دیگر هیچکس مثل قبل نخواهد بود| آرامش جامعه با اصلاح از همین امروز
علی ربیعی معتقد است ما با جامعه و نسلهای تغییریافتهای که این روزها را در حافظه خود جای دادهاند و افرادی که به جریان اعتراض نپیوستند اما این دوران بر آنها آثار روانی داشته است، مواجهیم.
علی ربیعی، استاد دانشگاه و سخنگوی دولت دوازدهم نوشت: اعتراضات خیابانی بالاخره در جایی فروکش میکنند، اما ذهنیت و علل اعتراض باقی میماند که با هر اثر پروانهای میتواند تکرار شود.
وی با اشاره به این موضوع که در این میان سه نکته تاملبرانگیز و نگران کننده نیز وجود دارد، تاکید کرد: نکته اول اینکه علتیابی بحران مثل همیشه به یک مناقشه در سیاست داخلی تبدیل میشود و احتمالاً سانهها و تریبونهای رسمی، انگشت اتهام به سمت گروههای سیاسی اصلاحطلب یا به تعبیرجدیدشان «مسبب وضع موجود» و… نشانهگیری میکنند و ماجرا به نوعی خاتمه یافته تلقی میشود.
ربیعی تصریح کرد: دوم اینکه بررسی، تحلیل و تبیین ماجرا به شکل درست و علمی انجام نشود و فقط به بررسی در یکی دو کمیسیون مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و شوراهای امنیتی و…. بسنده شود که در نهایت منجر به صدور چند بیانیه خواهد شد.
وی افزود: نگرانی سوم این است که مطالعات و بررسیها منجر به انجام تغییرات اساسی در سیاستها نشود و کماکان امور بر همان روال گذشته جریان یابند.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: با این وصف، گام اول فهم و درک مسأله است. پدیده رخداده در این ماهها بههیچوجه تکعلّی نبوده و ترکیبی از عللی همچون فقر، سقوط طبقه متوسط به پایین، قرار گرفتن سه دهک در فقر مطلق، ارزشهای فردی و نسلی تغییر یافته، زنان خواهان ابراز وجود و در مجموع جامعهای ناامید از حضور در جامعه جهانی و بسته شدن روزنه تغییرخواهیهای رفتاری از طریق صندوقها ست. تجارب نشان میدهد معمولاً تفکیک عارضه از بیماری صورت نمیگیرد و در حالتی دیگر این سنتی که سیاستگذار با احاله پدیده به عوامل بیرونی به دنبال آسودگی خاطر و گام نگذاشتن در مسیر دشوار اصلاحگری است.
ربیعی گفت: هرچند نویسنده معتقد است که عوامل خارجی همواره به عنوان عنصری سوءاستفادهگر در تمامی رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی ایران حضور داشته و دارند، اما در صورت فقدان زمینهها، حضور جامعهای بانشاط و دولتی با سرمایه اجتماعی بالا، هیچگاه امکان عمل نمییابد.
ربیعی با تاکید بر این مطلب که «حرکتهای راهبردی اصلاحی از همین لحظه باید آغاز شود» گفت: بر این اساس، پیشنهاد میکنم در گام اول _همانگونه که کشورهای توسعه یافتهای همچون فرانسه عمل میکنند_ ریشهیابی علل و تبیین مسأله به نهادها و انجمنهای علمی و تحلیلگران مورد وثوق جامعه علمی سپرده شود. نتایج این مطالعات میتواند حرکت گام دوم را رقم بزند.
وی افزود: در گام دوم، بر اساس مطالعات صورت گرفته و نتایج آن، اصلاح در عرصههای سیاسی ـ ایجاد روزنههای امید به کنش تغییر از طریق صندوق ـ ایجاد فصل مشترک با ارزشهای نسلهای جدید در عرصههای فرهنگی و اجتماعی، گسترش فعالیت نهادهای میانجی و سازمانهای مردم نهاد ضروری است. یکی از مهمترین این سیاستها، مربوط به حوزه فضای مجازی است. شواهد حاکی از تصمیم برای بستهشدن برخی از شبکههای اجتماعی پرمصرف موجود است. فقدان تصمیم درست در این زمینه، بدون تردید واکنشهای گستردهای _ با توجه به حضور تعداد زیادی از افرادی که از این طریق امرار معاش میکنند ـ به همراه خواهد داشت.
ربیعی افزود: در گام سوم تجدید نظر در سیاستهای رسانهای، بازکردن فضای گفتگو و عدم فشار به رسانههای تبیینگر که رسالت میانداری را دنبال میکنند، امری اجتنابناپذیر است. بازگرداندن اعتماد مردم به رسانههای داخلی میتواند تفاهم بر سر خواستهای واقعی مردم را ممکن کند. به نظر من آنان که در این سالها با سیاستهای تکصدایی و راندن رسانههای مستقل به حاشیه پیروی کردند، مقصران اصلی در قربانیسازی ذهنیت جامعه توسط بدخواهان ایران هستند.
سخنگوی دولت دوازدهم تصریح کرد: متأسفانه اعمال فشار بر میانجیهای دلسوز، نه فقط کمکی به آرامش جامعه نخواهد کرد، بلکه بر ابهامات میافزاید و امید به تحقق جامعهای امیدوار برای آیندهای بهتر را میکاهد.
ربیعی با بیان موضوع که «دو پیشفرض مهم برای آرامشی پایدار مطرح است»، گفت: نخست، تبیین درست مسأله که به آن اشاره شد و سپس کنترل «انگشت در چشم کردنهای جامعه» با اظهارات ناصواب.
وی افزود: متأسفانه چشمانداز و علائم حاکی از آن است که هنوز در بحبوحه کش و قوسهای مدیریت بحران، بیان برخی اظهارات خام و نپخته، سبب میشود آنچه که در تامل اول بیان کردم، واقع شود. وقتی میخواهیم امید به اصلاحگری را زنده نگه داریم بلافاصله به اینگونه اظهارات نابالغانه و ارجاعات غیرواقعی و غیرعلمی که از ناحیه برخی دولتیها (که دنبال مقصریابیهای واهی و کودکانه هستند) و همچنین صاحبان تریبونهای رسمی اعلام میشود، اشاره شده و نتیجهگیری میشود که با این اوصاف، هیچ امیدی به فهم مسأله وجود ندارد. برخی از این اظهارنظرهای تحریک کننده که از تریبونهای مختلف طرح میشود، ثمری جز نمک بر زخم جامعه پاشیدن ندارد.
وی گفت: اما در این میان، روزنههای امیدبخشی در برخی از اظهارات مثل این سخن مناسب رئیس قوه قضائیه: «…اما نکته مهم آن است که ضعفهای مدیریتی خود را بشناسیم و درددل و اعتراض مردم را بشنویم، چرا که اگر که به نقصها و کمبودهای خود توجه نکنیم ممکن است همه دردها درمان نشود...» وجود دارد.
ربیعی خاطرنشان کرد: مطالعات و تجارب نشان میدهد پس از بحرانها، هیچ کدام از عوامل و کنشگران درون بحران همانند پیش از بحران نخواهند بود. ما با جامعه و نسلهای تغییریافتهای که این روزها را در حافظه خود جای دادهاند و افرادی که به جریان اعتراض نپیوستند اما این دوران بر آنها آثار روانی داشته است، مواجهیم. نهادهای درگیر مانند دانشگاه و علم، آموزش و پرورش، هنر و ورزش، نهادهای اقتصادی و حتی نهادهای امنیتی و ساختارهای تصمیمگیر متأثر از این شرایط هستند. به تعبیری پس از بحران، هیچکس مثل قبل نیست. حداقل در ساحت اذهان، این دگرگونیها پدید آمده و شکل گرفتهاند. چنانچه سیاستگذاری و حکمرانی بر همان مناط سابق باشد، اینبار هم دو ساختار سیاستگذار و ذهن جامعه تعارض جدیدی را تجربه خواهند کرد. باید با هوشمندی به سمت تغییراتی آرامبخش، ثباتساز و پیشرونده حرکت کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید