اطلاعات را محرمانه کردند تا شاید اشتباهات را بپوشاند! /تا ۵ سال دیگر به دیوار می خوریم!
غلامحسین حسن تاش گفت: با تداوم روندهای فعلی، بین سال های 1408 تا حداکثر 1410 ایران دیگر انرژی هیدروکربنی برای صادر کردن ندارد؛ ما تا 5 سال دیگر به دیوار می خوریم!
بیان فردا | غلامحسین حسن تاش گفت: در خوشبینانه ترین شرایط، با تداوم روندهای فعلی، ما بین سالهای 1408، تا حداکثر 1410 انرژی هیدروکربنی برای صادر کردن نخواهیم داشت. مگر اینکه بخواهیم صادراتمان را ادامه و مردم را در مضیقه قرار دهیم یا اینکه صنایع و پتروشیمیها را تعطیل کنیم.
غلامحسین حسنتاش که در موسسه مطالعات دین و اقتصاد با عنوان «ناترازی انرژی، دلایل و راهکارها» سخنرانی کرد، با انتقاد نسبت به اینکه آمارهای بخش انرژی غیرشفاف و محرمانه شده و دسترسی به آنها را دشوار کردهاند، گفت: مانند اینکه در یک هواپیما یک مهندس پرواز تقلبی باشد و خودش را جای مهندس پرواز جا بزند و وقتی نقصی در هواپیما ایجاد میشود، او رفع آنها را بلد نیست و سیستم های هشدار دهنده را قطع میکند! پنهان کردن آمار و ارقام، نیز مشابه چنین رفتاری است. به جای اینکه با نگرانی، به هشدارها توجه کند، صورت مساله را پاک میکند و توجهی ندارد که هواپیما در نهایت سقوط خواهد کرد! خودش هم در این هواپیما است، اما شاید تصور میکند در آخرین لحظات میتواند با چتر نجات خود را نجات دهد!
سال به سال اطلاعات را محرمانه تلقی کردند، تا شاید اشتباهاتشان پوشانده شود
وی با بیان اینکه کسانی، مرتبا سال به سال اطلاعات را محرمانه تلقی کردند، تا شاید اشتباهاتشان پوشانده شود، گفت: با توجه به اینکه مشکلات کشور حل نمیشود، سالهاست که این هشدارها را تکرار میکنیم.
صنعت نفت برای محرمانه بودن اطلاعات و آمار، فشار میآورد
این پژوهشگر حوزه انرژی، با یادآوری اینکه 99درصد انرژی کشور از هیدروکربن ها، عمدتا شامل نفت، گاز و میعانات گازی، تامین میشود و یک درصد سهم برق آبی و انرژیهای تجدیدپذیر است، افزود: در این تحلیل، از گزارش های مرکز پژوهشهای مجلس در تیرماه 1402، استفاده شده که این گزارش نیز با ماخد آمار ترازنامه هیدروکربنی ایران در سال 1398 است، یعنی حتی مرکز پژوهش های مجلس هم دسترسی به اطلاعات روزآمد ندارد. وزارت نیرو، تراز انرژی را منتشر کرده اما وقتی در برخی صفحات که مربوط به نفت و گاز است، وارد میشویم، نوشته است این اطلاعات محرمانه است! روشن نیست که اگر محرمانه است، چرا منتشر شده. این نشان میدهد، بیشتر، صنعت نفت به عنوان تولید کننده و توزیع کننده اول انرژی کشور است که فشار میآورد و روی محرمانه بودن این اطلاعات و آمار حساسیت دارد.
حسن تاش، ادامه داد: در حال حاضر در گاز ناترازی داریم، برخی از مدیران قدیمی شرکت گاز گفتهاند اکنون در زمستان، بیش از 300 میلیون مترمکعب در روز و در تابستان حتی، 200 میلیون متر مکعب در روز ناترازی گاز داریم. این ناترازی ها، محصول اشتباهات بزرگی است که در دهه های گذشته انجام شده است.
وی با بیان اینکه در این بررسی، همه انرژی ها را بر اساس ارزش حرارتی با معادل بشکه نفت خام، یکسان سازی کرده است، توضیح داد: ما روزانه 800 میلیون متر مکعب گاز طبیعی تولید میکنیم که گاز تصفیه شده و آماده مصرف است. که از نظر ارزش حرارتی، معادل 4.7 میلیون بشکه نفت خام است. 3.7میلیون بشکه نفت خام ظرفیت تولید داریم، 0.8میلیون بشکه در روز، تولید میعانات گازی است. چون میعانات گازی، از نظر ارزش حرارتی، از نفت خام بالاتر و در واقع نفت خام فوق سبک است، آن را 850هزار بشکه درنظر گرفتم؛ که بشود 0.85میلیون بشکه در روز. جمع اینها را که در نظر بگیریم و به این انرژی یک پارچه نگاه کنیم، ما در حال حاضر معادل 9.25 میلیون بشکه در روز، معادل نفت خام، انرژی هیدروکربنی تولید میکنیم که شامل گاز، نفت خام و میعانات گازی است.
حسن تاش، اضافه کرد: 6.7میلیون بشکه در روز، معادل نفت خام، میزان مصرف داخلی ما است. اگر گاز مصرفی که کل آن را مصرف میکنیم و مقداری هم صادر میکنیم، ظرفیت نفت خام که مقداری در داخل مصرف میشود و بسته به فشار کم و زیاد تحریم ها، صادر شود، باقی آن میشود 2.65میلیون بشکه در روز که ظرفیت صادراتی ما است که به ترکیه و عراق صادر میشود. درباره نفت و میعانات هم، بسته به اینکه چقدر فشار تحریم ها اجازه دهد، صادر میکنیم.
وی با بیان اینکه چند سناریو را پیاده کرده است که با این اعداد که بسیار خوشبینانه هستند، آن سناریوها را تحلیل میشوند، ادامه داد: در یکی از گزارش های مرکز پژوهش های مجلس دیدم در سال 98 ، عدد 9.25 ، که میزان کل ظرفیت تولید انرژی هیدورکربنی معادل نفت خام است 8.5 گزارش شده بود. بعید میدانم که از آن سال تاکنون این میزان افزایش یافته باشد.
این تحلیلگر مسائل انرژی، اظهار داشت: با توجه به تجربه تاریخی، متوسط رشد تقاضای سالانه گاز 5 درصد و میعانات نفتی 2 درصد درنظر گرفته شده است. فرض گرفته ام که بتوانیم تولید معادل 9.25 میلیون بشکه نفت خام را حفظ کنیم و ثابت نگه داریم.
حسن تاش با یادآوری اینکه هیدورکربن ها جایگزین هم هستند و اکنون که گازی برای نیروگاه ها نداریم، نفت کوره و سوخت مایع میدهیم و روی نفت خام شیفت کرده ایم، گفت: یا اگر در زمستان ناچار شویم گاز ایستگاه های سی.ان.جی. را برای خودروها قطع کنیم، مصرف بنزین بالا خواهد رفت و با اگر به صنایع گاز نتوانیم بدهیم، خودشان گازوئیل و یا سوخت های دیگر مصرف میکنند. بنابراین اینها جایگزین یکدیگر هستند. با فرض اینکه این جایگزینی وجود دارد، با رشد 5 درصد سالانه مصرف گاز که متوسط رشد 10 سال گذشته است و 2 درصد میزان رشد مصرف نفت خام و میعانات، روی نمودار؛ این دو روند در سال 1410 تقاطع مییابد. یعنی اگر بخواهیم انرژی مورد نیاز را تامین کنیم و با فرض اینکه کمبودهای گاز را جایگزین کنیم، اکنون حدود 73درصد از مصرف انرژی ما گاز است و سال 1410، باید تمام انرژی تولیدی داخلی را مصرف کنیم.
خطر بازگشت صادرات تک محصولی در ایران
وی با بیان اینکه راه دیگر این است که پتروشیمی ها که این میزان سرمایه گذاری روی آن انجام شده است و خوراکشان گاز است و دیگر صنایع را تعطیل کنیم تا بتوانیم صادراتمان را ادامه دهیم، یادآورشد: این شرایط، بازگشت به دوره تک محصولی نفت خام است. چون وقتی به صنایع سوخت ندهیم، نمیتوانند تولید و صادرات داشته باشند. خصوصا پتروشیمیها که جایگزینی برای صادرات تک محصولی بودند.
افزایش افت تولید در پارس جنوبی از 1405
این پژوهشگر انرژی افزود: اگر این کار را بکنیم، در سال 1410، از نظر انرژی به ته خط میرسیم و از این به بعد، باید وارد کننده باشیم. ضمن اینکه ما در کل هیدروکربنها، افت تولید خیلی بیشتر از این خواهد بود. افت تولید در پارس جنوبی که 70درصد گاز طبیعی ما را تولید میکند، خصوصا از 1405 به بعد، بسیار شدید خواهد بود و منحنی اش با شتاب قابل توجهی، کاملا نزولی میشود. در میادین نفتی نیز ما سالانه بین 2 تا 3 درصد افت تولید طبیعی داریم، مگر اینکه سرمایه گذاری قابل توجهی انجام دهیم. درباره میعانات گازی که عمدتا از پارس جنوبی میآید نیز به شدت با افت تولید مواجه هستیم. یک درصد افت تولید و 2درصد رشد سالانه مصرف نفت خام و 5درصد رشد سالانه مصرف گاز ، ما را به این میرساند که در نیمه های سال 1408، به ته خط برسیم.
بین سال های 1408، تا حداکثر 1410 انرژی هیدروکربنی برای صادر کردن نخواهیم داشت
به گفته حسن تاش، این سناریو خیلی واقع بینانه تر از سناریوی اول و در عین حال، همچنان خوشبینانه است. در خوشبینانه ترین شرایط، با تداوم روندهای فعلی، ما بین سال های 1408، تا حداکثر 1410 انرژی هیدروکربنی برای صادر کردن نخواهیم داشت. مگر اینکه بخواهیم صادراتمان را ادامه دهیم و مردم را در مضیقه قرار دهیم و یا صنایع و پتروشیمیهایمان را تعطیل کنیم.
بحران سال به سال خودش را بیشتر نشان میدهد
تا 5 سال دیگر به دیوار برخورد می کنیم
وی با تاکید بر اینکه از این به بعد بحران سال به سال خود را بیشتر نشان میدهد و تا 5 سال دیگر به دیوار برخورد خواهیم کرد، ضمن تشریح دلایل این مساله، افزود: متاسفانه ما در بخش انرژی، دستگاه حکمرانی نداریم.
در حکمرانی ضعیف هستیم، حکمرانی انرژی نداریم
به گفته حسن تاش؛ مشکل اساسی در ایران، این است که ما در حکمرانی ضعیف هستیم و دولت و وزارتخانه های ما که وظیفه شان حکمرانی است، ضعیف عمل میکنند. اما در بخش انرژی اساسا حکمرانی و جایی که انرژی را به صورت یکپارچه نگاه کند و برنامه ریزی داشته باشد، نداریم.
شورای عالی انرژی جایی برای دور زدن قانون؟!
این پژوهشگر انرژی با یادآوری اینکه در برنامه سوم قرار بود وزارت نفت و نیرو ادغام شوند، اما تاکنون اجرایی نشده و بعد از آن شورای عالی انرژی را جایگزین کردند و همه میدانند که هیچ کدام از شوراهای عالی، در پر کردن خلاء حکمرانی موفق نبوده اند، اضافه کرد: شورای عالی انرژی، به معنای درست، اصلا تشکیل نشد و هر از گاهی و به صورت موردی، اگر منویات خاصی باشد، از جمله در دوره احمدی نژاد که وقتی میخواستند قیمت سوخت را بالا ببرند از آنجا مصوبه گرفتند و یا اینکه بعضا وزرای مربوطه برای اینکه قوانین را دور بزنند، به سراغ این شورا میروند!
شورای عالی انرژی از زمان تشکیل، 10جلسه هم نداشته است
بنابر گزارش جماران، حسن تاش، با بیان اینکه از زمان ایجاد شورای عالی انرژی، در برنامه سوم، جمعا 10 جلسه هم تشکیل نداده اند، افزود: تلاش هایی در وزارت نفت و نیرو شد که برنامه های جامعی منتشر کنند، اما قبل از اینکه آنها منتشر شوند، روندهای به سمت روندهای خلاف آنچه که پیش بینی شده بود حرکت کرد. هیچ چشم انداز روشنی هرگز نداشتیم و چشم اندازها همه کوتاه مدت و توهمی بوده اند. براساس مطالعات درست از تولید و تقاضای آینده نبوده است. میتوانم اسناد زیادی را در باره این بیاورم که ما چگونه توهمی فکر کرده ایم.
با آن همه ریخت و پاش، پالایشگاه های هشت گانه سیراف منتفی شد!
وی توضیح داد: برای نمونه، سال 1393، پروژه ای تعریف کردند؛ پالایشگاه های هشت گانه سیراف که روزانه 640 هزار بشکه میعانات در هشت پالایشگاه 80 هزار بشکه ای تصفیه شود، همان موقع نوشتم میعاناتی وجود نخواهد داشت. 450 هزار بشکه به ستاره خلیج فارس میدهید، حدود 400 هزار نیز تقاضای پتروشیمی ها است. کدام میعانات را میخواهید ببرید؟! توهمی راجع به آینده تولید میعانات وجود دارد با واقعیت و حتی گزارش هایی که در همان مقطع در شرکت نفت و گاز پارس تهیه میشد، تطابق نداشت. اکنون دیگر علی رغم هزینه های بسیار سنگین برای فراهم کردن زیرساخت هایی که در آنجا انجام دادند که همه اش ریخت و پاش بود، تقریبا چراغ خاموش، بحث پالایشگاه های هشت گانه سیراف منتفی شده است.
حسن تاش گفت: 20 سال پیش میخواستیم 40 میلیون تن ال.ان.جی تولید کنیم، چهار شرکت را ایجاد کردیم که گاز را برای صادرات مایع سازی کنیم، و توهم داشتیم که ما چقدر گاز برای صادرات خواهیم داشت. اکنون غیر از خط لوله صادراتی که با پاکستان قرارداد بستیم، بعد تبدیل شد به یک شرکت ایران – انرژی که بیش از 20 سال است هزینه میکند و من سال 97، در جلسه ای بلوف زدم و فکر میکردم بلوف بزرگی میکنم و گفتم 1.5میلیارد دلار هزینه شده و یک قطره مایع سازی هم نداریم، یکی از مقامات این شرکت گفت این رقم 2.5 میلیارد دلار بوده است! ؛ واقعا چیز دیگری نداریم.
قرار است وارد کننده گاز شویم؟! منطق کارهایتان چیست؟!
وی اضافه کرد: اخیرا مدیرعامل محترم جدیدی آمده که در مصاحبه ای گفته بود ما هزینه میکنیم برای مایع سازی، که من نمیدانم با این ناترازی که داریم، کدام گاز را قرار است مایع کنیم! او نکته جالبی را به صورت تلویحا گفته که فقط کسی که متخصص باشد متوجه می شود و آن اینکه ما در حال ساخت ترمینال REGAZIFICATION هستیم. این ترمینال مربوط به کشورهایی است که وارد کننده انرژی هستند. یعنی ما قرار بوده صادرکننده شویم، اما اکنون در حال آماده سازی زیر ساخت برای وارد کردن هستیم! که بتوانند در پیک مصرف، چند محموله انرژی وارد کنند! او گفت ما داریم ترمینال و مخازن میزنیم و در عین حال میگوید هنوز هم داریم روی مایع سازی هزینه میکنیم! واقعا روشن نیست منطق این کار چیست!
این تحلیل گر انرژی، به گازرسانیهای بی رویه در کشور اشاره کرد و ادامه داد: فشار آورده ایم، همه نیروگاه ها را روی گاز ببریم، که همه اینها سرمایه گذاری و خط انتقال میخواهد و بعد بعضی از نیروگاه ها 3 یا 4 سال بیشتر نیست که این سرمایه گذاری ها روی آنها انجام شده، اما گاز نداریم به آنها بدهیم و میگوییم از سوخت مایع استفاده کن!
گازرسانی های بی مورد چه بر سر کشور آورده است؟!
گاز سومین پیشنهاد علمی، در انرژی رسانی بیشتر مناطق بود!
وی با انتقاد از گازرسانی های بی مورد به هر شهر و هر روستای دورافتاده، بدون منطق اقتصادی، اظهار داشت: زمانی در شرکت گاز ایران، نرم افزاری را توسعه دادند که بتوانند در هر منطقهای مختصات جغرافیایی را بدهند و نرم افزار ارزیابی کند که در این منطقه، ارزان ترین انرژی برای تامین چیست. توربین بادی و پنل خورشیدی استفاده شود، بهتر است یا گاز برده شود؛ که البته در بیشتر مناطق، انتقال گاز، سومین پیشنهاد بود. اما ما فرض را بر این گذاشته ایم که همه جا گاز ببریم!
حالا که به همه جا گاز برده اند، به مردم می گویند کم مصرف کنید! آنها واقعا چکار کنند؟
حسن تاش تاکید کرد: حتی اگر خود گاز را هم رایگان در نظر بگیریم، هزینه های سرسام آور خط انتقال، شبکه و انشعاب، خصوصا در بافت های روستایی که شبکه گذاریِ دشواری دارد، بسیار قابل توجه است. سال های سال گفته ایم این روال درستی نیست اما به هر دلیلی اینها همچنان انجام میشود و حالا که گاز را به همه جا برده ایم، به مردم میگوییم چرا گاز مصرف میکنید! پس مردم باید چه کار کنند؟!
70 درصد از انرژی ورودی به نیروگاه ها از بین می رود!
وی توجه به راندمان پایین نیروگاهی را نیز ضروری دانست و گفت: براساس نمودارهایی که وزارت نیرو منتشر میکند که آخرین آن برای سال 99 است، میگوید از 100 واحد انرژی که به نیروگاه های ما وارد میشود، 30.4 واحد برای مصرف نهایی آماده میشود! بقیه آن یا تلفات تبدیل و انتقال است و یا مصارف خود نیروگاه ها است. در سال 95، این رقم 29.4 بوده است و ظرف چهار سال، مقداری بهبود پیدا کرده است.
بخاری های گازی کشور ، حداکثر 35 درصد بازدهی انرژی دارند
این کارشناس مسائل انرژی، غیرمتنوع بودن سبد انرژی، نبود منطق اقتصادی، ضعف مطالعات فنی و اقتصادی، عدم پیش بینی چشم انداز و عدم بهینگی در عرضه که همه جا همه حامل های انرژی را برده اند و هیچ کشور عاقلی این کار را نمیکند، را از دیگر مسائل ضروری برشمرد و خاطرنشان کرد: ما از تکنولوژی روز دنیا طرد شده ایم. در یک نمونه، سال 93، وزیر نفت وقت گفت که ما در کشور 20 میلیون بخاری گازی داریم، بخاری های گازی که در کشور است، حداکثر 35درصد بازدهی انرژی دارند. بقیه آن تبدیل به آلودگی میشود. گفتند قرار است 20 میلیون بخاری را عوض کنیم که هیچ کاری هم نشد. اکنون بخاری های گازی که در دنیا وجود دارد، راندمان بالای 95 درصدی دارند و به صورت سیکل بسته کار میکنند.
از نظر شاخص شدت انرژی، بدترین در دنیا هستیم
بنابر گزارش جماران از این جلسه، حسن تاش به پایین بودن شاخص شدت انرژی، به معنای میزان انرژی مصرفی به ازای هر هزار دلار تولید ناخالص ملی اشاره کرد و گفت: این میزان، یکی از بدترین و شاید بدترین کشور دنیا باشیم از نظر شاخص شدت انرژی. این مساله هم دلایلی دارد که ما به این وضعیت رسیده ایم که عنقریب انرژی ما کاملا ناتراز خواهد شد.
ایران پتانسیل بالایی برای تولید انرژی خورشیدی دارد
وی در تشریح راهکارهای حل این مشکلات با تاکید بر ضرورت ایجاد دستگاه حکمرانی در این بخش که استراتژی های آن را تدوین کند و برنامه جامع و واقع گرا ارائه دهد، افزود: باید سبد متنوع انرژی داشته باشیم. هیدورکربن در کشور ما در حال رسیدن به ته خط است. باید سراغ انرژی های دیگر رفت. خصوصا ایران با توجه به شرایط اقلیمیکه دارد، برای انرژی خورشیدی پتانسیل بالایی دارد.
کاش یک دهم هزینه هنگفت بی عاید چند 10 ساله در انرژی هسته ای را برای انرژی خورشیدی می گذاشتند
حسن تاش خاطر نشان کرد: ای کاش یک، دهم هزینه هنگفتی که دراین 30، 40 سال روی بخش هسته ای، برای تامین انرژی گذاشتیم و چیزی هم عایدمان نشده، روی انرژی خورشیدی گذاشته بودیم.
حسن تاش با تاکید بر ضرورت استاندارسازی و شفاف سازی بخش انرژی با هدف ایجاد توان ارائه تصویر روشن از وضعیت از سوی کارشناسان، حاکم کردن منطق اقتصادی بر سیاست های بخش انرژی را بسیار حیاتی عنوان کرد و گفت: خود نیروگاه ها تلفات زیادی دارند. اکنون در دنیا، بحث راندمان بالای 70 درصد مطرح است. اما در ایران، رقم حدود 30،35 درصد بوده که وحشتناک است.
به اندازه کل صادرات، گاز فلر می سوزانیم!
وی به گزارش مرکز پژوهش ها در بررسی برنامه هفتم توسعه، که تیرماه 1402 تهیه شده اشاره کرد که در آن آمده است بر اساس آمار وزارت نفت، در سال 1400، ما 41.7میلیون متر مکعب در روز در فلرهای صنعت نفت کشور، گاز سوزانده ایم و ادامه داد: جمع سال این گاز میشود، 15.2میلیارد متر مکعب که کل صادرات گاز ما در آن سال، 16.7 میلیارد متر مکعب بوده است. یعنی ما چیزی معادل کل صادرات گازمان، فقط در فلرهایمان گاز میسوزانیم!
اعداد و پیش بینی ها غیرقابل تحقق در تولید نفت و گاز
حسن تاش با بیان اینکه ایران بعد از روسیه و عراق، ایران سومین تولید کننده و انتشار دهنده گاز فلر در دنیا است که آثار زیادی زیست محیطی دارد، تصریح کرد: در برنامه هفتم، پیش بینی شده که تا پایان برنامه، تولید نفت خام به 4میلیون و 450هزار بشکه و توان تولید به 4میلیون و 250هزار بشکه تولید قابل تداوم برسد، که در شرایط فعلی، با وجود تحریم ها آن را غیرممکن میبینم. تجربیات گذشته نیز این را نشان داده است. بر این اساس، تولید میعانات گازی به 804 برسد که تحقق پیدا نخواهد کرد؛ چرا که ما با افت شدیدی در تولید میعانات مواجه هستیم. تولید گاز خام به یک میلیاردو 239 میلیون متر مکعب برسد که این عدد هم غیرقابل تحقق است.
کماکان میخواهیم بر مبنای توهم حرکت کنیم!
این کارشناس انرژی، با بیان اینکه ما کماکان میخواهیم بر مبنای توهم حرکت کنیم، افزود: در این برنامه، تقریبا هیچ چیزی راجع به انرژی های تجدید پذیر و نو دیده نشده است. درباره میادین مشترک که در همه برنامه ها تاکید میشده، در این برنامه رد پای زیادی ندارد. 625 هزار بشکه در روز هم پیش بینی شده که بهینه سازی مصرف سوخت داشته باشیم و از طریق بهینه سازی انرژی آزاد و صرفه جویی کنیم. این رقم حدود 9 درصد است و نشان میدهد هنوز به عزم جدی درباره بهره وری انرژی نرسیده اند. ضمن اینکه مرکز پژوهش ها نسبت به تحقق آن با مکانیسم های فعلی، کاملا اظهار یاس کرده است.
مشکل بهره وری در کشور با افزایش قیمت حل نمی شود
وی با بیان اینکه هزینه آزاد کردن انرژی از طریق ارتقای بهره وری از هزینه ایجاد انرژی جدید با ایجاد چاه و حفاری و غیره پایینتر است، ضمن اینکه آثار مثبت زیست محیطی هم دارد، ادامه داد: مشکل بهره وری در کشور با افزایش قیمت حل نمیشود، در شرایط ایران و با تورم ساختاری که در اقتصاد ایران است و با شرایط تحریم که دسترسی به تکنولوژی نداریم، مساله بهره وری با قیمت حل نمیشود.
هشدار درباره پیامدهای قطع گاز میادین نفتی در زمان ناترازی گاز
حسن تاش در پایان از قطع گاز میادین نفتی در زمان ناترازی به عنوان اولین محل قطع گاز، انتقاد کرد و گفت: در همه برنامه ها، بر تزریق گاز به میادین نفتی، برای ارتقای بهره وری مطلوب تاکید شده، اما بدون اغراق تزریق گاز به میادین نفتی، 20 درصد آن چیزی که در برنامه ها هم دیده شد بود، تحقق پیدا نکرده است و حداکثر 10تا 15درصد این گازرسانی انجام شده است! در نتیجه، میادین نفتی ما دچار افت فشار میشوند و بازدهیشان پایین میآید و بخشی از نفت خام ما برای همیشه غیرقابل بازیافت میشود. چگونه وقتی گاز تزریق نمیکنیم، بناداریم تولید نفت را افزایش دهیم
قیمت گاز را به بالا ببرید همه چیز درس میشود .بعضی ها بی رویه گاز ارزان را میسوزانند