استراتژی برخی مشارکت حداقلی در انتخابات است
انتخابات مجلس دوازدهم در شرایطی در اسفندماه برگزار میشود که مهمترین رقیب انتخاباتی جریانهای سیاسی فعلا دلسردی بخشی از جامعه و چگونگی ترغیب مردم به حضور در انتخابات است.
بیان فردا | جریانهای مختلف نیز برای این موضوع راهحلهای متفاوتی در نظر گرفتهاند. غلامعلی جعفرزاده، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه مهمان روزنامه «آرمان ملی» بود و شرایط انتخابات آینده را تحلیل و بررسی کرد. جعفرزاده در گفتوگو با «آرمان ملی» گفت: « واقعیت این است که برخی در دولت نیز تمایلی به برگزاری انتخابات مشارکتی ندارد. برخی در دولت به این نتیجه رسیدهاند که اگر میزان مشارکت در انتخابات بالا باشد اثری از جبهه پایداری، شریان و... نمیبینید. این جریانها به حداقلهای جامعه تعلق دارند. تردید نکنید اگر مردم در صحنه حضور پیدا کنند همه این جریانها از صحنه سیاسی کنار میروند. از سوی دیگر اگر شرایط برای یک انتخابات رقابتی به وجود بیاید90 درصد نمایندگان مجلس ریزش میکنند و دیگر در مجلس حضور نخواهند داشت.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*با توجه به وضعیت تأیید صلاحیتها آیا میتوان به مشارکت پرشور در انتخابات مجلس امیدوار بود؟ چه تغییراتی باید صورت بگیرد که میزان مشارکت در انتخابات افزایش پیدا کند؟
واقعیت این است که گروهی استراتژی خود را مشارکت حداقلی در انتخابات قرار دادهاند تا گروهی خاص حاکمیت کشور را به دست بگیرند. شاید در ابتدا من نیز گمان میکردم یکدستی حاکمیت نتیجه بدهد، اما با تأسف باید عنوان کنم که امروز یکدستی به ناکارآمدیهایی منجر شده است. اگر به وضعیت مجلس یازدهم توجه کنیم به این نتیجه میرسیم که در طول مدت نزدیک به چهارسالی که از عمر مجلس میگذرد قیمت کالاهای مورد نیاز مردم همواره در حال افزایش بوده و از سوی دیگر سفره مردم روز به روز کوچکتر شد. در شرایط کنونی نیز عملکرد وزارت کشور و نهادهای اجرایی در ماجرای تأیید صلاحیتها باعث به وجود آمدن یک نوع دلسردی در میان بخشی از جامعه شده است. براساس قانون اساسی تفکیک قوا وجود دارد. تفکیک قوا به معنای این است که قوای مختلف بتوانند بر همدیگر نظارت داشته باشند. این در حالی است که گویی مجلس نقش نظارتی خود را فراموش کرده است. دولت نیز با رویکرد خود قائل به برنامه و بودجه نیست و اهمیتی به این موضوع نمیدهد. تنها کاری که دولت انجام میدهد این است که بودجهای را بردارد در استانهای مختلف بچرخد و آنها را خرج کند. نتیجه رویکردی که دولت و مجلس در پیش گرفتهاند قهر بخشی از جامعه با صندوقهای رأی است. این در حالی است که قهر با صندوق راه حل خوبی نیست و نتیجه خوبی به همراه ندارد.
براساس قانون اساسی تفکیک قوا وجود دارد. تفکیک قوا به معنای این است که قوای مختلف بتوانند بر همدیگر نظارت داشته باشند. این در حالی است که گویی مجلس نقش نظارتی خود را فراموش کرده است. دولت نیز با رویکرد خود قائل به برنامه و بودجه نیست و اهمیتی به این موضوع نمیدهد. تنها کاری که دولت انجام میدهد این است که بودجهای را بردارد در استانهای مختلف بچرخد و آنها را خرج کند. نتیجه رویکردی که دولت و مجلس در پیش گرفتهاند قهر بخشی از جامعه با صندوقهای رأی است. این در حالی است که قهر با صندوق راهحل خوبی نیست و نتیجه خوبی به همراه ندارد
*اگر قهر با صندوق صورت بگیرد چه اتفاقی رخ میدهد؟
واقعیت این است که برخی در دولت تمایلی به برگزاری انتخابات مشارکتی ندارد. این عده به این نتیجه رسیدهاند که اگر میزان مشارکت در انتخابات بالا باشد اثری از جبهه پایداری و شریان و... نمیبینید. این جریانها به حداقلهای جامعه تعلق دارند. تردید نکنید اگر مردم در صحنه حضور پیدا کنند همه این جریانها از صحنه سیاسی میروند. اگر مردم مشارکت حداکثری کنند آقای رئیسی نیز در انتخابات ریاست جمهوری بعدی با توجه به عملکردی که در زمینه اقتصادی از خود نشان داده رأی نخواهد آورد و به اولین رئیسجمهور چهارساله تبدیل میشود. از سوی دیگر اگر شرایط برای یک رقابتی به وجود بیاید90 درصد نمایندگان مجلس ریزش میکنند و دیگر در مجلس حضور نخواهند داشت. من همه بیمهریها و کم لطفیها را میدانم. با این وجود معتقدم مردم باز باید در انتخابات شرکت کنند و با انتخابی که میکنند در وضعیت فعلی تغییر ایجاد کنند. حتی اگر تعداد اندکی از نمایندگان واقعی مردم نیز در مجلس حضور داشته باشند میتوانند تأثیرگذار باشند و شرایط را تغییر بدهند. در شرایط کنونی برخی از نمایندگان مجلس نسبت به وظایف خود توجیه نیستند. کار به جایی رسیده که برخی از آنها از دولت تشکر میکنند. منظور من این نیست که نباید از دولت تشکر کرد اما نماینده مجلس نماینده مردم است و باید خواستههای مردم را مطالبهگری کند.
*هنگامی که وعدههای داده شده به مردم در انتخابات گذشته محقق نشده و دلسردی در بخشی از جامعه وجود دارد چگونه میتوان مردم را نسبت به حضور در انتخابات ترغیب کرد؟
من عکس این را از شما سوال میکنم که آیا نرفتن پای صندوق مشکلی را حل میکند. نخبگان جامعه باید فراتر از عوام به موضوع نگاه کنند و همه جوانب را در نظر بگیرند. امروز جریانی همه قدرت را قبضه کرده و با نوعی تصفیه مدیریتی در کشور به راه انداخته بیش از4000 نفر نخبه و مدیر را خانهنشین کردهاند. از سوی دیگر میزان مهاجرت نخبگان افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. با این وجود راه حل این مسأله قهرکردن با صندوقهای رأی نیست و بلکه حضور حداکثری است. امروز خواست این جریان برگزاری یک انتخابات حداقلی است. به همین دلیل ما نباید اجازه بدهیم این گروه به هدف خود دست پیدا کند وبه همین دلیل با یک حضور گسترده در پای صندوقهای رأی اجازه ندهیم این روند در کشور ادامه پیدا کند. مقام معظم رهبری نسبت به حضور در انتخابات آینده هشدارهای لازم را دادهاند. این در حالی است که برخی اعتقاد به مشارکت مردم در انتخابات ندارند و به همین دلیل نیز رهبری در این زمینه هشدار دادند. آن مرحومی که در قم فوت کرد و معتقد بود رأی مردم در اولویت نیست امروز دیدگاههایش مورد توجه گروهی تندرو قرار گرفته و به دنبال همین رویکرد هستند. ما انتخابات را قبول داریم و مردم نیز باید بدانند تنها راهحل نجات و توسعه کشور صندوق انتخابات است. آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری هیچ رقیب جدی نداشت و مشخص بود که به پیروزی میرسد. این وضعیت درباره برخی نمایندگان نیز وجود داشت. دلیل آن این بود که این نمایندگان در مناطق خود رقیب انتخاباتی نداشتند و به راحتی در انتخابات پیروز شدند. ما امیدواریم با تغییراتی که نهادهای نظارتی در رویکرد خود ایجاد میکنند شرایط برای حضور نخبگان جامعه در انتخابات فراهم شود. از سوی دیگر از جانب وزارت کشور باید پالسهای مثبت بیشتری به مردم داده شود. هرچه پالسهای مثبت بیشتری به مردم داده شود به همان اندازه میزان مشارکت در انتخابات نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
*این پالسهای مثبت باید توسط چه کسانی داده شود. دولت چه نقشی میتواند در این زمینه داشته باشد؟
واقعیت این است که در دو سال گذشته تنها اتفاقی که در این مدت رخ داده این است که آمارسازی افزایش پیدا کرده است. چطور ممکن است یک مدیر عنوان کند در طول شش ماه یک میلیون شغل ایجاد کردهایم؟ البته من نمیخواهم عنوان کنم مجلس و دولت قبلی بهتر بودند، اما آنچه مشخص است بین حرف وعمل دولت فعلی فاصلهای وجود دارد. وقتی بستر نقد فراهم نباشد و تمامی مدیران همسو باشند و نقدی صورت نگیرد بستر برای فساد و رانت مهیا میشود. البته با عذرخواهی از عده اندکی از نمایندگان مجلس یازدهم باید عنوان کنم ضعیفترین مجلس پس از انقلاب مجلس یازدهم بوده است. آن چیزی که مردم را بیشتر نگران میکند ارائه آمارهایی است که دولت ارائه میکند. این در حالی است که مردم به خوبی شرایط را درک میکنند. از سوی دیگر اتفاقاتی در دولت رخ میدهد که تاکنون سابقه نداشته است. به عنوان مثال وزیر آموزش و پرورش عنوان میکند قصد داریم کتاب دختر و پسران را از هم جدا کنیم. آیا درد جامعه امروز ایران این است که کتاب دختران و پسران باید از هم جدا شود؟من با بیحجابی مخالف هستم، اما آیا در شرایط کنونی مشکل اصلی مردم ایران تنها حجاب است؟ امروز دختران و زنان این گلایه را دارند که شما چطور حجاب ما را میبینید، اما وضعیت اشتغال و معیشت ما را نمیبینید؟ من در هفتههای اخیر منزل کسی در یک روستا رفتم که پول خرید دارو و درمان بیماری خود را نداشت و به همین دلیل بیماری خود را رها کرده بود. آیا مردم ایران با این همه ثروت و ظرفیت باید با چنین وضعیتی زندگی کنند؟ من فکر میکنم این وضعیت خوشایند هیچکس نیست و باید تغییر کند و راه تغییر نیز حضور در انتخابات است.
دیدگاه تان را بنویسید