از دست دادن مرجعیت رسانه نتیجه تک صدایی است
دکتر علی ربیعی، سخنگوی سابق دولت در یادداشتی تاکید کرد که برای ریشهیابی پدیده ناآرامیها باید تغییرات نگرشی و سیاستهای غیرپاسخگو را بررسی کرد.
بیان فردا | علی ربیعی، استاد دانشگاه و سخنگوی دولت دوازدهم نوشت: من معتقدم اشتباهات زیادی با حذف رسانههای میانجیگر مرتکب شدهایم و تک صدایی کردن منجر به از دست دادن مرجعیت رسانهای شده است.
متن یادداشت به این شرح است:
برای درک پدیده ناآرامیهای رخ داده، بایدبا نگاهی تاریخی به ریشه های علل مزمن شده و تغییرات وسیع نگرشی رخ داده درلایه های زیرین اجتماعی و به سیاستهای غیرپاسخگو نگاه کنیم.
اتفاقاتی که این روزها درکف خیابان شاهدش هستیم پیش از این در سصح زیرین جامعه شکل گرفته اند و بدین ترتیب از نظرگاههای مختلف قابل بررسی و تبیین است. مسائلی چون فقر مزمن شده، فقدان دستیابی به کار و مسکن، فقدان امید به آینده ناشی از عدم توسعه اقتصادی به طوری که در بیش از چهل سال، متوسط رشد اقتصادی حدود ۲.۵ درصد بوده در حالیکه برخی کشورهای همسایه، منطقه و آسیایی رشدهای نزدیک به ۸درصد را تجربه کردهاند، از جمله دلایل بروز اعتراضات است.
برخی دلایل اقتصادی را نادیده میگیرند و یا به حاشیه میرانند در صورتیکه بزرگ نشدن اقتصاد کشور با شوکی مانند تحریم و شماری از سیاستهای ضد توسعه وپیشرفت بدونتردید زمینهساز برخی اعتراضات است.
کافی است به صورت دقیقتر به افرادی که این روزها در اعتراضات و ناآرامیها حضور و اتفاقا کنشهای تخریبگرایانه هم دارندنگاه کنیم،بخشی از این طیف که نشانگانی ازآنها در ناآرامیهای دیماه نودوهشت هم دیده می شد، عموما از بین NEETها هستند.
یعنی جماعتی که شغل مشخصی ندارند، ترک تحصیل کردهاند و مجهز به حرفه خاصی هم نیستند. برای درک چنین وضعیتی کافیست به این آمار نگاه کنید: سالانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار ورودی بازار کار داریم در حالی که میزان اشتغال برای امسال ناچیز بوده، به طوریکه چشمانداز دستیابی به شغل حتی تا ۲۰ سال آینده هم امیدبخش نیست.بخش دیگری از معترضان، تحصیلکردگانی هستند که در آینده میتوانند جزو نخبگان این کشور باشند. این افراد باعلل ترکیبی همچون؛ انسدادهای سیاسی و اجتماعی وسختگیریهای موجود در سبک زندگی دلخواه، به اعتراض روی آوردهاند. در مجموع، نسبت به حکمرانی ما در حوزههای سیاست داخلی و خارجی و فرهنگ معترضند.
همهی موارد پیشگفته با تحولات ارزشی نسلی در نگاه نسبت به خود، دیگری، جامعه و حاکمیت در هم آمیخته است. مسئله اعتراضهای زنانه هم در این میان، قابل ارزیابی است.این را هم در نظر بگیرید که کشور ما به لحاظ جنس سیاست گذاری فرهنگی متفاوت از سایر کشورهاست. هیچ جای دنیا تحولات فرهنگی به این شکل با سیاستهای نظام گره نخورده است.
برخی مقررات باخاستگاه فرهنگی و برداشتهای مختلف از آن،تبدیل به مسئله اصلی نظام سیاسی میشود.چنین پیچدگی از علل اعتراضات وقتی با امکان موج سواری و صداگذاری بدخواهان خارجی درهم می امیزد،هوشمندی برای گذاراز سالهای اول قرن جدید را برای همه ایرانیان می طلبد.
دراین میان ، به نظر میرسد در شرایط فعلی، محققان دانشگاهی، رسانهها، جریان روشنفکری بیش از هر دوره تاریخی رسالتی سنگین برعهده دارند و ضروری است دلسوزانه و همراه با آیندهنگری، مجموعه جامعه اعم از سیاستگذاران و کنشگران اعتراضی را به مفاهمه، تعقل و تصمیم درست برای ایران، سوق دهند.
توجه به نیازها، ناکامیها و مسائل مزمن شده جامعه با نگاهی به موقعیت ایران در جهان آشوبزده که هر کشوری منافع خود را بدون توجه به رنجهای دیگر ملتها دنبال میکند نیاز جامعه ایران است.متاسفانه در کنار رفتارهای میانجیزدا درطی سالهااینبار بدخواهانی همچون رژیم اسرائیل و حاکمان سعودی و بلندگوهایشان هم تحریک و خونریزی بیشتر را تئوریزه میکنند.
اظهارات اخیر "جان بولتون" این کنشگر بدنام سیاست خارجی آمریکا برای اعمال تحریمهای بیشتر و تظاهر به مسلحانه شدن اعتراضات، یا توجیه کردن خشونت وقصد فاصله کذاری با ردهای خونین عملیاتی است که به وضوح مشاهده میشود.
این تحریکات به مثابه بنزینی است که بر آتش برخاسته از روش های نادرست در مواجهه با معضلات اجتماعی ریخته می شود. مسئله شناسی علمی در راه تغییرات دلسوزانه و مردم محور، به نوعی تنها راه موجود برای خلع سلاح جنگ طلبان بیگانه است که آرزوی تداوم وضع موجود و بن بست آفرینی های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را دارند.
من معتقدم اشتباهات زیادی با حذف رسانههای میانجیگر مرتکب شدهایم و تک صدایی کردن منجر به از دست دادن مرجعیت رسانهای شده است. در این شرایط، رسانهها، روشنفکران و هنرمندان باید فداکارانه با تحمل فشارها و محدویتهای داخلی و تخریبهای روانی خارجی به وظیفه اخلاقی خود بپردازند. تببین ریشهها، ناکارآمدیها، سیاستهای درست و غلط، ارائه راهکارها، ترمیم آلام و همچنین ایجاد فرصتهای گفتگو برای معترضین رسالتی است که هر آنکس که میتواند باید در انجام آن بکوشد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
دیدگاه تان را بنویسید