شهر خطی محمد بن سلمان به کجا خواهد رسید؟
کد خبر: 14169

شهر خطی محمد بن سلمان به کجا خواهد رسید؟

در ماه‌های اخیر، عربستان سعودی با هیاهوی بسیار از ابرپروژۀ شهری «لاین» پرده‌برداری کرده است. این پروژه که قرار است تا سال ۲۰۳۰ تکمیل شود، شهری کاملاً سبز خواهد بود که میزان انتشار کربن آن صفر است و ۹میلیون نفر را در فضایی به طول ۱۷۰ کیلومتر و عرض ۲۰۰ متر در خود جای خواهد داد

بیان فردا | در ماه‌های اخیر، عربستان سعودی با هیاهوی بسیار از ابرپروژۀ شهری «لاین» پرده‌برداری کرده است. این پروژه که قرار است تا سال ۲۰۳۰ تکمیل شود، شهری کاملاً سبز خواهد بود که میزان انتشار کربن آن صفر است و ۹میلیون نفر را در فضایی به طول ۱۷۰ کیلومتر و عرض ۲۰۰ متر در خود جای خواهد داد. اگرچه جاه‌طلبی‌های فناورانۀ این پروژه چشم‌ها را خیره کرده، اما رفته رفته منتقدان زیادی هم پیدا کرده است. منتقدانی که می‌گویند این پروژه، اگر هم به مرحۀ پایان برسد، یک دیستوپیا خواهد بود

ام ال کلارک، اونلی‌اسکای— هشت دقیقۀ اولِ مستند «مناظر مصنوعی»، محصول سال ۲۰۰۶، تصویری پیوسته از سالن یک کارخانۀ چینی را نشان می‌دهد که پر است از ردیف‌هایی ظاهراً بی‌پایان از دستگاه‌هایی که در مجتمعی به‌اندازۀ یک شهر و با ۱۷ هزار کارگر مستقر شده‌اند. این منطقۀ صنعتی بار دیگر در فیلم «شهر کارخانه» (۲۰۱۲) به تصویر کشیده شد و شاهدی بود بر این مدعا که فرهنگ‌های آسیایی به تجارت انسانیت با پیشرفت راغب‌تر از غربی‌ها هستند. تقریباً در همان زمان، غرب اخباری از «شهر فاکس‌کان» دریافت می‌کرد، مجتمعی به‌ مساحت ۶/۳ کیلومتر مربع که تعداد کارگرانِ به‌هم‌فشرده‌اش در اوج کار به ۴۵۰ هزار نفر می‌رسد و معروف است به شرایط کاریِ بد و تعبیۀ حفاظ‌های توری برای جلوگیری از خودکشی. کارگرانی که در همان شهر زندگی می‌کردند آنجا به تولید محصولات اپل، آمازون و دِل مشغول بودند، محصولاتی که ما آن‌سوی دنیا با مسرت مصرفشان می‌کنیم، حتی با علم به هزینۀ انسانی آن‌ها.

آیا واقعاً از این ابرپروژه‌های غیرانسانی فاصلۀ زیادی گرفته‌ایم؟

جدیدترین پروژۀ مهندسی اجتماعی در عربستان سعودی شهری خطی موسوم به «لاین» است که اگر طبق برنامه پیش برود تأسیسات عظیم بعدی‌ای خواهد بود که تجلی نوآوری می‌شود، ولی پرسش‌هایی جدی نیز درمورد هزینۀ انسانی‌اش به همراه دارد. بدیهی است که طراحی چنین شهری به طول ۱۷۰ کیلومتر، با دو ردیف آسمان‌خراش که مجموعه‌ای گسترده از امکاناتی مثل حمل‌ونقل پرسرعت و تسهیلات رفاهی لوکس را در بر می‌گیرد، پیشرفت‌های فناورانۀ زیادی با کاربردهایی در جاهای دیگر به بار خواهد آورد

اما این نوع مناظر شهریِ بی‌انتها، مثل چیزی که در داستان کوتاه «شهر تراکم» اثر جِی. جی. بالارد می‌بینیم، پیشینه‌ای دراز از ناکامی و شکست دارد که اگر بخواهد به خانه‌ای بالنده و ماندگار برای مردمان آیندۀ واقعی تبدیل شود، باید بر این ناکامی‌ها فائق آید.

پروژۀ لاین، که بخشی از یک طرح توسعۀ بزرگ‌تر به‌ نام نئوم (NEOM) است، به مجموعه‌ای از سیاست‌های منطقه‌ای موسوم به «مناطق ویژۀ اقتصادی» تعلق دارد که بررسی موشکافانه‌تری می‌طلبد، حتی اگر به دست کشورهایی انجام شود که به‌خاطر موارد جدی نقض حقوق بشر بدنام‌اند. بنابراین کارزارهای تبلیغاتی عربستان سعودی نباید با وعده‌‌های زندگی مجلل در واحه‌ای صحرایی که نقل چند محفل خبری می‌شوند حواس ما را پرت کند. به‌جای آن، به روایت دور و درازی توجه کنید که در سال‌های اخیر پشت این‌همه پروژۀ پرخرج وجود دارد -و درسی که درمورد اوضاع هولناک سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عام‌المنفعه به ما می‌دهد.

مجسمه‌های اخیر برنامه‌ریزی شهری به‌شیوۀ بالا به پایین

اواسط دهۀ ۲۰۰۰ تا اواخر آن، دورۀ رونمایی از پروژه‌های بلندپروازانۀ عظیم در مقیاس شهری بود که همگی حول همین ایدۀ نوآوری دیجیتال و آینده‌ای با انرژی پاک شکل گرفته بودند، ایده‌ای که محور فعالیت‌های تبلیغاتی پروژۀ لاین را نیز شکل می‌دهد.

وقتی شرکت سرمایه‌گذاری مبادله، که شرکتی دولتی است، با هدف ترسیم چشم‌اندازی برای آیندۀ فناوری پاک در خارج از ابوظبی، پروژۀ شهر مصدر را آغاز کرد، سرانۀ ردپای زیست‌محیطی امارات متحدۀ عربی به‌طرز آشکاری بالا رفت. اما، با گذشت تقریباً دو دهه، هنوز این پروژه به اتمام نرسیده و بحث‌های زیادی وجود دارد دربارۀ سازه‌های ناتمامش که طی فرایندهایی بسیار آلاینده ایجاد شده‌اند. این روزها نتایج مختلف طرح‌های سبز این پروژه و شباهت آن به شهر ارواح باعث شده که به فکر تغییر کاربری‌اش بیفتند و امارات اخیراً برنامه‌هایی اعلام کرده است در راستای اینکه این پروژه را به نخستین منطقۀ اقتصادی فضایی دنیا تبدیل کند.

همچنین، وقتی شهر هوشمند شرکت اینچئون یوسیتی در کرۀ جنوبی پیشنهاد شد، منطقۀ بین‌المللی تجاری سونگدو نویدبخش فضایی با فناوری پیشرفته، کم‌کربن و خوشایند عابران پیاده بود که تراکم شهری کافی‌اش محرکی برای زندگی پویاست. دولت کرۀ جنوبی امیدوار بود که این فضا، در فاصلۀ پروازی ۳٫۵ ساعتی با ۶۱ شهر و با بیش از یک میلیون نفر جمعیت، کانون شاخصی برای توسعۀ کسب‌وکار بین‌المللی باشد. اما این شهر، با همۀ فناوری‌های فانتزی‌ای که در بسیاری از بخش‌های تکمیل‌شده‌اش استقرار یافته‌اند، تا امروز شهری کم‌جمعیت، متروکه و ملال‌انگیز باقی مانده است.

عربستان سعودی نیز به این موجِ میانۀ دهۀ ۲۰۰۰ پیوست و به شهر اقتصادی ملک عبدالله (KAEC، کِیِک)، پروژه‌ای به‌ وسعت واشنگتن دی‌‌سی، می‌نازید. این پروژه که به عهدۀ شرکت سهامی عام «شهر اقتصادی اِعمار» گذاشته شده بود نوید آن را می‌داد که، با دورکردن عربستان از نفت و گشایش یکی از بزرگ‌ترین و کارآمدترین بندرهای تجاری دنیا، کسب‌وکار این کشور را متحول خواهد کرد. پروژۀ شهر اقتصادی ملک عبدالله را به‌عنوان یک طرح توسعۀ دوستدار محیط‌زیست تبلیغ می‌کردند، اما طراحان نتوانستند هزینه‌های ساخت و حتی ارتباطاتِ این شهر را تأمین کنند. پروژه‌های داخلی عظیم، که فاقد برنامه‌هایی برای برقراری ارتباط «آنلاین» این شهر با شبکه‌های تجاری اطراف بودند، بودجه‌های ساخت‌وساز را به ورشکستگی کشاند و کل پروژه از رشد بیشتر باز ایستاد. امسال اعلام شد که امید می‌رود سرمایه‌گذاران جدید به ازسرگیری پروژۀ تکمیل این شهر، که شمار ساکنانش هنوز به ۱۰ هزار نفر نمی‌رسد، کمک کنند

اخیراً طرح سایدواک لبز شرکت آلفابت نیز، در مقیاسی کوچک‌تر ولی همچنان قابل‌توجه، تلاش می‌کرد با استفاده از فناوریْ یک منظرۀ شهری مهندسی‌شده بسازد، رویکردی که معمولاً مثل اختراع دوبارۀ چرخی پیچیده‌تر است. پروژۀ توسعۀ اسکلۀ تورنتو موسوم به کیساید (Quayside) با عنوان «اولین محلۀ دنیا که بر پایۀ اینترنت ساخته شده است» تبلیغ می‌شد و همه‌جور وعدۀ فانتزی برای مقابله با سرمای زمستان در پیاده‌روها و جلوگیری از اتلاف انرژی می‌داد. این پروژه در سال ۲۰۲۰ با شکست روبه‌رو شد، اما پرسشی را طرح کرد: آیا بلندپروازی‌های محیط‌زیستیِ چنین پروژه‌ای می‌تواند توجیهی بر وضعیت نظارتیِ شدیدی باشد که در دل طراحی دیجیتال نهفته است؟

اگر بخواهیم فهرست کاملی از پروژه‌های عظیم ابرشهری داشته باشیم، باید به طرح ایلان ماسک برای ساخت شهر مریخی اسپیس‌ایکس و طرح جف بزوس برای ایجاد کلونی‌های اونیل (استوانه‌های چرخان) در مدار نزدیک زمین اشاره کنیم. با اینکه بزوس امیدوار نیست این فناوری تا چند نسل آینده آماده شود، اما شرکت بلو اُریجینِ او روی ابزارهای لازم برای نزدیک‌ترکردن بشر به چنین هدفی کار می‌کند. برعکس، ایلان ماسک برای فرستادن انسان‌ها به مریخ با وام‌هایی که پس از کارکردن در آنجا تسویه خواهند کرد تاریخ‌های بلندپروازانه‌ای در آیندۀ نزدیک تعیین می‌کند.

پروژۀ نئوم: جدیدترین سرمایه‌گذاری پرمخاطرۀ عربستان سعودی

به راحتی می‌توان روی جزئیات سطحیِ پروژۀ محبوب محمد بن سلمان، طرح لاین، بحث کرد، پروژه‌ای که هزینۀ تخمینی آن بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. مثلاً می‌توان به هنر مفهومی منظرۀ شهری اشاره کرد که شرکت نئوم، به‌منظور جلب توجه، روز ۲۹ ژوئن اعلام کرد که در آیندۀ نزدیک در قالب نمایشگاهی به نمایش خواهد گذاشت. همچنین پروژۀ نئوم، ابرشهری گسترده در ساحل دریای سرخ، شامل یک تفرجگاه نیمه‌طبیعیِ دائمی در کوهستان‌های نزدیک می‌شود که منطقۀ صنعتی مبتنی بر انرژی پاک خودش را دارد و نوید زنجیرۀ تأمین بندری و پویا را در «محیط منظم و بی‌همتای کسب‌وکار» می‌دهد.

انگیزه‌های اعلامی ولیعهد برای این پروژه نیز نیازمند بررسی دقیق‌تری است. درواقع برنامه‌ریزی آینده‌ای بهتر، برای کشوری که ۶۵ درصد شهروندانش کمتر از ۳۵ سال سن داشته باشند، چالش بزرگی است. گذشته از این، دورکردن عربستان سعودی از اقتصاد نفتی، هدایت آن به آینده‌ای سبزتر و کاهش چشمگیر اثرات زیست‌محیطیِ بشر منافع روشنی برای سیاست‌های بین‌المللی خواهد داشت.

از طرفی باید به نگرانی‌های حقوق بشری زیادی رسیدگی شود. ولیعهد هنوز هم به‌خاطر نقشش در قتل جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار اهل عربستان، بدنام است. عربستان سعودی میانۀ خوبی با حقوق بشر ندارد، به‌خصوص درمورد کارگران مهاجر، زنان و هم‌جنس‌گرایان. در جریان تخلیۀ اعضای قبیلۀ الحویطات به‌منظور توسعۀ طرح لاین، کنشگری به‌نام عبدالرحیم الحویطی پس از حملۀ نیروهای امنیتی سعودی به منزلش کشته شد، درست چند ساعت پس از اینکه با برنامۀ تخلیۀ قبیله‌اش از روستای الخریبه که بنا بود برای هموارکردن راه پروژۀ لاین انجام شود مخالفت کرده بود

به‌عبارت دیگر، منتقدان حق دارند که به زمان‌بندی جدیدترین کارزار تبلیغاتی برای این پروژه شک داشته باشند، پروژه‌ای که چندین سال گاه و بیگاه وعده‌های غیرواقع‌بینانه داده است و به انواع کارهای هنریِ علمی-تخیلی دست زده است.

مسئلۀ مهم‌تر وقتی مطرح می‌شود که طرح لاین را در چارچوب تاریخچۀ سایر طرح‌های ابتکاری اخیر بررسی می‌کنیم، طرح‌هایی که به‌صورت خصوصی با اولویت فناوری و با رویکرد مدیریتیِ بالا به پایین و اغلب در مناطقی اجرا می‌شوند که از مجوزهای قابل‌توجهی خارج از ساختارهای قانونی موجود برخوردارند. در این مناطق ویژۀ اقتصادی، سیاست‌های تجاری آزادتر باعث تشویق سرمایه‌گذاری، تولید و سیاست‌آزمایی می‌شود که ممکن است نتیجۀ کار خوب یا بد باشد.

آن روی زرق‌وبرق: مشکل مناطق ویژۀ اقتصادی

این روزها مناطق ویژۀ اقتصادیْ نگرانی دانشگاه‌ها، صنایع، دولت‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد را برانگیخته است، اما دلایلی بسیار موجه نیز برای محبوبیت اولیه و فزایندۀ آن‌ها وجود دارد. این مناطق در اشکال مختلفی وجود دارند، مانند بنادر آزاد و مناطق آزاد تجاری و مسلماً در مقیاس وسیع‌تر مزایایی دارند، به‌ویژه برای کشورهایی که می‌کوشند شیوه‌های گوناگونی برای برون‌رفت از گره‌های اقتصادی اتخاذ کنند.

برای مثال، کشوری که به‌شدت به صادرات نفتی وابسته است معمولاً با توجه به وضعیت نامطمئنِ بازار معاملات آتیِ نفتی دچار محدودیت می‌شود و به‌تنهایی سرمایۀ آزادشدۀ کافی برای توسعۀ کامل صنایع جدید (مثلاً برای تولید انرژی پاک) ندارد. بنابراین چنین کشوری می‌تواند با مشخص‌کردن قطعه‌هایی از خاکش و دعوت از سرمایه‌گذاران به منطقه‌ای با مقررات کسب‌وکار آسان‌تر باعث رشد سریع اشتغال، نوآوری محلی و جریان‌های درآمدیِ جدید شود. دست‌کم در تئوری این‌طور است.

در عمل، بااینکه برخی کشورها به‌واسطۀ مناطق ویژۀ اقتصادی از اقتصادِ کم‌درآمد به پردرآمد تبدیل شده‌اند، مثلاً جمهوری دومینیکن با موز و جمهوری موریس با شکر، اما همۀ کشورها نتوانسته‌اند از اقتصاد باثبات و مبتنی بر صادرات چین در نواحی صنعتیِ مستقر در مناطق ویژۀ اقتصادی تقلید کنند.

در صدر پیشینۀ تاریک پروژه‌های ابرشهری، به‌طور خاص سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی (OECD) را می‌بینیم که نقش مهم مناطق ویژۀ اقتصادی را در ایجاد مناطقِ امنی برای پول‌شویی، قاچاق و فعالیت‌های غیرقانونی دیگر به‌خوبی نشان داده است. پژوهش‌های دانشگاهی نیز به‌طور مستند نشان می‌دهند که در این مناطق فرار مالیاتی صورت می‌گیرد و این امکان وجود دارد که با بهترین شیوه‌های سازمان تجارت جهانی ناسازگار باشند. بنابراین، سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی به‌منظور کاهش ریسک این مناطق خودمختارتر یک منشور رفتاری تدوین کرد، اما اثربخشی آن بستگی به تمایل هر دولت به سیاست‌گذاری بر اساس این منشور دارد. اما وقتی قرار است مناطق ویژۀ اقتصادی سرمایه‌گذاری جدیدی به منطقۀ شما بیاورند، انجام چنین کاری بسیار سخت است.

محیط‌های دارای مقررات تسهیل‌شده، مثل مواردی که در کارزارهای تبلیغاتی نئوم و دیگر پروژه‌های ابرشهری در قالب اخبار فوری ارائه می‌شود، توضیحی است بر اینکه چرا صدها میلیارد دلار دست آخر صرف طرح‌های ابتکاری پوچ می‌شود، درحالی‌که می‌توانست به‌جای آن از راه پروژه‌های عام‌المنفعه نفع مستقیم‌تری برساند. به‌راحتی می‌توان به نقشه‌های پرهزینه و تخیلی برای «شهرهای آیندۀ» تماشایی اشاره کرد و خندید. اما پشت همۀ تبلیغات پرآب‌وتاب این واقعیت نگران‌کننده نهفته است که سیستم‌های دولتیِ دچار کمبود بودجه روزبه‌روز زمین‌های بیشتری واگذار می‌کنند و از شهروندان می‌خواهند حمایت‌های دولتی گسترده‌تر را رها کنند و به طرح‌های صنعتی خصوصی روی بیاورند

ما با هم می‌توانیم شهرهای آیندۀ شگفت‌انگیزی بسازیم. درواقع بسیاری از معماران سخت‌کوش و مهندسان برنامه‌ریزی شهری در حال حاضر چنین کاری می‌کنند. اما هروقت اشخاص و شرکت‌های ثروتمند زمام کارها را با الگوی بالا به پایین و مبتنی بر فناوری در دست می‌گیرند، به‌خصوص در منطقه‌ای با استثنائات قانونی، باید بدانیم که واقعاً هدف از این اقدام اقتصادی بین‌المللی چیست.

پروژه‌های ابرشهریِ به‌شدت خصوصی‌شده، مثل نئوم، نشانه‌ای است برای خروج جریان پول از نظام دمکراتیک و ورود به پروژه‌های مهندسی اجتماعیِ معمولاً ناقص که مطلقاً هیچ تعهدی برای ارائۀ خدمت به همۀ ما ندارند

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین