کنند، اقناع کنیم. ممکن است ۶-۷ ماه زور بزنیم اما فقط ۱۰ درصد مشارکت را افزایش دهیم و این خودش مزیت است که اگر بتوانیم میزان مشارکت را ۱۰ درصد افزایش دهیم خیلی خوب است و ۲۰ درصد هم در انتخابات ریاست جمهوری بعدی افزایش دهیم و به همین ترتیب دوباره به یک جامعه نرمال برگردیم. وقتی جامعه نرمال شد، سؤال شما جواب داده می‌شود.

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین